۱۳۹۴/۱۰/۲۸
–
۴۸۱ بازدید
مفهوم واهمیت بصیرت
معنای بصیرت
بصیرتى که در حوادث لازم است و در روایات و در کلمات امیرالمؤمنین(ع) هم روى آن تکیه و تأکید شده، به معناى این است که انسان در حوادثى که پیرامون او میگذرد و در حوادثى که پیش روى اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبر کند؛ سعى کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحى عبور نکند.[1]
فواید بصیرت
بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبله نما و قطب نماست. توى یک بیابان انسان اگر بدون قطب نما حرکت کند، ممکن است تصادفاً به یک جایى هم برسد، لیکن احتمالش ضعیف است؛ احتمال بیشترى وجود دارد که از سرگردانى و حیرت، دچار مشکلات و تَعَبهاى زیادى شود. قطب نما لازم است؛ به خصوص وقتى دشمن جلوى انسان هست. اگر قطب نما نبود، یک وقت شما مى بینید بى سازوبرگ در محاصره دشمن قرار گرفته اید؛ آن وقت دیگر کارى از دست شما برنمى آید. پس بصیرت، قطب نما و نورافکن است. در یک فضاى تاریک، بصیرت روشنگر است. بصیرت راه را به ما نشان میدهد.[2]
1. ایمان و بصیرت؛ رمز برتری
هر جایى که ما توانستیم درست بفهمیم، درست تشخیص بدهیم ـ یعنى همان بصیرت ـ و به دنبال آن احساس تکلیف کردیم، احساس تعهد و مسئولیت کردیم و وارد میدان شدیم، غلبه با ما بوده است؛ وقتى با ایمان و با بصیرت وارد میدان مواجهه شُدید، غلبه با شماست، شما برنده هستید؛ چرا؟ چون طرف مقابل شما ایمان ندارد، دین ندارد، انگیزه عمیق معنوى ندارد. آن کسانى که عوامل میدانى او هستند، مزدورند، فریب خورده اند؛ خودِ نقشه دارها و صحنه گردانها هم که مردمان بى ایمانى هستند.[3]
2. استقامت در راه حق، ارمغان بصیرت
امروز ملت ما بر اثر بصیرت است که توانسته است بایستد. ملت ما میداند علیه او چه توطئه هایى هست، چه کسانى توطئه میکنند، هدف از این توطئه ها چیست، از چه چیز ملت ایران ناراحتاند؛ اینها را مردم ما میدانند. ملت ایران میدانند که روحیه ایمان، اسلام، آزادیخواهى، استقلال طلبى، ایستادگى در راه درست، دشمن را عصبانى کرده. مردم ما دشمن را هم میشناسند. شیوه هاى او را هم بهتدریج همه مان یاد گرفتیم، فهمیدیم شیوه هاى دشمن چیست. این بصیرت خیلى چیز باارزشى است. اگر این بصیرت نبود، ملت ما نمى ایستادند. تبلیغاتى هم که دشمنان میکنند؛ چه آنهایى که خودشان مستقیماً تبلیغ میکنند، چه آنهایى که به زبان بلندگوها و بوقهاى اجاره اى شان میدمند و از زبان آنها پخش میکنند، همه اش در جهت این است که این بصیرت را از مردم بگیرند؛ امر را بر مردم مشتبه کنند؛ آنها را از ایمانشان، از اسلامشان، از استقامتشان، از ایستادگى شان در این راه، از معرفت درستشان نسبت به حوادث زندگى دور کنند.[4]
3. بصیرت شرط خدمات عظیم
من میخواهم به شما جوانها عرض کنم، شما براى اینکه ایران اسلامى را بسازید، یعنى هم ملت و میهن عزیز و تاریختان را سربلند کنید، هم وظیفه خودتان را در مقابل اسلامِ باعظمت انجام دهید ـ که امروز اگر کسى براى سربلندى ایران اسلامى تلاش کند، هم به میهن خود، به ملت خود، به تاریخ خود خدمت کرده است، هم به اسلام عزیز که مایه نجات بشریت است، خدمت کرده ـ باید بیدار باشید، باید هوشیار باشید، باید در صحنه باشید، باید بصیرت را محور کار خودتان قرار دهید. مواظب باشید دچار بى بصیرتى نشوید.[5]
عواقب بی بصیرتی
1. خطا در زندگی
زمان طولانی بلاهایى که بر ملتها وارد میشود، در بسیارى از موارد بر اثر بى بصیرتى است. خطاهایى که بعضى از افراد میکنند ـ مى بینید در جامعه خودمان هم گاهى بعضى از عامه مردم و [البته] بیشتر از نخبگان، خطاهایى میکنند. نخبگان که حالا انتظار هست که کمتر خطا کنند، گاهى خطاهایشان اگر کمّاً هم بیشتر نباشد، کیفاً بیشتر از خطاهاى عامه مردم است ـ بر اثر بى بصیرتى است؛ خیلى هایش، نمیگوییم همه اش.[6]
2. فریب از جبهه باطل
عاشورا درس مى دهد که براى حفظ دین، باید فداکارى کرد. درس مى دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت… درس مى دهد که در ماجراى دفاع از دین، از همه چیز بیشتر، براى انسان، بصیرت لازم است. بى بصیرتها فریب مى خورند. بى بصیرتها در جبهه باطل قرار مى گیرند؛ بدون اینکه خود بدانند. همچنان که در جبهه ابن زیاد، کسانى بودند که از فسّاق و فجّار نبودند، ولى از بى بصیرتها بودند.[7]
پی نوشت ها:
[1]. بیانات در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم؛ ۱۳۸۹/۰۸/۰۴.
[2]. همان.
[3]. بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام 19 دی؛ ۱۳۸۹/۱۰/۱۹
[4]. بیانات در دیدار جمعی از شاعران و ذاکرین اهل بیت(ع)؛ ۱۳۹۰/۰۳/۰۳
[5]. همان.
[6]. بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولى امر؛ ۱۳۸۸/۰۵/۰۵.
[7]. بیانات در دیدار بسیج سراسر کشور؛ 22/04/1371.