تفسیر ده آیه قرآن کریم در باب آخرالزمان
۱۳۹۴/۱۰/۲۸
–
۱۰۷۳ بازدید
تفسیر ده آیه قرآن کریم در باب آخرالزمان
در قرآن کریم، درباره مسائل آینده دوران، و حوادث آخرالزمان، و استیلای خوبی و خوبان بر جهان، و حکومت یافتن صالحان گاه به اشاره، و گاه به تصریح سخن گفته شده است. اینگونه آیات را مفسران اسلامی، طبق مدارک حدیثی و تفسیری، مربوط به مهدی و ظهور آخرالزمان دانسته اند. آیات دیگری هم در قرآن کریم هست، که به جنبه حضور ولایتی مهدی (ع) اشاره بلکه در این باره صراحت دارد. اینک ۱۰ آیه، از آیاتی که راجع به مهدی است، و آخرالزمان و ظهور «طلعت رشیده» و «دولت کریمه»:
آیه اول:
تفسیر ده آیه قرآن کریم در باب آخرالزمان
در قرآن کریم، درباره مسائل آینده دوران، و حوادث آخرالزمان، و استیلای خوبی و خوبان بر جهان، و حکومت یافتن صالحان گاه به اشاره، و گاه به تصریح سخن گفته شده است. اینگونه آیات را مفسران اسلامی، طبق مدارک حدیثی و تفسیری، مربوط به مهدی و ظهور آخرالزمان دانسته اند. آیات دیگری هم در قرآن کریم هست، که به جنبه حضور ولایتی مهدی (ع) اشاره بلکه در این باره صراحت دارد. اینک 10 آیه، از آیاتی که راجع به مهدی است، و آخرالزمان و ظهور «طلعت رشیده» و «دولت کریمه»:
آیه اول:
«و لقد کتبنا فی الزبور، من بعد الذکر، ان الارض یرتها عبادی الصالحون؛ ما در زبور داود، از پس ذکر (تورات)، نوشته ایم که سرانجام، زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب شوند.» (انبیاء/ 105)
امام محمدباقر (ع) فرمود: این بندگان شایسته که وارثان زمین شوند، اصحاب مهدی هستند، در آخر الزمان. در تفسیر «مجمع البیان» شیخ طبرسی، پس از نقل این حدیث، می گوید: حدیثی که شیعه و سنی، از پیامبر (ص) روایت کرده اند، بر گفته امام باقر دلالت دارد. حدیث این است: «اگر از عمر دنیا باقی نماند مگر یک روز، خداوند همان یک روز را آن قدر دراز کند تا مردی صالح از اهل بیت من، برانگیزد، و او جهان را همانگونه که از جور و ستم لبریز شده باشد، از داد و دادگری لبریز سازد.» و امام ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، در کتاب «البعث و النشور»، اخبار بسیاری در این باره آورده است. و آن اخبار را، نواسه او، ابوالحسن عبیدالله بن محمد بن احمد، در سال 518 برای ما روایت کرد.
در «تفسیر علی بن ابراهیم» درباره این آیه آمده است: ما در زبور، از پی ذکر نوشتیم… همه کتابهای آسمانی ذکر نامیده می شود. «ان الارض یرثها عبادی الصالحون» یعنی قائم و اصحاب او. (این مطلب در زبور آمده است زیرا که) در زبور وقایع و کشتارهای عظیم آمده است، و هم حمد خداوند و تمجید ذات او، و هم دعا و نیایش.
آیه دوم:
«ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض، و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین؛ ما می خواهیم تا به مستضعفان زمین نیکی کنیم، یعنی آنان را پیشوایان سازیم و میرات بران زمین.» (قصص/ 5)
این آیه نیز، طبق پاره ای از سخنان امام علی بن ابیطالب (ع)، در «نهج البلاغه» و روایاتی از دیگر امامان، به گونه ای، ناظر به مستضعفان محروم و پیروان راه حق است، که سرانجام، جهان از آن شایستگان ایشان خواهد شد. و این امر در زمان حجت بالغه است؛ چنانکه شیخ بزرگوار ابوجعفر صدوق در «امالی» روایت کرده است که علی (ع) فرمود: «این آیه مربوط به ماست.»
آیه سوم:
«یا ایها الذین امنوا! من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم؛ ای مومنان! هر کس از شما دین خویش بگردد (زیانی به دین خدا نخواهد رسانید، زیرا که خداوند دین خود را بی یاور نخواهد گذاشت، بلکه) او مردمی پدید خواهد آورد، که ایشان را دوست می دارد و ایشان او را دوست می دارند، آن مردم، با مومنان خوشرفتار و نرمخو خواهند بود، و با کافران سختگیر و بی گذشت، و آنان همواره می کوشند و در راه خدا جهاد می کنند، و از سرزنش هیچ سرزنشگری باکی نخواهد داشت.» (مائده/ 54)
در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است: این آیه، درباره قائم و اصحاب او نازل شده است، همانان که در راه خدا جهاد کنند، و از هیچ چیز پروا ندارند.
آیه چهارم:
«وعد الله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبد لنهم من بعد خوفهم امنا؛ خداوند آنان را که گرویدند از شما و نیکیها کردند، وعده داد که بی قین ایشان را خلیفه کنند در زمین (چنانکه آنان که از پیش بودند خلیفه ساخت) و دینشان را باز بگستراند، آنان دین را بپسندید، برای آنان و هم آنان را از پس بیمی که دارند، بی بیمی دهد و ایمنی.» (نور/ 56)
شیخ طبرسی می گوید: از امامان اهل بیت روایت شده است که این آیه، درباره مهدی آل محمد (ص) است. شیخ ابوالنضر عیاشی، با اسناد خود، از حضرت امام زین العابدین (ع) روایت کرده است که این آیه را خواند و فرمود: «اینان به خدا سوگند شیعه ما هستند، خدا این کار را در حق آنان به دست مردی از ما خواهد کرد. و این مرد مهدی این امت است. و همان کسی است که پیامبر (ص) فرموده است: «اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خدا همان یک روز را چنان دراز کند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. اسم آن مرد اسم من (محمد) است. او زمین را از عدل و قسط لبریز سازد، همانگونه که از ظلم و جورلبریز شده باشد.» و چنین مطلبی، درباره این آیه، از امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) نیز روایت شده است.
امین الاسلام شیخ ابوعلی طبرسی، سپس سخن خویش را درباره این آیه به اینگونه به پایان می برد: چون گسترش دین، در سراسر زمین، و جانگیر شدن آیین، از گذشته تا کنون پدیدار نگشته است، پس یقین این امر در آینده خواهد بود. چه این جهانگیری دین و آیین، وعده ای خدایی است (طبق آیه) و وعده خدایی خلف بردار نیست و خلف نخواهد گشت.
آیه پنجم:
«هو الذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق، لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون؛ و آن خداست که رسول خویش را بفرستاد، به راهنمونی و دین راست، تا آن دین را پیروز گرداند بر همه دینهای دیگر، هر چند بر مشرکان دشوار آید.» (توبه/ 33)
رشید الدین میبدی در تفسیر «کشف الاسرار» در شرح این آیه گوید: رسول در این آیه محمد است، و هدی و هدایت، قرآن و ایمان است. و دین حق، اسلام است. خدا این دین را بر دیگر ادیان برتری دهد، چنانکه دینی نماند مگر اینکه اسلام بر آن غالب آید، و این امر، بعد از این خواهد شد، و هنوز نشده است. و قیامت نخواهد آمد مگر اینکه این کار بشود. ابوسعید خدری روایت کرده است که پیامبر (ص) از بلایی یاد فرمود که به این امت رسد، تا بدانجا که از بسیاری ظلم و ستم، کس برای خویش پناهی نیابد. چون چنین شود، خداوند مردی از خاندان مرا برانگیزد، و به دست او زمین را از عدل و قسط بیا کند، آنسان که از ستم آکنده باشد. همه ساکنان آسمان، و همه ساکنان زمین، از او، خرسند باشند. در روزگار او قطره بارانی در آسمان نباشد مگر اینکه بر زمین فرو بارد، و گیاهی در زمین نباشد، مگر اینکه بروید. چنان روزگاری خوش و با برکت پدیدآید، که کسان آرزو کنند کاش مردگانشان زنده شوند، و به این جهان بازگردند.
آیه ششم:
«لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخره عذاب عظیم؛ برای ایشان است، در این جهان خواری، و در آن جهان، عذابی بزرگ.» (بقره/ 114)
رشید الدین میبدی، در شرح این قسمت از آیه گوید: ترسایان راست در این جهان رسوایی و خواری و ننگ اگر ذمی بود گزیت، و اگر حربی بود قتل، و در آن جهان عذاب مهین جاودان در آتش. مقاتل و کلبی گفتند: «لهم فی الدنیا خزی» فتح قسطنطنیه و عموریه و رومیه است، حصارها و نشستگاه ایشان که در آن استیصال ایشان است و «تبتر نظام» دولت ایشان. مصطفی (ع) گفت: «الملحمه العظمی فتح قسطنطنیه، و خروج الدجال، فی سبعه اشهر؛ واقعه و کشتار بزرگ فتح قسطنطنیه است و خروج دجال که خلال هفت ماه پدید آید. سدی گفت: خزی ایشان در دنیا آن است که «مهدی» بیرون آید، و قسطنطنیه بگشاید، و جای ایشان خراب کند، قومی را بکشد، و قومی را به بردگی ببرد. و «مهدی» آن است که مصطفی (ع) گفت: «لو لم یبق من الدنیا الا یوم، لطول الله ذلک الیوم، حتی یبعث فیه رجلامنی؛ اگر از عمر جهان باقی نماند مگر یک روز، خداوند همان یک روز را چنان دراز کند، تا مردی از خاندان من، برانگیزد.»
آیه هفتم:
«و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا، فلا یسرف فی القتل انه کان منصورا؛ و هر کس را بکشند به بیداد وارثان او را صاحب فرمان کردیم (که هرچند خواهند بکنند: قاتل را بکشند، یا دیه ستانند، یا عفو کنند) و مباد که کس به گزاف کسی را بکشد، که خدا یاور خون حق ریخته است.» (اسرا/ 33)
در تفسیر «نور الثقلین»، جلد 3، صفحه 163 از حویزی آمده است: امام محمد باقر (ع) این کس حسین بن علی (ع) است که مظلوم کشته شد. و ماییم اولیاء این خون. هنگامی که قائم ما بیرون آید، خون حسین را بطلبد. «و انه کان منصورا» آن است که جهان پایان نگیرد، تا انتقام این خون، به دست مردی از آل رسول (ص) گرفته شود، مردی که جهان را از قسط و عدل لبریز سازد، همانسان که از ستم و بیداد لبریز شده باشد.
آیه هشتم:
«بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین؛ بقیه الله (ذخیره الاهی) برای شما مردم اگر مومن باشید، از هر چیز و هر کس دیگر بهتر است.» (هود/ 86)
در تفسیر «نور الثقلین» از «اصول کافی» نقل شده است: مردی از امام جعفر صادق (ع) درباره قائم پرسید که آیا می توان او را به هنگام سلام دادن، «یا امیرالمومنین» خطاب کرد؟ امام صادق فرمود: نه، این اسمی است که خداوند به «امیرالمومنین» داده است. پرسیدم: فدایت شوم، به هنگام سلام دادن به او، چه بگویم؟ امام صادق فرمود: همه باید بگوید: «السلام علیک یا بقیه الله» سپس امام این آیه را تلاوت کرد: «بقیت الله خیر لکم ان کنتم مومنین»
شیخ ابومنصور طبرسی، در کتاب «الاحتجاج» از امیرالمومنین (ع) نقل کرده است که فرمود: بقیه الله یعنی مهدی، که پس از گذشتن این دوره خواهد آمد. و زمین را از قسط و عدل پر خواهد کرد، همانگونه که از ظلم و جور پر شده باشد.
شیخ صدوق در کتاب «اکمال الدین» از امام محمد باقر (ع) حدیثی طولانی نقل کرده است. امام در آن حدیث که سخن از قائم می گوید، از جمله می فرماید: هنگامی که قائم خروج کند، به خانه کعبه تکیه دهد، آنگاه 313 تن نزد او گرد آیند. پس نخستین سخنی که گوید این آیه است: «بقیت الله خیر لکم، ان کنتم مومنین» من بقیه الله ام، و حجت خدایم، و خلیفه خدایم در میان شما. آنگاه هر مسلمانی که به او سلام دهد، گوید: «السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه»
همچنین در احادیث آمده است که حضرت امام محمد باقر (ع) فرمود: علم به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص)، در قلب مهدی ما می روید چنانکه بهترین و شادابترین گیاهان می رویند. هر کس از شما باقی ماند. و مهدی را ملاقات کند، به او اینگونه سلام بدهد: «السلام علیک یااهل بیت الرحمه و النبوه، و معدن العلم، و موضع الرساله! السلام علیک بقیه الله!؛ درود بر شما، ای خاندان رحمت و نبوت! و ای ذخیره گاههای علم، و ای پایگاههای رسالت! درود برتو ای ذخیره خدایی، ای بقیه الله!»
آیه نهم:
«یوم یاتی بعض آیات ربک، لاینفع نفسا ایمانها، لم تکن امنت من قبل؛ روزی که پاره ای از آیات پروردگار تو پدیدار گردد، آن روز هیچ کس را اگر از پیش ایمان نیاورد باشد ایمان و باور سودی نخواهد بخشید.» (انعام/ 158)
سیدهاشم بحرانی، صاحب «تفسیر» می گوید: شیخ صدوق از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: «آیات در این آیه ائمه هستند. آن آیت مورد انتظار قائم (ع) است. روزی که قائم با شمشیر قیام کند ایمان آوردن آن کسان که از پیش به او ایمان نداشته اند آنان را سودی نخواهد داشت، اگر چه آنان به امامان پیش از او ایمان داشته باشند.» همچنین می گوید: ابوبصیر، از امام جعفر صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: «مقصود از این آیه یعنی: یوم یاتی بعض آیات ربک؛ روزی که پاره ای از آیات پروردگار تو پدیدار گردد. خروج قائم آل محمد (ص) است. ای ابابصیر! خوشا به حال شیعیان قائم، که در زمان غیبت در انتظار او به سر می برند، و هنگامی که ظاهر شود، فرمانبردار اویند. آنانند اولیای خدا که نه از چیزی ترسی دارند و نه به دل اندوهی.»
آیه دهم:
«فیها یفرق کل امر حکیم؛ در شب قدر همه امور را بر طبق حکمت به جای خویش مقرر دارند.» (دخان/ 4)
مقصود از این آیت فرخنده، تقدیر امور است در شب قدر در هر سال. و این امر در ارتباط مستقیم است با حضرت ولی عصر (ع) و حضور ولایتی او در امت و در مجاری تقدیر، و در جهان کائنات.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- خورشید مغرب- صفحه114- 122