طلسمات

خانه » همه » مذهبی » چهره قرون وسطائی آل سعود

چهره قرون وسطائی آل سعود


چهره قرون وسطائی آل سعود

۱۳۹۴/۱۰/۱۳


۷۵ بازدید

چهره قرون وسطائی آل سعود



گر آنها تصور کرده‌اند با توسل به این جنایات وحشیانه می‌توانند «نمایش قدرت» دهند، سخت در اشتباهند، چرا که جنایات قبلی آنها در بحرین و یمن، حتی نزدیکترین متحدین را هم از آل سعود منزجر و متنفر ساخته است

شیخ «نمر باقر امین النمر» روحانی برجسته و مجاهد عربستان صبح دیروز در سیاهچالهای قرون وسطائی این کشور به شهادت رسید.

چهره قرون وسطائی آل سعود



گر آنها تصور کرده‌اند با توسل به این جنایات وحشیانه می‌توانند «نمایش قدرت» دهند، سخت در اشتباهند، چرا که جنایات قبلی آنها در بحرین و یمن، حتی نزدیکترین متحدین را هم از آل سعود منزجر و متنفر ساخته است

شیخ «نمر باقر امین النمر» روحانی برجسته و مجاهد عربستان صبح دیروز در سیاهچالهای قرون وسطائی این کشور به شهادت رسید.

رژیم آل سعود با این جنایت هولناک در واقع گور خود را کنده و خطای استراتژیک دیگری را مرتکب شده است. آل سعود با هر محاسبه‌ای وارد این بازی خطرناک شده باشد، قطعاً به خطا رفته است. اگر آنها تصور کرده‌اند با توسل به این جنایات وحشیانه می‌توانند «نمایش قدرت» دهند، سخت در اشتباهند، چرا که جنایات قبلی آنها در بحرین و یمن، حتی نزدیکترین متحدین را هم از آل سعود منزجر و متنفر ساخته است. اعدام مخالفین بیش از آنکه نمایش قدرت باشد، تجلی وحشتی است که دربار آل سعود را فرا گرفته است. این بدان معنی است که آل سعود از طرف مخالفین خود احساس خطر می‌کند و با سرکوب وخفقان بیش از اندازه هم نتوانسته موج مخالفت‌ها را مهار کند و اکنون با توسل به کشتار و اعدام سعی دارد نشان دهد که بین آل سعود و مخالفانش فقط شمشیر حاکم است.

حتی اگر درون خاندان آل سعود چنین ذهنیت مالیخولیائی هم حاکم باشد، این ذهنیت دقیقاً علیه خود آنها در فاصله زمانی نه چندان دور، اثرگذار خواهد شد. آیا چنین ذهنیتی در گذشته نزد سایر قدرت‌ها وجود داشته یا آنکه آل سعود مبتکر اولیه این ذهنیت است؟

پاسخ این سوال روشن است. پیش از آل سعود، صدام از همین افکار و اندیشه‌های ضدانسانی و همین روش‌های جنایتکارانه برای شکستن هر بن‌بستی بهره می‌جست ولی با بن‌بست بزرگتر و مهم‌تری مواجه می‌شد. صدام هر وقت احساس خطر و نگرانی می‌کرد، با توسل به قتل عام مردم و مخصوصاً به شهادت رساندن بزرگانی همچون شهید سید محمد باقر صدر تلاش می‌کرد به همگان پیغام دهد که هر حرکتی را در نطفه خفه می‌کند و به هیچکس از صغیر و کبیر، هم رحم نخواهد کرد. صدام با توسل به وحشیانه‌ترین جنایات، روی جنایتکاران تاریخ را سفید کرد اما اکنون کجاست؟ چه کارنامه‌ای از خود بجا گذاشته؟ ملتش و افکار عمومی جهان درباره‌اش چه می‌گویند؟ این تصادفی نیست که صدام از تمام حمایت‌های آمریکا برخوردار بود و بیشترین خدمات و خوش رقصی‌ها را برابر آمریکا صورت داد ولی بوش کوچک رئیس‌جمهور وقت آمریکا پس از سقوط صدام اعلام کرد «جهان بدون صدام، جهانی امن‌تر خواهد بود». آل سعود مطمئن باشد که علیرغم تمامی خوش خدمتی‌ها برای آمریکا، روزی خواهد رسید که رئیس‌جمهور وقت آمریکا بگوید جهان و منطقه بدون آل سعود، جهانی امن‌تر خواهد بود. سیر پرشتاب حوادث منطقه در یمن، بحرین و امروزه داخل عربستان به سمتی پیش می‌رود که رسیدن آنروز را تسریع‌تر می‌کند. قطعاً فردا نخستین کسانی که برای سقوط آل سعود کف می‌زنند، سران آمریکا خواهند بود.

ذره‌ای از عقلانیت، آینده‌نگری و تدبیر در عملکرد آل سعود مشاهده نمی‌شود. ایکاش آل سعود از عاقبت دیکتاتورها و از اوج درماندگی و افلاس جنایتکاران سابق عبرت می‌گرفت و به ورطه‌ای سقوط نمی‌کرد که سرنوشتش موجب عبرت دیگران شود.

هنوز خون بیش از هفت هزار حاجی که قربانی بی‌کفایتی آل سعود در منا شدند، خشک نشده است. هنوز تلاش‌های بدفرجام آل سعود برای ایجاد کانون‌های بحران در عراق، سوریه، یمن، لیبی، لبنان و بحرین به جائی نرسیده و فجایع روزمره در این کشورها به پای آل سعود هم نوشته می‌شود ولی همین سیاست ابلهانه‌ای برای تشدید جنایات به منظور مهار بحران در هیچ نقطه‌ای نتوانسته اوضاع را به نفع ریاض و همدستانش تغییر دهد. بدین ترتیب قابل درک نیست که آل سعود با چه انگیزه‌ای و بر مبنای چه محاسبات و انتظاراتی به ایجاد یک کانون بحران جدید، آنهم درون مرزهای جغرافیائیش دامن زده است؟

هیچ قصدی برای غیب‌گوئی نیست ولی آل سعود قطعاً با بی‌کفایتی خود، حال و آینده را برای خود بسیار سخت و شکننده و سرنوشت ساز کرده است. آل سعود اگرچه برای چندین دهه تلاش کرده که ظاهراً چهره‌ای امروزی و مدرن را از خود به نمایش بگذارد ولی با همین عملکرد ابلهانه، چهره‌ای قرون وسطائی و به شدت نابخردانه و غیرقابل دفاع از خود را متجلی ساخته است.

هنوز چند ساعتی از اعلام این خبر نگذشته بود و آل سعود هنوز فرصت نکرده بود که دست‌های به خون آغشته‌اش را شستشو دهد ولی موج عظیم محکومیت و حیرت در مقیاس جهانی نشان داد که آل سعود با این حرکت جنایتکارانه، اگرچه می‌خواست قدرت نمائی کند ولی اوج ناتوانی، انفعال و وحشت خود را به نمایش گذاشت. به راستی شیخ نمر بجز کلام نافذ و قلب رئوف خود چه چیزی داشت که ممکن بود خطری را برای حاکمیت ایجاد کند؟ امروز دربار آل سعود چه توضیحی برای ملت‌های مسلمان، کلیت جهان اسلام و وجدان‌های بیدار در مقیاس جهانی دارد که بتواند با توسل به آن، چنین جنایت وحشتناکی را توجیه کند؟

از پادشاه مفلوکی که بر قتل عام یکهزار مسلمان در نیجریه مهر تایید و حمایت می‌زند و از قتل آنها به جرم شیعه بودن استقبال می‌کند و بر آن صحه می‌گذارد، نمی‌توان انتظار داشت که برای به شهادت رساندن رهبر شیعیان عربستان وسوسه نشود، اما این خون‌های به ناحق ریخته، گریبان آل سعود را خواهد گرفت. آل سعود بداند که از این پس روی آرامش نخواهد دید چرا که با دست خود، حساس‌ترین منطقه نفتی عربستان را به انبار باروتی مبدل کرده و به آتش بازی در این انبار باروت پرداخته و سرنوشت خود را به همین بازی‌های بدفرجام گره زده است.

امروز، روز سکوت نیست. سکوت امروزه به منزله تایید جنایات آل سعود و اعلام همدستی و همراهی با جنایتکارانی است که به ملت خودشان هم رحم نمی‌کنند. دنیای اسلام،‌ اعم از ملت‌ها و دولت‌ها و نهادهای حقوق بشری و سازمان‌های بین‌المللی باید یکپارچه موضع روشنی در قبال این جنایت آشکار آل سعود اتخاذ کنند. آل سعود این فرصت‌ها را نشانه مهلتی برای پر شدن کارنامه سیاه خود تلقی کنند و مطمئن باشند که قهر و غضب الهی پرونده این جماعت انحرافی و قرون وسطائی را به زباله دادن تاریخ خواهد انداخت تا دنیای اسلام به ویژه مردم مظلوم عربستان، نفس راحتی بکشند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد