طلسمات

خانه » همه » مذهبی » مراقبات مربوط به نوافل و مستحبات

مراقبات مربوط به نوافل و مستحبات


مراقبات مربوط به نوافل و مستحبات

۱۳۹۴/۰۹/۰۸


۸۵۰ بازدید

بالاترین مرحله مراقبه عملی، چیست ؟

بالاترین مرحله مراقبه عملی، مراقبات مربوط به مستحبات و نوافل است که ما آن را تحت عنوان مراقبات عرفانی مطرح کرده ایم. این مراقبات و اعمال بعد از مراقبات واجب شرعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که یکی از نقطه های آغاز در رسیدن به کمال انسانیت، التزام به نوافل و مستحبات است. نوافل و سنن صالحه چندان مهم است که بعضی از فقها ترک جمیع سنن را از آن جهت که دلیل بر بی اعتنایی به آداب شرع مقدس است حرام دانسته اند. مرحوم صاحب جواهر در کتاب قضا و شهادات (ج ۴۱ / صفحه ۳۰) در عدالت شاهد می فرماید: بعضی از فقها معتقدند که ترک جمیع سنن و مستحبات در صورتی که دلیل بر بی اعتنایی به سنن اسلامی باشد منافی و قادح عدالت است.برخی مصادیق مستحبات:
در شرع انور نسبت به پاره ای از عبادات و مستحبات و خدمات و صدقات و سنن صالحه بیشتر تأکید شده و سیره و روش اولیای دین و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ بر التزام به این گونه سنن بوده است مانند: قرائت قرآن، تهجّد و شب زنده داری و مناجات و راز و نیاز در دل شب (آنگاه که چشمها همه در خواب اند)، التزام به اوّل وقت در نمازهای واجب، بجا آوردن پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز که هفده رکعت آن واجب و بقیه مستحب است به ویژه نماز شب و دو رکعت نافله صبح و دو رکعت نافله عشاء (و تیره) . مفسّران قرآن گفته اند: آیه شریفه «وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً» (اسراء / ۷۸) مربوط به نافله صبح می باشد که در نزد خدا مشهود و مقبول است.
همواره با وضو بودن، رعایت آداب و سنن و حضور قلب در عبادات، تعقیبات نماز، شرکت مداوم در نماز جمعه و جماعات، طولانی کردن قنوت و سجده های نماز، و سه روز روزه در هر ماه، زیارت قبور اولیاء و شهدا خصوصاً پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ گریه و بکاء در عزای سیّد الشّهداء ـ علیه السّلام ـ و توسّل به آن حضرت و سایر معصومین ـ علیهم السّلام ـ صله رحم و دستگیری از ارحام و مستمندان، اطعام طعام و افشای سلام به ویژه در مورد دوستداران اهل بیت عصمت ـ علیهم السّلام ـ تداوم نسبت به برخی از اوراد و اذکار مأثوره مانند ذکر «لا اله الّا الله» و «استغفرالله ربی واتوب الیه» و صلوات بر محمد و آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و تسبیحات حضرت فاطمه سلام الله علیها بعد از هر نماز و در هنگام خواب.
بعضی از بزرگان فرموده اند صد بار ذکر «لا اله الّا الله» و هفتاد بار استغفار پس از نماز صبح به شرط توجه و حضور قلب بسیار مجرب است، حتی المقدور آن را ترک نکنید. و همچنین ده بار گفتن «لا اله الّا الله الملک الحقّ المبین» و هفت بار «لا حول و لا قوَّه الّا بالله العلی العظیم» پس از نماز صبح و نماز مغرب.
در احادیث آمده است که قرائت چهار آیه از آخر سوره حشر که از آیه شریفه «لَوْ أنزلنا هذَا الْقُران» شروع شده و تا آخر سوره به پایان می رسد هر روز صبح بسیار خوب است و بهتر آن است که در سجده شکر خوانده شود. این بود قسمتی از مستحبّات که تداوم بر آن بسیار مجرّب و مفید است.
شرایط تاثیر نوافل و مستحبات:
1- به آنها التزام داشته باشیم. البته مقصود از التزام به نوافل و مستحبات آن نیست که انسان تمام مستحبات را بجا آورد که چنین چیزی نه ممکن است و نه جایز، زیرا نه امکانات اجازه می دهد و نه سایر تکالیف و مسئولیتها برای انسان این همه وقت باقی می گذارد بلکه مقصود آن است که انسان در حدود شرایط و امکانات فردی و اجتماعی اعمالی را انتخاب کند و ملتزم به انجام آن باشد.
2- آنکه اعمال مستحبه و نوافل در صورتی مفید و مؤثر است که استمرار و تداوم داشته باشد، چنانکه دراحادیث آمده است: هر عمل نیکی را که شروع می کنید حداقل آن را تا یک سال ادامه دهید (اصول کافی، ج ۲ / صفحات ۸۲، ۸۳) که تأثیر عمل در تداوم آن است. و در حدیث دیگر آمده است: مداومت بر کار خیر آثار خوبی از آن ناشی می شود از جمله: ترک کارهای زشت، پرهیز از لغزش و گناه، حصول یقین، حبّ نجات، طاعت خدای رحمان، تعظیم منطق و برهان، دوری از وسوسه شیطان و پذیرفتن عدل و گفتار حق. اینها چیزهایی است که شخص خردمند از تداوم بر کار خوب به دست می آورد. (تحف العقول، صفحه ۱۴) و در حدیث دیگر در اهمیت مداومت بر کار خیر از امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که آن حضرت همواره می فرمود: هنگامی که بر کار خوبی خود را عادت می دهم دوست دارم که بر آن مداومت داشته باشم. چنانچه نتوانم آن را در شب انجام دهم قضای آن را در روز بجا می آورم و اگر در روز از من فوت شود در شب آن را قضا می کنم. به راستی محبوب ترین عمل نزد خدا عملی است که دوام داشته باشد. (مستدرک، ج ۱ / صفحه ۱۵)
آثار التزام و استمرار بر نوافل و مستحبات:
1- گناهان انسان را محو می سازد، چنانکه خداوند متعال می فرماید: «وَ أَقِمِ الصََّلاهَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»( هود / ۱۱۴) نماز بگذار در آغاز و انجام روز و ساعاتی از شب. زیرا نیکیها بدیها را از میان می برد… . و در حدیث آمده است که نماز مؤمن در شب گناهان روز او را از بین می برد. (جامع احادیث الشیعه، ج ۷ / صفحه ۱۰۷) و در بعضی نقلها آمده است که نماز وِتْر گناهان را از بین می برد. (همان، صفحات ۱۰۷، ۱۰۸.) نماز وتر یک رکعت است که با آداب مخصوصه در پایان نوافل شب خوانده می شود. نوافل شب یازده رکعت است که هشت رکعت آن به نیت نماز شب و دو رکعت به نیت نماز شفع و یک رکعت به نیت نماز وتر خوانده می شود و ثواب و آثار فراوانی دارد.
2- نواقص و کمبودهایی را که بر اثر غفلت یا قصور در فرایض و واجبات رخ داده است، جبران می کند. مثلاً نوافل یومیه ـ خصوصاً نوافل شب ـ نواقص نمازهای یومیه را مرتفع می سازد، روزه های مستحبّی نواقص روزه های ماه رمضان را برطرف می کند، صدقات مستحبّه کمبودهای واجبات مالی از قبیل زکات و خمس را رفع می نماید و … احتمال دارد که اعمال مستحبه مطلقاً در رفع نواقص کلیه فرایض و واجبات مؤثر باشد. در این مورد به چند حدیث اشاره می شود. از امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که فرمود: « إنَّما جُعِلْتَ النّافلهُ لِیَتُمَّ بها ما یَفْسُد منَ الْفریضهِ.» (جامع احادیث الشیعه، ج ۷ / صفحات ۱۱۶، ۱۱۸.) نماز نافله برای آن قرار داده شده است که فساد و نقص فرایض را جبران کند. و در حدیث دیگر آمده است: «إنَّ تبارکَ و تعالی أتمَّ صلوهَ الْفریضهَ بصلوهِ النّافِلهِ.» (جامع احادیث الشیعه، ج ۷ / صفحات ۱۱۶، ۱۱۸.)
خداوند تبارک و تعالی نماز واجب را با نماز نافله کامل کرده است. ابوحمزه ثمالی می گوید که امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: هیچ نمازی بدون حضور قلب قبول نیست. من عرض کردم: فدایت شوم، همه ما هلاک شدیم؟ فرمود: نه، زیرا خداوند متعال این گونه عبادات را به وسیله نافله ها کامل می گرداند. (همان، صفحه ۱۳۵.)
امام باقر علیه السلام (95) مى فرماید: مى دانى چرا نمازهاى مستحب براى شما تشریع شده است که در مورد شما تطول و مستحب است و درباره انبیاء نافله است .(96) زیرا از نماز بنده ، گاهى نصف یا ثلث یا ربع آن قبول مى شود و انما یتقبل منها ما اقبلت علیها بقلبک همان مقدارى از نماز قبول مى شود که با توجه و حضور قلب خوانده اى نافله ها را اضافه نموده اند تا مقدارى که در نمازها کم و کاست دارى جبران نماید.
۳ موجب تقرّب به خداوند سبحان می شود، چنانکه می فرماید: «تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ» (سجده / ۱۶ ، ۱۷.)
مؤمنان حقیقی شبها پهلو از بستر برمی دارند و خدای را با بیم وامید می خوانند و از آنچه روزیشان کرده ایم انفاق می کنند. پس هیچ کس نمی داند به پاداش اعمالشان چه نعمتها به عنوان چشم روشنی برای آنها در عالم غیب آماده شده است. و نیز می فرماید: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» (اسراء / ۷۹.) پاسی از شب را برای ادای نافله بیدار باش، باشد که خدایت تو را به جایگاه پسندیده ای برگزیند.
و در حدیث قدسی آمده است: هیچ بنده ای به عبادتی بهتر از فرایض و واجبات به من تقرّب نجسته است و او به وسیله نوافل به من تقرب می جوید تا جایی که من او را دوست بدارم؛ آنگاه که دوستش داشتم من گوش شنوای او و دیده بینای او و زبان گویا و دست توانای او خواهم بود، اگر مرا بخواند پاسخش می دهم و چنانچه چیزی از من بخواهد ارزانی اش می دارم. «… و ما تقرَّب إلیَّ عبدٌ بشیْ ءٍ احبُّ إلیَّ ممّا افْترضْتُ علیهِ و انَّهُ لیتقرَّبُ إلیَّ بِالنّافلهِ حتی اُحبَّهُ فَإذا احْبیْتُهُ کُنْت سَمْعَهُ الّذی یسْمع بِهِ، و بصرهُ الَّذی یُبْصرُ بِهِ و لِسانَهُ الّذی ینْطقُ بِهِ وَیَدَهُ التَّی یَبْطِشُ بها، إنْ دعانی أجبتُهُ، و إنْ سَئلنی أعْطَیْتُهُ…» (جامع احادیث الشیعه، ج ۷ / صفحه ۹۹.) در حدیث دیگر آمده است: «صلوهُ النَّوافِلِ قُربانُ کلِّ مؤمنِ… .» (همان، ـ صفحه ۱۰۰.) نماز نافله وسیله نزدیک شدن مؤمنان به خداوند است… .
از رسولخدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ نقل شده است: بزرگان و اشراف امّت من دو گروه اند: حاملان (: حافظان) قرآن، و شب زنده داران. «أشرف اُمَّتی حملهُ الْقرانِ و اصْحاب اللَّیلِ.» (همان، صفحه ۱۰۲.)

درجه اهمیت نوافل نسبت به واجبات:
اگر دقت در انجام آداب و سنن مذهبى در میان مردم بشود مى بینیم بیشتر این آداب را مردم با هواى نفس و میل به تظاهر و آمیخته با ریب و ریا انجام مى دهند. هرچه بیشتر امکان تظاهر داشته باشد به آن دلبسته ترند.
ملاحظه کنید در تجهیز و تدفین مرده ها چقدر تابع هواى نفسند گاهى از انبوه جمعیت تشییع کنندگان فیلم بردارى مى کنند و حتى از کیفیت دفن و آخرین هیئت متوفى در قبر فیلم برمى دارند و گل و لاله و شمع و چراغ در این راه به مقدار اسراف بکار مى برند و با پوشیدن جامعه سیاه که فقط از نشاندادن سوگوارى همین را زیاد اهمیت مى دهند، خود را عزادار معرفى مى نمایند اما هرگز به حقوق واجب متوفى نمى پردازند. پرداخت قرض و انجام وصیت میت و یا اجیر گرفتن براى انجام نماز و روزه متوفى و یا اجیر گرفتن براى انجام فریضه حج و… امتناع دارند و بدست فراموشى مى سپارند.
اگر مطالعه بیشترى در آداب و سنن مردم به عنوان رسم مذهبى بنمائیم موارد زیادى را مشاهده مى کنیم که تزاحم بین کارهاى واجب و مستحب و گاهى مکروه و حرام پیش مى آید اما مردم بواسطه کشش هاى نفسى که دارند واجب را زیر پا مى گذارند و به مستحب یا مکروه یا حرام مى پردازند.
لذا امیر المومنین علیه السلام مى فرماید: اذا اضرت النوافل بالفرائض فار فضوها هرگاه انجام نوافل زیان به کارهاى واجب دارند آن نوافل را رها کنید. (حکمت 256 نهج البلاغه)
باز مى فرماید: لا قربة لنوافل اذا اضرت بالفرائض کارهاى مستحب موجب تقرب به خدا نمى شود در صورتى که زیان به واجبات و فرائض بزنند که این مسئله یکى از مهمترین عوامل گرایش هاى نابجاى عامه مردم در انجام تکالیف است از باب مثال نیمه شب مشغول مثلا تلاوت قرآن هستند در دوره هاى تعلیم قرآن که در زمان ما معمول است ولى صبحگاه که باید براى انجام فریضه صبح آماده باشد بخواب مى رود به این روایت توجه کنید.
امام صادق علیه السلام به بزنطى مى فرماید: انى لا مقت الرجل یکون قد قرء القران ثم ینام حتى یصبح لا یسمع الله منه شیئا(98) من خشمگینم از شخصى که مشغول تلاوت قرآن در شب هست بعد سر به بستر مى گذارد و مى خوابد تا صبح ، خداوند دیگر از او چیزى (از اذکار و اوراد) نمى شنود.
در تمام ابعاد مسائل اجتماعى و در آداب و سنن مذهبى پایه همین است که انسان پیوسته با مقیاس شرع اهم را اهمیت داده و تا آن به انجام نرسیده ، به مهم نپردازد. در انجام نوافل باید دستور العمل امیر المومنین علیه السلام را به حارث همدانى معیار قرار داد و به کار بست و این دستور العمل پیوسته راهنماى انجام نوافل و فرائض ما باشد. امام در نوشته اى که به حارث همدانى مى نویسد، مى فرماید: اطع الله فى جمل امورک فان طاعة الله فاضلة على ما سواها و خادم نفسک فى العبادة و ارفق بها و لا تقهرها و خذ عفوها و نشاطها الا ما کان مکتوبا علیها من الفریضه فانه لا بد من قضاتها و تعاهدها عند محلها و ایاک ان ینزل بک الموت و انت آیق من ربک فى طلب الدنیا. (نامه 69 نهج البلاغه)
در تمام کارهایت مطیع خدا باش . زیرا اطاعت خدا بر هر چیز مقدم است در مورد عبادات با نفس خویش از راه مورد علاقه و کشش ‍ او وارد شو! و او را به انجام عبادات با رفق و لطف وادار نما. مبادا به زور و با عدم تمایل وادارش کنى . هنگام فراغت و آمادگى و نشاط نفس را غنیمت شمار (از این فرصت براى انجام نوافل استفاده کن ) البته در مورد واجبات چاره اى نیست باید با مراعات وقت آن انجام شود و انجام واجبات در چهارچوب مقررات شرعى باید باشد. مبادا مرگ گریبانت را بگیرد در حالى که از خدا گریزانى و به جستجوى دنیا پرداخته اى . در مجموعه ورام نقل مى شود: اشخاصى که اهمیت به این قانون مى دادند خیاط نخ را داخل سوزن مى کرد همین که صداى منادى به الله اکبر بلند مى شد، مى گفت دیگر کار برکت ندارد باید به داعى خدا جواب داد. آهنگر پتک را بلند مى کرد با صداى الله اکبر که اعلام اذان نماز بود از فرود آوردن آن خوددارى مى کرد و مى گفت باید به دستور خدا پرداخت و مى فرمایند: من لم یاخذ باهبة الصلوة قبل وقتها لم یوقرها ما و قرت الصلوة من اخذ بالطهور بعد وقتها.
امام مى فرماید: هر کس قبل از فرا رسیدن وقت نماز خود را آماده نکرده باشد (از قبیل گرفتن وضو) نمازش را سنگین نشمرده یا مى فرماید: نماز را بدست سبکى گرفته کسى که بعد از وقت نماز وضو مى گیرد.

میانه روی در مستحبات:
گاهى دیده مى شود بعضى آنقدر به نوافل مى پردازند که جایى براى پرداختن به سایر آداب از قبیل معاشرت با اخوان و پرداختن به صله رحم و زیارت برادران دینى و… نمى گذارند با اینکه ما در مورد عبادت دستور داریم که مراعات اقتصاد و میانه روى را نماییم امام باقر علیه السلام فرمود: پیامبر اکرم فرموده است :ان هذا الدین متین غاوغلوا فیه برفق و لا تکرهوا عبادة الله الى عباد الله فتکونوا کالراکب المنبت الذى لا سفر قطع و لا ظهرا ابقى .( وسائل الشیعه، ج 1، ص 110) این دین متین و استوار است با نرمى و آرامى سیر نهایى خود را در رسیدن به مقامات عالیه دین طى کنید مبادا مردم را از عبادت خدا بیزار نمایید که در این صورت نه به مقصد رسیده اید و مرکب خود را چنان خسته نموده اید که یاراى سوارى ندارد.
در روایت دیگرى است که خطاب به امیر المومنین علیه السلام مى فرماید: و لا تبغض الى نفسک عبادة ربک . مبادا کارى کنى که نفست از عبادت خدا بیزار شود.
نمازهاى نافله چون واجب نیست لذا نیازمند به شوق و علاقه مکلف است که از روى نشاط و علاقه انجام دهد زیرا فرائض واجب و اجتناب ناپذیر است و در هر حال باید خوانده شود. نوافل وقتى اثر خاص خود را دارد که همراه با شوق و ذوق و علاقه مکلف به ارتباط با خداى متعال انجام شود لذا امیر المومنین علیه السلام مى فرماید: ان للقلوب اقبالا و ادبارا فاذا اقبلت فاحملوها على النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها على الفرائض .(حکمت 304 نهج البلاغه)
دلها یک اقبال و یک ادبارى دارند گاهى با نشاط به کار مى پردازند و گاهى با بى میلى ، هنگامى که نشاط دارند و متمایل هستند آنها را وادار به انجام نوافل کنید اما زمانى که بى میل هستند به همان نمازهاى واجب اکتفا نمایید.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: ایمان بر هفت سهم تقسیم مى شود بعضى از مسلمانها یک سهم دارند برخى دو سهم کسانى نیز هستند که داراى هفت سهم مى باشند. از این رو شایسته نیست کسى که دو سهم دارد بار شخص سه سهمى بر او تحمیل شود همینطور تا هفت سهمى . آنگاه مثالى آوردند فرمود: شخصى در همسایگى او مردى نصرانى بود. مسلمانى او را دعوت به اسلام کرد مزایاى ایمان آوردن را برایش تشریح نمود. نصرانى پذیرفته ایمان آورد سحرگاه مسلمان در خانه نصرانى تازه مسلمان رفت در را کوبید همسایه بیرون آمد گفت : برخیز وضو بگیر تا با هم به مسجد برویم و نماز بخوانیم آن مرد وضو گرفت لباسهایش را پوشید و با او به مسجد رفت قبل از نماز صبح مسلمان هرچه خواست نماز خواند او هم از رفیق خود پیروى نمود نماز صبح را که خواندند پس از آن نشستند تا آفتاب سر زد.
نصرانى تازه مسلمان خواست به خانه اش برگردد مسلمان گفت : کجا مى روى روز کوتاه است بمان تا نماز ظهر را نیز بخوانیم تا بعد از نماز ظهر ماند بعد گفت : بین ظهر و عصر چندان فاصله اى نیست او نگاهداشت تا نماز عصر را نیز خواند، خواست از جا حرکت کند گفت : از روز چیزى نمانده نزدیک غروب است باز نگاهش داشت تا نماز مغرب را هم خواندند بعد گفت : نماز عشاء وقتش نزدیک است یک نماز دیگر مانده آن را هم بخوانیم بعد خواهى رفت پس از انجام نماز عشاء از یکدیگر جدا شدند.
روز بعد هنگام سحر باز در خانه او رفت به نصرانى تازه مسلمان گفت : حرکت کن براى نماز به مسجد برویم پاسخ داد: من فقیر و عیالمندم براى این دین کسى را پیدا کن که از من فارغتر باشد حضرت صادق علیه السلام فرمود: به این وسیله داخل در دینش نمود و با این کار خود (از روى زیاده روى و تحمیل بى جا) از دین بیرونش کرد.
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم به من توجه نمود که در حال طوافم آن وقت جوانى بودم که بسیار کوشش در عبادت داشتم . پدرم دید که عرق می ریختم فقال یا جعفر ان الله اذا احب عبدا ادخله الجنه و رضى عنه بیسر فرمود: جعفر! خداوند وقتى بنده اى را دوست داشته باشد او را وارد بهشت مى کند و از او به کم راضى است .
چنانچه قبلا نیز توضیح داده شد تقدیم اهم و انجام واجب ضرورى است اما نوافل پلکان ارتقاء بدرجات و تقرب به خدا است .
موسى حناط گفت : من و جمیل بن دراج و عائذ احمسى براى انجام حج مى رفتیم ، عائذ پیوسته مى گفت : خدمت امام صادق که برسیم یک سوال دارم باید از ایشان بپرسم .
بالاخره خدمت امام رسیدیم همین که نشستیم قبل از سوال فرمود: من اتى الله بما افترض علیه لم یساءله عما سوى ذلک هر کس واجبات خدا را انجام دهد از او بازخواست از چیز دیگرى نخواهد کرد در این موقع عائذ چشمکى به ما زد.
وقتى از خدمت امام مرخص شدیم به عائذ گفتیم چرا سوال خود را نکردى ؟ گفت همان فرمایشى که فرمود جواب سوال من بود. من آدمى هستم که طاقت قیام شب و شب زنده دارى را ندارم ، مى ترسیدم با این کوتاهى مقصر باشم و گناهکار و هلاک شوم (که امام علیه السلام جوابم را داد قبل از سوال ) ولى با تمام این اوصاف چنانکه از روایات و آیات و وقایع عملى ائمه علیهم السلام معلوم شد نباید در صورت امکان خود را قانع به فرائض تنها نمود. زمین افتخار مى کند بر اینکه بر پشت او امروز یک مومن ذاکر گذشته .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد