۱۳۹۴/۰۹/۰۴
–
۱۱۶۰ بازدید
تفکر بسیجی
بسیجی کیست؟ بسیج چیست؟ تفکر بسیجی چه ویژگی هایی دارد؟
بسیج یک
مکتب فکری و چارچوب عملی برای زندگی اجتماعی و کارزار در این دنیای پرآشوب و فتنه
است و بسیجی بودن یعنی آگاهی از رمز و راز این کارزار و آماده ساختن خود برای دست و
پنجه نرم کردن با موانع و مشکلات و فراهم کردن شرایط زیستنی پاک و زیبا در دنیایی
سرشار از مسئولیت و تعهد.
اگر بخواهیم مفهوم بسیج و بسیجى را در ادبیات انقلاب اسلامى جستجو کنیم، چاره اى جز
بیان مراد حضرت امام(ره) از بسیج و بسیجى نداریم. امام خمینى بسیج را این گونه
تعریف کرده اند «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که شکوفه هاى آن بوى
بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان
گمنامى است که پیروانش بر گلدسته هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند.
بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت یافتگان آن، نام و
نشانى در گمنامى و بى نشانى گرفته اند.»
مقام معظم رهبرى، عنوان بسیج را این گونه ترسیم نموده اند: «بسیج عبارت است از
تشکیلاتى که در آن افراد متفرّق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه
آگاه و متعهد و بصیر و بیناى به مسایل کشور و نیاز ملت تبدیل مى شوند. مجموعه اى که
دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطر جمع مى کند.»
تفکر بسیجی:
از برکات نهضت عظیم و مقدس اسلامى به رهبرى حضرت امام راحل حضور هرچند کوتاه مدت
ولى موثر و همه جانبه تفکر امام راحل در همه صحنه هاى حیات امت اسلامى بویژه در
مهمترین حادثه انقلاب اسلامى یعنى دفاع مقدس بود. این حضور که از پشتوانه گرانبها
از عالى ترین درجات ایمان و عمل صالح برخوردار بود در کوتاه ترین مدت منشاء چنان
تحولات شگرفى در میان رهروان شد که حتى گاهى راه باور را بر همرهان دشوار مى کرد و
رنگ و بوى افسانه به خود مى گرفت، اما عاقبت دشمنان هم دریافتند که تفکر بسیجى آن
گونه که امام راحل پایه گذارى کرد، کیمیایى است که حتى افسانه ها را در وادى واقعیت
به مبارزه مى طلبد. تفکر بسیجى آن چنان حقانیت اصحاب کربلارا به نمایش گذاشت که
دیگر هیچ منکرى نتواند شائبه مبالغه در داستان فداکاران کربلا را به دل راه دهد.
تفکر بسیجى با اوصاف اعجاب آورش چیزى نیست جز برنامه بى نظیر توحید و عدالتخواهى و
شاخصه هاى آن چنین است:
شاخصه های تفکر بسیجی:
1. پیوند و بیعت با ولایت: از حضرت محمد(ص) و حضرت على(ع) تا حضرت مهدى(عج) و در
زمان غیبت با ولایت فقیه.
2. ایمان و اخلاص: تفکر بسیجى بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنى است؛
ایمان به الله با همه اسما و اوصاف جمال و جلالش بدون ذره اى تردید یا شرک.
3. حریت در عبودیت: در این مکتب، بندگى نه از روى طمع و نه از روى خوف بلکه از روى
آزادگى و عشق به معبود است؛ همان گونه که امیرمومنان(ع) در وصف خویش بیان فرمود،
لذا بسیجى بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از
این باشد.
4. اطاعت آگاهانه: از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه «اطیعوا الله و
اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم» (نساء 59) است، بدون تردید اطاعت و فرمانبردارى
آگاهانه در تفکر بسیجى جایگاه منحصر به فردى را به خود اختصاص مى دهد زیرا در تفکر
بسیجى، عنایت نهایى براى انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتى جز با
فرمانبردارى مطلق از اوامر الهى که همانا عمل به تکلیف معین شده از سوى امام و ولى
فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمى شود.
اطاعت از فرماندهى از بدیهى ترین ویژگى ها و آشناترین شاخصه هاى رزمندگان است که یک
روز نداى هل من ناصر حسین زمانه را با ترک مال و منال و جاه و مقام و درس و مدرسه
پاسخ دادند و روز دیگر جام زهر پذیرش قطعنامه را به امر فرمانده عزیزشان بر خویش
گوارا کردند و سپس بلافاصله براى خرد کردن دندان تهاجم خائنان منافق و صدام پلید
«مرصاد» را آفریدند و ثابت کردند آن کس که بسیجى است چون موم در دست فرمانده به حق
خود نرم و انعطاف پذیر است و انعطاف پذیرى در برابر فرمان حق، خصلت خاص همه صاحبان
تفکر بسیجى است.
5. عدالتخواهى: از مهمترین ویژگى هاى تفکر بسیجى عدالتخواهى همه جانبه است در همه
ابعاد اجتماعى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اخلاقى.
بسیجى تفسیر عدالت حضرت على(ع) است که به قیمت تمام جهان، حاضر نیست به قدر گرفتن
پوست جویى از دهان مورچه اى به کسى ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.
بسیجیان به حکم «کونوا قوامین لله شهداء بالقسط…» (مائده، 8) قائمان به قسط هستند
و بدکارى هیچ قومى آن ها را به ستمکارى نمى کشاند. خوددارى رزمندگان ما از مقابله
به مثل با جنایات صدام علیه مردم از همین تعهد ناشى مى شد.
6. ظلم ستیزى: بسیجى مصداق فریاد عادل ترین مظلوم و مظلوم ترین عادل خلقت یعنى
فریاد «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا» امیرمومنان (ع) است. بسیجى فرمانبردار
امامى است که فرمود: «ما تا آخر در کنار مظلومان جهان مى ایستیم و با ظالم مى
جنگیم» یعنى ما تا فناى فتنه در جهان مجاهده مى کنیم (انفال، 39) و در میدان مبارزه
با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى
و اجتماعى ستمگران مى کنیم و تا قطع تمامى آن ریشه هاى متعفن از پا نخواهیم نشست.
7. شهادت طلبى عاشقانه: اشتیاق غرقه شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوى اولیاى
الهى بوده است و «فزت و رب الکعبه» زبان حال همه عاشورائیانى است که یک عمر استغاثه
براى توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود مى ساختند و در انتظار آن بیتابانه لحظه
شمارى مى کرده اند.
داستان پیشى گرفتن اصحاب امام حسین(ع) در میدان کربلا و رزمندگان ما در ایام دفاع
مقدس علاوه بر اثبات این حقیقت شگرف، گویاى اوج از خودگذشتگى و کمالى است که از
آشکارترین ویژگى هاى تفکر بسیجى است.
8. شاخصه هاى دیگر نظیر ابتکار و خلاقیت ، عزت نفس، گمنامى و دورى از شهرت طلبى،
مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردى، تعهد و وفادارى، صبر و پایدارى، ترحم و
نوع دوستى حتى با دشمنان، عبادت و استغاثه به درگاه خداوند، تکبر در برابر استکبار
و… نیز همگى درفرهنگ و تفکر بسیجى از درخشندگى خاصى برخوردارند که به جهت رعایت
اختصار از بیان آن ها پرهیز مى شود.
از این منظر، بسیج، قلعه مستحکمی است به گستره تمامی کشور که تمامی شهروندان و مدیر
آن به فراخور حال، وظیفهای در حفظ امنیت، رونق معیشت، تحکیم فرهنگ و فضیلت،آبادانی
و رشد و شکوه و عظمت مادی و معنوی آن برعهده دارند. در این مکتب، انسانها با خالی
کردن دل خود از هواها و اغراض شخصی، به خدا و منافع خلق خدا میاندیشند، اقتدار و
امنیت جامعه را نه در سایه در یوزگی قدرتهای بیگانه، بلکه از رهگذر اتکا به توانایی
های خویش جست و جو میکنند.
در جامعه بسیجی، منافع باندی و حزبی راهبر و چراغ هدایت دست اندرکاران نیست،
بلکه مسئولان برای خدمت بیریا و خالص به بندگان خدا، با یکدیگر مسابقه میدهند.
در جامعه بسیجی، نه تنها از جنگ قدرت خبری نیست بلکه، افراد به دلیل اعتقاد به تصدی
امور توسط شایستهترینها، از زیر بار ریاست طفره میروند و دیگران را برخود مقدم
میدارند.
در جامعه بسیجی، نه تنها از حیف و میل، دزدی و اختلاس و سوء استفاده از امکانات
عمومی به نفع خود و خویشاوندان و نزدیکان خبری نیست، بلکه کارگزاران حکومتی مقیدند
به هر نسبت که موقعیت و شغل بالاتری دارند، از امکانات و مواهب مادی کمتری برخوردار
باشند نه اینکه چون مدیران بیش از دیگران زحمت میکشند، باید میزان برخورداریشان هم
چندین و چند برابر زیردستان باشد. قناعت در چنین مکتبی، حرف اول را میزند بسیجیها
مصداق همان کلام معصوم (ع) هستند که مؤمن در عین بهرهرسانی بسیار به دیگران،
هزینهاش بسی اندک است.
در جامعه بسیجی، رشوه، پارتی بازی، زد و بند و توطئه، تبعیض و حق کشی جایی ندارد
همه میتوانند امیدوار باشند که برای رسیدن به حقوق خویش، از یاری دیگر شهروندان
برخوردارند و نیازی نیست که برای به چنگ آوردن حق خود، بر چهره این و آن پنجه
بکشند.
در جامعه بسیجی، هر کس داناتر، دانشمندتر، با تقواتر، قویتر و خوش اخلاقتر باشد
صلاحیت بیشتری برای تکیه زدن بر کرسی مسئولیت خواهد داشت و چاپلوسان و تملق گویان و
عناصر ضعیفالنفس را راهی به مناصب حکومتی نیست.
انقلاب، بسیج و بسیجی را این گونه تعریف کرد و امام با همین دید بود که آرزو
میکرد، خداوند او را با بسیجیانش محشور کند.