خانه » همه » مذهبی » امام زمان کی میاد؟

امام زمان کی میاد؟


امام زمان کی میاد؟

۱۳۹۴/۰۹/۰۳


۳۴۳۶ بازدید

پرسش: کی امام زمان میاد؟

پرسش: کی امام زمان میاد؟

پاسخ: همواره ائمه معصومین علیهم السلام به عنوان روشنگران طریق هدایت پاسخ این پرسش را به عنوان یکی از اسرار الهی یاد آور شده اند و علم به وقت ظهور را ویژه خداوند متعال، ذکر و کسانی را که برای قیام آن حجت الهی وقت معین کنند، را دروغگو معرفی کرده اند . در روایت مشهوری است که وقتی شاعر بلند آوازه شیعی «دعبل خزاعی » در محضر هشتمین پیشوای شیعیان در ضمن قصیده خود سخن از ظهور و قیام حضرت مهدی بر زبان جاری ساخت آن حضرت در حالی که سرشک از دیدگانش جاری بود، رو به دعبل کرده فرمودند: «ای خزاعی همانا روح القدس بر زبانت این دو بیت را جاری ساخت آیا می دانی این امام کیست و چه زمانی قیام می کند؟»

آنگاه خود آن حضرت به معرفی آن امام پرداختند . سپس درباره زمان ظهور چنین فرمود: «و اما درباره اینکه چه زمانی ظهور خواهد کرد، پدرم از پدرش و ایشان از پدرانش از رسول گرامی اسلام نقل کرده اند که وقتی از آن حضرت پرسیده شد چه زمانی قائم از ذریه شما ظهور می کند؟ آن حضرت فرمود: مثل او مثل قیامت است که خداوند درباره زمان وقوع آن چنین فرمود: «هیچ کس جز او به هنگامش آن را آشکار نمی سازد این امر بر اهل آسمان ها و زمین دشوار است [قیامت] جز ناگهان به سراغ شما نمی آید .» (1) از آنجایی که حضرت مخفی بودن زمان ظهور را همانند زمان قیامت و رستاخیز قلمداد فرموده است، می توان به نتایج ذیل دست یافت .

. با مخفی بودن قیامت یک نوع آزادی عمل برای همگان پیدا می شود و از سوی دیگر چون وقت آن دقیق معلوم نیست ودر هر زمانی احتمال وقوع آن وجود دارد، نتیجه اش حالت آماده باش دائمی است و همین طور درباره قیام حضرت مهدی (عج) است چرا که اگر تاریخ قیام آن حضرت تعیین می شد، هرگاه زمانش دور بود، همه در غفلت و غرور و بی خبری فرو می رفتند و هرگاه زمانش نزدیک بود ممکن بود آزادی عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اجباری به خود بگیرد .

همانگونه که علم به زمان قیامت فقط در اختیار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدی نیز در عهده خداوند است به علاوه در سخنان فراوانی از ائمه معصومین علیهم السلام وقتی سخن از قیام حضرت مهدی رانده شده، از قیامت نیز یاد شده است و از این رو برخی ویژگی های آن همانند رستاخیز بزرگ و قیامت است . (2)

از آنجایی که خداوند در ادامه آیه مذکور، علم به قیامت را حتی از پیامبرصلی الله علیه وآله نیز منتفی می داند، آنجا که فرموده است: «از تو می پرسند چنانکه گویا تو از چون و چند آن آگاهی، بگو همانا علم آن با خداوند است » .

و حتی پیامبرصلی الله علیه وآله و خود امام زمان نیز از زمان دقیق ظهور آگاهی ندارند و اینکه متاسفانه عده ای به خود جرات داده، به راحتی تعیین وقت ظهور می کنند، خود محل تامل است .

نه تنها این سؤال از اولین معصوم صلی الله علیه وآله پرسیده شده که آخرین معصوم علیه السلام نیز در جواب، چنین پاسخ فرمود: «و اما ظهور فرج همانا در اختیار و علم الهی است و دروغ گفتند وقتگذران » (3)

و هم آن حضرت در آخرین توقیع خود به آخرین سفیر، ظهور را تنها در اراده و اختیار خداوند دانسته، چنین می فرماید:

«و ظهوری نخواهد بود مگر آنگاه که خداوند تبارک و تعالی اجازت فرماید .» (4)

از آنچه اشاره شد به خوبی به دست می آید که زمان آغاز ظهور، یکی از اسرار الهی است و دست اندیشه و فکر بشر از رسیدن به آن سخت کوتاه است .

و دیگر اینکه این امر خطیر، ناگهانی و غیر قابل پیش بینی صورت می پذیرد .

حضرت علی علیه السلام دراین باره فرمودند: «مهدی از ما اهل بیت است که خداوند امر (فرجش) را در یک شب اصلاح فرماید» (5)

و در روایاتی چند ظهور آن حضرت به آمدن شهاب تشبیه شده است و غیر منتظره بودن شهاب، بسیار واضح است .

امام باقرعلیه السلام پس از بیان غیبت حضرت مهدی (عج) فرمود: «. . . او همانند شهابی شعله ور فرا خواهد رسید» . (6)

و نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این باره فرمود: . . . در آن هنگام چون شهابی فروزان خواهد آمد (7) . . .

البته آنچه گفته شد بدین معنا نیست که به کلی بحث زمان ظهور در روایات مورد اشاره قرار نگرفته، چرا که با بررسی روایات درباره زمان ظهور علاوه بر آنچه ذکر شد به موارد ذیل می توان دست یافت که بیانگر نوعی تعیین وقت فی الجمله است و نه به صورت دقیق:

1 – روایاتی که ظهور حضرت مهدی را در روز جمعه ذکر کرده اند .

امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «و قائم ما اهل بیت در روز جمعه ظهور خواهد کرد» . (8)

2 – روایاتی که روز ظهور را مصادف با روز عاشورا ذکر کرده اند .

امام باقرعلیه السلام در ضمن فرمایشاتی درباره روز عاشورا فرمودند:

«و این روز [عاشورا] روزی است که در آن قائم (عج) قیام خواهد کرد .» (9)

3 – روایاتی که ظهور حضرت مهدی را در سال فرد ذکر کرده است .

امام صادق علیه السلام فرمود: «قائم ظهور نمی کند مگر در سال فرد» (10)

اما هیچ یک از موارد فوق دلالتی بر تعیین وقت ظهور ندارد . حال ممکن است به ذهن متبادر شود که اگر خود امام نیز از زمان ظهور بی اطلاع است، پس چگونه هنگامی که اراده الهی به ظهور تعلق گرفت آگاه خواهد شد؟

در این باره نیز روایات فراوانی است که با بیان بخشی از آن ها این نوشتار را به پایان می بریم .

1 – آگاه شدن از طریق الهام .

بدون شک ائمه معصومین علیهم السلام مورد الهام خداوند قرار می گیرند و اگر چه وحی با رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله پایان گرفت، ولی در موارد فراوانی به اهل بیت علیه السلام الهاماتی شده و خواهد شد .

امام صادق علیه السلام دراین باره می فرماید: هنگامی که خداوند اراده فرمود که امر ظهور را اظهار نماید، در قلب حضرت مهدی خطور خواهد شد و ایشان به امر الهی قیام خواهد فرمود . . . (11)

2 – آگاه شدن آن حضرت از طریق برافراشته شدن پرچم قیام .

در روایاتی چند اشاره شده که وقتی ظهور آن حضرت نزدیک شده وقت قیام فرا رسید، پرچمی که آن حضرت هنگام ظهور در دست خواهد داشت، به اذن و اراده الهی برافراشته شده، آن حضرت از زمان قیام آگاه خواهد شد . (12)

3 – آگاه شدن از طریق بیرون آمدن شمشیر از غلاف .

از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله نقل است که فرمودند: و برای او شمشیری است در غلاف پس هنگامی که وقت ظهورش فرا رسید آن شمشی از غلافش خارج می شود . پس آن شمشیر به سخن درآمده به حضرت می گوید خارج شو (قیام کن) ای ولی خدا! که دیگر نشستن در مقابل ستم دشمنان جایز نیست، پس او ظهور می کند . . . (13)

البته در کنار همه این مسائل باید شرایط و مقدمات ظهور نیز فراهم شود . شرایط به امورى گفته مى شود که تحقق ظهور وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقق نشوند، ظهورى در کار نخواهد بود. اما علایم و نشانه ها، آن دسته رویدادها و حوادثى است که براساس گفته پیشوایان معصوم، قبل و یا در آستانه ظهور واقع خواهد شد و تحقق هر کدام نوید نزدیک بودن قیام حضرت را مى دهد. براین اساس انقلاب جهانى امام علاوه بر این که داراى علایم و نشانه هایى است که پیش از وقوع آن روى مى دهد، داراى یک سرى شرایط و بایسته هایى است که با تحقق آنها، قیام اتفاق خواهد افتاد. در رابطه با این انقلاب و یا هر انقلاب واقعى دیگر، چند شرط متصور است.

یک. قانون و برنامه کامل و جامع

مى دانیم که زندگى بشرى به خصوص در عصر حاضر با کاستى ها و دشوارى هاى فراوانى رو به رو بوده و مهم ترین خواسته ها و نیازهایش از جمله عدالت، معنویت و رفاه واقعى است هیچ مکتب و دولت و انقلابى نیز نتوانسته به طور اساسى مشکلات بشر را برطرف کند و اگر موفقیتى داشته در بعضى از ابعاد و محدود بوده است. در واقع براى رفع همه کاستى ها و تحقق اهداف عالى جامعه بشرى نیاز به یک برنامه کامل و جامع است که تاکنون هیچ یک از مکاتب و نحله هاى بشرى نتوانسته اند آن را ارائه دهند و این تنها در کتاب آسمانى (قرآن) وجود دارد که حضرت مهدى(عج) مبیّن آن و تحقق بخش تمامى آموزه هاى آن با یک انقلاب جهانى خواهد بود.

یک انقلاب براى در هم شکستن وضع موجود و برقرارى وضع مطلوب به دو برنامه نیاز دارد:

1. برنامه اى جامع براى مبارزه با مشکلات و تغییر وضع موجود.

2. قانون متناسب براى حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و براساس نیازهاى واقعى جامعه.

قیام حضرت مهدى(عج) نیز این شرط لازم را دارد. برنامه انقلاب جهانى آن حضرت مبارزه پیگر و جدى با حکام جور و سردمداران فکرى و نظامى جامعه بشرى و نابودى کامل فساد و ظلم و کفر است. آن حضرت هم داراى این برنامه و هدف است و هم براساس پیش بینى هاى قرآنى و روایى موفق و پیروز خواهد بود.

برنامه حضرت در قسمت دوم، براساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر است که کامل ترین و بهترین برنامه زندگى انسانى است. این قانون جامع، متناسب با همه نیازهاى جامعه و ضامن تمام حقوق فردى و اجتماعى در یک نظام عادلانه حکومتى است.

پیامبر«ص» مى فرماید: «سیره و سنت او، سنت من است مردم را بر دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت مى کند» کمال الدین، ج 2، ب 39، ح 6..

دو. رهبرى مقتدر و توانمند

شرط دیگر براى پیدایش یک انقلاب وجود رهبر و پیشوایى آگاه، توانمند و دلسوز است تا با آشنایى کامل از اهداف، برنامه ها، زمینه ها و موانع، با مدیریتى صحیح و قاطع، حرکت انقلابى را راهبرى کند و تا آخرین نفس ادامه دهد. هم چنین بتواند فرمان روایى جهان را در دست گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد. انقلاب عظیم مهدوى، به یقین داراى این شرط است. حضرت مهدى(عج) با توجه به مقام امامت شان، مسلماً شایستگى چنین منصبى را دارد و مى تواند چنین مسئولیتى را بر عهده بگیرد.

سه. یاران ایثارگر و مجریان توانمند

شرط دیگر یک انقلاب وجود یارانى فداکار است که با آشنایى نسبت به برنامه ها و اهداف و اعتقاد به آنها تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست بر ندارند و آماده هر گونه فداکارى باشند.

قیام جهانى امام مهدى نیز نیاز به یارانى دارد که ضمن آشنایى و اعتقاد به امام و دین تا آخرین لحظه فداکارى کنند. این جمعیت خالص و مخلص که اصحاب حضرت را تشکیل مى هند، نقش جدى و قابل توجهى در رهبرى سپاه و فتح کشورها و اداره مناطق و سرزمین ها ایفا خواهند کرد.

امام جواد«ع» در این زمینه مى فرماید: «اصحاب مهدى به سوى او اجتماع مى کنند که سیصد و سیزده نفراند؛ به تعداد اهل بدر از نقاط مختلف زمین… وقتى این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر مى کند و چون عده کامل شد که ده هزار نفراند، به اذن خدا خروج مى کند» کمال الدین، ج 2، باب 37، ح 2..

چه بسا این شرط هنوز تحقق نیافته و تعداد یاران آن حضرت – به خصوص اصحاب خاص – کامل نشده است تا قیام نیز صورت گیرد.

چهار. آمادگى عمومى و بالارفتن سطح رشد و فهم مردم

یکى دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمى و قابلیت آنان است، اگر مردم آن را نخواهند، و شرایط فکرى و روانى فراهم نباشد، آن قیام به سرانجام نمى رسد؛ چنان که نهضت الهى امام حسین«ع» به جهت عدم همراهى مردم در ظاهر شکست خورد و آن حضرت به شهادت رسید.

قیام حضرت مهدى(عج) نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدى از رشد و آگاهى رسیده باشند که پذیراى حرکت اصلاحى و قیام بزرگ منجى عالم بشریت باشند. وجود این آمادگى از شرایط بسیار مهم براى ظهور مصلح موعود است؛ چرا که با وجود آن، حرکت اصلاحى حضرت به نتیجه خواهد رسید.

از میان چهار شرط یاد شده، دو شرط فراهم است و آن طرح و برنامه کامل براى اداره جهان و وجود رهبر شایسته و کارآمد است. اما شرط سوم و چهارم نیز لازم است فراهم شود و مردم آمادگى پذیرش انقلاب او را داشته باشند.

در پایان ذکر این نکته خالی از فایده نیست که مخفی بودن زمان ظهور حضرت مهدی دارای حکمت هایی است فراوان که برخی از آنها عبارتند از: 1 – زنده نگه داشتن روح امید و انتظار در جامعه در طول غیبت حضرت مهدی (عج)، چرا که در صورت معلوم بودن زمان ظهور به کلی بحث انتظار با تمامی آثار تربیتی آن بی معنا خواهد بود .

2 – معنا پیدا کردن امتحان شیعیان در عصر غیبت، که در صورت مشخص بودن وقت ظهور دیگر امتحان و آزمایش شیعیان مفهومی نداشت و از این رو دائما شیعه خود را در حال امتحان شدن می داند .

3 – غافل گیر کردن مخالفان و دشمنان .

چراکه یکی از حکمت های غیبت حضت مهدی (عج) تلاش دشمنان برای نابودی آن حضرت بود . از این رو، روشن بودن زمان ظهور، دشمنان را برای مقابله و از بین بردن آن حضرت آماده می ساخت . در حالی که نا معلوم بودن و ناگهانی بودن زمان ظهور باعث غافلگیری دشمنان نیز خواهد شد .

والسلام

پی نوشت:

1 – سوره اعراف، آیه 187 .

2 – شیخ صدوق، عیون اخبار الرضاعلیه السلام انتشارات جهان، ج 2، ص 266 .

3 – شیخ طوسی، کتاب الغیبة، مؤسسه معارف اسلامی، قم، ص 290 .

4 – پیشین، ص 395 .

5 – شیخ صدوق، کمال الدین، دارالکتب الاسلامیة، ج 1، ص 152 .

6 – کتاب الغیبة، ص 159 و کمال الدین، ج 1، ص 324 .

7 – کمال الدین، ج 1، ص 287 .

8 – شیخ صدوق، الخصال، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ج 2، ص 394 .

9 – شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیه، ج 4، ص 300 .

10 – همان ج 4، ص 333 و کمال الدین، ج 2، ص 653 .

11 – کلینی، کافی، ح 1، ص 343 و کتاب الغیبة، ص 164 .

12 – کمال الدین، ج 1، ص 155 .

13 – کمال الدین، ج 1، ص 155، و با اندک تفاوتی علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر انتشارات بیدار، ص 266

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد