۱۳۹۴/۰۶/۰۷
–
۲۰۶۳ بازدید
اضطراب و درمان آن
پرسش1. لطفاً اضطراب را تعریف و فرق آن را با ترس بیان کنید.
تعریف اضطراب
اضطراب یک علامت هشدار دهنده است که خبر از خطرى قریب الوقوع مى دهد و شخصى را براى مقابله آماده مى سازد. همه انسان ها اضطراب را تجربه مى کنند و اگر در حد اعتدال باشد، نه تنها مضر نیست، بلکه به عنوان پاسخى سازش یافته تلقى مى شود و باعث مى گردد انسان، همواره خود را براى مقابله با خطرات ناگهانى و تهدید کننده آماده سازد. این نوع اضطراب را مى توان امرى طبیعى، مفید، سازنده و در عین حال یکى از مؤلفه هاى ساختار شخصیت به حساب آورد. اما در مقابل، اضطرابى مرضى نیز وجود دارد که باعث شکست، ناکامى و مانع فعالیت هاى عادى و بهنجار مى شود.
نشانه هاى این اضطراب عبارت است از:
«احساس ناخوشایند و نوعى دل واپسى مبهم که با چند احساس جسمى، مانند احساس خالى شدن سردل، تنگى قفسه سینه، تپش قلب، تعریق، سردرد یا میل جبرى و ناگهانى براى دفع ادرار، بى قرارى و میل براى حرکت»[1] همراه است.
بنابراین اضطراب دو قسم است:
1. اضطراب طبیعى که هیچ گونه اختلالى در فعالیت هاى روزمره به وجود نمى آورد ؛ بلکه بخشى از زندگى هر انسان و آمادگى او براى انجام مسئولیت هاى فردى و اجتماعى است.
2. اضطراب مرضى که موجب کاهش سطح عملکرد و حتى اختلال در انجام مسئولیت هاى فردى و اجتماعى است و اختلال هاى متعددى؛ مانند هراس، اضطراب تعمیم یافته، وسواس فکرى – عملى و اختلال وحشت زدگى را موجب مى شود.
اما فرق اضطراب با ترس، این است که ترس، واکنش به تهدیدى معلوم، خارجى و از نظر منشأ بدون تعارض است؛ در حالى که اضطراب مرضى، واکنش در مقابل خطرى نامعلوم، درونى، مبهم و از نظر منشاء همراه با تعارض است[2].
به عبارت دیگر اضطراب ناشى از یک تعارض مبهم درونى است که موجب نگرانى و دلواپسى فرد مى شود، ولى ترس، ناشى از یک منبع تهدید کننده خارجى است و فرد دچار هیچ گونه تعارضى درونى نیست. مانند: ترس از تاریکى، ترس از سوسک، ترس از حیوان درّنده و… .
پرسش2و3. براى رسیدن به تعادل روحى و از بین بردن اضطراب و تشویش درونى، از کجا باید شروع کرد ؛ آیا با ازدواج مى توان به اعتدال روحى رسید؟
درمان اضطراب
پاسخ به این سؤل، دشواراست، زیرا عوامل گوناگونى مى تواند موجب اضطراب و نگرانى افراد شود و هر کس با توجه به شخصیت خود و شرایط زمانى و مکانى و شغلى و نیز میزان آسیب پذیرى و قوت و ضعف سیستم ایمنى، دچار اضطراب و نگرانى مى شود؛ در حالى که ممکن است همین شرایط، براى فرد دیگرى اضطراب زا نباشد. بنابراین نمى توان عوامل اضطراب را دقیقا مشخص کرد. در تعریف «اضطراب» آمده است: «اضطراب ترسى است مبهم که عامل آن مشخص نیست».
به طور کلى مى توان گفت: حوادث ناگوار دوران کودکى، حوادث غیرمنتظره در زمان حاضر، بیمارى هاى سخت، عدم مهارت هاى کافى براى بر عهده گرفتن مسئولیت و نبود مهارت هاى اجتماعى و ارتباطى را مى توان از جمله عوامل روان شناختى اضطراب برشمرد.
علاوه بر این، ضعف اعتقادات و باورهاى دینى یا ضعف ایمان، گناهان و انجام ندادن تکالیف شرعى و دورى از امور معنوى، مى تواند زمینه بروز اضطراب را در فرد به وجود آورد.
براى درمان اضطراب ابتدا باید ریشه هاى آن را از طریق جلسات روان درمانى، جستجو کرد و سپس به درمان آن پرداخت که بیان آن در این نوشتار نمى گنجد.
اما از نظر دینى راه مقابله با اضطراب ها و نگرانى ها عبارت است از:
تقویت ایمان، دورى از گناه، شناخت تکلیف و انجام وظایف دینى، ذکر و یاد خدا، اُنس با قرآن، «ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِکْرِ اللّهِ…»[3] خواندن ادعیه، با توجه به معانى آنها، معاشرت با افراد مؤن و متقى، شرکت در مجالس مذهبى.
آنچه گفته شد بیشتر جنبه کلى دارد و درمان اضطراب یا هر بیمارى روانى دیگر، نیاز به جلسات مشاوره حضورى دارد تا ابتدا مشکل و علل آن شناسایى و سپس راه هاى مقابله با آن ارائه شود.
درباره اینکه آیا ازدواج مى تواند نگرانى و اضطراب را از بین ببرد یا کاهش دهد؟ باید گفت: که این امر بستگى به این دارد که علت اضطراب و نگرانى چیست؟ اگر علت آن تنهایى، نیازهاى عاطفى و نیازهاى جنسى باشد، به طور قطع ازدواج – در صورتى که با معیارهاى صحیح و با فرد مناسب انجام گیرد – موجب کاهش اضطراب و حتى از بین رفتن نگرانى ها مى شود. اما اگر ریشه و علل اضطراب، عواملى غیر از نیازهاى مربوط به ازدواج باشد، معلوم نیست از طریق ازدواج بتوان آن مشکلات را حل و نگرانى ها را برطرف کرد بنابراین لازم است با مراجعه به مشاور مسائل و مشکلات خود را مطرح کنید تا راه کارهاى مناسب براى مقابله با اضطراب و نگرانى ارائه شود.
[1]. اقتباس از: کاپلان سادووک، خلاصه روان پزشکى، ج 2. [2]. همان. [3]. زمر 39، آیه 23.