اهداف آمریکا در بمباران هسته ای ژاپن؟
۱۳۹۴/۰۵/۳۱
–
۱۴۳ بازدید
با توجه به وجود برخی اسناد و مدارک بهجامانده، بمباران اتمی شهرهای ژاپن، نه برای تسلیم کردن ژاپن، که با هدف آزمایش بمبهای اتمی صورت گرفت تا از این طریق آمریکاییها بتوانند بمب خود را در میدان واقعی در معرض آزمایش قرار دهند.
با توجه به وجود برخی اسناد و مدارک بهجامانده، بمباران اتمی شهرهای ژاپن، نه برای تسلیم کردن ژاپن، که با هدف آزمایش بمبهای اتمی صورت گرفت تا از این طریق آمریکاییها بتوانند بمب خود را در میدان واقعی در معرض آزمایش قرار دهند. حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی: علل و عوامل زنگ جنگ جهانی دوم با حملهی آلمان به لهستان، در روز اول سپتامبر 1939، رسماً به صدا درآمد و «با به جا گذاشتن پنجاه میلیون کشته و میلیونها نفر معلول و جلای وطن سی میلیون نفر، کارنامهای سیاه را از خود به جا گذاشت.» ( نقیبزاده، احمد (1383)، تاریخ دیپلماسی و روابط بینالملل، نشر قومس، ص 246)و در نهایت، دو حمله اتمی آمریکا به شهرهای هیروشیما و ناکازاکی، پایانی غمانگیز را بر شش سال جنگ خانمانسوز جهانی رقم زد. «اولین حمله در ششم اوت 1945 میلادی، از جزیره تینیان، در ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح به وقت ژاپن و دومین حمله هم سه روز بعد، در نهم اوت 1945 میلادی، صورت گرفت.» استدلال ترومن برای حمله بر این مبنا قرار داشت که اگر جنگ جهانی دوم پایان نمییافت، جامعه بشری باید دو میلیون کشتهی دیگر را تحمل میکرد، در حالی که این اظهارات دروغ و فریبی بیش برای منحرف کردن افکار جهانیان نبود؛ چرا که طبق اطلاعات موجود، روند جنگ در سالهای پایانیاش در اقیانوس آرام در حال تغییر به نفع آمریکا بود. «آمریکاییها توانسته بودند در سال 1944، با استفاده از عملیات کماندویی، بسیاری از مواضع اشغالشده به وسیلهی ژاپنیها، از جمله جزایر مارشال، ماریان و کارولین را پس بگیرند و در ژانویهی 1945، فیلیپین را اشغال و جزایر اوکیناوا در جنوب ژاپن را به اشغال خود درآورند.»(نقیبزاده، همان، ص 237) گذشته از این، بعدها توگو، وزیر امور خارجه ژاپن، از ملاقاتی صحبت کرد که با امپراتور ژاپن، در صبح روز 8 اوت، صورت گرفته بود که در آن ملاقات، امپراتور بعد از حملهی اتمی هیروشیما، به توگو گفته بود حال که چنین سلاح مهلکی علیه ما به کار برده شده است، دیگر نمیتوانیم به مبارزهی خود ادامه دهیم. بنابراین باید به جنگ خاتمه داد، بدون آنکه برای کسب شرایط مساعدتری کوششهای طولانی به عمل آوریم، زیرا در شرایط فعلی، این کوششها به نتیجه نخواهند رسید. لذا باید برای خاتمه دادن سریع به مخاصمات، اقدامات لازم به عمل آید.( وفرید، جیووانیتی (1355)، «هیروشیما چرا و چگونه با بمب اتمی ویران گردید»، از مجلهی هیستوریا، چاپ پاریس، نشریهی «ادبیات و زبانها گوهر»، ترجمهی دکتر خراسانی، شمارهی 38، ص 335) ماتسوموتو، معاون وزارت امور خارجهی ژاپن، نیز بعدها دربارهی این جلسه گفت: «ما از تعداد بمبهای اتمی آمریکا اطلاعی نداشتیم و نمیدانستیم که دومین بمب اتمی علیه ژاپن چه وقت به کار برده خواهد شد. وزارت خارجه ژاپن با توجه به این وضع، تأکید کرد که باید بدون تأخیر و قبل از آنکه دومین بمب اتمی بر ژاپن افکنده شود، شرایط اعلامیه پوتسدام را بپذیریم، ولی در این مورد آرزوی ما تحقق نیافت.»(همان، ص 337) علاوه بر این، مطالعه بمباران راهبردی ایالات متحده در سال 1946 این طور نتیجهگیری کرده بود که حتی «بدون بمبارانهای اتمی، برتری هوایی بر ژاپن، فشار قابل توجهی را برای ایجاد محاصره بیقیدوشرط اعمال میکرد و لزوم حمله به این کشور را مرتفع میساخت. بر اساس تحقیقات دقیق بهعملآمده از کلیه واقعیتهای موجود و صحه گذاشتن شهادت رهبران ژاپنی باقیمانده دخیل در این امر، نتیجه این مطالعه این است که حتی اگر بمبهای اتمی فرونمیافتادند، حتی اگر روسیه وارد جنگ نمیشد، حتی اگر هیچ تهاجمی طراحی یا انجام نمیشد، امکان به محاصره درآوردن ژاپن وجود داشت.»(پلینگر، جان (1389)، «دروغهای امروز همان دروغهای هیروشیما هستند»، نشریهی علوم سیاسی، شمارهی 85، ص 64 و 65.سیاحت غرب) همان طور که ملاحظه میشود، به نظر میرسد هدف از بمباران اتمی ژاپن، چیزی جز ادعای آمریکا، یعنی تسلیم کردن ژاپن بود؛ زیرا ژاپن، به خصوص بعد از حمله هیروشیما، به خوبی دریافته بود که نمیتواند در مقابل سلاح مخرب اتمی آمریکا بایستد و زمینهسازی برای صلح را آماده میکرد. البته خود آمریکا هم مدتها قبل از حمله اتمی، به این نتیجه رسیده بود که ژاپن به دنبال صلح است. آرشیو ملی واشنگتن حاوی مدارک زیادی از دولت آمریکاست که مقدمهچینیهای ژاپن برای برقراری صلح را در اوایل سال 1943 به تصویر میکشند. البته متأسفانه هیچ کدام از این مدارک مورد توجه قرار نگرفتهاند و دنبال نشدهاند.(پلینگر، همان) بنابراین باید گفت در زمانی که ژاپن متقاعد شده بود توان ایستادگی در برابر حمله اتمی دوم را ندارد و آمریکا هم به خوبی از این مسئله آگاه بود، هدف اصلی از این حملات، تنها آزمایش سلاحهای مخرب اتمی بر روی انسان و سایر جانداران بود. البته قبل از این حملات، یک بار و برای اولین بار، آمریکا این سلاح مخرب را به صورت کاملاً محرمانه در منطقهی بیابانی آلاموگوردو مکزیکوسیتی آزمایش کرده بود، اما تأثیر آن بر روی انسان یا سایر جانداران هنوز آزمایش نشده بود. به همین دلیل، هدف، آزمایش سلاحهای جدید و تأثیرات بلندمدت آن بر روی موجودات زنده بود. البته آمریکا تنها به حملهی هیروشیما بسنده نکرد و با انجام آزمایش دوم خود بر روی مردم بیگناه ناکازاکی، که اکثراً هم غیرنظامی بودند، سعی کرد تا آزمایش مخوف و کثیف خود را در سطحی وسیعتر و بزرگتر به پایان برساند. ژنرال لسلی گروز، مدیر پروژه منهتان که بمب را ساخت، گفته بود که روز بعد از بمباران هیروشیما، پرزیدنت ترومن با گفتن «موفقیت قاطع این آزمایش» رضایت خود را از این اقدام ابراز کرد.(پلینگر، همان) رهبر معظم انقلاب نیز با نگاهی نقادانه و تیزبینانه، پرده از این واقعیت گشودهاند. فرمودند: « حمله به ژاپن، یعنى دو بمبى که در هیروشیما و ناکازاکى منفجر شد، [وقتى] آمریکایىها عذرخواهى می کنند، به این صورت می گویند که اگرچه با این دو بمبى که ما به این دو شهر پرتاب کردیم، دهها هزار در وهلهى اوّل، [یا] شاید صدها هزار کشته شدند، [امّا این کار] هزینه تمام کردن جنگ جهانى دوّم بود؛ اگر ما آمریکایىها این بمبها را نمىانداختیم، جنگ ادامه پیدا میکرد؛ حالا اگر دویست هزار [انسان] کشته شدند، آنوقت دومیلیون کشته می شدند؛ بنابراین ما خدمت کردیم که این بمبها را انداختیم! ببینید این حرفى است که آمریکایىها در تبلیغات رسمى [میگویند]. الان شاید از آن روز ۶۵ سال می گذرد؛ دائماً همین حرف را تکرار کردهاند و گفتهاند. این یکى از آن حرفهاى فریبگرانه و منافقانه و از دروغهاى عجیب و غریبى است که جز از دستگاههاى استکبارى بر نمىآید. این بمبها در تابستان ۱۹۴۵ میلادى بر روى این دو شهر افتاد و منفجر شد و این جنایت اتّفاق افتاد؛ در حالى که چهار ماه قبل از آن – یعنى در اوّل بهار ۱۹۴۵ – هیتلر که رکن اصلى جنگ بود خودکشى کرده بود؛ دو روز قبل از او هم موسولینى – رئیس جمهور ایتالیا – که او هم رکن دوّم جنگ بود دستگیر شده بود و جنگ عملاً خاتمه پیدا کرده بود؛ ژاپن هم که پاى سوّم جنگ بود، از دو ماه قبل اعلام کرده بود که آماده تسلیم است؛ جنگى وجود نداشت امّا این بمبها منفجر شد. چرا؟ چون این بمبها ساخته شده بود، باید یک جایى آزمایش میشد؛ سلاحى ساخته بودند، باید آن را آزمایش می کردند. کجا آزمایش کنند؟ بهترین فرصت، این بود که به بهانه جنگ این بمبها را ببرند روى سر مردم بىگناه هیروشیما و ناکازاکى بیندازند تا معلوم بشود که آیا درست عمل میکند یا نه! چهره فریبگرانه.» (بیانات در دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور ، 29/8/92) بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی یک عمل جنایتکارانه در مقیاسی وسیع بود. این کار یک کشتارجمعی از قبل برنامهریزیشده بود که لجام از تولید و تکثیر اسلحهای برداشت که ذاتاً ابزاری برای جنایت است. «به این دلیل مدافعان آن به سمت پناه گرفتن در پشت اسطورهی جنگ خیر نهایی رفتند که به قول ریچارد دریتون، فحوای اخلاقی آن به غرب اجازه داد که نه تنها تقاص گذشتهی امپریالیستی خونین خود را بگیرد، بلکه به مدت شصت سال، جنگ چپاولگرانه را همواره در زیر سایهی بمب ترویج کند.»( پلینگر، همان، ص 65) این حملات گذشته از اینکه چهره واقعی آمریکا را نشان داد، حقوق بشر آمریکایی را نیز به نمایش گذاشت و نشان داد که این کشور برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود، از پایمال کردن هیچ حقی، حتی حقوق بشر، فروگذاری نمیکند. (www.bibaknews.com/506913)