۱۳۹۴/۰۵/۳۱
–
۳۶۲۵ بازدید
در سوره «الرحمن» چرا آیه «فَبِأَی آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ » تکرار شده است؟
در سوره «الرحمن» خداوند نعمت هاى گوناگون خود را ـ اعم از
مادى و معنوى ـ بیان کرده و بعد جن و انس را مخاطب قرار داده است که: کدام یک از
نعمت هاى پروردگارتان را تکذیب مى کنید. این پرسش، استفهام تقریرى است که در مقام
اقرار ذکر مى شود [1] .
از این رو در روایتى آمده است که بعد از این جمله بگوییم: پروردگارا! ما هیچ یک از
نعمت هاى تو را تکذیب نمى کنیم «لا بِشَى ءٍ مِن آلائِک رَبِّ اُکذِّبُ» .
اندیشه و دقت در نعمت هاى الهى ـ با جزئیات و ریزه کارى ها و اسرارى که در هر یک از
آنها نهفته است ـ حس شکرگزارى را برمى انگیزد و انسان را به عرفان و شناخت مبدأ این
نعمت ها دعوت مى کند. به همین جهت خداوند از بندگانش، اقرار مى گیرد.
برخى گفته اند؛ به دلیل اینکه خداوند نعمت هاى متعددى را در
این سوره مطرح کرده است، هر بار که آیه شریفه « فَبِأَی آلاءِ رَبِّکُما
تُکَذِّبانِ » تلاوت مى شود اعتراف و اقرار نسبت به نعمت جدیدى مى باشد و
هیچ کدام تکرار نیست.
اما برخى دیگر از بزرگان گفته اند؛ اگرچه نعمت ها متعدد است
اما همگى شکرگذارى و اقرار در برابر خداوند یکتاست و همگى تکرار و تأکید بر یک
حقیقت است تا به خوبى این اعتراف و اقرار در اعماق وجودى انسان تأثیرگذار باشد، لذا
این نوع تکرار، نه تنها منافاتى با فصاحت و بلاغت ندارد، بلکه خود یکى از فنون
فصاحت است. این درست مانند آن است که پدرى فرزند فراموش کار خود را مخاطب ساخته،
مى گوید: آیا فراموش کردى کودکى خرد و ناتوان بودى. من چه خون جگرها براى پرورش تو
خوردم؟! آیا فراموش کردى هنگامى که به مرحله جوانى رسیدى و نیاز به همسر داشتى،
پاک ترین همسر را برایت انتخاب کردم؟! آیا فراموش کردى نیاز به خانه و وسایل زندگى
داشتى، برایت فراهم کردم؟ اما در پى این پرسش ها، یک اعتراف و اقرار را از فرزندش
مى خواهد، پس این سرکشى و بى مهرى از چیست؟! خداوند مهربان نیز نعمت هاى گوناگونش
را به این بشر فراموش کار یادآور مى شود و به دنبال هر بخش از آنها، از او سؤل
مى پرسد: «کدام یک از اینها را انکار مى کنى؟!» پس این نافرمانى و طغیان براى
چیست؟! در حالى که اطاعت من نیز رمز تکامل و پیشرفت خود شما است و از آن چیزى عاید
پروردگارتان نمى شود [2] .
مادى و معنوى ـ بیان کرده و بعد جن و انس را مخاطب قرار داده است که: کدام یک از
نعمت هاى پروردگارتان را تکذیب مى کنید. این پرسش، استفهام تقریرى است که در مقام
اقرار ذکر مى شود [1] .
از این رو در روایتى آمده است که بعد از این جمله بگوییم: پروردگارا! ما هیچ یک از
نعمت هاى تو را تکذیب نمى کنیم «لا بِشَى ءٍ مِن آلائِک رَبِّ اُکذِّبُ» .
اندیشه و دقت در نعمت هاى الهى ـ با جزئیات و ریزه کارى ها و اسرارى که در هر یک از
آنها نهفته است ـ حس شکرگزارى را برمى انگیزد و انسان را به عرفان و شناخت مبدأ این
نعمت ها دعوت مى کند. به همین جهت خداوند از بندگانش، اقرار مى گیرد.
برخى گفته اند؛ به دلیل اینکه خداوند نعمت هاى متعددى را در
این سوره مطرح کرده است، هر بار که آیه شریفه « فَبِأَی آلاءِ رَبِّکُما
تُکَذِّبانِ » تلاوت مى شود اعتراف و اقرار نسبت به نعمت جدیدى مى باشد و
هیچ کدام تکرار نیست.
اما برخى دیگر از بزرگان گفته اند؛ اگرچه نعمت ها متعدد است
اما همگى شکرگذارى و اقرار در برابر خداوند یکتاست و همگى تکرار و تأکید بر یک
حقیقت است تا به خوبى این اعتراف و اقرار در اعماق وجودى انسان تأثیرگذار باشد، لذا
این نوع تکرار، نه تنها منافاتى با فصاحت و بلاغت ندارد، بلکه خود یکى از فنون
فصاحت است. این درست مانند آن است که پدرى فرزند فراموش کار خود را مخاطب ساخته،
مى گوید: آیا فراموش کردى کودکى خرد و ناتوان بودى. من چه خون جگرها براى پرورش تو
خوردم؟! آیا فراموش کردى هنگامى که به مرحله جوانى رسیدى و نیاز به همسر داشتى،
پاک ترین همسر را برایت انتخاب کردم؟! آیا فراموش کردى نیاز به خانه و وسایل زندگى
داشتى، برایت فراهم کردم؟ اما در پى این پرسش ها، یک اعتراف و اقرار را از فرزندش
مى خواهد، پس این سرکشى و بى مهرى از چیست؟! خداوند مهربان نیز نعمت هاى گوناگونش
را به این بشر فراموش کار یادآور مى شود و به دنبال هر بخش از آنها، از او سؤل
مى پرسد: «کدام یک از اینها را انکار مى کنى؟!» پس این نافرمانى و طغیان براى
چیست؟! در حالى که اطاعت من نیز رمز تکامل و پیشرفت خود شما است و از آن چیزى عاید
پروردگارتان نمى شود [2] .
[1] . همان، ص 240.
[2] . تفسیر نمونه، ج 23، ص 113 115.