۱۳۹۴/۰۵/۲۵
–
۴۱۰ بازدید
بقیع چند بار تخریب شده است؟
هشتم شوال سال 1344 هجری قمری پس از اشغال مکه توسط وهابیها به سرکردگی «عبدالعزیز بن سعود»، این گروه افراطی روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال و مأموران عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع(ع) و دیگر قبور نظیر قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم(ص)، قبور زنان آن حضرت(ص)، قبر امالبنین مادر حضرت ابالفضل العباس(ع)، قبر عبدالله پدر پیامبر(ص) و اسماعیل فرزند امام صادق(ع) و بسیاری قبور دیگر پرداختند.در واقع قبرستان بقیع دو بار به دست وهابیت مورد حمله قرار گرفته است.*تخریب اول«مسعود بن عبدالعزیز» امیر نجد در سال 1218 قمری با لشکریانی وحشی و درندهخوی به مکه هجوم برد، او و همراهانش به پیروی از مسلک وهابیت، دست به تخریب و ویرانی گنبدها و آثار دینی قبله مسلمانان زدند، بسیاری از گنبدها و مساجد و آثار مذهبی مکه از جمله گنبد زادگاه پیامبر(ص)، خانه علی(ع) و گنبد مقبره حضرت خدیجه را ویران کردند.
آنها در حال تخریب بناها و قبور طبل مینواختند و رجز میخواندند و به صاحبان قبور و گنبدها دشنام میدادند و چون قدرت سعودیها در مکه تثبیت شد، در سال 1220 قمری به مدینه منوره حمله کردند، این حمله را حمله اول وهّابیان به مدینه و بقیع میدانند.(1)
*تخریب دوم
عبدالعزیز بن عبدالرحمان آل سعود که در کویت پناهنده بود، در سال 1309 قمری در نجد قیام کرد و دوباره حکومت اشرار تبار سعودی را برقرار کرد، در سال 1330 اَحْساء و قطیف دو مرکز شیعهنشین و نفتخیز را به زیر سیطره خود در آورد و سپس به حجاز لشکر کشید و حسین بن علی شریف مکه را شکست داد و دولت هاشمی را ساقط کرد و مکه را فتح و پایتخت خویش اعلام کرد، سپس سه امارت حجاز و نجد و اَحساء را کشور واحدی به عنوان «المملکة العربیه السعودیه» نامید.
نیروهای سعودی پس از فتح مکه و ویرانی بسیاری از آثار و ابنیه دینی آنجا، قصد مدینه را کردند و ماهها مدینه را در محاصره خود نگه داشتند، در مدت محاصره، اوضاع مدینه به کلی به هم خورد و رعب و وحشت و قحطی و بیماری و… بر مردم بیچاره مستولی گشت.
مردم مدینه گروه گروه از شهر میگریختند و به شهرها و قصبههای اطراف میرفتند و بسیاری نیز در اثر عوامل فوق هلاک شدند تا بالاخره در تاریخ 5 جمادی الاول 1344 مقاومت مظلومانه مردم مدینه شکسته شد و نیروهای سعودی در میان کشتار و ارعاب مردم وارد شهر شدند تا اینکه روز هشتم شوال 1344 سپاهیان وهابی به دستور امیر سعودی عبدالعزیز بن عبدالرحمن به سوی بقیع حرکت کردند.(2)
در واقع روز هشتم شوال تلخترین روز شیعیان در قرن چهاردهم هجری بود، چرا که در چنین روزی علاوه بر تخریب قبور هزاران نفر از یاران پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و علمای بزرگ دینی مدفون در بقیع، مرقد و بارگاه مجلل و باشکوه چهار امام معصوم(ع) به صورت وحشیانه به دست وهابیون و سعودیهای گستاخ ویران شد.
اما چرایی تخریب بقیع به دست آلسعود باید در عقاید وهابیت رجوع کرد، زیرا آنها همه این کارها را در پوشش «توحید» و مبارزه با «شرک» انجام میدهند! از این جهت کلیه قبور متعلق به صحابه و عترت پیامبر و تابعان و علما را نابود کردند و با خاک یکسان میکنند و اگر از مسلمانان جهان نمیترسیدند، قبر پیامبر را نیز ویران کرده و به صورت مصلا در میآوردند.
همچنین پایین آوردن مقام و موقعیت شخصیتهای الهی از پیامبران و اولیاء در حال حیات و ممات به عنوان اینکه آنان تنها بازگو کنندگان دستورات الهی بودند و رسالت آنها در این قسمت با مرگ آنان پایان یافته و تفاوت چندانی با امت خود ندارند!
وجود تفکرات انحرافی دیگر مانند تحریم ساختن سقف و سایبان روی قبور، تحریم خواندن نماز در مشاهد مشرفه، تحریم مسافرت به قصد زیارت پیامبر اسلام و دیگر اولیاء و نیکان، تحریم توسل به اولیاء الهی پس از مرگ، تحریم درخواست شفاعت از شافعان واقعی، تحریم برگزاری یادواره پیامبران و اولیاء الهی، تحریم سوگند به غیر خدا و تحریم نذر بر اولیاء الهی در تفکرات افراطی این گروه دیده میشود.
*پینوشتها:
1-الهاجری، یوسف، بقیع، ترجمه: محمدرضایی، فصل دوم.
2- دایرة المعارف تشیع، ج3، ص385 – بقیع 119.
آنها در حال تخریب بناها و قبور طبل مینواختند و رجز میخواندند و به صاحبان قبور و گنبدها دشنام میدادند و چون قدرت سعودیها در مکه تثبیت شد، در سال 1220 قمری به مدینه منوره حمله کردند، این حمله را حمله اول وهّابیان به مدینه و بقیع میدانند.(1)
*تخریب دوم
عبدالعزیز بن عبدالرحمان آل سعود که در کویت پناهنده بود، در سال 1309 قمری در نجد قیام کرد و دوباره حکومت اشرار تبار سعودی را برقرار کرد، در سال 1330 اَحْساء و قطیف دو مرکز شیعهنشین و نفتخیز را به زیر سیطره خود در آورد و سپس به حجاز لشکر کشید و حسین بن علی شریف مکه را شکست داد و دولت هاشمی را ساقط کرد و مکه را فتح و پایتخت خویش اعلام کرد، سپس سه امارت حجاز و نجد و اَحساء را کشور واحدی به عنوان «المملکة العربیه السعودیه» نامید.
نیروهای سعودی پس از فتح مکه و ویرانی بسیاری از آثار و ابنیه دینی آنجا، قصد مدینه را کردند و ماهها مدینه را در محاصره خود نگه داشتند، در مدت محاصره، اوضاع مدینه به کلی به هم خورد و رعب و وحشت و قحطی و بیماری و… بر مردم بیچاره مستولی گشت.
مردم مدینه گروه گروه از شهر میگریختند و به شهرها و قصبههای اطراف میرفتند و بسیاری نیز در اثر عوامل فوق هلاک شدند تا بالاخره در تاریخ 5 جمادی الاول 1344 مقاومت مظلومانه مردم مدینه شکسته شد و نیروهای سعودی در میان کشتار و ارعاب مردم وارد شهر شدند تا اینکه روز هشتم شوال 1344 سپاهیان وهابی به دستور امیر سعودی عبدالعزیز بن عبدالرحمن به سوی بقیع حرکت کردند.(2)
در واقع روز هشتم شوال تلخترین روز شیعیان در قرن چهاردهم هجری بود، چرا که در چنین روزی علاوه بر تخریب قبور هزاران نفر از یاران پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و علمای بزرگ دینی مدفون در بقیع، مرقد و بارگاه مجلل و باشکوه چهار امام معصوم(ع) به صورت وحشیانه به دست وهابیون و سعودیهای گستاخ ویران شد.
اما چرایی تخریب بقیع به دست آلسعود باید در عقاید وهابیت رجوع کرد، زیرا آنها همه این کارها را در پوشش «توحید» و مبارزه با «شرک» انجام میدهند! از این جهت کلیه قبور متعلق به صحابه و عترت پیامبر و تابعان و علما را نابود کردند و با خاک یکسان میکنند و اگر از مسلمانان جهان نمیترسیدند، قبر پیامبر را نیز ویران کرده و به صورت مصلا در میآوردند.
همچنین پایین آوردن مقام و موقعیت شخصیتهای الهی از پیامبران و اولیاء در حال حیات و ممات به عنوان اینکه آنان تنها بازگو کنندگان دستورات الهی بودند و رسالت آنها در این قسمت با مرگ آنان پایان یافته و تفاوت چندانی با امت خود ندارند!
وجود تفکرات انحرافی دیگر مانند تحریم ساختن سقف و سایبان روی قبور، تحریم خواندن نماز در مشاهد مشرفه، تحریم مسافرت به قصد زیارت پیامبر اسلام و دیگر اولیاء و نیکان، تحریم توسل به اولیاء الهی پس از مرگ، تحریم درخواست شفاعت از شافعان واقعی، تحریم برگزاری یادواره پیامبران و اولیاء الهی، تحریم سوگند به غیر خدا و تحریم نذر بر اولیاء الهی در تفکرات افراطی این گروه دیده میشود.
*پینوشتها:
1-الهاجری، یوسف، بقیع، ترجمه: محمدرضایی، فصل دوم.
2- دایرة المعارف تشیع، ج3، ص385 – بقیع 119.