۱۳۹۴/۰۵/۱۵
–
۲۹۳۸ بازدید
الدعا اَفضلُ مِن قراءةِ القرآنو الدعا اَفضلُ مِن الصلاة
نماز، سخن گفتن بنده با خداوند است وقرائت قرآن، سخن گفتن خدا با بنده اش است در حالی که دعا سخن گفتن دو سویه وهم کلام شدن بنده با خدایش است.
دعا وسیله ای است که خداوند در اختیار انسان قرار داده تا هر زمان که انسان از مسیر سعادت وکمال خارج شد بتواند بوسیلۀ آن به مسیر اصلی برگردد همانگونه که
نماز، سخن گفتن بنده با خداوند است وقرائت قرآن، سخن گفتن خدا با بنده اش است در حالی که دعا سخن گفتن دو سویه وهم کلام شدن بنده با خدایش است.
دعا وسیله ای است که خداوند در اختیار انسان قرار داده تا هر زمان که انسان از مسیر سعادت وکمال خارج شد بتواند بوسیلۀ آن به مسیر اصلی برگردد همانگونه که
تابلوهای درون جاده ها اعلام میدارند که مسیر اصلی کدام مسیر است وتا رسید ن به مقصد چقدر فاصله مانده و چه خطراتی برسر راه وجود دارد واگر راهی را اشتباه رفته اید بوسیلۀ همین تابلوها می توانید به مسیر اصلی برگردید.
دعا نیز همانند همین تابلوها نشان دهندۀ راه اصلی و خطرات پیش روست که بوسیلۀ آن می توان به هدف که تقرب به خداست نزدیکتر شد و از خطرات احتمالی پیش رو در امان بود و اگر از راه اصلی که همان راه سعادت وکمال باشد خارج شدیم، دعا وسیله ای است تا به این راه برگردیم.
در واقع اگر دعا طبق شرایط و به شکل صحیحی صورت گیرد، خواه و نا خواه مستلزم تقرب به خداوند متعال می گردد و علاوه بر کسب تقوا و نور معرفت، در صورتی که دعا همراه با رعایت شرایط آن باشد باعث رفع نیازهای دنیوی و اُخروی و برآورده شدن حاجات می شود.
این مجموعه سعی دارد تا با بیان شرایط، آداب و اصول دعا کردن، شما را به رابطۀ عاشقانه با خداوند دعوت کرده تا مسیر سعادت و کمال را برای شما هموار سازد و همچنین موجب نزدیکتر شدن خواسته شما به برآورده شدن شود، اِنشاءالله.
تعریف:
دعا در لغت به معنای ندا و صدا زدن است و در اصطلاح بدین معناست که فرد پست و پایین از فرد برتر و بالا با حالت خضوع و سرافکندگی چیزی را طلب کند. در واقع دعا نوعی خواندن و جلب توجه نمودن است واین خواندن نه به این معناست که ای خدا حواست با من باشد و به من توجه کن، زیرا که خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است و سمیع و بصیر می باشد، بلکه به این معناست که خداوندا تو را می خوانم، نه کس دیگری و درخواست توجه تو را دارم، نه توجه دیگری.
اهمیت دعا:
یکی از یاران امام صادق(ع) از آن حضرت سؤال کرد که چه می فرمایی دربارۀ دو نفر که هر دو وارد مسجد می شوند، یکی نماز بیشتری بجا می آورد و دیگری دعای بیشتری می کند، کدامیک از این دو افضلند؟
حضرت فرمودند: هر دو خوبند
سؤال کننده مجدداً تکرار کرد و گفت: می دانم هر دو خوبند ولی کدامیک اَفضل است؟
امام فرمودند: آن کس که بیشتر دعا کند اَفضل است مگر سخن خداوند را نشنیده ای که می فرماید «اُدعونی استجب لکم» سپس فرمودند: هی العبادة الکبری یعنی دعا عبادت بزرگی است.
در حدیثی دیگر از آن حضرت وارد شده که فرمودند: «مقاماتی نزد خداوند است که راه وصول به آنها، تنها دعا کردن است» وهمچنین فرمودند:« دعا از نوک نیزه نافذ تر است».
علی(ع) نیز در مورد اهمیت دعا فرموده اند:« دعا کلید پیروزی و مفتاح رستگاری است».
در کتاب اِرشاد القلوب در مورد فضیلت و برکت دعا کردن آمده است که رسول خدا(ص) فرموده اند:« دعا مغز عبادت است»، «هر گاه خدا برای بنده اش اجازۀ دعا بدهد بزودی خدا با رحمت خود در اجابت را برویش باز می کند و هر کس دعا کند نابود نمی شود»، «دعا سلاح مؤمن است»، «ستون دین و نور آسمانها و زمین دعا می باشد» و «بنده باید همه چیزش را از خدا بخواهد، اگرچه بند کفش یا نمک طعامش باشد»
و احادیث فراوان دیگر که همگی بیانگر ارزش و اهمیت دعا بوده و حتّی در حدیث است که« الدعا اَفضل مِن قراءة القرآن» یعنی دعا از خواندن قرآن برتر است و در جای دیگر آمده که «الدعا اَفضل مِن الصلاة» یعنی دعا از نماز برتر است.
قرآن خواندن، سخن گفتن با بنده اش است و نماز، سخن گفتن بنده با خدایش است ولی دعا کردن، رابطه ای دوسویه است که خداوند این رابطه را دوست می دارد و همانگونه که از احادیث دانستی نزد خداوند دعا کردن از نماز و قرائت قرآن محبوبتر است.
آثار دعا کردن:
دعا کردن دارای آثار تربیتی و اخلاقی بسیاری می باشد و علاوه بر اینکه خود دعا کردن عبادت محسوب و موجب تقرب فرد دعا کننده به درگاه الهی می گردد، آثار دیگری را به دنبال می آورد که می توان بصورت خلاصه موارد زیر را نام برد:
1- همانگونه که در تعریف دعا آمد، دعا درخواست فرد مادون از ما فوق خود بصورت عاجزانه است لذا باید گفت که دعا باعث می شود دعا کننده، کبر و غرور را کنار زده و متواضعانه در مقابل خداوند زانو بزند، خود را کوچک و ناچیز و خداوند را بزرگ وعظیم بداند واین باعث می شود که غرور و خودبینی که یکی از صفات رذیله است از وجود فرد خارج شود.
2- از دیگر آثاردعا کردن، دوری از یأس و ناامیدی است. فرد دعا کننده با دعا کردن احساس می کند کسی هست که او را یاری کند و نگذارد به پرتگاه بیوفتد. کسی که واقعاً دعا ار درک کرده باشد و اعتقاد کامل و راسخ به ایجاد رابطه بین خودش و خدایش داشته باشد مطمئناً یأس و ناامیدی در او راه ندارد.
3- کسب اعتماد به نفس از دیگر آثار دعا کردن است، فرد دعا کننده با دعا کردن نیرو و قدرتی را پشت سرخود احساس میکند که او را به جلو می راند، احساس تنهایی از وجودش خارج می شود و وجود خدا را درونش احساس می کند لذا با اعتماد به نفس بیشتری به فعالیت می پردازد.
4- چون استجابت دعا بی قید و شرط نیست بلکه خلوص نیت و صفای دل و توبه از گناهان از شرایط دعا محسوب می شود، فرد دعا کننده درصدد توبه از گناهان بر می آید و در خودسازی و پاک کردن خود از ناخالصی ها تلاش بیشتری می کند بنابراین دعا باعث می شود که شخص در تربیت خویشتن گام بردارد واین یکی از بزگترین آثاردعا محسسوب می شود.
5- دعا باعث ایجاد آرامش درونی ونشاط باطنی می شود زیرا دعا کننده احساس می کند نیرو و قدرتی وجود دارد تا او را در سختی ها و گرفتاریها کمک کند، امورات شخصی او را آسان و مشکلات او را رفع نماید لذا دیگر از حوادث ناگوار و گرفتاریها هراسی نخواهد داشت و همین باعث طمأنینه و آرامش درونی می شود.
6- از آنجا که دعا کردن خود عبادت است باعث تقرب به درگاه الهی و تقویت نور معرفت می شود به عبارت دیگر فرد دعا کننده با دعا کردن، خشنودی خدا و رضایت او را جلب می کند و در خود نور تقوا ایجاد کرده و سطح معرفت خود را بالا می برد.
7- دعا بخصوص ادعیه هایی که وارد شده اند به ما آموزه های تربیتی و اخلاقی را می آموزند، دعاهایی که از سوی ائمه اطهار(ع) وارد شده، همگی مشتمل بر مجموعۀ عظیمی از معارف بلند الهی و عمیق ترین آموزه های توحیدی، عرفانی و فلسفی است که خود دارای آثار تربیتی و سازنده می باشند.
وآثار بسیار دیگر که با کمی تحقیق، بررسی و دقّت می توان به آثار مثبت دعا در زندگی فردی و اجتماعی پی برد، آثاری همچون دور شدن از شیطان، اطمینان خاطر و آرامش درون، همنشینی با خداوند، زیاد شدن برکت، دور شدن از برزخ و جهنم، لایق بهشت شدن، شادی خداوند، آمرزش گناهان و …..
اصول دعا کردن:
حال که با اهمیت وآثار دعا کردن در زندگی شخصی و اجتماعی آشنا شدی باید دانست که خواستن و طلب کردن، شرایط، آداب و اصولی دارد. آداب دعا کردن به شرایط ظاهری دعا گفته می شود و اصول دعا کردن، شرایط باطنی دعا کردن است که باید درون فرد ایجاد شود. همانگونه که فرد اگر برای درخواستی نزد دیگری می رود، از قبل مقدمه چینی می کند، ادب را رعایت نموده و به شیوۀ مخصوص طلب حاجت می کند، زمانی که نزد خداوند متعال نیز می رود باید آداب و اصولی را رعایت کند، آداب و اصولی که خود خدا در قرآن و یا بوسیلۀ ائمه در احادیث بیان کرده است.
در این بخش به بیان اصول دعا کردن می پردازیم که مهمتر و اساسی تر از آداب دعا کردن است. رعایت و بدست آوردن هر یک از این اصول و شرایط، فرد را یک قدم به استجابت دعایش نزدیکتر می کند. این اصول عبارتند از:
اصل اوّل:
در هنگام دعا کردن نباید خداوند را دور پنداشت و نباید پنداشت که خدا صدای ما را نمی شنود و ما باید صدایمان را بلند کنیم بلکه باید آرام و آهسته و با اطمینان و اعتقاد به اینکه او نزدیک ماست و صدای ما را می شنود دعا کنیم.
خداوند در سوره ق فرموده است که« ما از رگ گردن به آنها نزدیکتریم» و در سوره بقره دارد که« ای پیامبر، هنگامی که از تو دربارۀ من سؤال می کنند بگو من نزدیکم».
پس هرگز نباید او را دور بدانیم بلکه خداوند نزدیک ماست و صدای ما را می شنود. در حدیثی است زمانی که پیامبر(ص) در یکی از غزوات بود، هنگامی که سپاهیان اسلام کنار درّه ای رسیدند، فریاد خود را به لاإله إلاالّله والّله اکبر بلند کردند، پیامبر(ص) فرمودند:« ای مردم اندکی آرامتر دعا کنید، شما شخص کَر و غائبی را نمی خوانید، شما کسی را می خوانید که شنوا و نزدیک است و با شما می باشد.»
اصل دوّم:
و آن اینکه فرد دعا کننده نباید حقّ الناسی بر گردن داشته باشد و حدّالمقدور باید دیون مردم را که بر عهدۀ اوست، بپردازد و بعد به دعا کردن مشغول شود و اگر هم، اکنون نمیتواند حقوق دیگران را أدا کند، موارد و مقدار آن را یادداشت کرده و اراده کند تا در اسرع وقت أدا نماید چرا که تا عدم رضایت دیگران و آه مظلوم یا یتیمی وجود داشته باشد، ناخرسندی خداوند را به دنبال دارد و این با برآورده شدن حاجت منافات دارد.
از امام صادق(ع) است که فرموده اند:«هر گاه یکی از شما می خواهد دعایش مستجاب شود، کسب خود را پاک کند و حقّ مردم را به آنان باز گرداند. خداوند دعای بنده ای را که در شکمش مال حرامی باشد یا در نزد او حقّی از مردم ضایع شود، قبول نمی کند.»
و نه تنها در مورد حقوق دیگران بلکه باید از تمام گناهان خود پشیمان شده ودل و زبان خود را به استغفار وا دارد زیرا توبه کردن و استغفار نمودن، فرد را یک قدم به برآورده شدن حاجتش نزدیکتر می کند.
در سوره توبه خداوند به پیغمبر، مهاجرین و انصار توصیه توبه می کند و می فرماید که در سختی ها زیاد توبه کنید. از بزرگان ما نیز دیده شده که وقتی کسی اظهار درماندگی و فقر می کند و یا درخواستی دارد، دستور استغفار و توبه از گناهان می دهند و احادیث بسیاری که یکی از شرایط اساسی برآورده شدن حاجت را توبه و دوری از گناهان معرفی کرده و بزرگان ما نیز به آن ملتزم می شدند و نمونۀ آن حضرت علی(ع) است که در دعای منسوب به کمیل با چه حالی زبان به استغفار گشوده و طلب مغفرت می کند.
بنابراین بر فرد حاجتمند است که قبل از دعا کردن به حساب و کتاب دیون دیگران پرداخته، از گناهان خود پشیمان شده و دل و زبان خود را به استغفار وادار کند چرا که تا نافرمانی و نارضایتی خداوند در بین باشد، گرفتن حاجت غیر ممکن است.
اصل سوّم:
از دیگر اصول و شرایط دعا کردن، رعایت احترام و ادب است، همانگونه که اگر در خواستی از دیگری داشته باشیم درخواستمان را با صدها احترام، ادب، شرمساری و مقدمه چینی بیان می کنیم باید همانگونه بلکه بیشتر از آن در مقابل خداوند رعایت کنیم.
برای اینکه معنای ادب در مقابل خداوند را بهتر درک کنیم بهتر است فرض کنید برای در خواستی نزد دیگری رفته اید، در مقابل او چگونه ادب را رعایت می کنید، اگر از قبل او را رنجانیده اید، اوّل معذرت خواهی می کنید یا از جود و کرم و بخشش او تعریف می کنید، از الفاظ و بیان مناسب استفاده کرده و برای طلب خود مقدمه چینی می کنید و حتّی خواهید گفت که به ناچار نزد او رفته اید و یا کسی را بهتر از او سراغ نداشته اید، حال همین حالت را در مقابل خداوند داشته باشید و نسبت به او ادب را رعایت کنید. حمد و ثنای الهی، طلب مغفرت، عذر خواهی از گناهان، تشکر و قدردانی از نعمتها، شرمساری هنگام طلب خواسته، رعایت ادب در گفتار و پاگیزگی لباس وجسم و بطور کلی احترام گذاشتن به خداوند باعث نزدیکتر شدن خواسته به استجابت می شود.
اصل چهارم:
از دیگر اصول دعا کردن این است که قدرت خداوند را باور داشته باشیم، بدانیم که خداوند سمع و بصیر است، هر آنچه را انجام می دهیم و یا بیان می کنیم می شنود و می بیند و قادر است که تمام خواسته های ما را در کمترین زمان برآورده سازد.
عدم باور نسبت به اینکه خداوند توانا است یعنی غفلت و عدم شناخت خداوند که در پی آن عدم استجابت دعا را به دنبال می آورد و علی(ع) در این مورد فرموده اند:« خداوند دعای غافل دلان را مستجاب نمی کند»
خداوند در قرآن در مورد قدرت خودش می فرماید:«بندگان من بدانند که من قدرت بخشش در خواستهای آنان را دارم» و از پیامبر(ص) است که فرموده اند:«وقتی دعا کردی، گمانت این باشد که حاجتت نزد در آماده و حاضر است» و امام صادق(ع) فرموده اند:« مبادا بپنداری که خداوند متعال، در دعا را گشوده ولی دراجابت را بسته است» و حتّی در مورد توفیق دعا کردن فرموده:« اگر خداوند به کسی توفیق دعا بدهد، او را از اجابت محروم نخواهد ساخت»
پس بر دعا کننده است که قبل از دعا کردن کمی تأمل و اندیشه کند که چقدر به قدرت خداوند ایمان دارد و بنگرد که چقدر بذر امید و امیدواری در وجودش ریشه دار است که اگر مشکلی در مورد اعتقاد به قدرت خداوند دارد آن را درمان کند و بعد دعا نماید زیرا دعا کردن و طلب خواسته با اعتقاد به قدرت خداوند به برآورده شدن نزدیکتر است.
اصل پنجم:
از اصول دیگر دعا کردن، پاکی غذا و کسب حلال است، از رسول خدا(ص) وارد شده که فرموده اند:« کسی که دوست دارد دعایش مستجاب شود، غذا و کسب خود را پاک کند»
پس لازم است که دعا کننده به خوراک خود بنگرد و محاسبه کند که کسب و رزق و روزی اش را از چه راهی بدست می آورد که اگر شبهه یا حرامی در خوراک و کسبش است آن را جدا کند و سپس دعا نماید.
شاید تأ کید بر دادن صدقه قبل از دعا کردن بخاطر همین امر باشد تا حداقل بخشی از اموال فرد دعا کننده که احتمال وجود مال حرام در آن می باشد از اموال او خارج شود.
بنابراین باید گفت دعای کسی که از راه حلال، کسب روزی می کند و غذایش پاک است به استجابت نزدیکتر است.
اصل ششم:
از دیگر اصول دعا کردن، شکر نعمتهای الهی است که باید هم بصورت عملی و هم بصورت لسانی باشد. شکر عملی نعمتهای الهی بدین صورت است که اگر خداوند به بنده اش نعمتی می دهد و یا رحمتی می فرستد قدر آن را بداند و به درستی از آن استفاده کند، مثلاً اگر خداوند به کسی خانه ای می دهد شکر عملی این نعمت بدین صورت است که از خانه استفادۀ صحیح کند، نظافت آنرا فراموش نکند و نگذارد که خانه خراب و ویران شود و یا مثلاً اگر خداوند وسیلۀ نقلیه ای داد شکر عملی آن بدین صورت است که آن را تمیز نگه دارد، در راه مانده ای را به مقصد برساند، قوانین رانندگی را رعایت کند و در صورت آسیب دیدن وسیلۀ نقلیه اش آن را تعمیر کند.
پس از رعایت شکر عملی نعمتهای الهی نوبت به شکر لسانی می رسد که بر بنده لازم است از خداوند تشکر کند همانگونه که اگر فردی چیزی را به او می دهد تشکر می کند و قدردانی می نماید.
از مصادیق شکر لسانی، شادی درونی و رضایت خاطر فرد است، خداوند می فرماید:« من دوست دارم وقتی نعمتی را به بنده ام می دهم شادی آنرا ببینم» و حتّی می فرماید:« من دوست دارم وقتی نعمتی را به بنده ام می دهم شادی آنرا در صورت او نمایان ببینم»
واین نوع شکر بصورت واقعی حاصل نمی شود مگر اینکه دو نکته را رعایت کنید، اول اینکه پیرامون نعمتی که خداوند به شما داده و نیاز شما به آن نعمت تفکر کنید و دیگر اینکه شکر شما بخاطر درخواست نعمت بیشتر نباشد بلکه بابت همان نعمتی باشد که خداوند به شما عطا فرموده که اگر این دو شرط را همراه شکر عملی و لسانی انجام دهید شکر واقعی نعمت خداوند را انجام داده اید و در این صورت است که دعای شما یک قدم به اجابت نزدیکتر می شود.
اصل هفتم:
از دیگر ارکان دعا، داشتن حالت خوف و رجاء است یعنی اینکه نداند جایگاهش نزد خداوند چگونه است، نه آنقدر خود را محبوب بداند و از خودش و اعمالش راضی باشد که گرفتار رجاءِ تنها و امیدواری بی جهت شود و نه آنقدر خود را گناه کار و آلوده بداند که حالت خوف و ترسِ تنها درونش ایجاد شود تا جایی که از رحمت الهی بطور کامل ناامید گردد بلکه باید حالتی ما بین خوف و رجاء داشته باشد مثل زمانی که نزد دیگری می رود و درخواستی دارد، نباید آنقدر ناامید باشد که نتواند درخواست کند و نه آنقدر امیدوار که احترام و ادب را رعایت نکند.
پس باید همانگونه بود که در سوره اعراف آمده که خدا را با ترس و طمع بخوانید مثل کسی باش که برای بخشش نزد دیگری می رود و نمی داند که آن شخص او را خواهد بخشید یا نه؟ با او برخورد می کند یا مورد لطف قرار می دهد؟
در واقع حالت رجاء یعنی امیدواری به فضل و کرم الهی، و خوف یعنی ترس از گناه و ضعف در اطاعت و عبادت.
در حدیث است که مؤمن مانند پرنده دو بال دارد یکی امید و دیگری خوف و ترس است و همانگونه که پرنده نمی تواند با یک بال پرواز کند، انسان نیز با خوفِ تنها و یا امیدواری تنها نمی تواند عروج کند و به خدا تقرب بجوید بلکه داشتن خوف و رجاء با هم است که دعای دعا کننده را به استجابت نزدیکتر می کند.
اصل هشتم:
به انتها رسیدن صبر و مضطر شدن از دیگر ارکان و شرایط برآورده شدن حاجت است.
تا به آخر خط نرسیده باشیم و تا زمانی که راه صبر و تحملی باشد دعا مستجاب نمی شود. زنی خدمت امام صادق(ع) آمد و عرض کرد: ای پسر رسول خدا، پسرم به سفری رفته که مسافرت او طولانی شده است، خیلی مشتاق دیدار اویم حضرت فرمودند: بر تو باد به صبر کردن. زن برگشت و چند روزی را شکیبایی پیشه کرد و بعد از آن خدمت حضرت آمد و عرض کرد: نیامدن پسرم طولانی شد، حضرت فرمودند: به تو گفتم که صبر کن، آن زن عرض کرد: ای پسر رسول خدا چقدر صبر کنم بخدا سوگند دیگر صبر من تمام شده است، حضرت فرمودند: به خانه ات برگرد، پسرت از سفر آمده. زن به خانه اش برگشت و دید پسرش از سفر برگشته، خدمت حضرت آمد و عرض کرد که ای امام من، بعد از رسول خدا به شما وحی نازل می شود، حضرت فرمودند: نه ولی رسول خدا فرمودند که هرگاه صبر تمام شود فرج می رسد و چون تو گفتی صبرم تمام شد فهمیدم که خدا غم تو را برطرف کرده و پسرت از سفر بازگشته است.
فلسفه و حکمت آفرینش این است که انسانها را بسازد و با بلاها امتحان کند و زمانی که صبر در بلا و گرفتاری به انتها می رسد دیگر امتحان معنا ندارد و ظرفیت شخص مشخص می شود. مطمئن باش که خدا تو را به لبۀ پرتگاه می برد ولی نمی گذارد پرت شوی پس اگر می توانی صبر کن و دعا نما که خدا به تو صبر وظرفیت دهد ولی اگر واقعاً صبرت به انتها رسیده به خدا بگو که صبر و تحملم تمام شده و خداوند ظالم نیست و از تو می پذیرد.
اصل نهم:
نباید به غیر خداوند دل بست، تنها راه گرفتن حاجت و تنها راه رسیدن به کمال و سعادت، خداوند است. روایت شده که روزی موسی بر مردی گذشت که در حال سجده، گریه و زاری می کرد و خدا را می خواند. موسی عرض کرد پروردگارا اگر حاجت این بنده به دست من بود مسلّم برآورده می کردم، خدا به موسی وحی فرستاد که او مرا می خواند در حالی که دلش با گوسفندانش است پس اگر آنقدر مرا سجده کند که مهره های پشتش خشک شود و دیدگانش نابینا گردد دعایش را مستجاب نمی کنم.
پس نباید از دیگران توقّع داشت، نباید دل به چیزی یا کسی خوش کرد، نه به مقام و پست و نه به مال و حساب بانکی و نه یاری دوستان و آشنایان و نه هیچ کس دیگری.
البته در صورتی که کسی کمکی کرد و مشکلی از ما را حلّ کرد باید از او قدردانی کنیم زیرا که او وسیله ای از سوی خداوند است که اگر از او تشکر نشود مثل این است که شکرگذار خدا نبوده ایم زیرا خداوند می فرماید«لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق»
ولی باید تنها امیدمان خداوند باشد و دل به هیچ چیزی وهیچ کسی خوش نکنیم. رسول خدا(ص) فرمودند که خدا می فرماید:« هر مخلوقی که به مخلوق دیگر پناه ببرد و به من پناه نیاورد، اسباب آسمانها و زمین را از وی قطع می کنم، اگر از من درخواستی کند خواستۀ او را عطا نمی کنم و اگر دعا کند اجابت نمی کنم، امّا هر مخلوقی که به من پناه آورد و به مخلوق پناه نبرد، آسمانها و زمین را برای روزی او تضمین می کنم و اگر دعا کند اجابت می کنم و اگر در خواستی کند عطا می کنم و اگر استغفار کند می پذیرم»
روزی رسول خدا(ص) از جبرئیل سؤال کرد که توکّل چیست؟ جبرئیل پاسخ داد« این است که انسان اعتقاد پیدا کند که هیچ مخلوقی نمی تواند به دیگری ضرر وارد کند یا سودی برساند و یا اینکه به دیگری چیزی بدهد یا چیزی را از دیگری بگیرد و یا مانع کاری شود مگر اینکه خداوند بخواهد و چنین کسی به سه چیز می رسد، اگر برای دیگری کاری انجام می دهد برای رضای خدا انجام می دهد، به هیچ کس غیر خداوند امید ندارد و از غیر خداوند خوف ندارد»
بنابراین قبل از دعا کردن بر دعا کننده است که اعتقاد خود را مورد بررسی قراردهد که اگر از دیگران توقع برآورده شدن حاجتش را دارد و به دیگری غیر از خدا دل بسته است، اعتقاد خود را مورد بازبینی و تصحیح قرار دهد و در واقع بداند که تمام نعمتهای روی زمین از سوی خداوند است و اگر کسی، مالی، غزّت و جلالی، علمی و یا حتّی زیبایی دارد خداوند به او داده و خداوند منشأ و منبع اصلی نعمتها و رحمتهای بی کران است.
حُسن یوسف در عالم کس ندید حُسن آن دارد که یوسف آفرید
اصل دهم:
از دیگر ارکان و اصول دعا کردن، اصرار در دعا است، از امام صادق(ع) نقل شده است که فرموده اند:« زیاد دعا کنید زیرا زیاد دعا کردن کلید بخشش خداوند و وسیلۀ رسیدن به هر حاجت است، نعمتها و رحمتهایی نزد پروردگار است که جز با دعا نمی توان به آن رسید و بدان هر دری را که بکوبی عاقبت گشوده خواهد شد» و در حدیث دیگری است که «آنقدر دعا کن تا حاجت بگیری چرا که هر دری را زیاد بزنی بالأخره گشوده خواهی دید»
پس بر بنده است که اصرار در دعا داشته باشد و از دعا کردن خسته نشود و آنقدر درب درگاه الهی را بزند تا باز شود. اصرار دردعا و استمرار در طلب کردن خواسته از شرایط و اصول اساسی دعا کردن است.
اصل یازدهم:
دیگر اینکه پنهانی و در خفاء دعا کند. خداوند در قرآن می فرماید:« پروردگار خود را از روی تضرع و بصورت پنهانی بخوانید»
امام رضا(ع) در این باره فرموده اند:«یک دعای پنهانی بهتر از هفتاد دعای علنی و آشکار است» و از رسول خدا(ص) نیز نقل شده است که فرموده اند:« دعای پنهانی هفتاد برابر بیشتر از دعای آشکار فایده دارد»
بنابراین نه تنها پنهانی دعا کردن دستور ائمه می باشد بلکه پنهانی دعا کردن باعث دور شدن از ریا و بیشتر شدن حضور قلب و تمرکز حواس نیز می شود و علاوه بر این، آرام و آهسته دعا کردن، تأیید عملی بر سمیع بودن خداوند و اینکه از رگ گردن به ما نزدیکتر است می باشد.
اصل دوازدهم:
از اصول دیگر دعا کردن انجام عمل خیر و نیک است، خداوند در قرآن کریم می فرماید:«رحمت خدا به کسانی که اعمال صالح و نیک انجام می دهند نزدیکتر است»
وبه همین جهت است که قبل از دعا کردن، ائمه دستور به صدقه دادن یا خواندن نماز و یا قرائت قرآن داده اند. از پیامبر خدا(ص) است که فرموده اند:« هرکس نماز واجبی را بجا آورد نزد خدا دعایی مستجاب خواهد داشت» و در جایی دیگر فرموده اند« کسی که بدون عمل دعا کند مانند تیراندازی است که کمانش زه ندارد»
عمل صالح در برآورده شدن حاجات، آنقدر اهمیت دارد که احادیث بسیاری را به خود اختصاص داده است پس چه خوب است که فرد حاجتمند قبل از دعا کردن اعمال صالحی را که مورد رضای خداوند قرار می گیرد انجام دهد و چه بهتر اینکه این اعمال صالح را بطور مداوم انجام دهد.
اصل سیزدهم:
از دیگر اصول و ارکان دعا کردن این است که در هنگام دعا کردن باید با اوج خواری و فقر دعا کند. حدیث است که« بهترین دعا آن است که درد و غم را به هیجان آورد» بطور مثال اگر کسی از خدا طلب خانه دارد باید هنگام دعا کردن از سختی اسباب کشی، مدارا با صاحب خانه، خرج حمل و نقل اسباب و اثاثیه، کرایۀ خانه و اجاره بها، وقت گذاشتن برای یافتن خانه، و امثال آن با خدا صحبت کند همانگونه که یک گدا برای بهتر گدایی کردن به هر گونه ترفندی روی می آورد و از بدبختی و فلاکت خود بسیار سخن می گوید، در برابر خداوند نیز باید درد و رنج و غم را به هیجان آورد و با تمام وجود درخواست حاجت کرد و این حاصل نمی شود مگر اینکه فرد، احساس نیاز را در خود به اوج برساند و پیرامون نیاز و ضعف خود زیاد تفکر کند وبداند که تا خلأ و نیاز وجود نداشته باشد درخواست با تمام وجود صورت نمی گیرد. بنابراین بر دعا کننده است تا پیرامون درخواستش بسیار تفکر کند و مقدار نیازش را بسنجد و در درون خود عطش ایجاد کند تا هنگام درخواست با تمام وجود طلب خواسته کند.
اصل چهاردهم:
از دیگر اصول و شرایط دعا کردن این است که درخواستمان نباید بر اساس هوی و هوس باشد، مثلاً اگر از خداوند درخواست مالی می کنیم باید به جهت آسایش زندگی و به جهت امور عبادی باشد، نه اینکه به جهت چشم و همچشمی، فخرفروشی، راحت طلبی و یا مواردی نظیر اینها باشد.
پس بهتر است یکبار دیگر دعایمان را مرور کنیم و ببینیم که منشأ درخواستمان چیست و چه علتی دارد و اگر خدای نا خواسته امری غیر شرعی، غیر اخلاقی و یا غیر انسانی است آن را تصحیح کنیم.
بطور کلی در دعا کردن باید حال و احوال دیگران را در نظر بگیری و مثلاً اگر مال و یا هر چیز دیگری طلب می کنی، برای این نباشد که از فقراء پیشی بگیری یا از روی غرور، کینه و یا حسادت نباشد و اصلاً بخاطر این نباشد که چون دیگران صاحب چیزی شده اند، تو آن را طلب کنی و یا مثلاً چون دوستت به فلان پست و مقام رسیده است نکند که به تب و تاب بیوفتی که من نیز باید به آن برسم. پس قبل از دعا کردن، بر دعا کننده است که منشأ دعای خود را مورد بررسی قرار دهد تا دعایش به استجابت نزدیکتر شود.
اصل پانزدهم:
از دیگر اصول، بندگی و اطاعت خداوند است.خود را فرض کنید که برای قرض گرفتن پولی نزد کسی می روید که به او توهین کرده بودید، یا خود، درخواست او را ردّ کرده یا به خانوادۀ او ظلم کرده اید و یا اعتقادات او را تکذیب نموده اید، آیا توقع دارید که او با شما به نرمی رفتار کرده و بدون هیچ دل خوری نیاز شما را برآورده سازد. کسی که از اطاعت خداوند سرپیچی کرده، آیات الهی را ردّ نموده و یا به ائمه اطهار توهین کرده و نماز را ترک و مورد تکذیب قرار داده چگونه توقع دارد که خداوند حاجت او را به راحتی بدهد، آیا نباید معذرت خواهی کند و در عبادت و اطاعت الهی کوشا باشد.
پس باید در عبادت و بندگی خود تجدید نظر کرده و کاستی ها را بر طرف نمایید و محکمتر در راه عبادت و بندگی قدم بردارید و این را نیز بدانید که مهم نیست در ابتدای راه بندگی باشید یا اواسط و یا اینکه به آخر خط رسیده باشید، مثلاً فرض کنید از تهران راهی شیراز هستید، مهم نیست که نزدیک شیرازید یا اصفهانید یا همان حوالی تهران. مهم این است که مسیر را صحیح می روید و اگر احیاناً مسیری را اشتباه رفته اید به راه اصلی بر می گردید. در راه بندگی، انجام واجبات و ترک محرمات نیز مهم نیست که کجای راه قرار دارید مهم این است که راه بندگی را صحیح می پیمایید و رو به سوی خدا گام بر می دارید و اگر گناهی مرتکب شدید توبه کرده و به مسیر اصلی بر گردید.
بنابراین از اینکه از خداوند دور شده اید و تا رسیدن به سعادت و کمال راه زیادی در پیش روی شماست نهراسید، همین که راه صحیح را می پیمایید امیدوار باشید که خداوند حاجت شما را خواهد داد در واقع قرار داشتن در راه صحیحِ به خدا رسیدن، دعای شما را به برآورده شدن نزدیکتر می کند.
اصل شانزدهم:
اخلاص و نیت صادقانه از شرایط دیگر دعا کردن است در این باره خداوند می فرماید« پس بخوانید خدا را در حالی که نسبت به دین اخلاص داشته باشید» و از حضرت علی(ع) است که فرموده اند:« عطایای خداوند به اندازۀ نیت افراد است» پس در دعا کردن نباید ریا و تزویر و نیت غیر الهی راه داشته باشد و علاوه بر آن باید دیگران را نیز در دعای خود وارد کرده و برای دیگران نیز دعای خیر کنید تا بوسیلۀ دعای خیر برای دیگران و داشتن اخلاص و نیت صادقانه دعای شما به برآورده شدن نزدیکتر شود.
اصل هفدهم:
بزرگترین و بهترین را خواستن از دیگر اصول دعا کردن است، از رسول خدا(ص) که فرموده اند:« در برابر ذات اقدس احدیت، چیزی بزرگ نیست پس اگر علم می طلبی بخواه به مقام امام صادق(ع) برسی و اگر معنویت می خواهی بطلب که به اوج مقام معنوی برسی و اگر مال و اموال در خواست داری بقدری بطلب که تا آخر عمر از لحاظ مالی آسوده خاطر باشی و هیچگاه به کم و کوچک بسنده نکن. که علاوه بر آن، زمانی که بزرگترین و بهترین را در خواست می کنی در واقع اظهار می کنی که به قدرت و بزرگی خداوند ایمان داری و این یعنی نزدیک شدن حاجت شما به برآورده شدن.
اصل هجدهم:
دعایی که در بردارندۀ اسم اعظم الهی است به استجابت نزدیکتر است و در احادیث بسیاری است که دعایی که مشتمل بر اسم اعظم باشد ردّ نمی شود البته باید دانست که غیر از انبیاء و اولیاء الهی کسی از اسم اعظم الهی اطلاع ندارد که به عینه کدام اسم، اسم اعظم است هر چند در روایات فراوان به طور کنایه به آن اشاره شده است که مثلاً فلان دعا یا فلان آیه دارای اسم اعظم است که بنابر روایات وارده اسم اعظم به احتمال قوی یکی از این اسامی است« الحی القیوم»، «الله»، «الرحمن»، «ذوالجلال والاکرام» و « لاإله إلا الله»
بنابراین برای اینکه دعا به استجابت نزدیکتر شود خداوند را با اسم اعظم الهی صدا زده و بعد طلب حاجت نمائید.
اصل نوزدهم:
جهت اینکه دعای ما به استجابت نزدیکتر شود در احادیث وارد شده است که باید به درگاه الهی واسطه ببریم و در این باره در قرآن کریم آمده است:« بسوی خداوند واسطه بجویید»
فرض کنید کسی خطایی مرتکب شده است و پدرش از دست او عصبانی است، این فرد برای اینکه به راحتی رضایت پدرش را جلب کند مادرش را واسطه قرار می دهد، فرد دعا کننده نیز باید واسطه ای که نزد خداوند دارای عزّت و قرب خاص است به درگاه الهی معرفی کند چرا که خداوند هیچگاه این واسطه ها را ردّ نمی کند. خداوند در سوره مائده فرموده است« ای کسانی که ایمان آورده اید، پرهیزگار باشید و وسیله ای برای تقرّب به خداوند انتخاب کنید»
و چه واسه هایی نزد خداوند عزیزتر و محبوبتر از ائمه وجود دارد که در این مورد احادیث زیادی وارد شده است و حتّی انبیاء قبل از پیامبر اسلام نیز به ائمه متوسل می شدند و آنها را واسطه قرار می دادند، حضرت آدم به خداوند عرض کرد« خداوندا به حقّ محمد از تو می خواهم که مرا ببخشی» و یا حضرت یونس هنگام واقع شدن در ظلمات برای رهایی به پیامبر و خاندان او متوسل شد.
دستور صلوات قبل از دعا کردن نیز نوعی توسل به ائمه محسوب می شود که در این باره خداوند فرموده اند:« دعایی که اول و آخرش صلوات باشد را ردّ نمی کند» و یا دعای توسل که یکی از آموزه هایی است و واسطه بردن به درگاه الهی را به ما می آموزد و همچنین خود انبیاء و اولیای الهی نیز در زمان گرفتاری، اهل بیت خود را واسطه قرار می دادند و خداوند را به اهل بیت خود قسم می دادند. پس بر فرد حاجتمند است که از مسیر اصلی یعنی از راه اهل بیت و ائمه اطهار نزد خداوند برود و آنها را شفیع خود قرار دهد.
و نکتۀ دیگر اینکه علاوه بر واسطه بردن به درگاه الهی، باید هر واسطه ای را در مورد مطلوب خاصی معرفی کند مثلاً اگر شهادت می خواهد امام حسین(ع) را واسطه و شفیع قرار دهد، اگر خواهان علم است به در خانۀ امام صادق(ع) برود و اگر خواهان رزق و روزی و مال است سراغ کریم اهل بیت، امام جواد(ع) برود (البته این بدان معنا نیست که نمی توان از دیگر ائمه در خواست کرد و کاری از دست آنها بر نمی آید بلکه بهتر آن است که هر چیزی را از کسی که در آن شهرت دارد طلب کند)
اصل بیستم:
از اصول دیگر دعا کردن این است که هر دعایی را در مورد مطلوب خاص خود بکار ببرد. در کتب ادعیه ای، دعاهای فراوانی وجود دارد که هر کدام برای امری بیان شده است مثلاً دعا جهت بهبود حال بیمار، دعا جهت وسعت رزق و یا دعا جهت توفیق در کارها.
بنابراین بهتر است که جهت برآورده شدن حاجات از دعای مخصوص به آن استفاده کنیم
اصل بیست و یکم:
از دیگرشرایط و اصول دعا کردن این است که ظرف شکم را هنگام دعا کردن خالی بگذارد، ازپرخوری دوری کند، از غذاهای تند و تیز مثل پیاز و سیر و فلفل و امثال آن بپرهیزد و حتّی المقدور روزه باشد. در حدیث است که « دعای روزه دار هنگام افطار ردّ نمی شود»
خالی بودن شکم و عدم پر خوری علاوه بر اینکه بیماری را دور می کند موجب خشنودی خداوند است بگونه ای که خداوند دوست دارد ظرفی را که خالی است تا با برآوردن حاجت پُر کند.
در حدیثی از رسول خدا(ص)است که فرموده اند:« چهار طائفه است که دعای آنها رد نمی شود و درهای آسمان برای دعاها گشوده شده و تا عرش می رسد که چهارم آن طائفه، دعای روزه دار است تا زمانی که افطار کند»
اصل بیست و دوم:
دعای دعا کننده نباید با حکمت الهی منافات داشته باشد، حضرت علی(ع) می فرماید:«خداوند سبحان حکمت خویش را نقض نمی کند بنابراین هر دعایی را مستجاب نمی سازد»
خدای متعال بر اساس حکمت خود این عالم را طبق قوانین خاص اداره می کند و هیچگاه این قوانین را نقض نمی کند، بنابراین استجابت دعا باید از مسیر قوانین و سنن الهی جریان یابد و اگر دعایی نقض کنندۀ این مطلب باشد، مستجاب نمی شود و خداوند متعال فقط کریم نیست بلکه حکیم نیز است و هیچ صفتی از صفات او، صفت دیگرش را نقض نمی کند. بنابراین بر دعا کننده است که دعای خودش را مورد بررسی قرار دهد که اگر با حکمت الهی منافات دارد آن را تصحیح کند تا مورد استجابت واقع شود.
اصل بیست و سوم:
از دیگر شروط، جهت برآورده شدن حاجات ولایتمداری و پیروی از ولایت است چنانکه امام رضا(ع)فرمودند« استجابت دعا به کسی اختصاص دارد که ولایت ما را پذیرفته باشد» حتّی بالاتر از این، باید گفت که شرط قبولی اعمال ما نیز، پذیرش ولایت است همانگونه که امام رضا(ع) در حدیث معروفی فرموده اند:« »
دعا کردن برای امام زمان(عج)، دوست داشتن آن حضرت و پیروی از آن حضرت و نائب ایشان از ارکان اساسی و اصلی ترین شرط برآورده شدن حاجت محسوب می شود که بدون آن دعا حتّی بالا هم نمی رود چه برسد به اینکه امید برآورده شدن باشد.
پس بر دعا کننده است که اگر در مورد ولایت و ولایت پذیری مشکل دارد تحقیق و تفحص کند و با استفاده از منابع معتبر، اعتقاد خود را مورد تجدید نظر قرار دهد و مطمئن باشد که با راسخ شدن عقیده در زمینۀ ولایت پذیری، دعای او نه تنها یک قدم بلکه چندین قدم به استجابت نزدیکتر می شود.
اصل بیست و چهارم:
در حدیث است که امام صادق(ع) فرمودند:« هر کس در غیاب برادر مؤمن خویش برای او دعا کند، از آسمان ندا داده می شود، ای فلانی برای توست مانند آنچه را که برای برادرت درخواست نمودی و برای توست صد هزار برابر آن»
حال با کمی تأمل می توان دریافت که چقدر دعا برای صاحب الزمان حضرت ولی عصر(عج) ارزشمند است، وقتی دعا برای مؤمن صد هزار برابر ارزش دارد دعا برای امام مسلمین و فرمانروایی که سبب هستی است چقدر و چند برابر ثواب دارد.
در حدیث است که« برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید چرا که فرج شما نیز در آن است» پس در دعا کردن، امام خود را فراموش نکنید، نه اینکه او به تو محتاج است بلکه همانگونه که از حدیث فهمیدی تو به او محتاجی پس صد هزار ثواب ضمانت شده را به یک دعایی که معلوم نیست مستجاب شود یا نه عوض نکن. از خود آن حضرت نقل شده است که فرموده اند« طلبُ المَعارف مِن غیرِ طریقنا ذَلَّ» و از اما معصوم است که « نحنُ أسماءُ الحُسنی» لذا باید گفت که مسیر اصلی رسیدن به خدا، ائمه اطهار بخصوص امام زمان است.
بنابراین بر دعا کننده است که قبل از درخواست حاجت، توجّه امام زمان خود را جلب کند تا دعایش به استجابت نزدیکتر شود و البته این جلب توجّه نباید به جهت گرفتن حاجت باشد بلکه همیشه در معرض دید آن بزرگوار باشد تا حاجت او به اجابت نزدیکتر باشد.
اصل بیست وپنجم:
از دیگر اصول، اصل تبرّی است که باعث می شود تا درخواست دعا کننده به استجابت نزدیکتر شود. همانگونه که اصلی به نام اصل تولّی و حبّ اهل بیت و ولایتمداری وجود دارد، اصلی نیز بنام تبرّی و دشمنی با دشمنان ائمه وجود دارد.
کسی که کوچکترین حبّی نسبت به دشمنان دین در دلش باشد بداند که حاجت او روا نمی شود و نیز بدان که این صفت با قول و فعل و حتّی با حالات ظاهری و قلبی ایجاد می شود و فرد دعا کننده با زبان و چهره و حالات قلبی باید از دشمنان اسلام و ولایت و از دشمنان دین و اهل بیت برائت بجوید تا بتواند نزد خداوند و نزد واسطه های درگاه الهی یعنی اهل بیت(ع) دارای مقام و منزلت باشد، سپس طلب حاجت نماید و نسبت به برآورده شدن آن امید بیشتری پیدا کند.
اصل بیست و ششم:
از اصول دیگر دعا کردن که شاه کلید دیگر اصول است، شکسته دلی است. فردی که دل شکسته شده است دعایش ردّ نمی شود و آه شکسته دل غوغا می کند
در کوی ما شکسته دلی می خرند وبس بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است
حال سؤال است که چگونه می توان شکسته دلی را ایجاد کرد؟
برای این منظور باید باور کند که تنهاست و هیچ احد الناسی نمی تواند به او کمک کند و اگر رحمت و نعمتی به او می رسد به إذن و خواست خداست.
احساس تنهایی، شکسته دلی می آورد، روزی که هر کس به دنبال زندگی خودش است و به اصطلاح کلاه خود را چسبیده که باد نبرد، چگونه می توان به دیگران تکیه کرد و به گفتۀ آنها دل خوش نمود.
دیگر اینکه علاوه بر احساس تنهایی باید احساس نیاز و فقر را در خوش رشد دهد زیرا احساس کوچکی و نیاز و بی چیزی، دلشکستگی می آورد، از همین رو فُقرامعمولاً محزون و دلشکسته اند و از همین جهت است که نزد خدا دارای قرب خاصی می باشند.
در حدیث قدسی، خداوند خطاب به حضرت اسماعیل(ع) می فرماید که مرا نزد دلهایی بجویید که بخاطر من شکسته است. پرسید که آنها چه کسانی هستند، فرمود: آنان فقیران صادق اند.
پس فقر و کوچکی ونیاز خود را زیاد یاد آور شده تا دلت نرم گردد و دعایت به استجابت نزدیکتر شود.
و سوم چیزی که دلشکستگی می اورد اظطرار است، آدمی که چاره ای نداشته باشد و راهی برای رسیدن به مطلوبش پیدا نکند، دلشکسته می شود.
بنابراین بر دعا کننده است که با بیان کوچکی و فقر و احساس تنهایی کردن و بریدن از دیگران در وجودش دلشکستگی ایجاد کند تا دعایش به اجابت نزدیکتر شود.
اصل بیست و هفتم:
از دیگر شروط دعا کردن، لذّت بردن از دعا می باشد و مقصود از دعا کردن همین ارتباط عاشقانه است و خداوند که امر به دعا کردن نموده در واقع امر به برقراری یک رابطۀ عاشقی و معشوقی نموده است.
همانگونه که عشاق وقتی با هم خلوت می کنند عاشق از معشوقه اش تعریف و تمجید کرده و معشوقه دلبری و دلربایی می کند، خداوند نیز در دعا و هم کلام شدن با بنده اش قصد دلبری و دلربایی دارد.
اگر بنده عاشق خداوند شود و او را معشوقه خود قرار دهد، از او تعریف کند و مورد حمد و ثنا قرار دهد خداوند نیز عاشق انسان می شود و او را معشوقه خود قرار می دهد، آنگاه است که درخواست هایش مورد عنایت خداوند قرار می گیرد.
در حدیث است که «بنده ای به درگاه خدا رجوع میکند و با خدا هم کلام شده و حمد و ثنای او را بجا می آورد ولی طلب حاجت نمی کند خدا حاجت او را می دهد»
بنابراین اساس دعا کردن ایجاد رابطۀ عاشقانه با خداوند و احساس لذّت کردن از این رابطه است به همین جهت است که تأکید شده تا خداوند را در خفاء و بصورت پنهانی بخوانیم در حال آرامش دعا کنیم و با خداوند رابطه ای عاشقانه داشته باشیم.در حدیث است « اگر کسی خداوند را مدح و ثنا کند و لی فراموش کند حاجتش را بخواهد خداوند حاجت او را برآورده می سازد»
اصل بیست و هشتم:
عدم از این شاخه به آن شاخه پریدن، نکتۀ دیگری است که باید رعایت شود. کسی که مستأجر است و از خداوند رهایی از وضعیت خانه بدوشی را طلب می کند نباید یک روزطلب خانه ای کوچک کند یک روز صاحبخانۀ خوبی بطلبد و روز دیگر یک خانۀ دیگر در منطقه ای دیگر را بطلبد و کسی که بیکار است نباید مثلاً امروز کار در فلان اداره را طلب کند و روز بعد کار در فلان مغازه و بعد دوباره تغیر نظر داده و چیز واحدی را نطلبد.
پس بهتر است دعا کننده مطلب واحدی را انتخاب کند و روی آن پا فشاری نماید و اصرار بورزد زیرا یک خواستۀ واحد به استجابت نزدیکتر است تا مدام تغیر نظر داده و چیز واحدی را نطلبد.
فرض کنید نزد دوستتان رفته اید و درخواستی داری ولی به محض بیان ، درخواست خود را عوض کرده و چیز دیگری می طلبید و باز هم قبل از برآورده شدن نیازتان تغیر نظر داده و نیاز دیگری را بیان می کنید.
مسلماً دوست شما نمی داند که کدام نیاز شما را برآورده سازد در مقابل خداوند نیز باید موضع واحدی داشته باشید و درخواست واحدی را ارائه دهید.
اصل بیست و نهم:
از دیگر اصول و شرایطی که رعایت آن دعا را به اجابت نزدیکتر می کند بیان جزئیات درخواست است مثلاً کسی که از خداوند فرزندی را مطالبه می کند بگوید که فرزندی صالح، سالم، زیبا و رشید می خواهم، فرزندی که دستگیر ایام پیری ام شود، مایۀ آبروی من بوده و موجب خشنودی خدا گردد و یا کسی که خانه می خواهد تعیین کند که چگونه خانه ای می خواهد، در کدام منطقه باشد، چه اندازه ای داشته باشد و دارای چه امکاناتی باشد.
بیان جزئیات در برآورده شدن سریعتر دعا بسیار مؤثر است.
اصل سی ام:
و اصل دیگر اینکه اگر حاجتی و درخواستی داری نسبت به خواسته ات باید درگیر همان خواسته شوی مثلاً اگر شهادت می خواهی باید به قبرستان روی و در مورد مُرده ها و شهداء تفکر کنی، فرق بین مُردن و شهید شدن را درک کنی، در مورد مقام شهید مطالعه کنی و دائماً به یاد مرگ و معاد و قبر باشی، احادیث و آیات در این رابطه را بخوانی و خود را شبیه شهداء کنی. و همچنین اگر از خدا درخواست مال و اموال داری، باید سعی کنی حق الناسهایی که برعهده ات است بپردازی، پیرامون فقر و ثروت تفکر کنی، بنگری که ثروت چه نقشی می تواند در زندگی ات داشته باشد، بدانی بیکاره چقدر مذموم و قناعت چقدر ممدوح و خوب است، در مورد وضع اقتصادی کشور خود بهتر و بیشتر بدانی، از مالت انفاق کنی، صدقه بدهی و بطور کلی درگیر امور مالی شوی.
کسی که دائماً در گیر خواسته اش می شود دعایش به اجابت نزدیکتر می شود.
اصل سی یکم:
توجه و تمرکز و عدم عجله برای برآورده شده حاجت اصل و رکن دیگری است که باید رعایت شود، پس برای دعا کردن باید وقت گذاشت و با حوصله، مقدمه چینی، توجه کافی، طمأنینه و آرامش دعا کرد.
امام صادق(ع) در این رابطه فرموده اند:« به درستی که بنده هنگامی که دعا می کند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانی که او عجله نکند» ودر حدیث دیگر فرموده اند:« وقتی که دعا کردی، با اقبال و توجه دعا کن» بنابراین بر دعا کننده است که برای دعا کردن وقت بگذارد و عجله نکند و با توجه و تمرکز حواس با خدای خودش رابطه برقرار کند.
اصل سی دوم:
نظافت و پاکیزگی باعث نزول رحمت الهی است، در حدیث است« وجود تار عنکبوت در خانه موجب فقر می شود» و در حدیث دیگری است که « اگر شب هنگام، ظرفی نشسته در خانه داشته باشی، فقر به سراغت می آید»، حدیث است که« خداوند دوست دارد دهانی را که مسواک زده» و در حدیث دیگر است که« نظافت از ایمان است» و حتّی آمده که «نصف ایمان پاکیزگی و نظافت است» ومعلوم است که دعای با ایمان ودعای کسی که خدا او را دوست دارد به اجابت نزدیکتر است.
پس بر فرد حاجتمند و دعا کننده است که با ظاهری آراسته و باطنی پاکیزه در مکانی تمیز دعا کند و حتّی فراتر از زمان دعا، زندگی اش نیز تمیز و پاکیزه باشد.
اصل سی و سوم:
از شرایط واصول دعا کردن این است که دعا کننده قبل از دعا کردن موانع استجابت را برطرف کند. برطبق احادیث وارده، بعضی از اعمال و رفتارها مانع استجابت دعا هستند که سؤنیت، نفاق، تأخیر در نماز اوّل وقت، بد زبانی، غذای حرام، ترک انفاق در راه خدا، غفلت قلب و ترک امر به معروف و نهی از منکر بخشی از موانعی است که باعث به اجابت نرسیدن حاجت می شود.
پس بردعا کننده است که قبل از دعا کردن بیاندیشد تا اگر مانعی وجود دارد مانع را بردارد تا دعایش یک گام به اجابت نزدیکتر شود.
اصل سی چهارم:
از دیگر اصول دعا کردن این است که قبل از بلا دعا کنی چرا که دعا قبل از رسیدن بلا اثر بیشتری دارد مثل روغنی است که درون شیشه است، تلاش جهت اینکه روغن روی زمین نریزد راحتتر است ولی وقتی روغن روی زمین ریخت جمع آوری آن مشکل می شود ویا مثلاً فرزندی داری که صالح است، هرچند که ظاهراً دعا به جهت صالح بودن او معنا ندارد ولی ممکن است به راحتی از راه صحیح منحرف شود، پس قبل از اینکه فرزند ناخلف شود دعا کردن به اجابت نزدیکتر است تا بعد از اینکه منحرف شود.
از پیامبر خدا(ص) است که فرموده اند:« تنها دعا است که قضا را رّد می کند»
و از امام صادق(ع) است که ایشان نیز فرموده اند:« هر کس که می ترسد بلایی به او برسد اگر پیش از هر چیز دعا کند خداوند هرگز آن بلا را به نشان نمی دهد»
و همچنین علی(ع) فرموده اند:« مبادا کسی که فعلاً بلایی به او روی نیاورده و در عافیت زندگی می کند ولی در آینده از آن در امان نیست گمان کند که انسان گرفتار، به دعا نیازمند است»
وباز حضرت علی(ع) داند که « آن کس که به شدّت گرفتار دردی است نیازش به دعا بیشتر از تندرستی که از بلا در امان است نیست»
و از امام باقر(ع) است« برمؤمن سزاوار است همانگونه که در شدّت و سختی دعا می کند در روزگار آسایش و نعمت نیز دعا کند و شایسته نیست که چون حاجتش برآورده شد، سست شود و از دعا خسته گردد زیرا دعا نزد خداوند سبحان منزلت دارد»
پس بر دعا کننده است که حالت دعا را در همۀ زمانها برای خود حفظ کند.
در حدیث است که خداوند، بنده را به بلا و مصیبت و گرفتاری دچار می کند تا او را به در گاهش بکشاند در صورتی که اگر بنده مدام و در زمان امنیت و آ سایش درگاه الهی را رها نکند قطعاً خداوند برای کشاندن او به درگاهش بلا و مصیبت نمی فرستد چون این کار بیهوده و لغو خواهد بود که ازخداوند به دور است.
گاهی بنده به درگاه الهی می رود و درخواست می کند ولی خداوند به ملائکه اش دستور می دهد که حاجت او را به تأخیر بیاندازید چون من صدای او را دوست دارم. از این کلام خداوند برداشت می شود که اگر فردی دائماً به درگاه الهی برود و با خداوند هم کلام شود دیگر نیازی نیست که حاجت او به تأخیر بیاندازد چرا که صدای او آشنای همیشگی است.
اصل سی پنجم:
«إن تنصرالله ینصُرکُم و یثبت اقدامَکُم» یعنی اگر خداوند را یاری کنید، خداوند نیز شما را یاری می کند.
هدف از خلقت رسیدن انسانها بسوی کمال و سعادت است و خداوند دوست دارد که بنده هایش بسوی او رفته و به کمال و خوشبختی برسند و خداوند فرموده که هر کس به دیگران کمک کند تا وارد راه سعادت و کمال شوند خداوند او را یاری می کند.
کسی که تبلیغ دین خدا می کند و آبروی اهل بیت را حفظ کرده و باعث رشد دیگران می شود نزد خدا مقرب تر است و خدا در رفع نیازهایش او را یاری می کند.
اصل سی و ششم:
در حدیث است« اگر کسی برای برادر مؤمن خود دعا کند صد هزار برابر آن را به او می دهد» و از امام صادق(ع) فرموده اند:«هر در دعای خود چهل مؤمن را مقدم دارد و سپس برای خود دعا کند دعایش مستجاب می شود» و در جایی دیگر فرموده اند:« کسی که برای برادر مؤمن خود در غیاب او دعا کند پس خداوند فرشته ای را برای او می گمارد که به او می گوید برای تو دو برابر است» پس بر دعا کننده است که برادران مؤمن و نیازمند خود را فراموش نکند و آنها را در دعای خود شریک کند چرا که دعا برای دیگران علاوه برمحاسنی که در احادیث گذشته بیان شد موجب تقویت ایثار و از خودگذشتگی در وجود فرد می شود.
خلاصۀ اصول دعا کردن
1- نزدیک پنداشتن خداوند و اعتقاد به اینکه خدا نزدیک ماست و می شنود.
2- بر گردن نداشتن حقوق الناس و دوری از گناه و توبه کردن از گناهان
3- رعایت احترام و ادب در مقابل خداوند هنگام درخواست حاجت
4- اعتقاد داشتن به قدرت الهی و اینکه او قادر است تمام نیازهای ما برطرف سازد.
5- غذا باید پاک و کسب باید حلال باشد.
6- بجا آوردن شکر عملی و لسانی نعمتهای الهی
7- داشتن حالت خوف و رجاء
8- به انتها رسیدن صبر و مضطر شدن
9- دل نبستن به غیر خداوند و تنها از خداوند طلب حاجت کردن(توکل)
10- اصرار و پافشاری در طلب خواسته
11- دعا کردن در خلوت و پنهانی
12- انجام عمل صالح و خیر
13- به هیجان آوردن درد و غم و با اوج خواری و ذلّت و نیاز دعا کردن
14- عدم درخواست بر اساس هوی وهوس
15- بجا آوردن بندگی و اطاعت خداوند
16- داشتن اخلاص و نیت صادقانه و بزرگوارانه بودن دعا
17- بزرگترین و بهترین را درخواست کردن
18- استفاده از اسم اعظم الهی در دعا کردن
19- واسطه بردن به درگاه الهی
20- بکار بردن هر دعا در مورد مطلوب خاص خود
21- داشتن روزه و خالی ظرف شکم
22- منافات نداشتن خواسته با حکمت الهی
23- ولایتمداری و پیروی از ولایت
24- دعا برای امام زمان(عج)
25- برائت از مشرکین و منافقین و دشمنی با دشمنان اسلام و دشمنان ائمه(ع)
26- دلشکستگی
27- ایجاد رابطه ای عاشقانه در هنگام دعا کردن و لذّت بردن ار دعا
28- عدم شاخه به شاخه شدن در هنگام طلب خواسته
29- بیان جزئیات در هنگام طلب خواسته
30- درگی خواسته شدن قبل و بعد از دعا کردن
31- توجه، تمرکز و عدم عجله در دعا کردن
32- رعایت نظافت و پاکیزگی
33- برداشتن موانع استجابت دعا
34- دعا کردن قبل از رسیدن بلا و قبل از دچار شدن به گرفتاری
35- تبلیغ دین خدا و ترویج راه ائمه
36- دعا برای دیگران و مقدم شمردن دیگران در دعا کردن
آداب دعا کردن
همانگونه که بیان شد آداب دعا کردن به شرایط ظاهری دعا کردن می گویند که رعایت هر کدام از این آداب، دعای دعا کننده را یک قدم به استجابت نزدیکتر می کند. این آداب عبارتند از:
1- با وضو دعا کردن
در این باره امام صادق(ع) فرموده اند:« کسی که حاجتی را در حالی که وضو نداشته باشد بخواهد و حاجتش برآورده نشود ملامت نکند مگر خودش را»
2- قبل و بعد از دعا کردن صلوات فرستادن