خانه » همه » مذهبی » مسئله آغاز آفرینش (۱)، دیدگاه پروفسور هاوکینگ

مسئله آغاز آفرینش (۱)، دیدگاه پروفسور هاوکینگ


مسئله آغاز آفرینش (۱)، دیدگاه پروفسور هاوکینگ

۱۳۹۴/۰۵/۱۲


۲۰۶۵ بازدید

مسئله آغاز آفرینش (۱)، دیدگاه پروفسور هاوکینگ

دکتر احمد گلدار

درآمد

گفت و گو در موضوع خدا و جهان آفرینش همواره مورد علاقه همگان بوده و در مکاتب گوناگون بشری نیز از مباحث مهم به شمار می‌آید. دیرینه‌ترین آثار باستان‌شناسان گواه بر آن است که زندگی آدمیان پیوسته با مفهوم خدا و خداشناسی همراه بوده است. تاکنون دانشمندان و متفکران گوناگون در این زمینه اظهار نظر کرده و در اثبات یا انکار وجود خدا، دیدگاه خود را بیان کرده‌اند. یکی از پربیننده‌ترین نظریات در این زمینه، دیدگاه پروفسور استیون هاوکینگ است که در رسانه‌ها به ویژه در فضای مجازی و سایبری مطرح شده و واکنش‌های متعددی را در سراسر جهان و از جمله در ایران، به دنبال داشته است. در میان پاسخ‌های متعدد و مختلف داده شده به او، کمتر به دلایل فلسفی اشاره شده است. در این نوشتار ابتدا زندگی و زمانه و جایگاه علمی پروفسور هاوکینگ به اجمال گفته می‌شود و سپس آراء و نظریات وی در موضوع مورد بحث، بیان می‌گردد و سپس گزارشی از نقدهای متعدد به آن آورده می‌شود. نگارنده در نوشته‌ای دیگر که در ادامه می‌آید، با پاسخ‌هایی کوتاه که خارج از حوصله خوانندگان نباشد، به نقد و ارزیابی نظریات هاوکینگ می‌پردازد و تحلیل خود را در این زمینه ارائه می‌دهد.

زندگی و زمانه هاوکینگ

استیون ویلیام هاوکینگ (Stephen William Hawking) روز ۸ ژانویه سال۱۹۴۲ در شهر دانشگاهی آکسفورد در انگلستان به دنیا آمد. ژانویه 1963 و در بیست و یکسالگی، به دنبال احساس ناراحتی در عضلات دست و پا، مجبور به بستری شدن در بیمارستان شد و آزمایش‌هایی که روی او انجام گرفت علائم بیماری بسیار نادر و درمان‌ناپذیری را نشان داد. این بیماری که به نام ALS شناخته می‌شود بخشی از نخاع و مغز و سیستم عصبی را مورد حمله قرار می‌دهد و به تدریج اعصاب حرکتی بدن را از بین می‌برد و با تضعیف ماهیچه‌ها فلج عمومی ایجاد می‌کند؛ به طوری که به مرور توانایی هرگونه حرکتی از او سلب می‌شود. به دنبال پیشرفت این بیماری در حال حاضر او از هر گونه تحرّک عاجز است؛ نه می‌تواند بنشیند و نه برخیزد و راه برود؛ حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند. از همه بدتر توانایی سخن گفتن را نیز ندارد. در سال 1985 ذات الریه، کم و بیش او را خفه کرد؛ چنانکه پزشکان گلویش را سوراخ کردند و لوله‌ای در نایش گذاشتند تا بتواند نفس بکشد و به این ترتیب او زندگی را باز یافت؛ اما صدایش را از دست داد. تا مدتی فقط با ابروهایش می‌توانست با دیگران ارتباط برقرار کند؛ سپس از آن وقت تاکنون با سیستم Equalizer که بر روی کامپیوتر شخصی‌اش نصب است و با فشردن صفحه کلید می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. [1] در حالی‌که اجزای چهره‌اش بی‌حرکت و فاقد هرگونه واکنش احساسی و عاطفی است اما چشمانش می‌درخشند؛ انگار به هزار زبان با مخاطب سخن می‌گویند. او یک سرمشق است برای بدبین‌ها و منفی باف‌ها که در افق دید خود جهان را به گونه سیاهچاله‌ای مخوف و ظلمانی می‌بینند. به این سخن استیون توجه کنید: «در آن‌سوی هر سیاهچاله، سپید چشمه‌ای وجود دارد.» [2] هشتم ژانویه 2014، استیون هاوکینگ هفتاد و دو ساله شد.

جایگاه علمی

استیون هاوکینگ بی‌شک یکی از مشهورترین دانشمندان فیزیک جهان می‌باشد؛ چرا که او علاوه بر اکتشافاتی در زمینه کیهان‌شناسی و سیاه چاله‌ها که نقطه عطفی در دیدگاه بشر در مورد جهان هستی و کهکشان‌ها ایجاد کرده، اکنون در دانشگاه معروف کمبریج همان کرسی استادی را در اختیار دارد که بیش از دو قرن پیش زمانی به اسحاق نیوتن کاشف قانون جاذبه تعلق داشت. همچنین او را انیشتین دوم لقب داده‌اند زیرا می‌کوشد تئوری معروف نسبیت را تکامل بخشد و از تلفیق آن با تئوری‌های کوانتومی، فرمول واحد جدیدی ارائه دهد که توجیه‌کننده تمامی تحولات جهان هستی از ذرات ریز اتمی تا کهکشان‌های عظیم باشد. کتاب جدید هاوکینگ در این زمینه که به عنوان «سیاهچاله‌ها و جهان‌های نوزاد» انتشار یافت، مثل یک بمب در محافل علمی جهان صدا کرد و شگفتی فراوان برانگیخت.

آثار و دیدگاه‌های وی در مورد خداوند و خلقت

1. «طرح بزرگ» [3](The Grand Design). هاوکینگ این کتاب جنجال برانگیز را با همکاری لئونارد ملودینوف [4] نوشته‌است. این کتاب در ۷ سپتامبر ۲۰۱۰ در ایالات متحده آمریکا به چاپ رسید و تنها پس از چند روز به پرفروش‌ترین کتاب تبدیل شد. آنگاه در ۹ سپتامبر ۲۰۱۰ در انگلستان منتشر شد [5] و در همان روز به پرفروش‌ترین کتاب تبدیل گشت. استیون هاوکینگ در این اثر می‌گوید: ممکن است روشی که کیهان به‌وجود آمده، هماهنگ با قوانین دانش باشد، که در این صورت نیازی نیست به خدا متوسل بشویم تا ببینیم که کیهان چگونه آغاز شده ‌است. اگر ما یک فرضیه همه‌جانبه و کامل را در مورد پیدایش عالم کشف کنیم، این مهمترین پیروزی انسان خواهد بود؛ چون ما قادر خواهیم بود که فکر خدا را بخوانیم… . بشر، راز خلقت جهان را گشوده‌است. جهان می‌تواند به‌طور خود به‌خود (خود با خود)، خودش را از هیچ به وجود آورد، به علاوه می‌تواند در حالت‌های متفاوت ایجاد شده باشد و همه مشاهدات و محاسبات بر این نظر صحه می‌گذارد.

2. «خلاصه‌ای از تاریخ زمان» (A Briefer History of Time). استیون هاوکینگ پیش‌تر دراین کتاب نوشته بود که قوانین فیزیک ثابت می‌کند که اصلاً لزومی ندارد که خدا را در مسئله آفرینش کهکشان دخالت داد. (این دو مقوله جدا از هم هستند.) و حالا می‌گوید: اگر همه قوانین فیزیک را بدانیم از کار خدا سر در می‌آوریم. البته او یک بار گفته بود:

This doesn’t prove that there is no God, only that God is not necessary.

[Stephen W. Hawking, Der Spiegel, ۱۹۸۹]

یعنی: قانونمندی‌ها کار خودشان را می‌کنند مانند قانون جاذبه و دخالت خدا نیاز نیست.

به نظر هاوکینگ، با حاکمیت قوانین مربوط به کوانتوم، کائنات می‌تواند از هیچ، بدون نیاز به دخالت یک موجود فوق طبیعی، به وجود بیاید. اینکه بر اساس فیزیک کوانتوم، یک فوتون می‌تواند وجود داشته باشد، بدون اینکه کائناتی موجود باشد و به محض تبدیل تصادفی فوتون به جفت الکترون پوزیترون جرقه اولیه زنجیر تشکیل الکترون‌های بیشتر زده می‌شود.

در فصل نهایی این کتاب، هاوکینگ بر اساس مدل طراحی شده توسط جان کانوی، ریاضیدان و استاد کمبریج، به نام «بازی حیات» نشان می‌دهد که به محض شکل گرفتن پیکربندی یا موقعیت آغازین در یک سیستم که قوانین معینی بر آن حاکمند، این قوانین خواهند بود که تعیین می‌کنند چه اتفاقی در آینده بیفتد.

3. «جهان در پوست گردو (The Universe in a Nutshell) ؛ یکی از کتاب‌های استیون هاوکینگ در زمینه فیزیک نظری است که برای مخاطب عام نوشته شده است. این کتاب تاریخچه و اصول فیزیک نوین را بیان می‌کند و به مطالب گوناگونی در ارتباط با مکانیک کوانتومی و نظریه ریسمان می‌پردازد. از دیدگاه عمومی، کتاب جهان در پوست گردو دنباله به روز شده کتاب پرفروش «تاریخچه مختصر زمان» [«خلاصه‌ای از تاریخ زمان»] محسوب می‌شود. [6]

4 .«گنجینه کیهانی»؛ نام دومین رمان مشترک استیون و لوسی هاوکینگ است. لوسی هاوکینگ دختر استیون و نویسنده دو رمان است. در ژوئن ۲۰۰۶، هاوکینگ که برای یک سخنرانی به هنگ‌کنگ سفر کرده بود، اعلام کرد که تصمیم دارد به همراه دخترش، لوسی، کتابی علمی برای کودکان بنویسد. اولین جلد این مجموعه در سال ۲۰۰۶ با عنوانGeorge’s secret key to the universe به چاپ رسید. این کتاب در ایران نیز با نام «دریچه‌ای به سوی کیهان » ترجمه و توسط انتشارات سبزان چاپ شد. دومین جلد این مجموعه در سال ۲۰۰۸ با عنوان Geroge’s cosmic treasure hunt] منتشر شد که در ایران با نام «گنجینه کیهانی» توسط محمدحسین پورعباس، محمد اکبرپور و امیرحسین فرجادنسب توسط انتشارات سبزان به چاپ رسید. سومین جلد این مجموعه نیز با عنوان George big bang به چاپ رسیده است [7].

واکنش‌های منفی به آراء هاوکینگ

«آینده جهان، دقیقاً مطابق قانونمندی‌های علمی پیش نمی‌رود. خدا هنوز دستش را رو نکرده ‌است. خدا نه تنها تاس بازی می‌کند، بلکه بعضی اوقات تاس را جایی که نمی‌شود دید پرتاب می‌کند.» [8] شباهت این سخنان استیون هاوکینگ با نظرات برخی از استادان فیزیک که موضوع آفرینش از هیچ [9] را پیش کشیده‌اند (از جمله لورنس کراوس در کتاب «پرسش‌های نهایی فیزیک»)، نشان می‌دهد که آنچه در کتاب طرح عظیم آمده زمینه قبلی داشته‌است. [10]

هاوکینگ در مصاحبه با سی ان ان، در پاسخ به پرسش لری کینگ که می‌پرسد آیا خداوند جهان را خلق کرده؟ می‌گوید «خداوند ممکن است وجود داشته باشد ولی علم می‌تواند جهان را بدون نیاز به خالق توضیح دهد» [11].

ملادینف نویسنده همکار هاوکینگ، در این مصاحبه در جواب مجری که از او پرسید آیا شما و هاوکینگ خدا ناباور هستید، می‌گوید «خیر». هم هاوکینگ و هم ملادینوف بر روی این مساله تاکید می‌کنند که «کتابشان اصلاً مدّعی وجود یا عدم وجود آفریدگار نیست. ملادینوف توضیح می‌دهد که این دو مقوله از هم جدا هستند. او می‌افزاید که دانش فیزیک امروز، جهان را بدون نیاز به آفریدگار توضیح می‌دهد ولی این ربطی به مقوله ایمان ندارد.» [12]

الف) واکنش دانشمندان غربی
پس از انتشار کتاب‌ها و مصاحبه‌های‌هاوکینگ، اولین نقد‌ها بر او توسط دانشمندان و فلاسفه غربی مطرح شد؛ که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود:

٭ «اریک پریست» از استادان سابق ریاضیات در دانشگاه سنت اندرو و از اعضای هیئت امنای انستیتو فارادی در دانشگاه کمبریج، در مطلبی که در روزنامه گاردین [13] به چاپ رسیده، می‌نویسد: «حرف پروفسور هاوکینگ توجیه‌پذیر نیست. این حالت کاملا واقعی است که خداوند شرایط را برای وقوع انفجار بزرگ و شکل‌گیری کهکشان‌ها براساس قوانین فیزیک فراهم کرده است. به عنوان یک دانشور و دانشمند ما همواره به دنبال یافتن پاسخ‌های قانع کننده به سئوالات بسیار پیچیده‌ای هستیم که گاه دانش ما در برابر این سئوالات و ناشناخته‌های عالم هستی چنان ناچیز است که آدمی احساس شرم می‌کند.
با این همه طرح ادعاهای مبهم و اثبات نشده نیز نمی‌تواند به کنجکاوی و جستجوی علمی ما کمکی بکند. ممکن است آن‌طور که دانشوران معتقدند فیزیک با تکیه بر ریاضیات ملکه تمام علوم باشد ولی پاسخگوی تمام سئوالات علمی نیست. علوم نمی تواند به بسیاری از سئوالات مهمی که در برابر انسان وجود دارد به شکل همه جانبه و دقیقی پاسخ دهد؛ به عنوان مثال علوم چگونه می‌تواند ذات زیبایی و عشق را توضیح دهد. شاید تاریخ، فلسفه و الهیات رشته‌های مناسب‌تری برای پاسخ‌گویی به این نوع سئوالات هستند.» [14]

٭ «راجر پنروز» استاد کرسی ریاضیات دانشگاه آکسفورد و همکار قدیمی ‌هاوکینگ با انتقاد از روحیات هاوکینگ معتقد است «تئوریM» هنوز از پایه شکل نگرفته‌است. به علاوه او معتقد است «تئوریM» حتی بر خلاف کوانتوم از مشاهدات موافق هم سود نمی‌برد. [15]

٭ «فریزر واتس»، کشیش انجیلی، استاد الهیات کمبریج و روانشناس، در این باره گفت: «یک خدای خالق توضیحی منطقی و باورکردنی در پاسخ به این که چرا جهانی هست فراهم می‌آورد، این قدری محتمل تر است که خدایی باشد تا این که نباشد. این نگاه با آن چه هاوکینگ گفته‌است تضعیف نمی‌شود». [16]

٭ «کریگ چلندر»، در نیوساینتیست [17]، از تئوری مطرح شده در کتاب هاوکینگ قانع نشده‌ و می‌گوید: «تئوری M» با کامل شدن فاصله بسیار دارد. ولی این مؤلفین را از اظهار این مسئله که [این نظر] رازهای وجود را توضیح می‌دهد، باز نمی‌دارد… در غیاب تئوری، گرچه، این چیزی بیش از یک شهود محکوم به آزمایش نشده ماندن نیست، تا زمانی که ما شروع به تماشای جهان‌های ایجاد شونده کنیم.» [18]

٭ «دوایت گارنر» منتقد هاوکینگ در نیویورک تایمز اظهار داشت: «خبرهای واقعی درباره کتاب «طرح عظیم» این است که این کتاب به طرز ناامید کننده‌ای چقدر سُست و ناهنجار است. زبان موجز و جدی که آقای هاوکینگ در کتاب تاریخچه مختصر زمان استفاده کرده بود، در طرح عظیم با زبانی جایگزین شده که متناوباً خود را پَست می‌کند، گویی او آقای راجرز است که دارد به کودکان نوپا، ابرهای باران‌زا را توضیح می‌دهد.»

٭ «لی ریفیلد»، اسقف سوئیندن، نیز در پاسخ به هاوکینگ گفت: «علم هرگز نمی‌تواند عدم وجود خدا را اثبات کند، همان طور که هرگز نمی‌تواند وجود خدا را ثابت کند».

ب) واکنش دانشمندان ایرانی
در واکنش به اظهارات هاوکینگ نویسندگان ایرانی نیز فعال بوده‌اند؛ از جمله:

٭ «دکتر رضا منصوری»، شاید اولین نقد رسانه‌ای هاوکینگ در ایران توسط این فیزیکدان و استاد دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف صورت گرفته باشد. زمینه پژوهشی او نسبیت و کیهان‌شناسی است. او به موضوع «علم برای همه» و «ترویج علم» معتقد است و بهترین گواه آن، انتشار مجله علمی، آموزشی نجوم است. همچنین تالیفاتی مانند «توسعه علمی ایران» (انتشارات اطلاعات، ۱۳۸۲)، «ایران ۱۴۲۷» (طرح نو، ۱۳۷۷) و «ایران را چه کنم؟» (نشر کویر، ۱۳۸۲) از وی به چاپ رسیده است. وی به فلسفه علم علاقه‌مند است. او تاکید می‌کند که حرف‌های‌ هاوکینگ غیرعلمی است؛ گرچه هاوکینگ فرد برجسته‌ای است و در قسمتی از فیزیک نظری و کیهان‌شناسی کارهای خوبی کرده است و در ۴۰ سال گذشته فعالیت‌های پرثمری داشته است. اولین ملاقات دکتر منصوری با هاوکینگ در سال ۱۹۷۲ بود؛ یعنی زمانی که هاوکینگ هنوز می‌توانست صحبت کند. آن زمان روی ویلچر می‌نشست ولی هنوز می‌توانست حرف بزند. بار دیگر هم در سال ۱۹۸۷ یا ۱۹۸۸ بود؛ یعنی مدتی پس از آنکه اعلام کرد علم کیهان‌شناسی به نهایت خودش رسیده است و در کیهان‌شناسی فقط چند پارامتر مانده است که باید آنها را اندازه‌گیری کرد. به گفته دکتر منصوری این حرف کاملاً غیرعلمی بود و مشخص بود که این حرف، حرف یک دانشمند یا پژوهشگر علم نیست که بر مبنای مستندات علمی و روش ارائه‌شده باشد، بلکه یک حرف جنجال‌برانگیز است که با هدف جنجال‌آفرینی و با اهداف غیرعلمی گفته می‌شود. معلوم هم بود که حرف غلطی است. بعدها هم کنفرانسی در ژاپن برگزار شد و هاوکینگ هم آنجا حضور داشت. وی آنجا گفت: من اشتباه کردم. از نظر دکتر منصوری این حرف‌ها و ادعاهای وی، جدی نیست بلکه «هاوکینگ به دلایل شخصی نیازمند جنجال‌آفرینی است و به نظر می‌رسد صحبت‌های اخیرش هم در همین راستاست. وضعیت جسمانی هاوکینگ به گونه‌ای است که مردم مایلند رسانه‌ها به او بپردازند؛ یعنی آدمی که تمام بدنش فلج است ولی مغزش خیلی خوب کار می‌کند. این وضعیت موجب تحریک حس کنجکاوی مردم درباره هاوکینگ می‌شود. رسانه‌ها به او اقبال گسترده‌ای کردند. این شیوه عمل هاوکینگ نشان می‌دهد که او روالی را در برخورد با رسانه‌ها در پیش گرفته است که از نظر سایر دانش‌پیشگان قابل قبول نیست. امروزه علم مدرن، موضوع وجود خدا یا عدم وجود خدا را در حیطه فعالیت‌های خودش نمی‌داند.» [19]

از دیدگاه دکتر منصوری، «یک فیزیکدان نمی‌تواند دیدگاه شخصی خود را به عنوان دیدگاه علم و فیزیک مطرح نماید بلکه فقط می‌تواند بگوید: من اینگونه می‌فهمم. مثلاً اگر بگوید فیزیک اثبات می‌کند که خدا وجود دارد، این حرف نه تنها قابل قبول نیست بلکه من به‌عنوان یک فیزیکدان حق بیان آن را هم ندارم؛ زیرا اگر من بگویم علم فیزیک وجود خدا را اثبات می‌کند، سخنی غیر علمی گفته‌ام. یکی از سخنان هاوکینگ این است که (کیهان‌شناسی مدرن نیازی به خدا ندارد.) او می‌داند که رسانه‌ها و مردم تعبیر خواهند کرد که پس علم می‌گوید خدا وجود ندارد! این حرف هم درست است و هم غلط. از این رو درست است که کار علمی، چه کیهان‌شناسی چه فیزیک و چه ریاضیات، مانند هر حرفه دیگری نیازی به خدا ندارد. اما از این رو نادرست است که این عبارت القاءکننده این دیدگاه است که خدا وجود ندارد.» [20]

٭ «آیت‌الله جعفر سبحانی»، فیلسوف، متکلم و فقیه شیعی که دارای تالیفات متعدد در مباحث فقهی و کلامی مانند «الهیات»، «مدخل در مسایل جدید کلامی» و «تفسیر موضوعی قرآن» است و همواره دغدغه پاسخگویی به شبهات جدید را از دیرباز در پرونده علمی خود دارد، از دیگر پاسخ‌دهندگان به هاوکینگ است. وی در پاسخ به این پرسش که آیا علم فیزیک می‌تواند ماورای طبیعت را نفی کند؟ در نامه‌ای اینگونه می‌نویسد: «علومی که انسان با آن سر و کار دارد، بر دو نوع است:

1. علم مادی و تجربی، علمی است که می‌توان موضوعات آن را در آزمایشگاه تجربه کرد و آثار آن را به دست آورد و با نظم و نظام آن آشنا شد. این نوع از علوم فقط می‌تواند در مسائل مادی، قضاوت و داوری کند و بگوید فلان مولکول از چند عنصر تشکیل شده و یا مثلاً عنصر فلانی در آن موجود نیست. این نوع داوری از او پذیرفته می‌شود. چرا؟ چون آزمایش و آزمایش کننده، و مورد آزمایش همگی از سنخ واحدی هستند یعنی ماده و مادی می‌باشند؛

2. دانشمند زیست‌شناس با ابزاری که در اختیار دارد، نمی‌تواند درباره وجود روح و یا عدم آن داوری کند؛ مثلاً بگوید من در تشریح بدن انسان به روح برنخوردم، و چاقوی تشریح من، در فعالیت مستمر خود، به چنین واقعیتی نرسید؛ زیرا ابزاری که در اختیار دارد نمی‌تواند در موضوعات خارج از ماده نفیاً و اثباتاً داوری کند. یک فیزیکدان اگر بخواهد با دریافت‌های خود، وجود ماوراء طبیعت را نفی کند، به‌سان جنینی است که در رحم مادر، خارج رحم را انکار کند و بگوید: آسمان و زمین و دریا و اقیانوسی وجود ندارد. جهان و شرق و غرب آن، همین رحم است که من در آن پرورش می‌یابم. ولی این قضاوت از او پذیرفته نیست.

آیت‌الله سبحانی پس از مطرح کردن دیدگاه هاوکینگ که می‌گوید: «کشف منظومه‌های دیگری نظیر منظومه خورشیدی ثابت کرد که منظومه ما که دربرگیرنده یک خورشید و سیاره‌هایی است که پیرامون آن می‌چرخند، یک پدیده منحصر به فرد نیست. این واقعیت نشان داد که وجود حالت فیزیکی ایده‌آل بین خورشید و کره زمین و پیدایش انسان روی کره زمین، یک پدیده از پیش‌طراحی شده و دقیق برای موجودیت و رفاه انسان نیست». می گوید:

«حاصل دلیل او این است که ما منظومه خورشیدی دیگری به‌سان منظومه خورشیدی خودمان کشف کرده‌ایم. این امر ثابت کرد که پیدایش انسان، روی کره زمین، یک پدیده از پیش طراحی شده نیست؟!» اصولاً دلیل خداشناسان این نیست که فقط ما یک منظومه شمسی داریم و انسان هم در کره زمین زندگی می‌کند تا با کشف منظومه‌های دیگر، برهان آنان باطل شود. اگر علم صدها منظومه خورشیدی دیگر کشف کند، کوچک‌ترین خراشی در براهین فلسفی خداشناسی وارد نمی‌شود.» سپس آیت الله سبحانی برای اثبات وجود خدا از این براهین بهره می‌گیرند:

1. برهان امکان و وجوب

2. برهان حدوث ماده از طریق حرکت جوهری

3. نظام هدفمند در عالم ماده که حاکی از دخالت شعور در پیدایش آن است.

4. برهان صدیقین که خود برهانی برتر است که فقط ذائقه انسان‌های برتر آن را می‌چشد.

5. برهان محاسبه احتمالات که پیدایش نظم نوین عالم را در پرتو تصادف به حد صفر می‌رساند و براهین دیگر. در پایان، ایشان می‌افزایند که اتفاقاً حکیمان الهی، و پیش از آن‌ها وحی آسمانی بر نظم هدفمند، که هر دو در زمین و آسمان رخ می‌دهد، تکیه می‌کنند و خردمندان را بر تفکر و اندیشیدن در آن دعوت می‌نماید. [21]

٭ «دکتر سید یحیی یثربی»، از دیگر پژوهشگران کشورمان است که هاوکینگ را از فیزیکدان‌های نامی جهان و افتخارات روزگار می‌داند و معتقد است: «این فرد با بدن فلج کارهایی کرده‌ که به ما می‌آموزد قدر بزرگان خود را بدانیم. هاوکینگ می‌تواند الگویی برای ما باشد که به نخبگان کشورمان این فرصت را بدهیم که کارهای علمی مختلفی را در حوزه‌های گوناگون انجام دهند». اما وی در خصوص ادعای هاوکینگ مبنی بر اینکه فلسفه مرده است، اظهار داشت: «من چند سال پیش در مصاحبه‌ای گفتم فلسفه مبتنی بر مفاهیم قرون وسطی و امثال آن که بر پایه مفاهیم می‌چرخند، مرده‌اند؛ اما فلسفه‌ای که متکی بر دانش امروز جهان باشد، فلسفه‌ای زنده است. فلسفه و فیلسوفان مسلمان باید ثابت ‌کنند که فلسفه (اسلامی) زنده است و قادر است به این پرسش‌ها پاسخ دهد.» [22]

٭ «سایت اسلام کوئست نت» [23] که پاسخگوی سوالات و شبهات کاربران اینترنتی است، در جواب سوالی که یکی از پرسش‌کنندگان در این زمینه مطرح کرده، در 6 صفحه دیدگاه هاوکینگ را نقد کرده است. علاقه‌مندان می‌توانند در فضای مجازی به لینک آن مراجعه نمایند [24].

٭ دیگر پاسخ مفصّلی که در زمینه اظهارات هاوکینگ در فضای مجازی در اختیار کاربران قرار داده شده است متعلق به آقای «سعید غفارزاده» از پژوهشگران دینی است که با ریشه‌یابی مکتب تجربه و سیر تحولی آن، به نقادی هاوکینگ پرداخته است. [25]

٭ در سال‌های اخیر نیز در این زمینه،چندین کتاب به چاپ رسیده است که عبارتند از:

1. کتاب «طراح بزرگ» نوشته هومن اهرامی نشر شهر چاپ [26].

2. کتاب «طراحی شکوهمند خدا» اثر محمدعلی حسنین از انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

3. کتاب «استیون هاوکینگ، خداوند و بهشت » تألیف دکترعیسی کشوری، نشر سیب سبز. [27]

پی‌نوشت‌ها:

[1] . هاوکینگ، استیون، جهان در پوست گردو، ص305. [2] . و سایت های مرتبط با آن. گردآوری ازسایت اینترنتی کانون دانش. [3] . سه ترجمه فارسی از این کتاب به چاپ رسیده است: 1. علی هادیان و سارا ایزدیار نشر مازیار 2. حسین صداقت و امیر امیرآبادی نشر نقش و نگار. 3. جمیل بصام انتشارات افکار. [4] . لئونارد ملودینو، فیزیکدان و نویسنده ‌است و در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا مشغول به کار است. [5] . “Amazon UK Bestsellers in Books”. آمازون دات‌کام. [6] . دانشنامه آزاد ویکپدیا فارسی. [7] . همان. [8] . این گفته هاوکینگ به دیدگاه اینشتین اشاره دارد که در پاسخ به هایزنبرگ گفته بود: «آیا شما فکر می‌کنید خداوند در ترکیب عناصر ابتدایی جهان، تاس انداخته است؟» [9] . A Universe From Nothing [10] . سخنان لورنس کراوس در یوتیوب. [11] . CNN.com – Transcripts [12] . مصاحبه لری کینگ با هاوکینگ و بقیه در CNN. [13] . www.theguardian.com/science/2011/may/15/stephen-hawking-interview-there-is-no-heaven [14] . سایت خبری فرارو. . اردیبهشت ۱۳۹۰ . کد خبر: ۷۷۷۵۱. [15] . FT.com / Books / Non-Fiction – The Grand Design [16] . Books of The Times – Many Universes in Stephen Hawking’s ‘Grand Design’ – NYTimes.com [17] . Newscientist [18] . CultureLab: Stephen Hawking says there’s no theory of everything [19] . سایت خبری دانش شهر . شهریور ۱۳۹۰. [20] . سایت خبری عصر ایران، کد خبر: 196851، دی 1390. [21] . شماره خبر: ٨٧٥٠١ – 1390/03/10 اختصاصی حوزه‌نیوز. [22] . نما خبر. [23] . www.islamquest.net [24] . islamquest.net/fa/archive/question/fa10190 [25] . سایت شفقنا. [26] . هومن اهرامی نوسنده کتاب “طراح بزرگ”، براساس رهنمود دکتر سیدحسین نصر، مقاله‌ای از دکتر ولفگانگ اسمیت، استاد ریاضیات دانشگاه کالیفرنیا را به‌طور کامل ترجمه کرده و تحلیل‌های خود را نیز بر کتاب افزوده است. اینگزارش به نقل از وبلاگ آقای سلیمان فرهادیان می‌باشد. [27] . همان.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد