۱۳۹۴/۰۴/۰۱
–
۱۴۰ بازدید
با سلام، در مورد نحوه روابط و تعامل آمریکا و اسرائیل و در پاسخ به سوال اینکه اسرائیل آمریکا را مدیریت میکند یا اینکه،آمریکا اسرائیل را مدیریت میکند، گرمی روابط میان آمریکا و اسرائیل ناشی از چیست؟ آمریکا بیشتر به اسرائیل وابسته است یا اسرائیل به آمریکا؟ گفتنی است: بین این دو کشور رابطه وابستگی متقابل وجود دارد. اصطلاح «قدرت یهود در آمریکا» تعبیری است که بهویژه در کشورهای اسلامی برای توضیح علل جانبداریهای آمریکا از اسرائیل مورد استفاده قرار میگیرد. همین اصطلاح در دیگر مناطق نیز بهطور کلی برای توضیح نفوذ سیاسی یهودیان در روند شکلگیری سیاست خارجی آمریکا در برخی زمینهها، خصوصا مسائل خاورمیانه، به کار میرود. لابی رسمی یهود در آمریکا بهطور اخص شامل چند گروه فشار معدود، اما پرقدرتی است که رسما به ثبت رسیده و وظیفه خود را تاثیرگذاری بر تصمیمات هیئت حاکمه آمریکا در رابطه با اسرائیل اعلام کردهاند. در حالیکه لابی یهود در آمریکا به معنای اعم، شامل سازمانها، گروههای اجتماعی و جریانهایی اعم از یهودی و غیریهودی است که مستقیم و غیرمستقیم تلاش گستردهای را برای تاثیرگذاری بر تصمیمگیریهای سیاسی در واشنگتن با هدف تامین منافع اسرائیل صورت میدهند. به عبارت دیگر، یهودیان آمریکا دارای سازمانها و تشکلهای عدیده و نیرومندی هستند که تحت عنوان کلی لابی قابل دستهبندی نیستند. شمار کثیری از این تشکلها صرفا به حفظ اتحاد عمل یهودیان در ارتباط با طیف وسیعی از امور از جمله تشویق آنها به شرکت در فعالیتهای سیاسی محلی، منطقهای و فدرال مشغولند. ضمن آن که قدرت یهودیان در آمریکا محدود به عملکرد یهودیان نیست. گروههای دیگری نیز در آمریکا وجود دارند که بدون این که اعضای آنها را یهودیان تشکیل داده باشند، عملا و گاه بیش از گروههای یهودی در حفظ منافع اسرائیل کوشا هستند. در این رابطه مسیحیان دست راستی (که به مسیحیان صهیونیست نیز شهرت دارند) و نیز محافظهکاران نو قابل ذکرند. اگرچه نقش لابی یهود و طرفداران غیریهودی اسرائیل در آمریکا بسیار مهم، موثر و حتی در مقاطعی تعیینکننده بوده، اما به نظر میرسد که منافع استراتژیک آمریکا نیز نقش تعیینکنندهای در تداوم سیاستهای آمریکا در قبال اسرائیل داشته است. اگر قدرت یهود تنها در قدرت مالی، تشکیلاتی و سیاسی طرفداران اسرائیل در آمریکا ریشه داشت، حمایت آمریکا از اسرائیل میبایست تابع قدرت لابی یهود در آمریکا میبود و متناسب با افزایش آن رشد میکرد. حال آن که در عمل چنین نبوده است. کمک آمریکا به اسرائیل در طول اولین دهه تاسیس آن کشور همانطور که دیده شده بسیار اندک بود و شامل کمکهای نظامی نمیشد. اگرچه روابط آمریکا و اسرائیل در دوره کندی تا حدی توسعه یافت، اما در واقع حمایت جدی و گسترده آمریکا از اسرائیل با فروش گسترده سلاح و کمکهای چند میلیارد دلاری سالانه به دوره نیکسون از حزب جمهوریخواه برمیگردد. نیکسون اولین رئیسجمهوری بود که اسرائیل را یک دارایی استراتژیک برای آمریکا در دوره جنگ سرد توصیف کرد. در دوره او بود که آمریکا جای فرانسه را بهعنوان بزرگترین تامینکننده سلاح برای اسرائیل گرفت.چنین تحولاتی در دوره نیکسون، رابطه با اسرائیل را به موضوع مهمی در واشنگتن تبدیل کرد و در نتیجه آن حامیان آمریکایی اسرائیل به بازیگران مهمی در پایتخت آمریکا تبدیل شدند و امکانات بیشتری برای توسعه فعالیتهای خود به دست آوردند. بیتردید حفظ امنیت اسرائیل هرگز نمیتوانسته تنها هدف روابط ویژه میان آمریکا و اسرائیل باشد؛ چرا که در غیر این صورت آمریکا میتوانست به تلاش برای حفظ توازن نظامی و استراتژیک میان اسرائیل از یک سو و مجموعه کشورهای عربی از سوی دیگر بسنده کند. این در حالی است که دولتهای مختلف در آمریکا از هر دو حزب همواره اتفاقنظر داشتهاند که اسرائیل باید نسبت به کشورهای عربی از برتری کیفی در فناوری نظامی برخوردار باشد. در واقع ورای امنیت اسرائیل میبایست علت مهمتر حمایتهای گسترده آمریکا از اسرائیل را در نقشی که اسرائیل همواره برای آمریکا در منطقه ایفا کرده، جستجو کرد. بعد از جنگ سرد ارتش اسرائیل بهعنوان یک ارتش باثبات در منطقه برای آمریکا مطرح بود و کمک به آن پیوسته در دستور کار قرار داشته است. طبعا لابی یهود و بهطور کلی لابی طرفدار اسرائیل در آمریکا (اعم از یهود و غیریهود)، نقش بسیار مهم و در مقاطعی تعیینکننده در تقویت و استمرار این روابط داشته است. عناصر تشکیلدهنده این لابی در آمریکا از خود بهعنوان شهروندانی که حق تشکل و تلاش برای پیشبرد منافع و نظراتشان را دارند، یاد میکنند و زمینههای موجود در آمریکا امکان داده است تا آنها حداکثر استفاده ممکن را از ابزارها و اهرمهای موجود در یک نظام دموکراتیک برای پیشبرد نظراتشان ببرند.