۱۳۹۴/۰۳/۲۶
–
۷۳ بازدید
حکم قصاص قتل خلاف وجدان و شعور اجتماعى و علمى است، زیرا با قتل نفر اول یک فرد از جامعه کم مى شود و با قصاص قاتل او فردى دیگر. دیـگـر ایـنـکه قصاص از قسوت قلب و انتقام جویى است و این صفات رذیله نباید در جامعه ترویج شوند. بـرخـى نـیـزمـى گویند منظور از قصاص تربیت قاتل است و مجازات اوست و این کار را مى توان با حبس ابد نیز انجام داد.
قـرآن کریم پاسخ اینگونه اشکالات را در آیه اى چنین مى فرماید : «من قتل نفسا بغیرنفس او فساد فـى الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا» (مائده – 32 ) در نظر قـرآن کریم کرامت و شرافت انسان حقیقتى است که کمیت بردار نیست , به گونه اى که اگر یک انـسان بى گناه کشته شود گویى همه انسانهاکشته شده اند و اگر یک انسان هدایت شود و احیا گردد گویى همه انسانها احیاشده اند.بـنـابـراین ملاک جعل حکم قصاص برخى نظرات صورى و سطحى و به اصطلاح دلسوزانه و خام نیست . بلکه فلسفه قصاص بقاى انسان و جامعه و حیات بشرى است . خـداونـد تعالى که خالق انسان است و به سرشت و سرنوشت او آگاهى کامل دارد بهتر ازهر کس دیگرى مى داند که کدام حکم در مجموع سعادت و حیات انسان را تأمین مى کند. تجربه جامعه هاى غربى که در آن حکم اعدام برداشته شده نشان مى دهد که آمار قتل و تجاوز روز به روز افزایش مى یابد . قـاتـلان درس نـمـى گـیـرند و دیگران نیز نگران اعدام نیستند و مانعى پیش روى خود ندارند و بنابراین ارتکاب به قتل بسیار آسانترانجام مى شود. در ضـمن آنکه اسلام قصاص را راه منحصر به فرد ندانسته و براى مواضعى خاص که امید تربیت و بهبود قاتل مى رود یا شرایطى خاص وجود دارد مى فرمایداگر عفو کنید بهتر است.بـنـابـرایـن حـکم قصاص در اسلام نه افراطى است نه تفریطى بلکه واقع بینانه و بر اساس مصالح انسان و جامعه انسانى است.
تفسیر المیزان ج 1 ص 435، طباطبائى – سید محمد حسین
به نقل از سایت تبیان
تفسیر المیزان ج 1 ص 435، طباطبائى – سید محمد حسین
به نقل از سایت تبیان