«ساعتی» به عظمت قیامت/ اطاعت از امام معصوم حقیقت اعمالی مثل نماز و جهاد
۱۳۹۴/۰۳/۱۶
–
۶۹ بازدید
عظمت انتظار و مقام منتظرین در قرآن از منظر روایات؛
«ساعتی» به عظمت قیامت/ اطاعت از امام معصوم حقیقت اعمالی مثل نماز و جهاد
عظمت انتظار و مقام منتظرین در قرآن از منظر روایات؛
«ساعتی» به عظمت قیامت/ اطاعت از امام معصوم حقیقت اعمالی مثل نماز و جهاد
انتظار فرج، نهایت اطاعت از فرمان خداست؛ زیرا اطاعتی است که بنده را در نهایت مسیر بندگی حضرت حق قرار میدهد، تا جایی که شایستگی همراهی خدا را پیدا میکند. خداوند در هیچ مسئلهای نمیفرماید من هم با شما این کار را انجام میدهم. حتی در همراهی با صابرین میفرماید: «ان الله مع الصابرین» یعنی خدا با صابرین است و به آنها کمک میکند، اما در این امر، میفرماید من هم با شما در حال انتظار کشیدن هستم. پس انتظار اینقدر مهم است که خدا را با بنده و بنده را با خدا در یک مسیر قرار میدهد.
گروه معارف – رجانیوز: مسئله انتظار در اسلام و خصوصا فرهنگ شیعه آنقدر مهم و سرنوشتساز است که مکرر در آیات قرآن و روایات معصومین علیهمالسلام به آن اشاره شده است. ائمه علیهمالسلام در تفسیر و تأویل بسیاری از آیات مبارکه قرآن، بحث انتظار آخرین امام معصوم را پیش کشیده و برای زمان غیبت و محرومیت شیعیان از وجود و حضور امام معصوم راهکارهایی ارائه دادهاند و این نشان میدهد خداوند و ائمه علیهمالسلام شیعیان را در این برهه سخت و طاقتفرسای تاریخی رها نکردهاند و برای زمان غیبت هم برنامهریزی دارند. این مهم را میتوان با مراجعه به تفسیر ائمه علیهمالسلام درباره چندین آیه مبارکه از قرآن کریم به وضوح دریافت. با هم چند حدیث را در توضیح آیات آخرالزمانی قرآن مرور میکنیم.
ساعتی به عظمت قیامت
«یَسْئلونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَئهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لاَیُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ لاَتَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یَسْئلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَاللّهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَیَعْلَمُونَ؛ از تو درباره آن ساعت مى پرسند [که] وقوع آن چه وقت است بگو علم آن تنها نزد پروردگار من است جز او [هیچکس] آن را به موقع خود آشکار نمى گرداند [این حادثه] بر آسمانها و زمین گران است. جز ناگهان به شما نمى رسد [باز] از تو مى پرسند گویا تو از [زمان وقوع] آن آگاهى بگو علم آن تنها نزد خداست، ولى بیشتر مردم نمى دانند.»[۱]
آیه ظاهرا درباره قیامت نازل شده است و منظور از ساعة، زمان وقوع قیامت است، اما از آنجایی که آیات قرآن، یک تنزیل دارند و یک تأویل و از تأویل آیات هم هیچکس جز ائمه علیهمالسلام، باخبر نیست، برای درک معنا و مفهوم حقیقی آیات، باید به کلام معصوم رجوع کرد. روایتی که در ذیل از امام رضا علیهالسلام میخوانید، تأیید میکند منظور از ساعة در آیه مبارکه، علاوه بر قیامت، زمان ظهور آخرین حجت حق نیز هست.
ریانبن صلت روایت کرده، در مجلسی شنیدم دعبل خزاعی برای امام رضا علیهالسلام اینگونه میسرود:
«مدارس آیات خلت من تلاوه؛ و منول وحی مقفر العرصات؛ محل تدریس آیات قرآن، بعد از رحلت پیامبر خالی از تلاوت گردید و مقام نزول وحی معطل ماند»
دعبل شعر را خواند تا به اینجا رسید…
«خروج امام لامحاله خارج؛ یقوم علی اسم الله و البرکات؛ یمیز فینا کل حق و باطل؛ و یجزی علی النعماء و النقمات؛ خروج حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) به نام خدا و برکات او واقع میشود. او قیام میکند و تمیز بین حق و باطل میدهد و مؤمنین با نعمت و منافقین با عذاب جزا میبینند.»
وقتی شعر دعبل به اینجا رسید، امام رضا علیهالسلام به شدت گریه کردند و فرمودند:
ای دعبل! روحالقدس این دو بیت را بر زبان تو جاری کرد. آیا میدانی آن امام کیست و چه زمانی قیام خواهد کرد؟ دعبل عرض کرد: نمیدانم. اینقدر شنیدهام که امامی از شما خروج میکند و زمین را از فساد پاک و پر از عدل و داد خواهد کرد.
امام رضا علیهالسلام فرمود: یادعبل! امام بعد از من، پسرم محمد است و بعد از او پسرش علی است و بعد از او، پسرش حسن و بعد پسرش، حجت حق است که در زمان غیبتش، انتظار او را میکشند و در زمان ظهورش، اطاعتش میکنند(مؤمنین) هرگاه از دنیا غیر از یک روز باقی نماند، هرآینه خداوند آن یک روز را آنقدر طولانی میکند تا او ظهور کند.
دعبل سؤال کرد یابن رسولالله! این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد؟
حضرت فرمود: مثل آن، مثل روز قیامت است. سپس ایشان این آیه مبارکه را تلاوت کردند و فرمودند: وقتش بر کسی معین نیست. زمانی است که حکم بر آسمانها و زمین سنگین شود. «لایأتیکم الا بغتة؛ یکباره بر شما خواهد آمد.»[۲]
هدایت به شرط اعتقاد به حق
آیه دیگری که برای احتجاج با مخالفین و سرزنشکنندگان درباره حوادث آخرالزمان از طرف امام معصوم علیهالسلام توصیه شده، آیه ۳۵ سوره یونس است.
«قُلْ هَلْ مِن شُرَکَآئِکُم مَّن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ قُلِ اللّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّیَهِدِّی إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَالَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ؛ بگو آیا از شریکان شما کسى هست که به سوى حق رهبرى کند؟ بگو خداست که به سوى حق رهبرى مى کند. پس آیا کسى که به سوى حق رهبرى مى کند، سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که هدایت نمیشود مگر آنکه هدایتش کنند. شما را چه شده؟ چگونه داورى مى کنید؟»
این آیه هشدار میدهد فقط کسانی شایستگی هدایت امت را دارند که خودشان از قبل بهوسیله خدا هدایت شده باشند. ضمن اینکه در زمان ظهور، هدایت فقط در قلب کسانی رسوخ میکند که از قبل و در دوران غیبت به حق ایمان داشته باشند. در این باره از یکی از شیعیان امام صادق علیهالسلام روایتی نقل شده است.
عبدالرحمنبن مسلمه میگوید: با عدهای از شیعیان خدمت امام صادق علیهالسلام رسیدیم و عرض کردیم: یابن رسولالله! پیروان مذاهب دیگر، ما را سرزنش میکنند و میگویند ندای آسمانی به اعتقاد شما، دوتاست. یک ندای حق و یک ندای باطل. شما چگونه این دو ندا را از هم تمیز خواهید داد؟
آن حضرت فرمود: شما چگونه به آنها پاسخ میدهید؟
عرض کردم چیزی نمیگوییم. ایشان فرمود به آنها بگویید ندای حق را کسی تصدیق میکند که پیش از وقوع، به آن اعتقاد داشته باشد.(یعنی فقط کسانی که قبل از ظهور حضرت به حقانیت ایشان اعتقاد دارند و حق را میشناسند، میتوانند به راحتی این دو ندا را از هم تشخیص دهند) سپس حضرت فرمودند: هر زمان آنها اینگونه گفتند، با این آیه مبارکه به آنها پاسخ دهید.[۳]
ایمان به امام غائب، مشخصه اول اهل تقوا
خداوند در آیه دوم و سوم سوره بقره میفرماید قرآن وسیله هدایتی است برای متقین و در آیه بعد با اتمام حجتی قاطع، منظور از متقین را بیان میکند؛ یعنی از منظر قرآن، کسانی متقی هستند که به غیب ایمان دارند. جالب این است که ایمان به غیب، قبل از نماز و انفاق بیان میشود و این بدین معنی است که خدا برای ایمان به غیب، از نماز هم بیشتر ارزش قائل است و آن را مشخصه اول اهل تقوا بیان میکند.
«ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ؛ این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است آنان که به غیب ایمان مى آورند و نماز را برپا مى دارند و از آنچه به ایشان روزى داده ایم، انفاق مى کنند»
ابیحمزه از یحییبن ابیقاسم روایت میکند که گفت: از امام صادق علیهالسلام معنی این آیه را سؤال کردم. ایشان فرمودند: مراد از متقین، شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند و منظور از غیب، آخرین حجت خداست که از دیدگان غایب میشود.[۴]
اطاعت از معصوم، حقیقت اعمالی مثل نماز و جهاد
اصل و اساس جامعه اسلامی، قائم به ولایت است و اگر مردم همه زیر سایه ولایت امام معصوم که برگرفته از ولایت خدا بر مخلوقات است، حرکت کنند، جامعه به سامان خواهد شد و نظم خواهد گرفت و همه چیز سر جای خودش قرار میگیرد، اما حتی زمانی که حکومت جامعه اسلامی در دست نبی اکرم صلیالله علیه و آله بود، افرادی بودند که از فرمان آن حضرت سرپیچی میکردند و گوش به فرمان آن حضرت نبودند. خداوند ضمن بیان منویات قلبی آنان، همه را توصیه به تقوا میکند. از طرفی ائمه علیهمالسلام و مؤمنین هم از خدا مهلت میخواهند تا در زمان ظهور، دعوت الهی را پاسخ گویند.
محمدبن مسلم از امام محمد باقر علیهالسلام روایت کرده که سؤال کردم: منظور از آیه ۷۷ سوره نساء چیست؟
«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّواْ أَیْدِیَکُمْ وَ أَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَ آتُواْ الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً وَ قَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَاعُ الدَّنْیَا قَلِیلٌ وَالآخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَ لاَتُظْلَمُونَ فَتِیلًا؛ آیا ندیدى کسانى را که به آنان گفته شد [فعلا] دست [از جنگ] بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بدهید و[لى] همین که کارزار بر آنان مقرر شد، بناگاه گروهى از آنان از مردم [=مشرکان مکه] ترسیدند، مانند ترس از خدا یا ترسى سخت تر و گفتند پروردگارا چرا بر ما کارزار مقرر داشتى چرا ما را تا مدتى کوتاه مهلت ندادى؟ بگو برخوردارى [از این] دنیا اندک و براى کسى که تقوا پیشه کرده آخرت بهتر است و [در آنجا] به قدر نخ هسته خرمایى بر شما ستم نخواهد رفت»
امام علیهالسلام فرمود: مراد از آیه مبارکه، اطاعت از امام معصوم است.[۵]
هر زمانی که مردم نزد امام معصوم میآمدند و از آن حضرت درخواست اذن جهاد میکردند، از آنجایی که ائمه علیهمالسلام میدانستند دلها هنوز برای جهادی که دین خدا را عالمگیر کند، آماده نیست، مردم را به صبر دعوت میکردند و میفرمودند دست نگه دارید و منتظر باشید. حضرت امام صادق علیهالسلام وقتی مردم خراسان برای قیام از ایشان تقاضای اذن جهاد کردند، این آیه را تلاوت فرمودند:
«رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِیبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ؛ پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوییم و از فرستادگان [تو] پیروى کنیم»[۶]
همراهی خدا با منتظرین
خداوند در آیه ۷۱ سوره اعراف و آیات ۲۰ و ۱۰۲ سوره یونس به وضوح به مسئله انتظار فرج اشاره میکند:
«فَانتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ؛ پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرین هستم»
انتظار فرج، نهایت اطاعت از فرمان خداست؛ زیرا اطاعتی است که بنده را در نهایت مسیر بندگی حضرت حق قرار میدهد، تا جایی که شایستگی همراهی خدا را پیدا میکند. خداوند در هیچ مسئلهای نمیفرماید من هم با شما این کار را انجام میدهم. حتی در همراهی با صابرین میفرماید: «ان الله مع الصابرین» یعنی خدا با صابرین است و به آنها کمک میکند، اما در این امر، میفرماید من هم با شما در حال انتظار کشیدن هستم. پس انتظار اینقدر مهم است که خدا را با بنده و بنده را با خدا در یک مسیر قرار میدهد.
عبداللهبن سنان از قول امام صادق علیهالسلام روایت میکند که رسولالله صلیالله علیه و آله به اصحابشان فرمودند:
بعد از شما قومی میآید که یک نفر از آنان اجر و ثواب ۵۰ نفر از شما را دارد. اصحاب عرض کردند: یارسولالله! ما در جنگ بدر و احد و حنین در خدمت شما بودیم و آیات جهاد قرآن درخصوص ما نازل شده است. چگونه ایشان از ما بهترند؟
پیامبر صلیالله علیه و آله پاسخ دادند: اگر شما دچار شوید به شداید و حوادثی که ایشان دچار خواهند شد، هرگز مانند ایشان صبر نخواهید کرد.[۷]
خوشبختی و عاقبت به خیری
به بهترین توصیف قرآن درباره اهل ایمان باز هم در اصل در شأن مولی الموحدین علیبن ابیطالب علیهالسلام است و اصحاب آخرالزمان امام آخرین و منتظرین حضرتش را نیز در بر میگیرد.
بالاترین درجه مؤمنین در قرآن، با تعبیر «طوبی لهم و حسن مآب»[۸] بیان شده است که به فرموده امام صادق علیهالسلام، از آن منتظرین آخرین امام است.
در اکمال صدوق رحمةالله علیه از امام صادق علیهالسلام آمده است که حضرت فرمودند:
«طوبی لمن تمسک بامرنا فی غیبة قائمنا فلم یزع قلبه بعد الهدایة؛ طوبی است برای کسی که تمسک جوید به امر ما در زمان غیبت قائم ما. پس برنگردد قلبش بعد از هدایت»
سؤال شد: طوبی چیست؟
امام فرمودند: «شجرة فی الجنة اصلها فی دار علیبن ابیطالب علیهالسلام و لیس مؤمن الا و فی داره غصن من اغصانها و ذلک قول الله طوبی لهم و حسن مآب؛ درختی است در بهشت. اصل آن در خانه علیبن ابیطالب است و نیست مؤمنی مگر آنکه شاخهای در خانه او باشد. این همان است که خداوند میفرماید طوبی لهم و حسن مأب»[۹]
————————————————
منابع:
[۱] سوره اعراف، آیه ۱۸۷ [۲] کتاب کمالالدین و عیون اخبارالرضا، روایت ریانبن صلت [۳] غیبت نعمانی، ص ۲۶۳ [۴] محاسن برقعی، ص ۲۶۱ [۵] تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۵۸ [۶] سوره ابراهیم، آیه ۴۴ [۷] غیبت شیخ طوسی، ص۴۵۶، باب علائم ظهور [۸] سوره رعد؛ آیه ۲۹ [۹] تفسیر اثنی عشر ذیل آیه ۲۹ سوره رعد