طلسمات

خانه » همه » مذهبی » عبادت و نورانیت چهره

عبادت و نورانیت چهره


عبادت و نورانیت چهره

۱۳۹۴/۰۲/۱۵


۵۹۷۹ بازدید

چگونه عبادت چهره انسان را نورانی می کند ؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکزاعمال و رفتار هر انسانی ظاهر و باطنی دارد؛ ظاهرش همان است که در عالم دنیا واقع می شود، خواه به صورت اعمال زشت باشد، یا به صورت اعمال نیک و عبادات، باطن و حقیقت آن در عالم آخرت آشکار می شود؛ چرا که آن روز، روز آشکار شدن حقایق و کنار رفتن پرده ها است.
قرآن کریم می فرماید: «یَوْمَ تُبْلَی السَّرائِر»؛(1) «روزی که رازها فاش شود.» در آن روز قبول شدگان و یا مردودان، از چهره شناخته می شوند. لازم نیست پرونده آنها را مشاهده کنی: «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالأقْدَامِ»؛(2) «تبهکاران از سیمایشان شناخته می شوند؛ پس موی پیشانی و پاها[ی آنها] گرفته می شود [تا به دوزخ انداخته شوند]». (3)
جزا و پاداش نیز بر اساس همین ظهور و انعکاسها می با شد؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید: «جَزاءً وِفاقاً»؛(4) «پاداشی است موافق کردار». آنچه در این شماره(5) می خوانید، چهره ها و صورتهایی است که در آن روز بر اثر اعمال نیک نورانی و زیبا هستند.
چهره های نورانی و سفید
گروهی از انسانها بر اثر اعمال نیک در روز قیامت چهره های نورانی و سفیدی دارند که در واقع انعکاس و ظهوری از اعمال نیک دنیایی آنهاست. قرآن گاه به صورت کلّی، بدون اینکه خصوصیات این افراد را نام ببرد، این حقیقت را بیان نموده، می فرماید: «یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ»؛(6) «روزی که چهره هایی سفید و چهره هایی سیاه شود» و در آیه بعد می فرماید: «وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»؛(7) «و امّا روسفیدان در رحمت خدا قرار می گیرند و در آن جاودانند» و همچنین نورانیّت چهره های برخی افراد را این گونه گزارش می دهد:
«وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ * ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ»؛(8)«و برخی چهره ها در آن روز روشن و نورانی است، خندان و شادمان است.»
و گاهی به صورت محدودتر می فرماید: مؤمنین در آن روز نورانی هستند: «… نُورُهُمْ یَسْعَى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا»؛(9) «[روزی که] نور مؤمنان پیشاپیش و سمت راستشان می شتابد، می گویند: پروردگارا! نورمان را برای ما کامل گردان.»
حال باید دید اینان چه کسانی هستند و چه اعمالی انجام داده اند که با چنین چهره هایی محشور شده اند! توجّه دارید که نورانی بودن چهره فقط یک نماد ظاهری نیست؛ بلکه نشانه رستگاری ابدی است؛ چنانکه اشاره شد، قرآن می فرماید: «و امّا روسفیدان در رحمت (و بهشت) خدا جاودانه هستند.» (10)
پیامبر اکرم و امامان معصوم علیهم السلام به عنوان مفسران و تبیین کنندگان قرآن، موارد عدیده ای از اعمال فردی، عبادی، رفتارهای اجتماعی و تربیتی و مسائل اعتقادی را نام برده اند که باعث نورانی شدن و سفیدی چهره انسانها در قیامت می شود که به اهمّ آنها اشاره می شود:
1. طاعت خدا در تاریکی شب
طاعت و بندگی خدا، عبادت و پرستش الهی و تهجّد خصوصاً در نیمه های شب، عامل نورانیّت قلب انسان می شود و این نور در قیامت انعکاس و ظهور می یابد. در روایت آمده است که حضرت موسی علیه السلام به خدا عرض کرد: «اِلَهِی! فَمَا جَزَاءُ مَنْ مَشَى فِی ظُلْمَةِ اللَّیْلِ إِلَى طَاعَتِکَ؟ قَالَ: أُوجِبُ لَهُ النُّورَ الدَّائِمَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یُکْتَبُ لَهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ بِعَدَدِ کُلِّ شَیْ ءٍ مَرَّ عَلَیْهِ سَوَادُ اللَّیْلِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ نَوْرُ الْکَوَاکِب؛(11) خدایا! پاداش کسی که در تاریکی شب به دنبال اطاعت [و عبادت] تو رود، چیست؟ خداوند فرمود: برای او در روز قیامت، نور دائم قرار می دهم و به تعداد هر چه که سیاهی شب و نور ماه و ستارگان بر آن گذشته، حسنات نوشته می شود.»
خصوصاً اگر این طاعت و عبادت در قالب تهجّد و نماز شب باشد، نورانیتی بسیار در پی دارد تا آنجا که در همین دنیا نیز بر چهره ظاهر می شود. به این روایت توجّه کنید:
«از علی بن الحسین علیه السلام سؤال شد: چرا چهره کسانی که تهجّد و شب بیداری (با حال عبادت) دارند، نیکو و نورانی است؟ حضرت فرمود: «لِأَنَّهُمْ خَلَوْا بِاللَّهِ فَکَسَاهُمُ اللَّهُ مِنْ نُورِهِ؛ زیرا آنها با خدا خلوت کرده اند و خدا نیز با نور خود آنها را پوشانده است.» (12)
اگر این طاعات، عبادات و تهجّدها در مساجد باشد، نورانیّت آن دو چندان می شود. محمد منکدر می گوید: «در شبی بسیار تاریک به سوی مسجد می رفتم؛ دیدم ابا جعفر محمد بن علی (باقر العلوم) علیه السلام به سوی مسجد می رود. من بر سرعت خود افزودم تا به آن حضرت رسیدم و بر آن حضرت سلام کردم. حضرت جواب سلامم را داد و فرمود: «یَا مُحَمَّدَ بْنَ الْمُنْکَدِرِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله بَشِّرِ الْمَشَّاءِینَ إِلَى الْمَسَاجِدِ فِی ظُلَمِ اللَّیْلِ بِنُورٍ سَاطِعٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛(13) ای محمد بن منکدر! پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: بشارت ده به کسانی که در تاریکی شب به مساجد می روند که آنها در قیامت نوری درخشنده دارند.»
راز اینکه نورانیّت انسان بر اثر عبادت در مساجد دو چندان می شود این است که مساجد به عنوان محل عبادت و خانه خدا، خود نورانی و درخشنده اند. شاهد این سخن، حدیث قدسی می باشد که از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسیده است که فرمود: «قَالَ اللهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی: أَلَا إِنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ تُضِی ءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِی ءُ النُّجُومُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ…؛ (14) خداوند بلند مرتبه می فرمایند: بدانید! که مساجد خانه های من در زمین است، که برای آسمانیان نورافشانی می کند؛ همان گونه که ستارگان برای اهل زمین نور افشانی می کنند.»
2. وضو
وضو گرفتن و با وضو خوابیدن نورانیّت می آورد؛ چرا که وضو خود نور است. چنانکه در حدیث آمده است: «الْوُضُوءُ نُورٌ؛(15) وضو نور است.» و در روایت دیگر آمده است که تجدید وضو نیز نورانیّت می آورد: «الْوُضُوءُ عَلَى الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى نُورٍ؛ وضو گرفتن بعد از وضو داشتن، نوری است بر نور»(16) و این نورانیّت نیز به مسلمانان اختصاص دارد؛ چرا که وضو گرفتن مخصوص امّت اسلامی است، چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با افتخار تمام فرمود: «یَحْشُرُ اللَّهُ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ بَیْنَ الْأُمَمِ غُرّاً مُحَجَّلِینَ مِنْ آثَارِ الْوُضُوءِ؛(17) خداوند امّت مرا روز قیامت در بین امّتها بخاطر آثار وضو نورانی محشور می کند.»
به این جهت است که در دعای وضو لحظه صورت شستن مستحب است گفته شود: «اللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهِی یَوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوه…؛ (18) خدایاصورتم را سفید گردان در روزی که چهره ها در آن روز سیاه می شوند.»
راز نورانیّت وضو و نوربخشیدن به کسی که وضو می گیرد این است که در واقع وضو مجموعه ای از اعمال است که هر کدام نور آفرین و دور کننده تاریکی و ظلمت آفرین؛ یعنی شیطان است. شخصی یهودی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره راز و فلسفه وضو پرسید و این که چرا شما مسلمانها وضو می گیرید. حضرت فرمود: «[وضو حکمتهای فراوانی دارد؛ چرا که] هنگامی انسان مؤمن برای وضو دست خود را در آب قرار می دهد، شیطان از او دور می شود و وقتی دهان خود را می شوید، خدا قلب و زبان او را با حکمت، نورانی می گرداند و وقتی بینی خود را می شوید، خدا او را از آتش ایمن می گرداند و استشمام بوی بهشت را به او روزی می کند و وقتی صورت خود را می شوید، خدا صورت او را در روزی که برخی صورتها سفید و برخی سیاه می گردد، سفید و نورانی می گرداند و وقتی دستهای خود را تا آرنج می شوید، خدا بر او غل و زنجیر آتش را حرام می گرداند و وقتی سر خود را مسح می کند، خدا گناهان او را مسح و پاک می کند و وقتی که پاهای خود را مسح می نماید، خدا او را در صراط که پای عده ای می لغزد، ثابت قدم قرار می دهد.» (19)
3. نماز
نماز، چه واجب و چه مستحب، خود نور است و نمازگزار را نورانی می کند؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «الصَّلَاةُ نُورُ الْمُؤْمِنِ وَ الصَّلَاةُ نُورٌ مِنَ اللَّهِ؛(20) نماز نور مؤمن است و نماز نوری است از جانب خدا.» مخصوصاً نمازهایی چون عشا، صبح، نافله ی شب که در تاریکی اقامه می شوند، در قیامت و مراحل مختلف آن و حتی در همین دنیا ایجاد نورانیّت می کند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «وَ أَمَّا صَلَاةُ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ فَإِنَّ لِلْقَبْرِ ظُلْمَةً وَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ظُلْمَةً فَأَمَرَنِی اللَّهُ وَ أُمَّتِی بِهَذِهِ الصَّلَاةِ فِی ذَلِکَ الْوَقْتِ لِتُنَوَّرَ لَهُمُ الْقُبُورُ وَ لِیُعْطَوُا النُّورَ عَلَى الصِّرَاط(21)؛ امّا [راز وجوب] نماز عشاء این است که قبر تاریکی دارد و روز قیامت [نیز] تاریکی دارد. خداوند مرا و امتم را به این نماز (عشا) در این وقت امر نمود تا قبر برای آنان نورانی شود و در [حال عبور از] صراط [نیز] به آنها نور عطا شود.»
درباره ی نوردهی نماز شب، حضرت صادق علیه السلام چنین فرمود: « ِ وَ طَلَبْتُ نُورَ الْوَجْهِ فَوَجَدْتُهُ فِی صَلَاةِ اللَّیْل(22)؛ من نور صورت را جستجو کردم، پس آن را در نماز شب یافتم.»
ولی اگر کسی اهل نماز نباشد و یا نماز را درست اقامه نکند، در این دنیا نورانیّت از او گرفته می شود و در عالم برزخ قبرش تاریک خواهد بود. حضرت فاطمه زهرا علیها السلام از پدربزرگوارش نقل نموده است که هر کس نماز را سبک بشمارد، به پانزده بلا گرفتار می شود، از جمله: «…وَ یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ… تَکُونَ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ…؛ (23) خداوند عزیز و جلیل [نورانیّت] صورت صالحان را از چهره ی او محو می کند و دچار تاریکی در قبر خواهد شد.»
4. روزه
روزه گرفتن عامل دیگری برای نورانی شدن انسان در قیامت است؛ چنان که در همین دنیا چهره شیطان را سیاه می کند: « اَلصَّوْمُ لِلَّهِ یُسَوِّدُ وَجْهَهُ(24)؛ روزه برای خدا چهره ی شیطان را سیاه می کند.»
روزه در روز قیامت چهره ی روزه دار را همچون ماه نورانی می کند، مخصوصاً روزه گرفتن در ماه مبارک رجب(25).»
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «مَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ خَمْسَةَ أَیَّامٍ کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُرْضِیَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ بُعِثَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ وَجْهُهُ کَالْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ وَ سَاقَهُ إِلَى أَنْ قَالَ: وَ مَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ سِتَّةَ أَیَّامٍ خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ وَ لِوَجْهِهِ نُورٌ یَتَلَأْلَأُ أَشَدُّ بَیَاضاً مِنْ نُورِ الشَّمْسِ وَ أُعْطِیَ سِوَى ذَلِکَ نُوراً یَسْتَضِی ءُ بِهِ أَهْلُ الْجَمْعِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ بُعِثَ مِنَ الْآمِنِینَ حَتَّى یَمُرَّ عَلَى الصِّرَاطِ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛(26) کسی که پنج روز از ماه رجب را روزه بگیرد، بر خدای عزیز و جلیل حق است که او را روز قیامت خشنود گرداند و در روز قیامت مبعوث شود در حالی که صورتش همچون ماه شب چهارده [می درخشد]، تا آنجا که فرمود: و کسی که شش روز از ماه رجب را روزه بگیرد، از قبرش خارج می شود در حالی که صورتش نوری دارد که می درخشد و سفیدیش برتر از نور خورشید است و غیر از این، نوری به او عطا می شود که مردم بوسیله او طلب نور می کنند و در گروه امنیّت یافتگان مبعوث می شود تا آنجا که بدون حساب از پل صراط مرور می کند.»
گروهی از قبرهایشان خارج می شوند [و به محشر می آیند]، در حالی که صورتهای آنها از ماه سفیدتر است، لباسهایی بر تن دارند که از شیر سفیدتر است. و کفشهایی از نور پوشیده اند که بند آن از طلا است. پس برای آنها مرکبهایی از نور آورده می شود و بر آن مرکبها، پارچه هایی از نور گسترده اند. افسار مرکبها، زنجیری از طلا است و رکاب آن مرکب، از زبرجَد … سپس امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا! اینها چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: اینها شیعیان تو هستند و تو امام آنها هستی.
5. خواندن قرآن
قرآن از طرف خدایی نازل شده است که «نُورُ السَّمَوَاتِ وَ الْاَرْضِ» است؛ لذا نورانی و نورزاست.
در قرآن می خوانیم: «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ»؛(27) « از طرف خداوند نور و کتاب روشن کننده آمده است.» از اینرو کسی که قرآن بخواند، قلبش نورانی می شود و این نور در چهره ی او نیز ظاهر می گردد. کلّ قرآن چنین خصوصیتی دارد، علی الخصوص سوره هایی که مباحث قیامت در آن مطرح است؛ مانند سوره قیامت که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره ی خواندن آن فرمود: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْقِیَامَةِ شَهِدْتُ أَنَا وَ جَبْرَئِیلُ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَنَّهُ کَانَ مُؤْمِناً بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ جَاءَ وَ وَجْهُهُ مُسْفِرٌ عَلَى وُجُوهِ الْخَلَائِقِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ هر کس سوره قیامت را بخواند، من و جبرئیل در روز قیامت به نفع او گواهی می دهیم که او به روز قیامت ایمان داشته است و [به محشر] می آید در حالی که صورتش بر چهره ی مردم در آن روز می درخشد.» (28)
6. تعلیم قرآن
قرآن خود نور است و از طرف خدایی که نور هستی است، نازل شده؛ لذا هر جا قرائت شود و به هر کس تعلیم داده شود، نورانیّت ایجاد می کند، خصوصاً اگر این تعلیم متوجه فرزندان خود شخص باشد، هم خانه و هم فرزندان و هم پدر و مادر را نورانی می کند.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمود: «مَنْ قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مَنْ عَلَّمَهُ الْقُرْآنَ دُعِیَ بِالْأَبَوَیْنِ فَیُکْسَیَانِ حُلَّتَیْنِ یُضِی ءُ مِنْ نُورِهِمَا وُجُوهُ أَهْلِ الْجَنَّةِ(29) هر کس فرزند خود را ببوسد، خداوند عزیز و جلیل برای او حسنه ای می نویسد و کسی که او را خوشحال کند، خدا او را در قیامت خوشحال می کند و هر کس به فرزندش قرآن یاد دهد، روز قیامت والدین او فرا خوانده می شوند و آنگاه به آنها دو حلّه ی نورانی پوشانده می شود که از نور آن دو، چهره های بهشتیان نورانی می شود.»
7. شیعه حضرت علی علیه السلام بودن
کسی که واقعاً شیعه باشد، در واقع به همة دستورات نورانی اسلام و قرآن عمل کرده است، لذا تمام وجود او نورانی می شود. روایات بسیاری این مسئله را متذکر شده اند.
امام باقر علیه السلام فرمود: «روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در میان جمعی از یاران که حضرت علی علیه السلام نیز حضور داشت، نشسته بودند و فرمودند: «یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قُبُورِهِمْ وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَیَاضاً مِنَ الْقَمَرِ عَلَیْهِمْ ثِیَابٌ أَشَدُّ بَیَاضاً مِنَ اللَّبَنِ عَلَیْهِمْ نِعَالٌ مِنْ نُورٍ شُرُکُهَا مِنْ ذَهَبٍ فَیُؤْتَوْنَ بِنَجَائِبَ مِنْ نُورٍ عَلَیْهَا رَحَائِلُ مِنْ نُورٍ أَزِمَّتُهَا سَلَاسِلُ ذَهَبٍ وَ رُکُبُهَا مِنْ زَبَرْجَد… فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السلام: مَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟! فَقَالَ: أُولَئِکَ شِیعَتُکَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ(30)؛ گروهی از قبرهایشان خارج می شوند [و به محشر می آیند]، در حالی که صورتهای آنها از ماه سفیدتر است، لباسهایی بر تن دارند که از شیر سفیدتر است. و کفشهایی از نور پوشیده اند که بند آن از طلا است. پس برای آنها مرکبهایی از نور آورده می شود و بر آن مرکبها، پارچه هایی از نور گسترده اند. افسار مرکبها، زنجیری از طلا است و رکاب آن مرکب، از زبرجَد … سپس امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا! اینها چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: اینها شیعیان تو هستند و تو امام آنها هستی.»
همچنین از ابن عباس نقل شده است که: ناگهان در بهشت، اهل بهشت نور ماه و خورشید را مشاهده می کنند، پس می گویند: آیا پرورگار ما به ما وعده نداده بود که در بهشت ماه و خورشید را نمی بینیم؟ «فَیُنَادِی مُنَادٍ قَدْ صَدَقَکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدَهُ لَا تَرَوْنَ فِیهَا شَمْساً وَ لَا قَمَراً وَ لَکِنْ هَذَا رَجُلٌ مِنْ شِیعَةِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیهما السلام یَتَحَوَّلُ مِنْ غُرْفَةٍ إِلَى غُرْفَةٍ فَهَذَا الَّذِی أَشْرَقَ عَلَیْکُمْ مِنْ نُورِ وَجْهِهِ(31) پس منادی ندا می دهد که پروردگار شما در وعده خود که در بهشت، ماه و خورشید دیده نمی شود، صادق است؛ ولکن این مردی از شیعیان علی بن ابی طالب علیهما السلام بود که از غرفه ای به غرفه دیگر منتقل شد و این نور که بر شما تابید از نور صورت اوست.»
در دعای مبارکه ندبه می خوانیم: «وَ شِیعَتُکَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی ؛(32) و شیعیان تو بر منبرهایی از نور هستند؛ در حالی که چهره های شان سفید (و نورانی) است، در بهشت گرد من هستند و آنها همسایه های من می باشند.»
طاعت و بندگی خدا، عبادت و پرستش الهی و تهجّد خصوصاً در نیمه های شب، عامل نورانیّت قلب انسان می شود و این نور در قیامت انعکاس و ظهور می یابد
8. دوستی برای خدا
اگر دوستی انسانها بر اساس حب الهی و ارزشهای دینی باشد؛ نه بر اساس منافع دنیوی و بهره وری مادّی، این گونه دوستی چون رنگ خدایی دارد، تولید نور می کند و حقیقت آن در روز قیامت آشکار می شود.
ابی بصیر می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «إِنَّ الْمُتَحَابِّینَ فِی اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ قَدْ أَضَاءَ نُورُ وُجُوهِهِمْ وَ نُورُ أَجْسَادِهِمْ وَ نُورُ مَنَابِرِهِمْ کُلَّ شَیْ ءٍ حَتَّى یُعْرَفُوا بِهِ فَیُقَالُ هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّهِ؛ براستی کسانی که در راه خدا (و برای خدا) همدیگر را دوست می دارند، روز قیامت بر منبرهایی از نور هستند که نور چهره و بدن آنها و نور منبرهای آنان هر چیز را روشن کرده است، به گونه ای که به آن نور شناخته می شوند، پس گفته می شود: اینها کسانی هستند که در راه خدا محبّت و دوستی داشته اند.»
و امام باقر علیه السلام نقل فرموده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «کسانی که به خاطر خدا همدیگر را دوست می دارند، روز قیامت بر زمینی که از زبرجد سبز و درخشنده است، در کنار عرش الهی ایستاده اند: «وُجُوهُهُمْ أَشَدُّ بَیَاضاً وَ أَضْوَأُ مِنَ الشَّمْسِ الطَّالِعَةِ یَغْبِطُهُمْ بِمَنْزِلَتِهِمْ کُلُّ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ وَ کُلُّ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ یَقُولُ النَّاسُ مَنْ هَؤُلَاءِ؟ فَیُقَالُ: هَؤُلَاءِ الْمُتَحَابُّونَ فِی اللَّه(33)؛ و صورتهای بسیار سفید (و نورانی) دارند که از نور خورشید درخشنده ترند. [وقتی] ملائکه و انبیا [صورت نورانی آنان را مشاهده می کنند] به حال آنان غبطه [و حسرت] می خورند و مردم می پرسند: آنان چه کسانی هستند؟ گفته می شود: اینها کسانی هستند که [در دنیا] برای خدا با هم دوستی داشتند.»
9. صلوات
قرآن دستور می دهد که: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً »؛(33) «به درستی که خدا و ملائکه اش بر پیامبر دورد می فرستند، ای مؤمنان! بر او درود بفرستید و سلام گویید، و کاملاً تسلیم [فرمان او] باشید.» این صلوات و سلامها آثار گرانسنگی دارد،(35) از جمله: نورانی شدن افراد صَلَوات فرستنده در قیامت. پیامبر نور و نورانی فرمود: «أَکْثِرُوا الصَّلَاةَ عَلَیَّ فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَیَّ نُورٌ فِی الْقَبْرِ وَ نُورٌ عَلَى الصِّرَاطِ وَ نُورٌ فِی الْجَنَّةِ(36)؛ بر من بسیار درود بفرستید؛ زیرا صلوات و درود بر من [تبدیل به] نوری در قبر و نوری بر [پل] صراط و نوری در بهشت می شود.»
10. مهلت دادن به بدهکاران
آسان گیری و مهلت دادن به بدهکاران، عمل نیک دیگری است که عامل نورانیت انسان در روز سخت قیامت می شود.
راز اینکه نورانیّت انسان بر اثر عبادت در مساجد دو چندان می شود این است که مساجد به عنوان محل عبادت و خانه ی خدا، خود نورانی و درخشنده اند
امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید: «یُبْعَثُ قَوْمٌ تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ رِیَاشُهُمْ مِنْ نُورٍ جُلُوسٌ عَلَى کَرَاسِیَّ مِنْ نُورٍ قَالَ فَتَشَرَّفُ لَهُمُ الْخَلَائِقُ فَیَقُولُونَ: هَؤُلَاء شُهَدَاءُ! فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ أَنْ لَیْسَ هَؤُلَاءِ شُهَدَاء وَلَکِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کَانُوا یَیْسِرُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ یُنْظِرُونَ الْمُعْسِرَ حَتَّى یُیَسَّرَ؛(37) [روز قیامت] قومی زیر سایه ی عرش مبعوث می شوند که صورتها و لباس آنان از نور است و بر صندلیهایی از نور نشسته اند. امام فرمود: مردم آنها را شریف می دارند، پس می گویند: آیا اینها پیامبران الهی هستند؟ پس منادی از پایین عرش ندا دهد که: نه، اینها پیامبر نبوده اند. پس مردم گویند: آیا اینان شهدا هستند؟ باز منادی از زیر عرش ندا دهد که: نه، اینها از شهدا نبوده اند؛ بلکه اینها مردمی بودند که بر مؤمنین آسان می گرفتند و به کسی که نمی توانست بدهی خود را پرداخت کند، مهلت می دادند تا او توانگر شود.»
11. سخنان خوب
بیش از 35 گناه، از گناهان زبانی شمرده شده است. در قبال آن بسیاری از خوبیهاست که با همین زبان و گفتار انجام می گیرد؛ سخن برای هدایت مردم، نجات آنان، تعلیم و تدریس و … این گونه سخنان نورانیّت می آورد.
از حضرت علی علیه السلام سؤال شد: چه چیزی از مخلوقات در این جهان بهتر است؟ فرمود: کلام و سخن گفتن. پس سوال شد: چه چیزی از مخلوقات، زشت تر است؟ فرمود: کلام و سخن گفتن. سپس فرمود: «بِالْکَلَامِ ابْیَضَّتِ الْوُجُوهُ وَ بِالْکَلَامِ اسْوَدَّتِ الْوُجُوهُ؛(38) به واسطه کلام، صورتها سفید و نورانی و به وسیله همان، صورتها سیاه می گردد.»
(1) طارق/9.
(2) الرحمن/41.
(*) بنا داریم سلسله بحثهایی تحت همین عنوان ارائه شود تا برای مبلّغان عزیز در مجالس موعظه، ختم و امثال آن مفید باشد.
(3) عمّ/26.
(4) قابل ذکر است در طرح بحث از زحمات آقای رضا محققیان در کتاب «قیافه انسانها در قیامت» بهره هایی برده ام.
(5) آل عمران/106.
(6) همان/107.
(7) عبس/38 و 39.
(8) تحریم/8.
(9) آل عمران/107.
(10) بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دار احیاء التراث، ج66، ص411.
(11) علل الشرائع، صدوق، دار البلاغه، بیروت، بی تا، ص 366، باب 87، روایت 1.
(12) مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، آل البیت، قم، 1408 ق، ج3، ص364.
(13) مستدرک الوسائل، همان، ج3، ص359.
(14) وسائل الشیعه، حرّ عاملی، بیروت، دار احیاء التراث، ج1، ص377.
(15) همان.
(16) مستدرک الوسائل، همان، ج1، ص357.
(17) من لا یحضره الفقیه، صدوق، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، 1413 ق، ج1، ص41.
(18) وسال الشیعه، ج1، ص395.
(19) مستدرک الوسائل، ج3، ص 92.
(20) بحارالانوار، همان، ج9، ص296.
(21) مستدرک الوسائل، همان، ج12، ص 173.
(22) مستدرک الوسائل، همان، ج3، ص23.
(23) بحارالانوار، ج60، ص 264.
(24) اصب یعنی فرو ریختن رحمن الهی.
(25) بحارالانوار، ج7، ص300.
(26) مائده/15.
(27) مستدرک الوسائل، ج4، ص 355.
(28) وسائل الشیعه، ج21، ص 475.
(29) بحار الانوار، ج7، ص185.
(30) همان، بحارالانوار، ج8، ص 149.
(31) مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، انتشارات نبوی، ص932، دعای ندبه.
(32) وسائل الشیعه، همان، ج16، ص167.
(33) احزاب/56.
(34) مانند زنده ماندن یاد پیامبر و آل او در جامعه، تأکید ارتباط دائمی و آن به آن بین پیروان و پیشوایان، ثواب فراوان و غیر قابل تصور داشتن و….
(35) مستدرک الوسائل، ج5، ص 335.
(36) بحارالانوار، همان، ج7، ص304.
(37) بحار الانوار، ج 75، ص55.
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 115

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد