دوست گرامی. سلوک دینی در سه مرحله کلی مطرح می شود . شریعت، طریقت، حقیقت. این سه عنوان در حقیقت همان سلوک شرعی و سلوک اخلاقی و سلوک عرفانی هستند که در طول هم مطرح هستند و رابطه ای عمیق با هم دارند. ابتدا لازم است انسان سالک واجبات و محرمات شرعی را رعایت نماید و سپس در تهذیب اخلاق و صفات خود بکوشد و سپس در مسیر سلوک عرفانی و با قدم عشق به حقیقت نزدیک و فانی فی الله شود.
حضرت امام خمینی ـ قدّس سرّه ـ فرمودهاند:
«بر در میکده از روی نیاز آمدهام ــ پیش اصحاب طریقت به نماز آمدهام
از نهانخانهی اسرار ندارم خبری ــ به در پیر مغان، صاحب راز آمدهام.»
عرفا، طریقت را باطن شریعت میدانند و حقیقت را باطن طریقت. لذا معتقدند که عمل به ظواهر شرعی بدون سیر و سلوک حقیقی، نوعی بازی است. طریقت چیزی جدای از شریعت نیست، بلکه طریقت، همان عینی کردن و تحقّق بخشیدن به شریعت است. با خواندن نقشهی ساختمان، ساختمانی درست نمیشود؛ نقشهی ساختمان، راه ساختمانسازی را نشان میدهد. پس باید نقشه را خواند و با آن باید خودسازی کرد. و این خودسازی تا هنگام مرگ ادامه دارد. لذا اهل طریقت، از نقشه (شریعت) بینیاز نمیشوند.
طریقتی هم که به حقیقت منتهی نشود، پوچ است. و حقیقت، توحید محض است. حقیقت، مقصد نهایی سلوک الی الله است.
در آیات و احادیث، بحث شریعت و طریقت و حقیقت، با عباراتی که عرفا میگویند به کار نرفته، ولی روح بیان عرفا، در آیات و احادیث به چشم میخورد.
برای آشنایی با این بحث و مباحث دیگر عرفان، مراجعه فرمایید به کتاب «آشنایی با علوم اسلامی2» یا «کلیّات علوم اسلامی، ج2» اثر شهید مطهری. در مجموعه آثار شهید مطهری، این کتاب در جلد 23 است.
این کتاب از آدرس زیر قابل دانلود است.
http://www.aviny.com/Library/motahari/Index.aspx
در این آدرس، «آشنایی با علوم اسلامی2» را دانلود فرمایید. در صفحهی 84 این کتاب، بحث «شریعت و طریقت و حقیقت» مورد بحث قرار گرفته است.
حضرت امام خمینی ـ قدّس سرّه ـ فرمودهاند:
«بر در میکده از روی نیاز آمدهام ــ پیش اصحاب طریقت به نماز آمدهام
از نهانخانهی اسرار ندارم خبری ــ به در پیر مغان، صاحب راز آمدهام.»
عرفا، طریقت را باطن شریعت میدانند و حقیقت را باطن طریقت. لذا معتقدند که عمل به ظواهر شرعی بدون سیر و سلوک حقیقی، نوعی بازی است. طریقت چیزی جدای از شریعت نیست، بلکه طریقت، همان عینی کردن و تحقّق بخشیدن به شریعت است. با خواندن نقشهی ساختمان، ساختمانی درست نمیشود؛ نقشهی ساختمان، راه ساختمانسازی را نشان میدهد. پس باید نقشه را خواند و با آن باید خودسازی کرد. و این خودسازی تا هنگام مرگ ادامه دارد. لذا اهل طریقت، از نقشه (شریعت) بینیاز نمیشوند.
طریقتی هم که به حقیقت منتهی نشود، پوچ است. و حقیقت، توحید محض است. حقیقت، مقصد نهایی سلوک الی الله است.
در آیات و احادیث، بحث شریعت و طریقت و حقیقت، با عباراتی که عرفا میگویند به کار نرفته، ولی روح بیان عرفا، در آیات و احادیث به چشم میخورد.
برای آشنایی با این بحث و مباحث دیگر عرفان، مراجعه فرمایید به کتاب «آشنایی با علوم اسلامی2» یا «کلیّات علوم اسلامی، ج2» اثر شهید مطهری. در مجموعه آثار شهید مطهری، این کتاب در جلد 23 است.
این کتاب از آدرس زیر قابل دانلود است.
http://www.aviny.com/Library/motahari/Index.aspx
در این آدرس، «آشنایی با علوم اسلامی2» را دانلود فرمایید. در صفحهی 84 این کتاب، بحث «شریعت و طریقت و حقیقت» مورد بحث قرار گرفته است.