۱۳۹۳/۱۲/۰۸
–
۵۸ بازدید
مهدى انکارى، انتظارستیزى
فیلم پیشگوی های نوسترا داموس، نمونه ی کوچکی است از صدها فیلم و سریال که هالیودها عهده دار ساخت و پخش هنرمندانهی آن اند تا حقیقت را به گونه ای که خود می خواهند تفسیر کنند و آینده را آن چنان که با امیال شان سازگار است.
بخش دوم و پایانی
بررسی اشعار نوسترا داموس
درباره ی اشعار و تفاسیر ارائه ی شده، اشعار او، نکاتی گفتنی است.
مهدى انکارى، انتظارستیزى
فیلم پیشگوی های نوسترا داموس، نمونه ی کوچکی است از صدها فیلم و سریال که هالیودها عهده دار ساخت و پخش هنرمندانهی آن اند تا حقیقت را به گونه ای که خود می خواهند تفسیر کنند و آینده را آن چنان که با امیال شان سازگار است.
بخش دوم و پایانی
بررسی اشعار نوسترا داموس
درباره ی اشعار و تفاسیر ارائه ی شده، اشعار او، نکاتی گفتنی است.
البته، خواننده ی گرامی. مستحضر است که نه آن چه نوسترا داموس آورده و نه آن چه مفسّران آن گفته اند و نه احتمالاتی که به نظر نویسنده رسیده است، هیچ یک، وحی آسمانی نیست که ادعای عصمت و یا صحت یقینی آن رود، بلکه صرفاً، برای رد برداشت های ابزاری است که برای منافع خاص و استکباری مدد گرفته شده است:
1- احتمال اشتباه
بر فرض تفسیر صحیح اشعار نوسترا داموس، باز هم این گونه نیست که تمامی اشعار او، بی تهافت و تناقض باشد. مفسرّان معتبر اشعار او، مواردی را نقل می کنند که نوسترا اشتباه کرده است. مثلاً ((لئونی))، مفسّر معروف اشعار وی می گوید،:
در سانتوری 2، رقم 74، نوسترا داموس، اشتباهاً، به جای ((آلپ)) واژه ی ((پیرنه)) را به کار برده است.(54)
در سانتوری 9، رقم 33 ناهمگونی به کار بردن ((آنه مارک)) و ((هرکول)) با فرا نام ((دوگل)) با آن که بین آن ها زمان زیادی است، در این شعر، کاملاً مشهود است.(55)
2- آینده
1/2- پادشاه وحشت یا امام رحمت و امنیت:
در سانتوری 10، رقم 72 آمده است:
((پادشاه بزرگ وحشت)) در هفتمین ماه سال 1999 از آسمان به زمین خواهد آمد…
جدای از ترجمه و تفسیر که احتمالات دیگری دارد(56) و جدای از این که 1999 گذشت و اتّفاقی رخ نداد و آن چه به نام حضرت مهدی(ع) گفته اند، با توجّه به عدم ظهور ایشان در این سال، نادرستی اش مشخص گشت، حال با عنایت به اشعار و قرائن دیگر مشخص می شود. ترسیمی که نوسترآداموس از آینده دارد، بسیار سر سبز و با طراوت است. اشعار زیر از سانتوری های متفاوت، مؤیّد سخن ما است:
الف) منجی
در سانتوری 5، رقم 96، داموس، وعده می دهد که:
((در هنگامه ی نیاز نجات دهنده، اگر چه کمی دیر، ولی سرانجام از راه خواهد رسید.))
ب) به اوج و نهایت رسانیدن
در سانتوری 3، رقم 2، آمده است:
((به واژه ی آسمانی، که فراگیرنده ی زمین و آسمان است، معنایی تازه می شود، رمزی زرین در سلوک اهل راز، پدیدار می شود. جسم و روح و روان، همه و همه، به منتهای توانایی رسیده اند، هر چیز که هست، به سان دریایی که در زیر آسمان گسترده است، به زیر گام های او در می آید.))
نگاهی اجمالی به این شعر می رساند، آن چه وعده داده می شود، دادن معنایی تازه به واژه های آسمانی است و بالاتر از آن این که جسم و روح و روان، به منتهای توانایی خود می رسند. اگر صرفاً، به توانایی رسیدن جسم بود، شاید احتمالات غیر آسمانی قابل قبول می نمود، لکن رسیدن انسان به منتهای توانایی های روح و روان، جز در سایه ی تعلیم آسمانی و به دست رادمرد الهی معنا ندارد. انسانی که خود را نمی شناسد، زوایای روح و روان خود را نمی داند، قابلیّت های خود را نمی شناسد، چه گونه می تواند جز با مدد از وحی، به غایت روح و روان خود برسد؟
مؤیّد دیگر در این شعر، قسمت آخر آن است که هر چیز که هست را به سان دریایی در زیر آسمان گسترده در زیر گام های او معرفی می کند و این. حاکی از حکومتی جهانی است، امّا نه جهانی کردن و تک قطبی ساختن، بلکه حکومتی جهانی است به رهبری رادمردی الهی که انسان را به نهایت تکامل روحی و روانی خود می رساند.
آری، تفاوت وعده ی الهی حکومت حضرت مهدی(ع) با اتوپیاهای دیگر، علاوه بر رفاه و امنیّت و…، رسیدن انسان به نهایت روحی و روانی خویش است که هیچ اتوپیایی چنین وعده ای نداده است و اگر داده باشد، در وعده ی خود نمی تواند صداقتی داشته باشد.
ج – امنیّت و آرامش
پیشگو در سانتوری 1، رقم 63، به امنیّت و آرامش چنین اشاره می کند:
((دنیا، کوچک تر می شود، و بیماری ها فروکش می کنندو زمینیان، برای زمانی بس دراز، آرامش را تجربه خواهند کرد. مردمان، بدون وحشت از خطر، در زمین، در دریا و در آسمان، به سفر خواهند پرداخت…))
این شعر نیز مسئله ی جهانی را مطرح می کند، مسئله ای که تاکنون رخ نداده است. ماجرایی بس لذّت بخش و شیرین. آینده ای که امنیت جهان را فراگرفته است و مردمان، بی وحشت، از این سو به آن سو می روند.(57)
این ها تداعی کننده ی روایت حضرت علی(ع) است که فرمود:
((…بنا یدفع الله الزمان الکلب….و لو قد قام قائمنا لذهبت الشحنا من قلوب العباد واصطلحتِ السِبّاعِ و البَهائم حتّی تمشی المرأةُ بین العراقِ إلی الشام…علی رأسها زینتُها لایهیجُها سَبعٌ و لا تخافُه….))؛(58)
به دست ما، روزگار سختی ها و تشنه کامی ها سپری گردد… و چون قائم ما قیام کند، کینه ها از دل ها بیرون رود، حیوانات نیز با هم سازگاری کنند. در آن روزگار، زن، با همه ی زیب و زیور خویش، از عراق درآید و تا شام برود و از هیچ چیز نترسد…
اشعار ذیل، ترسیم کننده ی آینده ی از نظر داموس است:
د) صلح و شایسته سالاری
در سانتوری 9 رقم 66 آمده است:
((صلح و اتّحاد و دگرگرنی بسیاری، پیش می آید. نه تنها بخش ها فزونی می یابند، که مسئولیّت های پست و اندک نیز، بهایی دیگر می یابند و بدین سان، کسانی که بر قله جای داشتند، از فراز به فرود می افتند)).
ه) رفاه
در سانتوری 10، رقم 89 آمده است:
((تمامی دیوارهای آجرین، تبدیل به دیوارهای مرمرین می شود. هفتاد و پنج سال، آکنده از صلح شادمانه بر مردمان خواهد گذشت. کانال آب، دگر باره باز خواهد شد. فراوانی و سلامتی می آید و فصل های شیر و انگبین، به چشم دیده خواهد شد.))
و) صلح و آرمانشهر
در سانتوری 10، رقم 99 آمده است:
((به زودی، برای اسب، شیر، گاو نر و گرگ، پایانی فرا می رسد. کبوتر، رام شده و همیار سگ بولداک می شود. دیگر بیش از آن، آن مائده ی آسمان، بر سر آنان نخواهد بارید.))
((اسب، نماد تندپایی و هوشیاری، و وفاداری، شیر، نماد حرارت و گرما و قدرت، گاو نر نشانه ی توان مندی های جسمانی و برکت، گرگ، نماد خون خواری و توحّش است.
بدین سان، پیشگو، در این الهام بسیار پرمعنا، از زمانی سخن می آورد که دوران جلوه گری این نمادها در دنیا به پایان خود می رسد و بی گمان، در آغاز فصلی دیگر از فصل های زندگی در کره ی زمین است که ((کبوتر)) و ((سگ بولداگ)) که یکی نمایه ی صلح و دیگری نمایه ی پاسداری از ارزش هاست…با یکدیگر یار و همکار می شوند…
گویا نوسترا داموس در این الهام، با یک آرمانشهر (یوتوپیا) دیدار کرده است. مدینه ی فاضله ای که پیوسته اندیشه مندان، در آروزی رسیدن به آن سوخته اند.(59)))
ز) شادمانی شورانگیز
در سانتوری 1، رقم 18 آمده است:
به خاطر ناسازگاری ها و تنش ها و به سبب فروگذاشت های گل ها فرانسویان به ((محمدی))ها، شادمانی شورانگیزی پدید می شود…
ح) نجات از یوغ فرمان برداری
در سانتوری 2، رقم 28 آمده است:
((بزرگمردی به نام آخرین پیامبر، روز دوشنبه(60) را برای تعطیل عمومی بر می گزیند. آن مرد، در شورمندهای خویش، چنان پیشروی خواهد کرد که ملّتی را از یوغ فرمان برداری نجات می دهد)).
ط) امید مستضعفان
در سانتوری 1، رقم 33 و 34 آمده است:…،
تمامی دروازه ها، در زمان وحشت، پیوسته، به روی آن مرد، گشاده خواهند بود…سپس آن مرد، جنگاوران را آماده خواهد ساخت، بخشی از مردمان، به او، به نام انسانی نیک، و بخشی، به نام انسانی اهریمن می نگرند که نمی توان به او اعتماد کرد. و در این گذاره، آنان که ناتوان ترین اند به او، همانند نشانه ای خجسته می نگرند که بسی نیک است… .
درباره این دو قطعه نیز شاید بتوان گفت، جریانی که در آغاز قیام امام(ع) رخ می دهد تردیدهایی که در آغاز، چهره می نماید و بالاخره، نگاهی امیدوارانه و خجسته نگرانه ی مستضعان مد نظر است. آری، همین نگاه است که دروازه های شهرها را برای او می گشاید. و اکثر افراد با میل و رغبت، به او ا یمان آورده و به او می پیوندند.
2/2- آغاز گران جنگ، هدف از جنگ
در فیلم، آن که از تبار پیامبر مسلمانان است، به هدف ویرانگری و…آغاز گر جنگ معرفی می گردد، حال آن که توسط پیشگو، آنان که جنگ و طاعون و مرگ را به راه می اندازند، در سانتوری 9، رقم 55 معرفی شده اند:
((در غرب، تدارک نبردی بس هولناک دیده خواهد شد و از آن، پس طاعونی چنان مرگ آفرین که نه جوان و نه پیر و نه حتّی هیچ حیوانی زنده نمی ماند. در همه جا، آثار خون و آتش، به چشم خواهد آمد. سیارگان، زحل، مریخ، ژوپیتر، در کشور فرانسه به هم گرد آمده اند.)).
جالب است که در همان سانتوری در رقم 52 آمده است:
((… سرانجام، صلح از گوشه ی از گیتی، وارد می شود)).
گفتنی است با توجّه به قسمت قبلی این شعر که جنگ و درگیری در فرانسه را مطرح می کند (…این فاجعه در سراسر کشور فرانسه جریان خواهد داشت) و با توجّه به تفسیر برخی مفسّران(61) که اسامی چون فرانسه و… از سمبل های غرب است، معلوم می شود، ایجاد صلح و آرامش، از ناحیّه ی غرب نیست.
حال، با تقابل این دو شعر با شعر 92 سانتوری 1، احتمال داده شده، بسیار تقویت می شود:
((صلح)) به وسیله ی یک مرد، در سراسر گیتی، اعلام می شود، اگر چه زمانی بس کوتاه از این اعلام، سرکشی و چپاول، باری دیگر، در جهان آغاز می شود، به خاطر یک خود داری یا ردِّ یک پیشنهاد، شهرها، زمین و دریاها، سوراخ سوراخ می شوند و جمعیّتی کم تر از یک میلیون و سیصد و سی و سه هزار نفر، در این فاجعه، از پای در آمده و یا دستگیر می شوند.
آیا جز این است که امام، به دیوار کعبه تکیه داده، اهل عالم را به توحید فرا می خواند و به عدم ظلم و ستم، ولی سفیانی ها و دجّال ها در مقابل او قد علم می کنند و پیشنهاد و سخن او پذیرفته نمی شود و جنگ ها و غارت ها رخ می دهد و امام مجبور می شود که فتنه ها را خاموش و فتنه گر را نابود سازد.
در سانتوری 10، رقم 98 آمده است:
((… فزون خواهی سودگران، همه ی گرگ های خون خوار و تمامی غول های حیرت انگیز دنیا را به ناآرامی های بسیار، دچار می کند))
در حالی که در رقم 62 همان سانتوری آمده است:
((… آن مرد که حکمران بیزانس و فرماندار اسلاونیا را با قوانین عرب آشنا می سازد، از راه می آید.)).
3/2- خشونت و وحشت آفرینان
در سانتوری 6، رقم 21 آمده است:
((به هنگامی که قدرت های قطب شمالی زمین،با یک دیگر یار و یگانه می شوند، وحشتی فراتر از پندار، در مشرق زمین، حاکم خواهد شد. مردی جدید که مردی بلند جاه و وحشت آفرین، از او حمایت می کند. انتخاب می شود. خاک های ((رد زیا))(62) و ((بیزانتیوم)) [دریای مدیترانه و ترکیه ] از فوران خون بربرها لکه دار می شود.))
در سانتوری 8، رقم 17 آمده است:
((کسانی که توان مندانه زندگی می کنند، به ناگهان، دگرگونی می یابند. گیتی، از سه برادر، آرامش خود را از دست می دهد. دشمنان برادران، بیش تر بنادر دنیا را تسخیر می کنند. زان پس، آتش و خون و گرسنگی همه جا را فرا خواهد گرفت و آن چه که از سیاه روزگاری در این جهان است، افزایش می یابد)).
منظور از ((سه برادر))، در برخی تفسیرها، قدرت های جهان نام برده شده اند.(63)
در سانتوری 1، رقم 79 آمده است:
((از قوانین و از جدل ها و خودسالاری ها، بر شهرهای ((باراس))(64) ((لکتور))(65)…
آسیب هولناکی وارد خواهد آمد. ((کارکاسون)) و…(66) در آن هنگام که کشتار دوباره ی مردم را آرزومی کنند. خود، به تمام نابود می شوند.))
نوسترا داموس در جایی، به صراحت، هشدار می دهد و خواستار تغییر شیوه و رویه ی ددمنشی غرب می شود.
در سانتوری 1. رقم 8 آمده است:
((چه گونه، بارها و بارها تسخیر می شود؟ آه! ای خورشید شهر آیین های خود بینانه و وحشی گرانه ات را دگر سازی کن که سرنوشتی بس تاریک دنبالت می کند.))
در گذشته، پاریس را خورشید شهر نیز می نامیدند.(67)
در سانتوری 8، رقم 60 آمده است:
((آن ها نخست بار، در ((گُل)) و ((رومانیا)) از راه های زمینی و دریایی. در برابر قوای انگلیس و فرانسه قرار می گیرند، از آن سپاه نیرومند، کنش های بس شگفت انگیز برخواهد آمد. حیوان وحشی، از خشونت گری های خویش، منطقه ی ((لورن)) [منطقه ای در فرانسه ] را از دست خواهد داد.))
در سانتوری 6، رقم 21 آمده است:
((به هنگامی که قدرت های قطب شمالی زمین، با یک دیگر یار و یگانه می شوند، وحشتی فراتر از پندار، در مشرق زمین، حاکم خواهد شد، مردی جدید، که مردی بلند جاه و وحشت آفرین از او حمایت می کند، انتخاب می شود، خاک های. ((ردزیا)) و ((بیزانتیوم)) [ترکیه ] از فوران خون بربرها، لکه دار می شود.))
در سانتوری 6، رقم 57 آمده است:
((آن مرد که سر کرده ای سرخ خواهد داشت که به جایگاه قدرت، بسیار نزدیک است. او که سخت دل و تند و خشن شده است، در قالب وحشت آفرین ترین موجودات، فرورفته و برنشیمن گاه، خود کامه ی قدسی، قرار خواهد گرفت.)).
در این شعرواره. تنها، یک نشانه وجود دارد و آن، عبارت ((سرخ است)) است. حال باید دید، سرکرده یا رئیس سرخ را به چه می توانیم تصویر کنیم. به یک رهبر کمونیست و یا پاپی که ردای سرخ برتن می کند؟ امّا چون سخن از جایگاه قدرت و به ویژه مسندگاه یا نشیمن گاه است، ذهن، بیش تر، به سوی یک مرکز دینی کشانیده می شود که جز واتیکان نمی تواند باشد.
به هر سان، ذهن پویای پیشگو، در این پرواز، بیش تر روی به جانب مرکز کاتولیسم جهان داشته است.(68)
جالب است. این وحشی که سومین ضد مسیح است و از سوی سرکرده ی سرخ (پاپ) مورد حمایت قرار می گیرد، در جای دیگر، بیش تر معرفی شده است.
در سانتوری 1، رقم 12 آورده است:
((به زودی، مردی خشن و وحشی، آوازه خواهد یافت که بشتاب به فرمان روایی رسیده است، امّا دوران قدرت مندی او بسیار کوتاه است و به ناگاه، چهره ی مردی را از خود نشان خواهد داد که بسی ناسپاس و سبک طبع است. او، بر ((ورونا)) حکومت خواهد راند.)).
((ورونا)) از شهرهای شمالی ایتالیا، نزدیک به قله ی ((آلپ))(69) است که تا دره ی ((پو))(70) ادامه می یابد.(71)
اگر این بار هم، ایتالیا را مظهر غرب بدانیم، به خوبی روشن خواهد شد که آن پادشاهی که جنگ آفرین و وحشت زا است، جز حاکمی از حکمرانان غرب نخواهد بود.
آری، وحشت و جنگ از دیدگاه نوسترا داموس، پیامد پادشاهانی است وحشت زا و غفلت زده و خود کامه و این جاست که آداموس، خود از دردها و رنج هایی که اندیشمندان و دانشیاران بایستی عمل کنند، آه و افسوس می کشد در سانتوری 1 رقم 62 آمده است:
((فسوسا که دانشیاران، پیش از به پایان آمدن گردش ماه، باید چه زیان هایی را بپذیرند! سیلی سرگردان و آتشی شعله بار، از سوی فرمان روایان غفلت زده و گذاره ی قرون و اعصار، پیش از آن که، دگر باره بازسازی شوند، چه دراز مدت خواهد نمود.))
4/2- نتیجه ی جنگ؛ پیروزی یا شکست؟
بر خلاف آنچه گفته شده است، نتیجه ی جنگ را نیز نوسترا داموس مشخص کرده است، امّا نه آنچه که در فیلم ((پیشگویی های نوسترا داموس)) یا ((مردی که آینده را دید)) آمده است.
در فیلم، پیروزی را از آن مخالفان فرزند پیامبر مسلمانان (حضرت مهدی) اعلام می کند و مخاطب را برای برنامه ریزی و برای جلوگیری از مهدی، به یاری می خواند، در حالی که اشعار او چیزی دیگر می گوید.
در سانتوری 2، رقم 86 آمده است:
((در نزدیک دریای آدریاتیک، تمامی کشتی ها غرق می شوند، از لرزه های سخت، زمین به آسمان پرتاب شده، باز رفته و باز می آید، کشور مصر، پرآشوب می شود. مسلمانان بالنده و سرافراز می شوند.))
در سانتوری 3، رقم 20 آمده است:
((… پیروان دین محمّدی صلیب را رد خواهند کرد…))
در سانتوری 3، رقم 23 آمده است:
((… هواداران دین محمّدی در برابر تو، ایستایی خواهند کرد.))
در سانتوری 5، رقم 25 مده است:
((فرمانروای عرب… حکومت کلیسا، در آب دریا، نابود خواهد شد…))
در سانتوری 6، رقم 80 آمده است:
((به زودی، دامنه ی نفوذ، از فاس به کشورهای اروپایی کشانده می شود.
شهرها، در آتش می سوزد و شمشیرها، درخشش می یابند. بزرگ مردی از آسیا، با سپاهی بزرگ، از خشکی و دریا می رسد. با او، مردانی هستند که مانند مردگان، چهرهایی رنگ پریده دارند و صلیب ها را نابود می کنند.))(72)
((فاس))، شهری در مراکش است که مسجد و دانشگاه معروف ((القرویّین)) – یکی از بزرگترین و قدیمی ترین مساجد و مراکز علمی جهان، در آن واقع است – این مرکز فرهنگی، در سال 850 م دایر شد و شهر فاس، خود در سال 808 م به دست ((ادریس دوم)) بنا گردید.
اوج شکوه و رونق فاس، در قرن چهاردهم میلادی بود. به طوری که دانشجویان رشته های گوناگون علمی را از تمام نقاط جهان اسلام و بعضی کشورهای اروپایی جذب می نمود…
گزینش فاس از سوی نوسترا داموس در این قسمت از رباعی، به خاطر درخشندگی تمدن اسلامی در این منطقه می باشد. تلألو این تمدن با شکوه، در آینده، تمام اروپا را در خود فرو خواهد برد. این سرزمین، در طول تاریخ، از موقعیت فرهنگی و علمی ممتازی برخوردار بوده است.
زمانی که فاس، در اوج بالندگی به سر می برد، بسیاری از کشورهای اروپایی مجاور آن، در تاریکی جهل و نادانی دست و پا می زدند.(73) آنهایی که نوسترا داموس، از ایشان به عنوان همراهان این مرد بزرگ نام برده است، چه کسانی می توانند باشند؟ افرادی رنگ پریده به سان مردگان!، اینها گرسنگان و پا برهنگان جهان سوم هستند. آنها، انبوه بینوایان و محرومانی هستند که برای اعاده ی ارزشهای انسانی از دست رفته و حقوق غصب شده شان قیام کرده اند تا انتقام خود را از شکم باره های مرفه و کاخ نشین بستانند.
برای همین است که آنان، صلیب ها را نابود می کنند، صلیب هایی که دزدان آدمکش، سالها، با حیله و نیرنگ، خود را پشت آنها پنهان کرده اند تا با تمسّک به آنها، تیره بختی را در میان ملّتهای مستضعف گسترش بخشند. چه بسیار خونها که به زمین ریخته شد و چه بسیار ویرانیهایی که به اسم صلیب مقدّس و به افتخار پاپ، در اقصی نقاط جهان صورت گرفت. مستضعفان به رهبری فرمانده ی بزرگ خود، این بازی صلیبی را به پایان خواهند برد و ساحت عیسی علیه السلام را از تهمت های ناروایی که به او نسبت داده شده است، پاک خواهند کرد.(74)
البته احتمال دیگری هم درباره رنگ چهره ای همراهان امام زمان می توان مطرح نمود: و آن رنگ پریده گی در اثر تهجّد و راز و نیاز با خدا است.
در سانتوری 9، رقم 60 آمده است:
((مردی بزرگ از فرزندان اسماعیل، به اوج قدرت می رسد…))(75)
در سانتوری 1 رقم 79 آمده است:
((… از قوانین و از جدل ها و خود سالاری ها، بر شهرهای ((باراس))، ((لکتور)) و… آسیب هولناکی وارد خواهد آمد. ((کار کاسون)) ((بوردو)) و… در آن هنگام که کشتار دوباره ی مردم را آرزو می کنند. خود به تمام نابود می شوند)).
شهرهای مذکور، همگی از شهرهای کوچک جنوب فرانسه هستند و چنانکه گفتیم، می توانند به عنوان سمبل غرب باشند.
در سانتوری 9 رقم 36 آمده است:
((… سه برادر، جراحت خورده و از پای در می آیند.))
این سه برادر که در سانتوری 8، رقم 17 کسانی معرفی شده اند که گیتی بدست آنان، آرامش خود را از دست خواهد داد، سرنوشتی جز نابودی نخواهند داشت. همان ها که به نظر می رسد دولتهای سلطه گر و متجاوز و ظالم اند.
جالب است، پیشگو، این پیروزی را نیز به یاری غربی ها می داند.
در سانتوری 4، رقم 39 آمده است:
((امپراتوری عرب… به یارمندی غربی ها… زنده می شود؛))
چرا که بیشتر افراد از جمله مردم خسته از فرهنگ غرب و…، با میل و رغبت، به امام خوبی ها می پیوندند و با جان و دل، پذیرای او بوده، درها، به روی او گشاده خواهد بود.
سانتوری 1، رقم 34:
((… تمامی دروازه ها، در زمان وحشت، پیوسته به روی آن مرد گشاده خواهند بود.))
5/2- دو رهبر بزرگ
در سانتوری 2، رقم 88 آمده است:
((سرانجام، در یک زمان، دو رهبر بزرگ، به یکدیگر نزدیک شده و توانایی های متّحدانه ی آنان در پیشروی های بالنده، فرا دیده خواهد شد.
سرزمین تو، به فرازگاهی توانمند می رسد. از آن پس برای فردی که تباری بس بلند دارد، شماره ها تکرار خواهد شد.))
البته چنان که گفتیم، نیازی به پیشگویی های نوسترا داموس نیست. قرآن و روایات، به خوبی ترسیم گر ظهور و حکومت صالحان هستند، لکن اشعار مطرح شده، به خوبی، تداعی کننده ی برخی از روایت است و یا لااقل، سخن دشمن را رد می کند. شعری که مطرح شد، تداعی کننده ی این روایت می تواند باشد که عیسی علیه السلام به کمک مهدی(عج) خواهد آمد و آن گاه، حضرت عیسی علیه السلام پشت سر حضرت مهدی علیه السلام نماز خواهد خواند و حکومت، از آن مهدی خواهد بود. او که فرزند رسول خداست و دارای تباری بس بلند است.
در انوار التنزیل، در تفسیر ((وانه لعلم الساعه)) روایتی چنین آورده است:
ینزّل عیسی علیه السلام علی ثنیة بالأرض المقدّسة یقال لها افیق و بیده حربة بها یقتل الدجال فیأتی بیت المقدس و الناس فی صلاة الصبح فیتأخر الإمام فیقدّمة عیسی و یصلّی خلفه علی شریعة محمد، علیه الصلوة و السلام))(76)؛
حضرت عیسی علیه السلام در سرزمین مقدس که آن را ((افیق)) گویند، نزول می کند، در حالی که اسلحه ای به دست دارد و با آن دجال را می کشد. آن گاه به بیت المقدس می آید. مردمان، در نماز صبح اند، عیسی علیه السلام، امام علیه السلام را مقدّم ساخته و مطابق شریعت محمدصلی الله علیه وآله به او اقتدا می کند.
در کتاب تقضیل آمده است، آن چه تمام شیعیان و برخی از محدّثان اهل سنّت روایت کرده اند این است که:
إنَّ المهدی إذا ظهر أنزل الله تعالی المسیح علیه السلام فإنَّهما یجتمعان. فإذا حضرت الصلاة الفرض، قال المهدی علیه السلام للمسیح: ((تقدّم یا روح الله، یرید تقدم الإمامه.)) فیقول المسیح: أنتم أهل البیت لایتقدکم أحد، فیقدّم المهدی ثمّ یصلی المسیح خلفه، صلی الله علیها(77)؛
چون مهدی ظهور می کند، خداوند مسیح علیه السلام را می فرستد. پس آن دو، در کنار یکدیگر می آیند. هنگامی که وقت نماز می رسد، مهدی علیه السلام به مسیح علیه السلام می گوید: ((ای روح الله! پیشنماز شو!)) مسیح گوید: بر شما اهل بیت، احدی حقّ تقدّم ندارد. بنابراین مهدی علیه السلام امام گشته و مسیح علیه السلام پشت سر او نماز می گذارد.
نکته:
گاه، برخی تعابیر نوسترا داموس، گویی حاکی از شکست مسلمانان است.
در سانتوری 3 رقم 97، آمده است:
((امپراتوری بشکوه بربرها پیش از آن که سده ی خورشیدی به پایان خود برسد، سقوط می کند)).
البته اگر مانند دکتر شرف الدین اعرجی، در کتاب ((پیشگوی های نوسترا داموس با تحلیل اسلام گرایانه)) بپذیریم که منظور نوسترا داموس از بربرها، مسلمانان هستند، و الاّ، چنان که مانند برخی مفسّران دیگر بیندیشیم، دیگر سخنی حاکی از شکست مسلمانان نخواهیم داشت.
خانم پوران فرخ زاد، در کتاب ((پیشگویی های نوسترا داموس یا مردی بر بال های آینده)) آورده اند، منظور از امپراتوری بزرگ بربرها، همان آمریکا است و پیشگو، سقوط امریکا را پیش بینی کرده است.
به هر حال، حتی اگر بگوییم، منظور از بربرها، مسلمانان هستند، موارد زیاد دیگری – چنان که در صفحات گذشته ذکر گردید – وجود دارد که پرده از پیروزی مسلمانان بر می دارد. بنابراین، اگر شکستی برای مسلمانان مطرح باشد، گویی مقطعی و مربوط به زمان یا مکان خاصی بوده است، چنان که در ابتدای همان شعر، (یعنی سانتوری 3، رقم 98) آمده است:
((در پیرامن خاک های ((سیریا))، قانونی نوین بر سرزمین نوین، حاکم می شود. امپراتوری بشکوه بربرها، پیش از آن که سده ی… سقوط می کند.))
منظور از ((سیریا))(78) می تواند همان کشور آشنای سوریه باشد و نوسترا داموس، اشاره به اسراییل دارد؛(79) یعنی، نوسترا، از این واقعیت پرده بر می دارد که در این منطقه، اسراییل حاکم شده و به زور، مسلمانان را در این جا به سقوط می کشاند و در این جا ((غده ای سرطانی))(80) خواهد گردید، ولی هیچ گاه، این شعر، به معنای نتیجه ی نهایی جنگ مسلمانان و دشمنان آنان نیست؛
چرا که گفتیم، نوسترا داموس، به صراحت می گوید:
((که مسلمانان بالنده شده و سرافراز می گردند)) و ((پیروان دین محمّدی، صلیب را رد خواهند کرد)) و ((حکومت کلیسا در آب دریا نابود خواهد شد)) و هیچ کس… قدرت آسیا را در حال نابودی نخواهد دید))
در سانتوری 3 رقم 86 و سانتوری 3، رقم 20 و سانتوری 3، رقم 23 و سانتوری 5، رقم 25، سانتوری 6، رقم 80 و سانتوری 1، رقم 33 و سانتوری 1، رقم 34 و سانتوری 2 رقم 28 و سانتوری 1، رقم 18 و سانتوری 4، رقم 50
تأسف و هوشیاری
فیلم پیشگوی های نوسترا داموس، نمونه ی کوچکی است از صدها فیلم و سریال که هالیودها عهده دار ساخت و پخش هنرمندانه ی آن اند تا حقیقت را به گونه ای که خود می خواهند تفسیر کنند و آینده را آن چنان که با امیال شان سازگار است، تغییر دهند:
نمونه ی دیگر
بازی کامپیوتری ((جهنم خلیج فارس)) ((معروف به یا مهدی)) .The Persian Gulf Inferno
این بازی، عهده دار هدف سوم است، یعنی، برنامه ریزی برای نسل آینده و ایجاد تنفّر در میان آنان، بدین صورت که کودک، به جای قهرمان بازی که فردی است آمریکایی، قرار می گیرد و باید با کشتن مسلمانان که با صدای نفرت آوری ((الله اکبر)) و ((یا مهدی)) می گویند، امتیاز به دست آورد و در نهایت، به مراحل بالاتری رود والاّ، با غفلت از آنان، کشته شده و امتیاز از دست داده و یا از بازی اخراج می گردد.
بنابر قضیه ی شرطی شدن پاولوف، کودک، چنان می شود که با شنیدن ((الله اکبر)) و ((یا مهدی))، تیراندازی می کند و… بالاخره در روح کودک، بذر نفرت، از این دو واژه کاشته می شود تا روزی استکبار بتواند از محصول آن فایده برد و…
نکته
امروزه، اینترنت و پایگاه های متفاوتی که در دشمنی و ایجاد شک و تردید در مهدویت رخ نموده اند؛ هوشیاری بیشتری از همه می طلبد.
د) جایگزین سازی
حربه ی چهارم دشمن، شخصیت پردازی و مدّعی سازی و حمایت از مدّعیان و فرقه ها است. ساختن شخصیت هایی مانند سیّدعلی محمّد باب، حسینعلی بهاء، سیّد محمّد نوربخشی در ایران، و میرزا غلام احمد قادیانی، در پاکستان، و سیّد محمّد جونپوری، در هند، و محمّد بن عبدالله القحطانی، در حجاز و… نمونه هایی ازاین حربه ی دشمن اند.
پی نوشت
54) پیشگویی های نوسترا داموس، ترجمه و تفسیر پوران فرخ زاد.
55) همان.
56) سانتوری 5 رقم 54، سومین ضد مسیح (پادشاه وحشت) این گونه معرّفی می شود: ((از ماورای دریای سیاه و ((تارتار)) بزرگ گرانمردی برخواهد خاست که از کشور فرانسه دیدار خواهد کرد. او دستواره ی خونین خویش را در بیزانتیوم به زمین خواهد گذاشت.))
این شعر اشاره به سومین ضد مسیح دارد و تفسیر گران، ((تارتار)) را همان کشور چین دانسته اند. ر.ک: پیشگویی های نوسترا داموس؛ ترجمه و تفسیر پوران فرخ زاد.
57) البته در ادامه آمده است ((امّا پس آن گاه، دگر باره، جنگ ها آغاز می گردد)) که به نظر می رسد یا اشتباه است و یا مانند برخی اشعار دیگر او پاره ای است جدا از شعر پیش، و یا منظور مسئله ی دیگری است. به هر حال، قسمت اوّل شعر، بسیار گویا است.
58) منتخب الأثر، فصل هفتم، باب چهارم، ص 592.
59) پوران فرخ زاد، ترجمه و تفسیر پیشگویی های نوسترا داموس.
60) روز دوشنبه، ممکن است به دلیل روز رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله یا روز عاشورا باشد. و ممکن است روز اتفّاق دیگری هم باشد که مرتبط با ظهور حضرت رخ می دهد. (اتّفاق محدثان و سیره نویسان شیعه بر این است که رحلت پیامبر اسلام نیمروز دوشنبه در 28 ماه صفر بوده است و در سیره ی ابن هاشم، ج 2. ص 658، هم، به صورت قولی نقل شده است فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام استاد جعفر سبحانی، ص 535).
61) پیشگویی های نوسترا داموس، تحلیلی اسلام گرایانه در آینده ی تاریخ، ترجمه ی یوسف غریزی؛ و ترجمه ی عباسعلی براتی.
62) _ Rhodes.
63) پیشگویی های نوسترا داموس، دکتر شرف الدین اعرجی، مترجم یوسف غریزی؛ عباسعلی براتی.
64) _ Baras.
65) _ Lecture.
66) شهرهای فرانسه، سمبل غرب.
67) پیشگویی هایی نوسترا داموس، ترجمه و تفسیر پوران فرخ زاد.
68) همان.
69) _ Alpe.
70) _ Po.
71) پیشگویی های نوسترا داموس، ترجمه و تفسیر پوران فرخ زاد.
72) برگرفته از پیشگوی های نوسترا داموس، تفسیر دکتر شرف الدین اعرجی، ترجمه ی عباسعلی براتی، ص 172 – 171 و ترجمه ی یوسف عزیزی، ص 207.
73) پیشگویی های نوسترا داموس، تحقیق از دکتر شرف الدین اعرجی، مترجم یوسف عزیزی، ص 209 – 207.
74) همان.
75) پیشگویهای نوسترا داموس، تحقیق دکتر شرف الدین اعرجی، مترجم یوسف عزیزی، ص 200.
76) منتخب الأثر، ص 392.
77) منتخب الأثر، ص 391.
78) _ Syria.
79) برگرفته از تفسیر خانم پوران فرخ زاد، در پیشگویهای نوسترا داموس.
80) به تعبیر امام رحمة ا… علیه.
ماهنامه انتظار موعود – شماره 5
– See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931204000039#sthash.jQCjJV0L.dpuf