پیام رهبر عالی ایران، نمایش قدرت نرم اسلام است/ این پیام تصویر منفی از اسلام را از بین میبرد
۱۳۹۳/۱۱/۱۴
–
۴۳ بازدید
مدیر موسسه اندیشه اسلامی معاصر در کانادا در گفتوگو با فارس:
پیام رهبر عالی ایران، نمایش قدرت نرم اسلام است/ این پیام تصویر منفی از اسلام را از بین میبرد
مدیر موسسه اندیشه اسلامی معاصر در کانادا در تحلیل پیام رهبری به جوانان غرب، تأکید کرد: این پیام با به نمایش گذاشتن قدرت نرم اسلام، تصویر منفی درباره جامعه مسلمانان را از بین خواهد برد.
مدیر موسسه اندیشه اسلامی معاصر در کانادا در گفتوگو با فارس:
پیام رهبر عالی ایران، نمایش قدرت نرم اسلام است/ این پیام تصویر منفی از اسلام را از بین میبرد
مدیر موسسه اندیشه اسلامی معاصر در کانادا در تحلیل پیام رهبری به جوانان غرب، تأکید کرد: این پیام با به نمایش گذاشتن قدرت نرم اسلام، تصویر منفی درباره جامعه مسلمانان را از بین خواهد برد.
به گزارش خبرگزاری فارس، رهبر انقلاب به تازگی در نامهای جوانان اروپا و آمریکای شمالی را مخاطب قرار داده و با اشاره به وقایع اخیر در فرانسه و برخی دیگر از کشورهای غربی فرمودند، از آنجایی که آینده ملت و سرزمین در دستان جوانان است و حس حقیقت جویی در قلبهای جوانان زندهتر است، این قشر مخاطب سخنان ایشان هستند.
رهبر معظم انقلاب طی این نامه خطاب به جوانان غربی فرمودند، سخن ایشان درباره اسلام و چهرهای است که از اسلام به قشر جوان غربی ارائه شده است. مقام معظم رهبری همچنین با اشاره به سیاست هراس افکنی و نفرت پراکنی در غرب، از قشر جوان غربی خواستند درباره دلایل شدت گرفتن این هراس افکنی علیه اسلام بیاندیشند تا ببینند چه معنا و ارزشهایی در اسلام وجود دارد که مزاحم برنامههای قدرتهای بزرگ بوده یا چه منافعی در سایه این تصویرسازی غلط از اسلام برای سیاسیون غربی فراهم میشود. رهبر انقلاب در ادامه از جوانان غربی خواستند اسلام را از منابع اصلی آن و بدون واسطه از قرآن و زندگی پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فراگرفته و به آنچه توسط رسانهها به آنان القا میشود اکتفا نکنند.
دکتر «ظفر بنگاش» مدیر موسسه «اندیشه اسلامی معاصر» است که هم اکنون در کانادا زندگی میکند. وی علاوه براین عضو هیئت سردبیری نشریه «کرسنت اینترنشنال» نیز بوده است؛ مجلهای بین المللی که به تحلیل و بررسی فعالیتهای جنبشهای اسلامی سراسر دنیا میپردازد. بنگاش از موسسین موسسه اسلامی لندن بوده است. وی تألیفات بسیاری را نیز به نام خود به ثبت رسانده است. وی که به تحلیل دقیق این نامه پرداخته است، بر این باور است که رهبر ایران با دانش و آگاهی کافی از رخدادهای غرب، دقیقا همان قشری را هدف و مخاطب خویش قرار دادهاند که به طور کلی در جوامع غربی نادیده گرفته شدهاند. دکتر بنگاش همچنین تأکید میکند که اثرگذاری این نامه در میان جوانان غربی به این دلیل است که نامه از سوی شخصی در جایگاه پدری دلسوز و مهربان به رشته تحریر درآمده است.
متن کامل مصاحبه خبرنگار فارس با دکتر «ظفر بنگاش» در ذیل آمده است.
فارس: از دید شما چه عاملی باعث شده تا پیام رهبر عالیقدر ایران به جوانان غربی اینچنین برجسته و مهم شود؟
پیام رهبر ایران به جوانان در اروپا و آمریکا حائز اهمیت است چرا که این پیام در دورهای حساس و حیاتی صادر شده است. پروپاگاندا و تبلیغات منفی زیادی علیه اسلام و پیامبر اکرم (ص) در جریان است. به جای آنکه رهبر عالیقدر ایران با یک شیوه و رویکرد منفی، به این تبلیغات خبیثانه پاسخ دهند، به جذابیت منطق و استدلال متوسل شدهاند. ایشان به حس ومیل جوانان که آرمانگرا و در جستوجوی حقیقتند، رجوع کردهاند. اگر که آنان در موضوعی، استدلال و منطق ببینند، بدون شک آن را برخواهند گزید. از اینرو، پیام رهبر ایران، بهویژه با در نظر داشتن زمان و محتوای آن، بسیار مهم است.
فارس: احساس و برداشت اولیه شما نسبت به پیام رهبر عالیمقام ایران چه بود؟ چه بخشهایی از پیام ایشان، برای شخص شما گیراتر و برجستهتر بود؟
اولین نکتهای که توجه مرا جلب کرد این بود که مخاطب پیام ایشان، نسل جوان در اروپا و آمریکا بود. در یک گفتمان متعارف و معمول، میتوان گفت که این قشر از جامعه به طور کلی نادیده گرفته شدهاند. دوم اینکه، این پیام از سوی فردی در جایگاه پدری، که جوانان را با یک منش و رفتار مهربانانه و متین مورد خطاب قرار می دهد، نوشته شده است. سوم اینکه، ایشان تصریح کردند از آنجا که جوانان آرمانگرا هستند، همواره در جستوجوی حقیقتند. علاوه بر این، ایشان حس حقیقتطلبی و فضیلت جویی جوانان را تحسین کردند و به آنان یادآور شدند که اسلام را از طریق منابع اصیل آن، و نه منابع فرعی، بشناسند.
فارس: آیا پیام رهبر ایران میتواند به عنوان یک حرکت در جهت دیپلماسی عمومی از سوی ایران تلقی شود؟ این پیام در تحکیم جایگاه و نقش دین در مبارزه علیه تروریسم، چقدر موثر است؟
بیتردید این پیام یک حرکت دیپلماسی عمومی با رویکردی ویژه از سوی ایران است: بهرهگیری از قدرت نرم اسلام. همواره متوسل شدن به فکر و شعور افراد، موثرتر و کارآمدتر است. رهبر ایران از این جنبه پیام اسلام، به صورتی موثر بهره گرفته است. باید بگویم که در غرب، اسلام به صورت بسیار منفی و معادل با تروریسم معرفی میشود. پیام رهبر ایران به جوانان غربی، به واسطه لحن مهربانانه و ملایم آن به طور کل این تصویر منفی را از بین میبرد و سبب میشود تا آنان به صورت بیواسطه و مستقیم به مطالعه درباره اسلام بپردازند.
فارس: از دید شما نکات برجسته این پیام چیست؟ در ضمن ارزیابی شما از لحن و شیوه بیان و نیز گفتمان حاکم بر پیام چیست؟
باید بگویم که لحن و سبک و سیاق پیام بسیار گیرا و جذاب است. به هیچ عنوان، از عبارت و زبان تند و ناپسند استفاده نشده است. در واقع این پیام، به ما پیامهای حضرت رسول اکرم (ص) در دعوت سران کشورها به اسلام، را یادآور میشود. آن نامهها بدون بهره گیری از لحن و زبانی تند و خشن بر سران کشورها تأثیر گذاشت. رهبر ایران نیز از همین سبک و سیاق بهره جسته اند.
نکته برجسته این نامه، اشاره مستقیم رهبر انقلاب اسلامی به جوانان بود. ایشان تأکید کردند که نامه خطاب به سیاستمداران نیست چرا که آنها در تصمیم سازیها و نیز گفتمان سیاسیشان، از حقیقت و انصاف فاصله گرفتهاند.
فارس: پیام رهبر ایران، به «موانعی» در مقابل مطالعه اسلام اشاره دارد. موانع موجود در مقابل جوانان اروپا و آمریکای شمالی برای شناخت اسلام آن گونه که باید، چیست؟
موانع اصلی برای شناخت حقیقی اسلام در غرب، سیاستمداران و عملکرد گمراهانه آنها و نیز رسانههای غربی است که همواره برای تحریف پیام اصلی و حقیقی اسلام تلاش میکنند. رهبر عالی ایران در این نامه، به هر دو جنبه اشاره فرمودهاند. ایشان با مطرح کردن این سوال که آیا جوانان غربی دانش و آگاهیای درباره اسلام جز آنچه در رسانهها مطرح شده، دارند یا خیر، از آنها خواستهاند تا با کمک گرفتن از منابع خود اسلام به مطالعه اسلام بپردازند. هر عقل سلیمی که چنین سخنی را بشنود بلافاصله از خود خواهد پرسید که آیا تا کنون با این موضوع منصفانه و آنطور که شایسته آن است پرداخته یا خیر. رهبر عالی ایران نیز با علم به ذهن کنجکاو و کاوشکر جوانان برای یافتن پاسخ سوالات براساس تحقیق و جستجو، از آنان خواستهاند تا با اتکا به عقل سلیم خویش به کشف حقیقت اسلام و جامعه مسلمانان برخیزند.
فارس: تصویر ارائه شده از اسلام در رسانههای غربی تا چه حد منصفانه و واقعگرایانه است؟ چرا رسانههای غربی تصویری آشفته از اسلام به نمایش میگذارند؟
تصویری که رسانههای غربی از اسلام به نمایش گذاشتهاند، تصویری کاملا منفی است. آنچه درباره اسلام و مسلمانان هر روزه نوشته و منتشر میشوند چندان خوشایند نیست. به محض اینکه اتفاق بدی رخ دهد که یک یا چند مسلمان در آن نقش داشتهاند، رسانههای غربی بلافاصله این ادعا را مطرح میکنند که این اتفاق بد به دلیل آموزههای اسلامی رخ داده است. قشر متوسط جامعه غربی معمولا دانش و آگاهی اندکی درباره اسلام و مسلمانان در اختیار دارد که همین دانش و آگاهی اندک به آنها اجازه نمیدهد که میان درست و غلط تمییز قائل شوند. در نتیجه برداشت آنها از اسلام بر اساس آن چیزی است که در رسانهها به نمایش گذاشته میشود که تصویری کاملا متفاوت با واقعیت است.
رسانههای غربی چنین تصویری مخدوش و انحرافی از اسلام به نمایش میگذارند چرا که دولتهای غربی نیازمند به راه انداختن جنگهای جدید و جدیدتر علیه مسلمانان هستند. ارتشهای غربی به کشورهای اسلامی حمله کرده و ضمن اشغال آنها صدها هزار نفر از مسلمانان بیگناه را کشتهاند. و این کشتارها همچنان ادامه خواهد داشت. این دولتهای غربی تجاوزات خود علیه مسلمانان را تنها از طریق سیاهنمایی اسلام و مسلمانان توجیه میکنند. و این تصویری است که در رسانهها منعکس میشود. اگر چنین تصویری از اسلام و مسلمانان به نمایش گذاشته نشود، در آن صورت این همه جنگ و خونریزی در کشورهای اسلامی چگونه قابل توجیه خواهد بود؟!
فارس: از دیدگاه شما، آیا اسلام و غرب میتوانند همزیستی و تعامل سازندهای با یکدیگر داشته باشند؟
به عقیده من، هیچ دلیل وجود ندارد که اسلام و غرب نتوانند تعامل سازنده و مثبتی داشته باشند. اما برای اینکه این امر محقق شود، لازم است تا در دیدگاه غربی تغییراتی صورت گیرد. رهبران سیاسی در غرب باید خصومت و دشمنی خود با اسلام و مسلمانان را رها کرده و از دریچه احترام متقابل به این امر بنگرند. اگر چنین امری تحقق یابد، در آن صورت آنها خواهند دید که مسلمانان بیش از آنچه که تصورش را داشته باشند مایلند تا با منشی مبتنی بر عقل و انصاف با آنها وارد تعامل شوند. تا کنون هیچ شواهدی در غرب مشاهده نشده که نشان دهد غربیها آمادهاند دیدگاه خود را در قبال اسلام و مسلمانان تغییر دهند. رهبران غربی مدام بر سلطه خود بر دیگر جوامع تأکید و اصرار میورزند که همین اصرار بیش از اندازه نیز دلیل اصلی تمام درگیریها و تنشهای موجود است.
فارس: منشأ و منبع تنشهای احتمالی میان این دو تمدن بزرگ (غرب و اسلام)، دیدگاههای ایدئولوژیک است یا وجود برداشتهای معرفتشناختی مختلف؟
آنچه مسلم است، تفاوتهای ایدئولوژیکی مشخصی میان اسلام و غرب وجود دارد. اسلام ارزشهای خود را از آموزههای الهی گرفته، در حالی که غرب، دین و مذهب را به طور کامل رها کرده است. غرب معتقد است که منطق بشری عالی ترین منبع و منشأ هدایت است درحال که مسلمانان معتقدند هدایت از جانب خدای متعال صورت میگیرد. این یک تفاوت بنیادین میان اسلام و غرب است اما نباید این تفاوت باعث وجود تنش میان این دو تمدن شود. اسلام این اجازه را میدهد که مسلمانان دیدگاههای متفاوتی را داشته باشند اما تا زمانی برخورداری از دیدگاههای متفاوت مجاز است که باعث بوجود آمدن تعارض و درگیری نشود. مسلمانان هرگز دیگران را صرفا به دلیل داشتن دیدگاههای متفاوت با خودشان مورد حمله قرار ندادهاند. و این همان چیزی است که قرآن به ما میآموزد و سیره پیامبر اسلام (ص) نیز بر همین اساس است.
یکی دیگر از دلایل تنش میان این دو تمدن بزرگ، دیدگاه غرب یا به عبارت بهتر دغدغه ذهنی غرب در این رابطه است که باید بر دیگر جوامع مسلط شود و اینکه حتی هیچ کس نباید حق غرب را برای به غارت بردن منابع دیگر کشورها و ملتها به چالش بکشد. تا زمانی که غرب بر این عقیده استوار است، همواره شاهد این تنش و درگیری میان اسلام و غرب خواهیم بود. این تنش زمانی پایان خواهد یافت که غرب به این درک برسد که باید به دیگر فرهنگها و ارزشها بدون تحمیل عقاید و اعتقادات خود، احترام بگذارد.
فارس: به نظر شما آیا غرب در تلاش است تا چهرهای سیاهنمایی شده از اسلام را به تصویر بکشد؟ اگر آری، دلیل این امر را چه میدانید؟
به طور حتم، غرب تلاش میکند تا به سیاهنمایی اسلام بپردازد. این سیاست معمول غرب است. هر زمان که غرب سیاستی مبتنی بر تنش و درگیری با یک کشور یا ملت خاص در پیش میگیرد، نخستین امری که به آن مبادرت میورزد همین سیاهنمایی است. در گذشته این کمونیسم بود که غرب به مخالفت با آن پرداخته بود و امروز هم این اسلام است که جایگزین کمونیسم برای غربیها شده چرا که غربیها خوب میدانند این تنها اسلام است که میتواند سیاست جایگزینی برای سیاستهای استثمارگرایانه غرب معرفی کند.
سیاست سیاهنمایی اسلام توسط غرب از حرص و طمع دولتمردان غربی و منافع ژئواستراتژیک کشورهای غربی در چپاول منابع کشورهای اسلامی ناشی میشود. برای همین منظور نیز، غرب نیازمند آن است تا نخست مردم این کشورها را تحت کنترل خود درآورده و سپس بتواند منابع آنها را به غارت ببرد. در این میان نیز، آن دسته از ملتها و کشورهایی که مقابل این تجاوز غرب ایستادگی کنند، توسط غربیها سیاهنمایی خواهند شد.
فارس: اندیشمندان و رهبران مذهبی چگونه میتوانند برای برقراری صلح تلاش کنند؟ آنها چه اقدامی میتوانند صورت دهند تا مقابل افراطگرایی بایستند و آن را نابود کنند؟
ما اول باید به این درک برسیم که دین و مذهب دلیل اصلی درگیریها و تنشها نیست. همانطور که در بالا نیز توضیح دادم، حرص و طمع غرب و بیاعتنایی کامل رهبران غربی به حقوق دیگر مردم، دلیل اصلی این تنشها است. اندیشمندان و رهبران دینی به طور کلی توانستهاند بر اختلافات و تنش در جوامع خود غلبه کنند.
گروههای ذینفع هم در غرب و هم در جهان اسلام به منظور پیشبرد اهداف خود به افراطگرایی دامن میزنند. پدیده افراطگرایی چیزی نیست که در خلأ و خودبه خود بوجود آمده باشد. افراطگرایی بوجود آورده شده و پشتیبانی مالی میشود چرا که چنین پدیدهای میتواند به غرب برای پیشبرد اهداف و دستور کار استثمارگرایانهاش یاری رساند. افراطگرایی همچنین به عنوان توجیهی برای ادامه جنگهای تجاوزکارانه غرب مورد استفاده قرار میگیرد.
آنچه رهبران و اندیشمندان مذاهب گوناگون میتوانند و میبایست انجام دهند این است که ماهیت اصلی افراطگرایی را برملا سازند تا به این طریق بتوان به طور موثر با چنین پدیدهای مقابله کرد. علاوه براین، آن دسته از قدرتهایی که به حمایت از افراطگرایی میپردازند باید به انزوا کشانده شوند تا دیگر نتوانند سیاستهای جنایتکارانه خود را ادامه دهند.
– See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931114000021#sthash.y2J7uAQi.dpuf