۱۳۹۳/۱۰/۲۸
–
۱۱۵۷ بازدید
خدا از ما انسان ها چه خواسته؟ چرا بندگی خدا در دین ما اینقدر مهم شده؟
رابطه ما با خداوند دقیقا مانند رابطه مربی و متربی است. یک معلم و مربی از شاگردان و کسانی که تحت تربیت او هستند چه می خواهد، خدای متعال هم همین را از ما خواسته است. یک مربی توقع دارد که شاگردان اش به هدایت ها و راهنمایی ها و نصایح و فرامین او گوش دهند و عمل کنند و به کارآمدی و تخصص او در تربیت ایمان داشته باشند و کاملا تسلیم او باشند تا به رشد و شکوفایی خود برسند. مربی هدف اش از تربیت، رشد خودش نیست، هدف اش رشد شاگران است و به آنها می گوید به سخنان من گوش کنید تا خودتان رشد نمایید.
خداوند متعال هم مربی ما است و ما را برای رشد و کمال آفریده منتهی از طریق عبادت تا جایی که هدف خلقت خود را بندگی معرفی نموده است: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون- و من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (الذاریات:56)
و عبادت چیزی جز اطاعت و پیروی از هدایت های الهی نیست. عبادت یعنی ما خودمان را تحت ربوبیت خدای متعال قرار دهیم و از این طریق رشد کنید و استعداهای بسیارمان شکوفا شود.
خداوند از ما خواسته تا خود را بوسیله دین و شریعت و راه های بندگی خدا در مسیر ربوبیت او قرار دهیم و به او نزدیک و مظهر صفات و کمالات او شویم.
علت اهمیت عبادت هم همین است. عبادت به معنای وسیع آن که شامل تمام زندگی انسان می شود – ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین – تنها وسیله رشد و شکوفایی انسان و کسب کمال و سعادت و قرب به خدا است و اصولا خدا ما را برای عبادت آفریده است.
تنها ماموریت انسان در این دنیا بندگی خالصانه خدا است. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا الا لیبدوا الله مخلصین له الدین. یعنی انسان در این دنیا هیچ مامورتی جز رسیدن به مقام عبودیت خدای متعال ندارد، در حالی که دین خود را برای او خالص کرده باشد. (بینه، 5)
خداوند کمال محض است و برای هر موجود مادّی، غایت و نقطه یِ اوجی معیّن ساخته که در مسیر حرکت خود به آن می رسد. برای انسان نیز غایتی تعیین نموده که اگر با اختیار خود به آن برسد، سعادتمند است و در غیر این صورت، ناقص و شقاوتمند خواهد بود. و آن نقطه ی اوج، برای انسان، مقام عبودیّت و بندگی است.
هویت انسان چیزی جز بنده خدا بودن نیست. انسان در قوس نزول، ظهور خدا است و در قوس صعود، بنده خدا است. در نهایت چیزی که خداوند از ما خواسته رسیدن به کمال عبودیت و بندگی است، همه مقامات معنوی از همین طریق حاصل می شود.
منتهی حرکت در صراط مستقیم بندگی، یک شرط اساسی دارد و آن اطاعت از رهبران و هدایت گران راه خدا است. اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. (سوره نساء ، آیه 59)
بنابراین خدای متعال از ما خواسته تا اولا مطیع خدا باشیم و ثانیا مطیع پیامبر خدا (ص) باشیم و ثالثا از ولی امر پیروی کنیم. این ولی امر گاهی معصوم است، در زمان حضور امام و گاهی ولی فقیه است، در زمان غیبت.
پیامبر و امام معصوم و عالمان حقیقی دین راهنمایان و هادیان این راه اند و اطاعت آنها همان اطاعت خدا است و بدون اطاعت از ایشان حتما انسان منحرف خواهد شد.
خداوند متعال هم مربی ما است و ما را برای رشد و کمال آفریده منتهی از طریق عبادت تا جایی که هدف خلقت خود را بندگی معرفی نموده است: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون- و من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (الذاریات:56)
و عبادت چیزی جز اطاعت و پیروی از هدایت های الهی نیست. عبادت یعنی ما خودمان را تحت ربوبیت خدای متعال قرار دهیم و از این طریق رشد کنید و استعداهای بسیارمان شکوفا شود.
خداوند از ما خواسته تا خود را بوسیله دین و شریعت و راه های بندگی خدا در مسیر ربوبیت او قرار دهیم و به او نزدیک و مظهر صفات و کمالات او شویم.
علت اهمیت عبادت هم همین است. عبادت به معنای وسیع آن که شامل تمام زندگی انسان می شود – ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین – تنها وسیله رشد و شکوفایی انسان و کسب کمال و سعادت و قرب به خدا است و اصولا خدا ما را برای عبادت آفریده است.
تنها ماموریت انسان در این دنیا بندگی خالصانه خدا است. قرآن کریم می فرماید: و ما امروا الا الا لیبدوا الله مخلصین له الدین. یعنی انسان در این دنیا هیچ مامورتی جز رسیدن به مقام عبودیت خدای متعال ندارد، در حالی که دین خود را برای او خالص کرده باشد. (بینه، 5)
خداوند کمال محض است و برای هر موجود مادّی، غایت و نقطه یِ اوجی معیّن ساخته که در مسیر حرکت خود به آن می رسد. برای انسان نیز غایتی تعیین نموده که اگر با اختیار خود به آن برسد، سعادتمند است و در غیر این صورت، ناقص و شقاوتمند خواهد بود. و آن نقطه ی اوج، برای انسان، مقام عبودیّت و بندگی است.
هویت انسان چیزی جز بنده خدا بودن نیست. انسان در قوس نزول، ظهور خدا است و در قوس صعود، بنده خدا است. در نهایت چیزی که خداوند از ما خواسته رسیدن به کمال عبودیت و بندگی است، همه مقامات معنوی از همین طریق حاصل می شود.
منتهی حرکت در صراط مستقیم بندگی، یک شرط اساسی دارد و آن اطاعت از رهبران و هدایت گران راه خدا است. اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. (سوره نساء ، آیه 59)
بنابراین خدای متعال از ما خواسته تا اولا مطیع خدا باشیم و ثانیا مطیع پیامبر خدا (ص) باشیم و ثالثا از ولی امر پیروی کنیم. این ولی امر گاهی معصوم است، در زمان حضور امام و گاهی ولی فقیه است، در زمان غیبت.
پیامبر و امام معصوم و عالمان حقیقی دین راهنمایان و هادیان این راه اند و اطاعت آنها همان اطاعت خدا است و بدون اطاعت از ایشان حتما انسان منحرف خواهد شد.
فصل هفتم
آثار و برکات بندگی