۱۳۹۳/۱۰/۲۸
–
۳۷۹۹ بازدید
آیا عبادت صرف نماز و روزه و…است؟
عبادت دو معنای خاص و عام دارد، عبادت به معنای خاص همان نماز و روزه و حج و امثال آن است که تحت عنوان مناسک عبادی مطرح می شود و به دو بخش واجب و مستحب تقسیم می گردد. اما عبادت به معنای گسترده و عام، شامل تمام اعمال و اهداف زندگی انسان عبادت می شود. اصولا هر عملی که در راستای کسب رضایت و محبت خداوند و انجام وظیفه صورت گیرد، حتی اگر خوردن و خوابیدن و تجارت در بازار باشد، عبادت محسوب می شود.
در عبادت عام همه اعضاء و جوارح انسان در بندگی خداوند وارد می شوند. چشم و گوش و دست و پایی که گناه نمی کنند و در اطاعت خدای متعال هستند، همگی مشغول بندگی اند.
شکم و شهوت اگر از مسیر اطاعت خداوند خارج نشود، در بندگی خدای متعال بسر می برند، بچه داری و شوهرداری خانم ها نیز جزء عبادت محسوب می گردد.
حتی قلب و فکر مومن دائم به یاد خدا است و بنده واقعی کسی است که تمام جوارح و جوانح او در بند بندگی حق تعالی باشد.
این که خداوند در قرآن فرموده: و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون؛ جن و انسان را خلق نکردم مگر برای عبادت، منظور همین معنای عام آن است. هدف از خلقت این است که انسان تمام زندگی اش را در راستای بندگی و قرب به خدا قرار دهد و به صفت عبودیت و مقام بندگی برسد.
و نیز گفتنی است: عبادت خاص چون روزه، حج، دعا، تسبیح و مانند آن که همان معنای عرفی عبادت است، به همان اندازه که به معنای فقهی عبادت نزدیک است، از معنای عام و فراگیر قرآنی آن دور است.
حال چه چیز سبب شد معنای عبادت اسلامی با آن گستردگی اش، در ذهن مسلمانان جای خود را به معنای محدود و ناکارآمد عرفی بدهد، قابل بررسی است.
اگر نگاهی، هرچند اجمالی، به تاریخ تفکر در جهان اسلام بیفکنیم، در می یابیم که علت این امر به دوران انحطاط فکری مسلمانان باز می گردد.
در پی این سقوط، بسیاری از مفاهیم اصیل و بلند اسلامی از ذهن مردم زدوده شد و جای آن را مفاهیم خشک و محدود و نیز مفاهیم فرهنگ های دیگری مانند غرب پر کرد که با فرهنگ اصیل اسلامی سر ناسازگاری داشت.
استعمارگران و همدستان شان همه کوشش خود را به کار بردند تا مفاهیم اصیل دینی را تحریف کنند و به انواع زواید بیالایند.اینان درکشورهای تحت سلطه خود برنامه های تربیتی مسموم و غلط را پیاده کردند و از طریق رسانه های گروهی در القای مفاهیم دست خورده و تحریف شده بسیار کوشیدند.
دشمنان پی برده بودند که می توان با سوء استفاده از ویژگی معنای عرفی عبادت تا حدی مسلمانان را ازمبارزه با خود منصرف کنند، لذا آنها همواره در گوش مسلمانان زمزمه می کردند: اگر اسلام شما را به عبادت خداوند فرا خوانده، پس وظیفه ای جز این ندارید که در سایه آزادی که ما برایتان به ارمغان آورده ایم، با خیالی آسوده روزه بگیرید، حج بروید، نماز بخوانید، قرآن تلاوت کنید.
شما را چه شده است که رابطه آرام و بی درد سر خود با خداوند را رها کرده اید و با وارد کردن دینتان به سیاست، کسب و کار، زندگی روزمره و رویارویی با ما، آن را از حیات و حرکت انداخته اید، این وضع شما را به آنچه خداوند می خواهد (بندگی) نمی رساند و از هدف بلندی که دین اسلام ترسیم کرده، باز می دارد! این تنها نمونه ای از توطئه استعمارگران است.
در حالی که، در فرهنگ دینی ما، عبادت به معنای نماز و روزه و … همراه با عبادات اجتماعی همچون جنگ و جهاد و حکومت و سیاست و مدیریت و کوشش برای در انداختن طرحی نو در همه شؤون زندگی، مطرح است.
از خصوصیات دین مقدس اسلام این است که در هر حال و هر شغل و هر مکانى مى توان در عین اشتغال به کار و تلاش، غرق در عبادت بود و به آن کار انگیزه الهى و خدایى بخشید.
حدیث شریف: انما الاعمال بالنیات (بحارالانوار، ج 70، ص 212) یادآورى می کند چیزى که مهم است به خداوند توجه داشتن و با یاد او و عشق و محبت او در زندگى گام برداشتن است.
کشاورزى که با چنین نیتى در مزرعه از سر و رویش عرق جارى است و کارگرى که براى تأمین نیازمندى زندگى خود و خانواده اش کارهاى سختى را انجام مى دهد مى تواند با همین نیت که به اعمال و فعالیت هاى او رنگ خدایى مى دهد، خود را به مبدأ قدرت و عظمت ورحمت متصل نماید و خود را در حال عبادت ببیند.
دانشجویى که هدف اش از درس خواندن، به دست آوردن تخصص و رفع مشکلات مملکت و قطع وابستگى به بیگانگان و خدمت به مردم و خلق خدا است، کارش مورد رضایت خداوند است و عبادت محسوب مى گردد، چون هدف از عبادت، نزدیکى و قرب انسان با خداوند متعال و ایجاد ارتباط با او است که با چنین نیتى مى توان هر عملى را به عبادت تبدیل کرد.
در عبادت عام همه اعضاء و جوارح انسان در بندگی خداوند وارد می شوند. چشم و گوش و دست و پایی که گناه نمی کنند و در اطاعت خدای متعال هستند، همگی مشغول بندگی اند.
شکم و شهوت اگر از مسیر اطاعت خداوند خارج نشود، در بندگی خدای متعال بسر می برند، بچه داری و شوهرداری خانم ها نیز جزء عبادت محسوب می گردد.
حتی قلب و فکر مومن دائم به یاد خدا است و بنده واقعی کسی است که تمام جوارح و جوانح او در بند بندگی حق تعالی باشد.
این که خداوند در قرآن فرموده: و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون؛ جن و انسان را خلق نکردم مگر برای عبادت، منظور همین معنای عام آن است. هدف از خلقت این است که انسان تمام زندگی اش را در راستای بندگی و قرب به خدا قرار دهد و به صفت عبودیت و مقام بندگی برسد.
و نیز گفتنی است: عبادت خاص چون روزه، حج، دعا، تسبیح و مانند آن که همان معنای عرفی عبادت است، به همان اندازه که به معنای فقهی عبادت نزدیک است، از معنای عام و فراگیر قرآنی آن دور است.
حال چه چیز سبب شد معنای عبادت اسلامی با آن گستردگی اش، در ذهن مسلمانان جای خود را به معنای محدود و ناکارآمد عرفی بدهد، قابل بررسی است.
اگر نگاهی، هرچند اجمالی، به تاریخ تفکر در جهان اسلام بیفکنیم، در می یابیم که علت این امر به دوران انحطاط فکری مسلمانان باز می گردد.
در پی این سقوط، بسیاری از مفاهیم اصیل و بلند اسلامی از ذهن مردم زدوده شد و جای آن را مفاهیم خشک و محدود و نیز مفاهیم فرهنگ های دیگری مانند غرب پر کرد که با فرهنگ اصیل اسلامی سر ناسازگاری داشت.
استعمارگران و همدستان شان همه کوشش خود را به کار بردند تا مفاهیم اصیل دینی را تحریف کنند و به انواع زواید بیالایند.اینان درکشورهای تحت سلطه خود برنامه های تربیتی مسموم و غلط را پیاده کردند و از طریق رسانه های گروهی در القای مفاهیم دست خورده و تحریف شده بسیار کوشیدند.
دشمنان پی برده بودند که می توان با سوء استفاده از ویژگی معنای عرفی عبادت تا حدی مسلمانان را ازمبارزه با خود منصرف کنند، لذا آنها همواره در گوش مسلمانان زمزمه می کردند: اگر اسلام شما را به عبادت خداوند فرا خوانده، پس وظیفه ای جز این ندارید که در سایه آزادی که ما برایتان به ارمغان آورده ایم، با خیالی آسوده روزه بگیرید، حج بروید، نماز بخوانید، قرآن تلاوت کنید.
شما را چه شده است که رابطه آرام و بی درد سر خود با خداوند را رها کرده اید و با وارد کردن دینتان به سیاست، کسب و کار، زندگی روزمره و رویارویی با ما، آن را از حیات و حرکت انداخته اید، این وضع شما را به آنچه خداوند می خواهد (بندگی) نمی رساند و از هدف بلندی که دین اسلام ترسیم کرده، باز می دارد! این تنها نمونه ای از توطئه استعمارگران است.
در حالی که، در فرهنگ دینی ما، عبادت به معنای نماز و روزه و … همراه با عبادات اجتماعی همچون جنگ و جهاد و حکومت و سیاست و مدیریت و کوشش برای در انداختن طرحی نو در همه شؤون زندگی، مطرح است.
از خصوصیات دین مقدس اسلام این است که در هر حال و هر شغل و هر مکانى مى توان در عین اشتغال به کار و تلاش، غرق در عبادت بود و به آن کار انگیزه الهى و خدایى بخشید.
حدیث شریف: انما الاعمال بالنیات (بحارالانوار، ج 70، ص 212) یادآورى می کند چیزى که مهم است به خداوند توجه داشتن و با یاد او و عشق و محبت او در زندگى گام برداشتن است.
کشاورزى که با چنین نیتى در مزرعه از سر و رویش عرق جارى است و کارگرى که براى تأمین نیازمندى زندگى خود و خانواده اش کارهاى سختى را انجام مى دهد مى تواند با همین نیت که به اعمال و فعالیت هاى او رنگ خدایى مى دهد، خود را به مبدأ قدرت و عظمت ورحمت متصل نماید و خود را در حال عبادت ببیند.
دانشجویى که هدف اش از درس خواندن، به دست آوردن تخصص و رفع مشکلات مملکت و قطع وابستگى به بیگانگان و خدمت به مردم و خلق خدا است، کارش مورد رضایت خداوند است و عبادت محسوب مى گردد، چون هدف از عبادت، نزدیکى و قرب انسان با خداوند متعال و ایجاد ارتباط با او است که با چنین نیتى مى توان هر عملى را به عبادت تبدیل کرد.