کاربرد علم روانشناسی در کسب و کارهای اینترنتی

کسب و کارها غالبا زمانی به ثبات و بازدهی مطلوب می رسند که در قلب و ذهن مخاطبان خود جای گرفته باشند. اگر چنین شرایطی برای یک کسب و کار برقرار باشد زمینه محبوبیت و رشد بیشتر برای آن وجود خواهد داشت که در اصطلاح به آن “برند شدن” گفته می شود. اینکار به کمک مفاهیم علم مدیریت بازرگانی انجام می شود که مباحث آن بصورت کاملا مستقیم به روانشناسی بازار وابسته است.

لزوم بهره گیری از علم روانشناسی در کسب و کارهای اینترنتی

اگر قصد دارید یک کسب و کار اینترنتی برند داشته باشید حتما می بایست از علم روانشناسی کمک بگیرید! در بین مجموعه کسب و کارهای اینترنتی تنها تعداد بسیار محدودی وجود دارند که برای اغلب مخاطبان شناخته شده هستند. جالب است بدانید که طبق بررسی های انجام شده بیش از 80 درصد سهم بازار در حوزه های مختلف در اختیار چند برند شاخص در آن حوزه می باشد و تنها کمتر از 20 درصد از سهم بازار به سایر کسب و کارها می رسد.

به کمک علم روانشناسی می توانید نام کسب و کار خودتان را بر سر زبان ها بیاندازید. در این شرایط، کسب و کار شما با نیرویی خودجوش و بدون اینکه شما به عنوان صاحب آن کسب و کار، اقدام مستقیمی انجام دهید شروع به شناخته شدن می کند. از این تکنیک به عنوان بازاریابی ویروسی (Viral marketing) یاد می شود که هر مشتری به عنوان تبلیغ کننده متعصب برند شما عمل می کند.

چرا کسب و کار اینترنتی موفقی نداریم؟

معمولا کسب و کارهای بزرگ دارای بخش های مختلفی هستند که عملکرد هر کدام از آنها در نتیجه نهایی و بازخوردهای حاصل از تجربیات مشتریان، تاثیرگذارند. بخش هایی مانند طراحی، تولید، بسته بندی، پشتیبانی و … که بسته به کسب و کار مورد نظر می تواند متفاوت باشد در نتیجه نهایی یک تجربه حاصل از مصرف یک محصول و خدمات تاثیر خواهد داشت. برای مثال اگر یک محصول کیفیت بسیار بالایی داشته باشد اما پشتیبانی از آن به شکل درستی انجام نشود نتیجه خوبی را به همراه نخواهد داشت و آن کسب و کار، بخش قابل توجهی از بازار را از دست خواهد داد.

یکی از مواردی که کسب و کارهای اینترنتی بخصوص وب سایت ها به دنبال آن هستند، به دست آوردن ورودی و بازدید از گوگل است. باید به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشیم که صرفا قرار داشتن در نتایج نخست گوگل، ما را به فروش یا بازدید بیشتر نخواهد رساند! هر چند ممکن است این موارد بصورت مقطعی وجود داشته باشد اما زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد و اگر سایت شما نتواند کارایی مناسبی برای بازدیدکنندگان داشته باشد از رقابت خارج خواهد شد.

چرا تجربیات بازدیدکنندگان سایت، مهم است؟!

گوگل در طی دهه اخیر پیشرفت خیره کننده ای داشته و در حال حاضر قادر است تجربیات بازدیدکنندگان سایت ها را در نظر داشته باشد! زمانی که بازدیدکنندگان بر روی سایت هستند نحوه عملکرد آنها مورد بررسی قرار می گیرد. برخی از مواردی که در تعیین شاخص تجربه کاربری تاثیرگذار هستند به شرح زیر است:

• میزان زمانی که بازدیدکننده در سایت سپری می کند.
• میزان گردش کاربر در صفحات سایت و زمان سپری شده در هر صفحه
• توجه به بازگشت مجدد کاربر به سایت و یا عدم بازگشت
• میزان سرعت لود سایت و صفحات داخلی آن
• مسیرهای دسترسی سایت و همچنین فرآیند انجام کاری مانند خرید یک محصول
• نحوه ارتباط بصری و حسی سایت با کاربر به لحاظ نام، رنگ بندی، لوگو، طراحی و …
• بازخوردهای حاصل از تجارب امنیتی و سطح توجه به حریم خصوصی
• درصد نرخ کلیک (CTR) بخصوص میزان CTR بدست آمده از نتایج جستجوی گوگل
• میزان سرچ نام سایت در گوگل و وارد کردن آدرس مستقیم در مرورگر
• ثبت شدن سایت در Bookmark مرورگر Google Chrome
• و موارد دیگری که حاوی سیگنال های بازخورد تجارب بازدیدکنندگان است.

پس باید در نظر داشت که اگر سایتی در شرایط مطلوب به لحاظ تجربه کاربری نباشد، بودن در نتایج نخست گوگل، نه تنها اثر مثبتی نخواهد داشت بلکه در میان مدت و بلندمدت موجب تضعیف بیشتر آن سایت خواهد شد!

سئو سایت با معیارهای ایده آل گوگل

اغلب صاحبان سایت ها و حتی برخی از افرادی که خود را متخصص سئو می دانند، نگرش صحیحی به سئو ندارند و بیشتر به شکل تئوری به موضوع نگاه می کنند. در ادامه به برخی از ادعاهایی که هیچگونه اعتبار و صحتی ندارند اشاره می کنیم:

• تعداد کلمات یک صفحه حتما می بایست بیش از یک مقدار خاص باشد. مثلا باید بیشتر از 600 کلمه باشد!
• لینک دادن از یک صفحه به خود آن صفحه!!!
• تکرار اسپم گونه کلمات کلیدی در محتوای صفحه!
• توجه به کمیت و عدم توجه به کیفیت!
• و نظرات نادرست بسیاری که فقط موجب گمراهی بیشتر افراد می شود.

سئو در ایده آل ترین حالت یعنی محتوای خوب، لینک خوب و تجربه کاربری خوب! همین و تمام. اما باید توجه داشت که اگر این سه عامل را بصورت صحیح مورد ارزیابی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که کار بسیار سختی خواهیم داشت. ما در دو عامل محتوا و تجربه کاربری می بایست بصورت مستقیم وارد عمل شویم اما در مورد لینک بهتر است سازو کاری را ایجاد نماییم که سایت های دیگر بدون اینکه ما از آنها بخواهیم برای ما لینک بسازند! که اینکار بسیار سخت است مگر اینکه سایت مان به شکلی باشد که صاحبان سایت های دیگر، سایت ما را معتبر دانسته و به آن لینک بدهند.

در ادامه به اقداماتی که زمینه ساز ایجاد لینک های کاملا سالم و تاثیرگذار می شوند اشاره می کنیم:

• تولید محتوای مفید و حاوی اطلاعات جدید
• فعال کردن سیستم همکاری در فروش (Affiliate Link Building)
• پیاده کردن طرح های تبلیغاتی مبتنی بر برندینگ
• ارائه سرویس های خاص که صاحبان سایت ها چاره ای جز لینک دادن به آن نداشته باشند.
  • مثال: ابزار کد ریدایرکت برای تغییر پیوندهای یکتا در وردپرس – Create Redirects
• اجرای طرح های پیمانی مانند همکاری سایت های ahrefs.com و backlinko.com

برای مورد آخر که ممکن است ابهاماتی به وجود آید توضیحاتی را ارائه می کنیم. Ahrefs یک ابزار آنالیز سئو بوده و آقای Brian Dean یکی از شاخص ترین افراد فعال در حوزه سئو هستند. حال اگر آقای Brian Dean در مقالات و ویدئوهای خود Ahrefs را به عنوان ابزار کاربردی آنالیز سئو معرفی نماید و در مقابل، سایت ahrefs.com هم به این موضوع اشاره نماید که آقای Brian Dean برای تحلیل های خود از Ahrefs استفاده می کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ نتیجه کاملا مشخص است و اینکار موجب بالا رفتن سطح اعتبار هر دو خواهد شد.

سئو برای برندینگ و برندینگ برای سئو!

ما اگر به کمک روانشناسی بتوانیم نیازهای کاربران را بشناسیم و آنها را بخوبی برآورده کنیم روند محبوبیت کسب و کار اینترنتی ما شتاب بسیار زیادی به خود خواهد دید. روش اغلب متخصصین سئو برای ارتقا رتبه سایت در گوگل به لینک سازی و یکسری اقدامات فنی داخل سایت محدود می شود! در صورتی که تشخیص اسپم در این مدل برای گوگل چندان سخت نیست. بهترین کار این است که برای نتیجه گرفتن در سئو، بیشتر بر روی برندینگ تمرکز کنیم تا کاربران به معرفی و لینک سازی سایت مان اقدام نمایند و تا حد امکان در روند طبیعی آن دخالت نداشته باشیم.