جایگاه اُسرای جنگی در حقوق بینالملل اسلامی
۱۳۹۳/۱۰/۱۰
–
۳۱۸ بازدید
مطالعه و بررسی در آداب جنگ در اسلام، این حقیقت را نمایان میسازد که آنچه امروزه در نظام حقوق بینالملل مورد تأکید و اهتمام قرار گرفته، چهارده قرن پیش از این در تعالیم دین مبین اسلام وجود داشته است. اهمیت این مطلب از آنجاست که در آن زمان، نه نامی از قواعد و حقوق بشردوستانه (قواعد و حقوق مربوط به رعایت حقوق بشر در زمان جنگ) در میان بوده و نه محتوای آن مدنظر قرار داشته است.
یکی از جنبههای بارز حقوق بشر در مخاصمات مسلحانهی بینالمللی که عملاً نسبت به سایر مقررات مربوط، از قدرت اجرایی بیشتری برخوردار است، قواعد حاکم بر رفتار با اسیران جنگی است. در شریعت دین اسلام نیز اسیر جنگی دارای حقوق و احکامی است که مسلمانان به هر شکل، موظف به رعایت و اهتمام بدین حقوق هستند؛ حقوقی همچون غذا دادن به اسیر، نکشتن اسیر، عدم تحمیل فشار بر او، جدا نکردن کودکان از مادرانشان و دیگر موارد که نشان از عمق توجه و عنایت اسلام به این مسئله دارد.
ما در این نوشتار، برآنیم تا با بیان این حقوق و شرایط اعمال آنها، در نهایت به پاسخ سؤال ذیل نائل شویم: «مسئلهی اسرای جنگی در حقوق بینالملل اسلامی چه جایگاهی دارد؟»
اسیر جنگی در شریعت اسلام
با عنایت به تعریف «اسیر جنگی» در حقوق بینالملل و در نظر گرفتن موارد آن، بدین نکته پی میبریم که کاتبان این حقوق درصدد بودهاند تا «اسیر جنگی» را در محدودهی جنگهای قرون اخیر تعریف و تحدید نمایند و در واقع این تعاریف منحصر در زمان امروز است که در جنگها و مخاصمات، ارتشهای منظم و غیرمنظم شرکت دارند و چنین تعاریفی با مفهوم «اسیر جنگی» در صدر اسلام و مخاصمات آن زمان، سنخیت چندانی ندارند. این مطلب از آن روست که در جنگهای صدر اسلام، معمولاً هر فرد بالغی که میتوانست اسلحه در دست بگیرد، در جنگ شرکت میکرد و در بیشتر جنگها، تمام قبیله اعم از زن، کودک، پیر و جوان در صحنهی نبرد حضور داشتند. با این وضعیت و مطابق با تعریف «اسیر جنگی» در حقوق بینالملل، آن افرادی که در صحنه و همراه نیروهای نظامی طرف مقابل هستند، در صورت اسارت، اسیر جنگی محسوب نمیشوند و این قضیه شامل کودکان، زنان و دیگر موارد هم میگردد. حال آنکه در اسلام، مسئله بهنحو دیگری است. البته بایستی توجه نمود که حکمت اصلی این قانون اسلام (اسیرگیری زنان و کودکان) بر ما پوشیده است، ولی شاید بتوان دلایل زیر را ذکر کرد:
1. زنان و کودکان در میدان جنگ حضور داشتند و در پشت جبهه کمک مینمودند، مثل جنگ حنین، جنگ بنیقریظه و دیگر موارد.
2. شاید دلیل دیگر مقابلهبهمثل در برابر اقدام دشمن بود؛ چراکه دشمن در صورت پیروزی، همه را اعم از زن و کودک، اسیر مینمود.
با توجه به توضیحاتی که بیان نمودیم، در شریعت اسلام، «اسیر جنگی» به معنای عام آن، تمامی کسانی را در بر میگیرد که در جنگ با دشمن اسیر میشوند.
قاموس القرآن در مادهی «أسر» نیز به نکتهی مذکور اشاره مینماید و «اسیر جنگی» را به معنای مطلق آن در نظر میگیرد: «وَأَنزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِن صَیَاصِیهِمْ وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِیقًا»[1]
ترجمه: «…یعنی گروهی [از یهودیان بنیقریظه] را اسیر و گرفتار میکنید»[2] و این گرفتار و اسیر کردن شامل همهی افراد میشود، نه فقط شامل نظامیان و افرادی که سلاح به دست گرفتهاند.
در سِیر غزوههای پیامبر اسلام نیز وقایعی روی داد که به ما در تعیین دقیق معنای «اسیر جنگی» اطمینان میبخشد. بهعنوان مثال، در جنگ حُنَین، زنان و مردان در جنگ یکجا اسیر شدند و البته لفظ «اسیر» به تمامی آنان اطلاق شد، هرچند که پیامبر (ص) پس از تقسیم غنایم جنگ میان مسلمانان، بیش از شش هزار نفر از آنان را آزاد نمود.
در کتب فقهی مسلمانان و خصوصاً اهل تشیع نیز به «اسیر» با معنای عام آن توجه شده است. در برخی روایات، گاهی زندانیان نیز با عنوان «اسیر» ذکر میشوند، هرچند به یقین به زندانیان نمیتوان «اسیر جنگی» اطلاق نمود، مگر اینکه در میدان جنگ و نبرد، دستگیر و گرفتار شده باشند. پس بهطور کلی، «اسیر جنگی» در اصطلاح صدر اسلام، به کلیهی افرادی که در میدان نبرد حضور داشته و اسیر میشدند، اطلاق میشد.
بسیاری از مقررات حقوق بشردوستانهی معاصر، در بیش از چهارده قرن پیش از این، در متون آموزهها و شریعت اسلام وجود داشته است. بنابراین مدعیان حقوق بشر که امروزه دم از آزادی و حفظ حقوق انسانها میزنند و مسلمانان استقلالطلب و استکبارستیز را تروریست و واپسگرا مینامند، خود بهتر میتوانند پیرامون ادعای دروغین خویش پیشداوری کنند.
رفتار با اسیران جنگی در دین اسلام
در اسلام نه تنها مسائل مذکور جایی ندارد، بلکه با وجود اینکه پس از امام علی (ع) حکومت به دست نااهلان افتاد، باز شاهد چنین موارد هولناکی در برخورد با اسیران جنگی نیستیم و به تصریح دانشمندان غربی و شرقشناسان، رفتار مسلمانان با اسرای جنگی، قابل قیاس با دیگر ملل و ادیان نیست.
گوستاولوبون پس از شرح قساوت و کشتار اسیرهای مسلمان توسط صلیبیها مینویسد: «سپاه صلیب پایهی قساوت و خونخواری را بهجایی رساند که در غیر از مذهب یهود، نظیر آن را در هیچ مذهبی نمیتوان یافت… رفتار صلیبیان با مردم بیتالمقدس بهکلی مخالف با آن رفتاری بود که خلیفهی دوم در چند قرن پیش با نصارا و مردم آنجا صورت داده بود.»[3]
جان دیون پورت مینویسد: «وقتی صلاحالدین ایوبی بار دوم این شهر [بیتالمقدس] را پس گرفت، بعد از تسلیم شدن شهر، حتی یک نفر را هم نکشت و حداکثر ترحم را نسبت به اسیران مسیحی ابراز نمود.»[4]
قانون کلی اسلام در مورد اسیران جنگی
قانون اسلام دربارهی اسیران جنگی کاملاً منطقی و انسانی است. مسلمانان پس از پایان جنگ، تمام اسیران را تحتالحفظ به نزد رهبر مسلمانان میآوردند. او نیز با در نظر گرفتن مصالح، یکی از سه حالت زیر را دربارهی آنان اجرا مینماید:
1. آنان را بدون قیدوشرط آزاد مینماید.
2. آنان را با پرداخت غرامت بهعنوان فدیه آزاد مینماید.
3. دستور به بردگی آنان میدهد.
البته در صورت لزوم، امام و رهبر مسلمانان میتواند اسیران جنگی را با اسیران مسلمانان مبادله نماید که در واقع این مورد در زیرمجموعهی مورد دوم قرار میگیرد، چون فی حاقّ واقع، اسیر مسلمان فدیهی وی محسوب میشود.
منع کشتن اسیر جنگی در اسلام
در قانون و شریعت اسلام، کشتن اسیر بههیچوجه جایز نیست و آیهی 4 سورهی محمد (ص) بدان صراحت دارد: «فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا…»[5]
ترجمه: پس چون با کسانى که کفر ورزیده اند برخورد کنید، گردنها[یشان] را بزنید تا چون آنان را [در کشتار] از پاى درآوردید، پس [اسیران را] استوار در بند کشید. سپس یا [بر آنان] منت نهید [و آزادشان کنید] و یا فدیه [و عوض از ایشان بگیرید] تا در جنگ اسلحه بر زمین گذاشته شود این است…
آیه صراحت دارد در اینکه بعد از غلبه بر دشمن و اسیر گرفتن، کشتن اسیر جایز نیست، زیرا «منَّ و فداء» یعنی آزاد کنید یا فدیه بگیرید را ذکر نموده است و اما قتل را ذکر ننموده است. در واقع اگر کشتن اسیر جایز بود، میبایست فرموده باشد.[6]
سیره و عمل پیامبر اکرم (ص) نیز چنین بود و در بعضی از جنگها، مصلحت مسلمین اقتضا مینمود که اسرای جنگی فدیه بدهند (آنهایی که مال و ثروت داشتند)، گاهی اسرا برای آزاد شدن مأمور بودند تا به مسلمانان خواندن و نوشتن آموزش دهند، گاهی هم پیامبر اسرا را بدون قیدوشرط آزاد میکرد؛ چنانکه ایشان با اسرای قبیلهی «طی» چنین رفتار نمود.[7]
خوشرفتاری با اسرای جنگی و اطعام آنان
اسلام پیرامون اسرای جنگی، اخلاق و جنبههای انسانی را نادیده نگرفته است. اسیری که تا چند وقت پیش دشمن سرسخت مسلمانان بوده و بر روی آنان شمشیر میکشید، اکنون بیچاره و بیپناه شده، ولی به هر حال انسان است و بعد از آن همه رنج و مصیبت که تحمیل نموده، هنوز قابل ترحم است. اسلام دین رحمت و مغفرت است و در همه حال، طرفدار و حامی بیپناهان و گرفتاران است؛ چنانکه در آیهی 8 سورهی انسان که گذشت، دیدیم که اطعام و غذا دادن به اسیر نیز مورد تأکید واقع شده است.
پیامبر اکرم (ص) همواره هنگام تقسیم اسرا میان مسلمانان (چون در آن زمان زندانی که قابلیت نگهداری آنان را داشته باشد، وجود نداشت)، دربارهی آنان خطاب به مسلمانان میفرمود: «استوصوا بالأساری خَیراً »[8]
ترجمه: توصیه کنید که با اسیران خوشرفتاری کنند.
امام علی (ع) میفرمود: غذا دادن و نیکی نمودن به اسیر در اسلام واجب است و کشتن او ناجوانمردی محسوب میشود و بعد به آیهی شریفهی «و یطعمون الطعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً» استشهاد مینمود.[9]
دقت شود که منع شکنجه و منع مُثله و دیگر موارد نیز در زیرمجموعهی این مورد قرار میگیرد.
عدم تحمیل فشار بر اسیر و تهیه کردن وسائط نقلیهی لازم برای انتقال وی به پشت جبهه
از دیگر حقوق اسیر جنگی در اسلام آن است که در صورتی که مرکبی برای انتقال او در دسترس نبوده و اسیر نیز از راه رفتن عاجز است، باید او را آزاد نمود، زیرا حکم امام در مورد وی معلوم نیست و ممکن است حکم به آزادی وی داده شود.
امام سجاد (ع) میفرماید: « اذا اخذتَ اسیراً فعجز عن المشی و لم یکن معک محمل فارسله و لاتقتله فانک لاتدری ما حکم الأمام فیه »[10]
ترجمه: اگر دشمنی را اسیر کردی که از راه رفتن عاجز بود و تو نیز مرکبی برای حمل وی نداشتی، وی را آزاد کن و حق کشتن او را نداری، زیرا از حکم امام در مورد او بیاطلاعی.
مداوای مجروحان
البته این مورد را میتوان در زیرمجموعهی «خوشرفتاری با اسیران» قرار داد، زیرا این عمل مقتضای نیکی است و مسلمانان بدان امر شدهاند. امام علی (ع) دستور به مداوای چهل تن از خوارج (که مجروح شده بودند) دادند و بعد از مداوا نیز آنان را آزاد نمود.[11]
جدا نکردن فرزند از مادرش
علامه حلی در کتاب «تحریر» بیان میدارد: «و حرّم بعض اصحابنا التفرقه »[12]
ترجمه: برخی از فقهای شیعه جدایی (فرزند از مادرش) را حرام شمردهاند.
البته این مسئله میان فقهای اهل تسنن متفقالقول است که جدایی بین مادر و فرزند حرام است.
فرجام سخن
چنانکه در این مقاله ملاحظه شد، بسیاری از مقررات حقوق بشردوستانهی معاصر، در بیش از چهارده قرن پیش از این، در متون و آموزهها و شریعت اسلام وجود داشته است. بنابراین مدعیان حقوق بشر، که امروزه دم از آزادی و حفظ حقوق انسانها میزنند و مسلمانان استقلالطلب و استکبارستیز را تروریست و واپسگرا مینامند، خود بهتر میتوانند پیرامون ادعای دروغین خویش پیشداوری کنند.
لازم به ذکر است، رهنمود اسلام در زمینهی نحوهی رفتار با اسیران جنگی متضمن احکامی است که مفاد حقوق و عرف بینالمللی مدرن، هرگز به پای آن نمیرسد.*
منابع:
[1]. سورهی احزاب، آیهی 26.[2]. قاموس القرآن، مادهی «أسر».
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. سورهی محمد، آیهی 4
[6]. الهامی، داوود (1378)، «اخلاق و جنگ/ اسلام و صلح»، ماهنامهی درسهایی از مکتب اسلام، سال 39، شمارهی 4، تیر 1378، ص 22 تا 34.
[7]. همان.
[8]. حکیم، سید محسن (1378)، «آداب جنگ یا تقوای جنگی در اسلام»، فصلنامهی مقالات و بررسیها»، شمارهی 65، تابستان 1378، ص 39 تا 62.
[9]. الهامی، همان.
[10]. حکیم، همان.
[11]. همان.
[12]. همان.
* علی کمالی، کارشناس مسائل سیاسی/ برهان/۱۳۹۳/۱۰/۱۰