طلسمات

خانه » همه » مذهبی » بعضي از مسئولان فرهنگي ـ از تکثير و پخش برگ عريضه حاجت براي امام زمان (عج) ممانعت و جلوگيري مي کنند و استدلال ايشان اين است که اولا: عريضه و عريضه نويسي در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام وجود ندارد ـ ثانياً: به مردم مي گويند، آنهم در مجامع عمومي و رسمي ـ که اگر شما نماز بخوانيد و گناه نکنيد ـ نياز به عريضه نويسي نداريد و بايد از راه دل با امام زمان(عج) ارتباط برقرار کنيد و حاجت بگيريد، اکنون عاجزانه استدعا مي کنم جواب اينگونه افرادي را از روي دلائل قوي و محکم بدهيد تا اينگونه فکر شيعيان را نسبت به عريضه نويسي براي امام زمان(عج) خراب نکنند؟

بعضي از مسئولان فرهنگي ـ از تکثير و پخش برگ عريضه حاجت براي امام زمان (عج) ممانعت و جلوگيري مي کنند و استدلال ايشان اين است که اولا: عريضه و عريضه نويسي در فرهنگ اهل بيت عليهم السلام وجود ندارد ـ ثانياً: به مردم مي گويند، آنهم در مجامع عمومي و رسمي ـ که اگر شما نماز بخوانيد و گناه نکنيد ـ نياز به عريضه نويسي نداريد و بايد از راه دل با امام زمان(عج) ارتباط برقرار کنيد و حاجت بگيريد، اکنون عاجزانه استدعا مي کنم جواب اينگونه افرادي را از روي دلائل قوي و محکم بدهيد تا اينگونه فکر شيعيان را نسبت به عريضه نويسي براي امام زمان(عج) خراب نکنند؟

از بررسي مجموعه آيات و رواياتي که در مقام تبيين منزلت و کمالات وجودي اهلبيت ـ عليهم السلام ـ وارد شده است، چنين معلوم مي شود که ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ علاوه بر ولايت تشريعي يعني حق تبيين و تشريح احکام و آيات الهي و رهبري سياسي و ديني و اجتماعي جامعه، که اصطلاحاً به آن امام گفته مي شود، از منزلت والاي ولايت تکويني نيز برخوردارند. اين بعد از کمال که گاهي از آن تعبير به «ولايت تصرّف» و «ولايت معنوي» مي شود، نوعي از اقتدار و تسلط فوق العاده در امور نظام هستي است که با توجه به دارا بودن مراتب بالاي کمالات معنوي و قرّب به حضرت حق با عنايات مخصوص خداوند متعال گاهي معجزات و کراماتي از آن ذوات مقدّسه ظاهر مي شود و لذا از رسول اکرم ـ صلي الله عليه وآله و سلم ـ نقل شده که فرمود: «چون درمانده و گرفتار شدي پس به حجت استغاثه کن که او تو را در مي يابد. و حجت براي کسي که از او استغاثه کند پناه و فريادرس است».[1]«عريضه نويسي يکي از شيوه هاي خاص توسل (و استغاثه) است»[2] که در طول تاريخ، در فرهنگ اسلامي همواره مورد توجه بوده است. مرحوم محدث قمي در کتاب «منتهي الآمال» به نقل از «تحفة الزائر» علامه مجلسي و «مفاتيح النجاه» سبزواري، مي نويسد: هر کس حاجتي دارد، آن چه را که ذکر مي شود در يک قطعه کاغذي بنويسد و در ضريح مطهر يکي از ائمه ـ عليهم السلام ـ بيندازد، يا کاغذ را ببندد و مهر کند و خاک پاکي را گل سازد، و آن را در ميان گل بگذارد و در نهر يا چاه يا برکه بيندازد، با اين نيت که انشاء الله عريضه اش به خدمت حضرت صاحب الزمان ـ صلوات الله عليه ـ برسد، و آن بزرگوار عهده دار بر آورده شدن حاجت وي مي شود.
از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده که فرمود: «هرگاه کسي حاجت و درخواستي از خداوند متعال داشته باشد و يا از موضوعي در هراس باشدآن را به اين ترتيب که بيان مي شود، بر روي کاغذي بنويسد و در آب جاري و يا در چاه عميقي بيندازد…»[3] براي آگاهي از تفصيل اين روايت به کتاب «عريضه نويسي به اهل بيت» سيد صادق سيد نژاد، رجوع گردد.
متأسفانه مسأله عريضه نويسي که از جمله روش هاي خاص توسل و ايجاد ارتباط با واسطه فيض الهي است، همانند خيلي از برنامه هاي ديگر ديني، تحت تأثير شرايط نامناسب تمدن جديد و دست آوردهاي آن و يا ديدگاه هاي غلطي که در نتيجه سيطره تفکر دين ستيزانه و يا دين گريزانه، بعضي از روشن فکران که تحت تاثير فرهنگ غربي قرار گرفته اند، به فراموشي سپرده شده و يا حداقل کم رنگ گشته است. در حالي که «از مطالعه تاريخ علماي جامعه اسلامي، انسان به حکايت هاي زيادي درباره «عريضه نويسي» بر مي خورد، که آن ها در موارد مختلفي با هدف توسل به ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ به ويژه استمداد از حضرت بقيه الله الاعظم ـ عليه السلام ـ به اين کار اقدام مي نموده اند و از اين طريق به برکت عنايت هاي خاص اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بسياري از مشکلات فردي و اجتماعي افراد جامعه اسلامي بر طرف شده است».[4]ترديدي نيست که تقوا و ورع و اجتناب از گناه از اهم امور مي باشد چنان چه از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده که فرمود: «من دين الأئمة الورع، و العفة، و الصلاح…»[5] همان گونه که اقامه نماز از اهم واجبات بوده و در برخي روايات پايه و اساس دين شمرده شده است و در زيارت امام حسين ـ عليه السلام ـ از ويژگي هاي مهم آن حضرت و ساير ائمه ـ عليهم السلام ـ اقامه نماز شمرده شده است. «اشهد انک قد اقمت الصلوة…» ولي بايد دانست که هر عملي ارزش و جايگاه خاص خود را در زندگي انسان دارد و در صورتي که شرايط و مقدمات و اجزاء تام و صحيح انجام گردد تاثير نيز خواهد داشت. و لذا هيچ منافاتي بين توسل به عنوان عريضه نويسي با ساير اعمال عبادي اعم از دعا و يا تکاليف واجب مثل نماز و… وجود ندارد بلکه هر کدام داراي جايگاه خاص خود مي باشد؛ و در جاي خودش ارزش دارد.
و بر شيعيان آگاه و جوانان پيروان اهل بيت است که بدانند دعاء در پيشگاه خداوند متعال و هم چنين استغاثه به وسايط فيض الهي و امامان معصوم و خصوصاً امام عصر ارواحنا فداه در صورتي مقرون به اجابت است که با شرايط خاص خودش انجام گيرد و در اجابت آن مصلحت شخص متوسل باشد و اگر مصلحت تأخير در اجابت باشد به تاخير خواهد افتاد تا وقتي که مصحلت در تاخير است و در اين صورت فائده دعا و توسل و (استغاثه) علاوه بر اجابت با تاخير، پاداش و اجر زائدي نصيب شخص مي گردد در اثر صبري که کرده (و نا اميد نشده است) و اگر در دعا و توسل (اعم از عريضه و غير آن) مصلحت نباشد بلکه مفسده باشد که فقط خدا مي داند و بس، (ولکن انسان در اثر جهل به حقايق و مصالح چيزي را از خدا مستقيماً و يا به وسيله وساطت ائمه ـ عليهم السلام ـ تقاضا مي کند) به مقام اجابت نخواهد رسيد و در اين صورت شخص داعي و استغاثه کننده مستحق ثواب و پاداش الهي است و يا اين که ضرر و بدي در برابر دعا و استغاثه که کرده از او دفع مي شود.»[6] چنان چه از رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل شده که فرمود: «ما من عبد دعا الله سبحانه دعوة ليس فيها قطيعة رحم، و لا اثم، الا اعطاه الله بها احد خصال ثلاث: امّا ان يعجّل دعوته، و امّا ان يدّخر، و اما ان يرفع عنه من السوء مثلها».[7]بنابر اين، چه در عريضه نويسي و چه در ساير توسلات که بدون واسطه از خداوند چيزي مي خواهيم و يا با واسطه امامان و اولياء الهي و با استغاثه به آنان از خدا مي خواهيم، چنان چه مصلحت در تعجيل اجابت باشد و يا در تاخير آن به هر حال به آنچه خواسته ايم خواهيم رسيد ولي اگر در دعا و استغاثه، مصلحتي در واقع براي ما وجود نداشته باشد بلکه مفسده باشد که خدا و اولياء الهي از آن با خبرند و ما نمي دانيم، و در نتيجه دعا و توسل ما مقرون به اجابت نخواهد بود و خداوند به رحمت خودش باز هم به ما ثواب داده و يا مضاري را از ما دفع مي کند. و لذا جاي بدبيني و بي اعتنائي نخواهد بود بلکه جاي شکرگزاري و امتنان بيشتر مي باشد. البته افراط و تفريط در هر کاري، از جمله عريضه نويسي باطل است و پيامدهاي بدي دارد که بايد به مردم هشدار داد.
 
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ عريضه نويسي، سيد صادق سيد نژاد.
2ـ نجم الثاقب، محدث نوري.
3ـ رساله در استجابت دعا، علامه سيد ابو الحسن جلوه.
 
پي نوشت ها:
[1] . محدث نوري، نجم الثاقب، ص 787.
[2] . بحار الانوار، ج 96، ص 243.
[3] . محدث قمي، کليات منتهي الآمال، نشر الهادي، ص 927.
[4] . سيد نژاد، سيد صادق، عريضه نويسي.
[5] . آيت الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص 361.
[6] . جلوه طباطبائي، سيد ابوالحسن، رساله در استجابت دعا، ص 80.
[7] . همان ، ص 81.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد