۱۳۹۳/۰۹/۲۵
–
۲۱۴۵ بازدید
@ – تاثیر دین برجنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان چیست؟ ( اندیشه ۲ )
تاثیر دین در حوزه فردی انسان:
در این قسمت مهم ترین کارکردهاى دنیایى دین را به طور فشرده در سه عرصه روانشناسى، معرفت و دانایى و حوزه مناسبات انسانى پى مى گیریم.
کارکردهاى روانشناختى
افزون بر آنچه مى آید دین تأثیرات مثبتى در زمینه هاى دیگر مانند بهداشت جسمانى دارد.(1)
از نظرگاه روانشناختى دین کارکردها و ثمرات بسیارى براى انسان دارد. در میان دانش هاى جدید هیچ یک مانند روانشناسى نقاب از رازهاى شگفت دین و دیندارى بر نکشیده و لزوم اجتناب ناپذیر آن را در همین زندگى دنیایى به طور ملموس روشن نساخته است. البته باید توجه داشت که اساساً روانشناسى در پى تعیین حق و باطل و به تعبیر دیگر «ارزش صدق»(2) دین نیست چرا که تعیین این مسئله خارج از توان و کارویژه هاى این دانش است.
افزون بر آن روانشناسى در این باره نظر به دین خاصى ندارد و چه بسا در برخورد با پاره اى از ادیان کارکردهاى منفى اى نیز مطرح کند. البته انتظار مى رود که هر اندازه دینى از حقانیت بیشترى برخوردار باشد کارکردهاى مثبت ترى داشته باشد، لاجرم مى توان بهترین کارکرد را از بهترین دین انتظار داشت. آنچه این دانش پى مى گیرد و در صلاحیت آن است ثمرات و کارکردهاى روانى دین فارغ از حقانیت و ارزش صدق آن است. پاره اى از کارکردهاى روانشناختى دین و دین ورزى عبارتند از:
. 1 معنا بخشیدن به حیات
از مهم ترین کارکردهاى اساسى دین، تبیین معناى زندگى است. هر انسانى از خود مى پرسد که زندگى براى چیست؟ درد و رنج و مرگ و میرها چه معنا دارد؟ و در مجموع آیا جهان ارزش زیستن دارد یا نه؟ یافتن پاسخى صحیح در برابر این پرسش ها زندگى ساز است و ناکامى در برابر آن زندگى سوز. دین با تبیین جاودانگى، حکمت و هدفمندى هستى و جهت گیرى رو به خیر و کمال و تعالى آن، در پرتو تدبیر خداوند حکیم و رحمان و رحیم، خردپذیرترین و دلپسندترین معنا از حیات انسان و جهان را به دست مى دهد.
«کارل یوستاویونگ»(3)
در اهمیت این مسئله مى نویسد: «در میان همه بیمارانى که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه بوده ام، یکى هم نبوده که مشکلش در آخرین وهله، چیزى جز مشکل یافتن یک نگرش نسبت به حیات باشد. با اطمینان مى توان گفت که همه آنان از آن رو احساس بیمارى مى کرده اند که چیزى را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود، عرضه مى دارند، از دست داده اند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینى خود، شفاى واقعى نیافته است».(4)
«ویکتور فرانکل»(5) نیز قدرت دین را عقیده به «اَبَر معنى»(6) مى داند، یعنى دین بهترین معنى براى زندگى کردن است.(7)
برخى از جامعه شناسان نیز برآنند که گوهر دین واکنش در برابر تهدید به بى معنایى در زندگى بشر و تلاش در جهت نگریستن به جهان به مثابه حقیقتى معنادار است.(8)
پاره اى از بروندادهاى روانشناختى تفسیر دینى حیات عبارت است از:
. 1 احساس خوش بینى و رضایت
. 2 مطبوع سازى زندگى در مجموعه هستى
. 3 ایجاد امیدوارى
. 4 مسئولیت پذیرى
. 5 نشاط و حرکت.
آموزه هاى دینى نگرش فرد به نظام هستى و قوانین آن را خوش بینانه مى سازد.(9)
از نظر استاد مطهرى فرد با ایمان در کشف هستى شهروند کشورى را مى ماند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن را صحیح و عادلانه مى داند و به حسن نیت کارگزاران آن ایمان دارد. لاجرم:
اولاً، زندگى براى او مطبوع و دلپذیر مى شود.
ثانیاً، زمینه هاى ترقى و تعالى را براى خود و دیگران فراهم مى بیند و روح «امیدوارى» در او پدید مى آید.
ثالثاً، اگر چیزى موجب عقب ماندگى او شود آن را جز از ناحیه کم کارى و بى تجربگى و مسئولیت گریزى خود و امثال خود نمى داند. او همچنین پاره اى از رنج ها و دشوارى ها را زمینه ترقى و تکامل خود مى داند. این اندیشه به طور طبیعى شخص را به غیرت مى آورد و با «خوش بینى» و «امیدوارى» به حرکت و جنبش در جهت اصلاح خود وا مى دارد و از دشوارى ها استقبال مى کند.
در مقابل، فرد بى ایمان مانند شهروندى است که قوانین، تشکیلات و کارگزاران کشورش را فاسد مى داند و از قبول آنها هم چاره اى ندارد. درون چنین فردى انباشته از عقده ها و کینه هاست. او هرگز به فکر اصلاح خود نمى افتد، از جهان لذت نمى برد و هستى براى او زندانى هولناک است که یا باید از چنگ آن بگریزد و یا با رنج و سختى آن را تحمل کند.
. 2 انسجام و تعادل شخصیت
در وجود انسان تمایلات و گرایش ها و غرایز گوناگونى وجود دارد که گاه در تعارض و تضاد با یکدیگر قرار مى گیرند. کشاکش طوفان غرایز و ناتوانى در ایجاد توازن و هماهنگى بین آنها به اختلال شخصیت مى انجامد. دین نقش مهمى در هویت بخشى، ایجاد تعادل بین امیال و غرایز، اولویت گذارى و برقرارى نظام طولى بین آنها، رهایى از آشفتگى و هماهنگ سازى افکار و احساسات دارد و در نتیجه به ایجاد وحدت و انسجام شخصیت مى انجامد.(10)
یونگ بر آن است که هرگاه میان امیال، تعادل و توازن برقرار شد انسان یک پارچه و منسجم مى شود و به عبارت دیگر وحدت شخصیت مى یابد و این تنها در سایه نگرش دینى تحقق پذیر است. توحید و یگانگى شخصیت در انسان را باید در الگوى دیر پاى خدا جستجو کرد. وحدت شخصیت یعنى انسان نوعى زندگى با خدا دارد و بدون خدا بشر هرگز نمى تواند به یک کل یکپارچه مبدل شود.(11)
. 3 بهداشت، سلامت و آرامش روان
یکى از نیازهاى مهم انسان، سلامت و آرامش روان است. در دنیاى کنونى علیرغم پیشرفت هاى خیره کننده علمى و تکنولوژیک، روز به روز اضطراب، دلهره، افسردگى و ناآرامى بیش از پیش بر انسان چیره شده و حاجت به آرامش روحى و روانى بیشتر احساس مى شود. نقش دین در سلامت و آرامش روان از جهات مختلفى حایز اهمیت است.
در این باره تحقیقات انجام شده توسط روان شناسان قابل توجه است:
الف. دیندارى و تحمل فشارهاى روانى
تحقیقات انجام شده نشان مى دهد انگاره هاى دینى نقش مؤثرى در تسکین دردهاى روحى، کاهش اضطراب و تحمل فشارهاى روانى دارند و افراد مذهبى از ناراحتى روانى بسیار کمترى رنج مى برند.(12)
ب. دیندارى و افسردگى
بر اساس تحقیقات، بین دین و افسردگى، استرس و اضطراب نسبت معکوس وجود دارد.(13) این مسئله در عصر حاضر مورد توجه بسیارى از روانشناسان و اندیشمندان است.
«ویلر»(14) بر آن است که فرد مذهبى از طریق اعتقادات دینى بر مشکلات چیره مى شود و از طریق اعمال مذهبى و شرکت در مراسم دینى به شبکه وسیع حمایت هاى اجتماعى متصل مى شود.
«میدور»(15) نیز اظهار مى دارد که وابستگى دینى چون بدیل دیگر متغیرهاى مؤثر بر سلامت روان مانند وضعیت اقتصادى و حمایت اجتماعى عمل مى کند و منجر به کاهش شیوع افسردگى مى شود.(16)
ج. دیندارى و کاهش بزهکارى
بررسى ها گواه بر آن است که بین دیندارى و بزهکارى و جرم و جنایت رابطه منفى وجود دارد و رفتارهاى مذهبى مى تواند بین آنها تمایز افکند.(17)
د. دیندارى و کاهش مصرف الکل و مواد مخدر
براساس تحقیقات انجام شده توسط «ادلف»(18)، «اسمارت»(19)، «اوتار»(20) و «دیویدز»(21) افراد مذهبى از مواد مخدر استفاده نمى کنند و یا بسیار کم مصرف مى کنند. از نظر «لوچ»(22) و «هیوز»(23) به ویژه در میان عناصر مذهبى اصولگرایان کمتر از همه به مواد مخدر گرایش دارند و هر اندازه ایمان دینى فرد قوى تر باشد احتمال استفاده از مواد مخدر و الکل در او کمتر یا مساوى با صفر است.(24)
ه. دین دارى و کاهش خودکشى
مسأله خودکشى یکى از بحران هاى جدى در تمدن کنونى بشر است. «سازمان بهداشت جهانى اخیراً آمار جالبى درباره خودکشى در کشورهاى مختلف جهان انتشار داده است. به موجب این آمار در هشت کشور صنعتى جهان خودکشى در بین افراد 15 تا 44 ساله سومین علت مرگ و میر در این کشورها را تشکیل مى دهد.
این کشورها عبارتند از: آلمان غربى، اتریش، کانادا، فنلاند، دانمارک، مجارستان، سوئد و سوئیس.
کارشناسان سازمان بهداشت جهانى که این آمار را پس از ده سال مطالعه کرده اند همچنین اعلام کرده اند که خودکشى در کشورهاى در حال توسعه نیز به طور وحشتناک رو به افزایش است. در این کشورها حتى جوانان کمتر از 15 سال نیز دست به خودکشى مى زنند. آمارى که از طرف کارشناسان مزبور تهیه شده، نشان مى دهد که به طور کلى طبقات تحصیل کرده و روشنفکر بیش از طبقه کارگر اقدام به خودکشى مى کنند. مثلاً در انگلستان عده زیادى از پزشکان در سال هاى اخیر خودکشى کرده اند. تنها در آلمان غربى همه ساله دوازده هزار نفر خودکشى مى کنند و شصت هزار نفر دیگر به نحوى در صدد خودکشى بر مى آیند. مهم ترین علت خودکشى آلمانى ها بیمارى عصبى است. در حال حاضر در آلمان غربى بیش از یک میلیون نفر از فشار عصبى رنج مى برند و ممکن است هر آن دست به خودکشى بزنند.(25)
در مقابل، تحقیقات نشان مى دهد خودکشى در کسانى که در مراسم دینى شرکت مى کنند نسبتى بسیار کمتر از دیگران دارد.
کامستاک(26) و پاتریچ(27) در یک بررسى نشان دادند احتمال خودکشى در افرادى که به عبادتگاه ها نمى روند چهار برابر بیش از شرکت کنندگان در محافل دینى است. همه پژوهش ها نشان مى دهد یکى از علل مهم خودسوزى ضعیف بودن اعتقادات مذهبى بوده است»(28)
یک بررسى که در کشور اردن توسط «داراکه»(29) نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 243-. 237 (1992) انجام شده است نشان مى دهد تعداد خودکشى در ماه رمضان در مقایسه با ماه هاى دیگر سال کاهش قابل توجهى را نشان مى دهد.(30)
و. دیندارى، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق
مسأله ناپایدارى خانواده و گسست آن یکى از بحران هاى بزرگ دنیاى متمدن کنونى و در پى آورنده نتایج ویرانگر روانى و اجتماعى است. براساس مطالعات انجام شده، مذهب مهم ترین عامل پاى بندى به خانواده، رضایت از ازدواج(31) و کاهش طلاق است و این مسأله عامل مهمى در بهداشت روانى خانواده ها به شمار مى رود.
تحقیقات نشان داده است مردانى که همسرانشان را طلاق داده و یا از آنها جدا شده اند ده برابر بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیمارى هاى روانى هستند.(32)
. 4 سازگارسازى جهان درون و برون کاهش رنج ها
بهره دیگرى که از تفسیر دینى حیات بر مى خیزد «ایجاد سازگارى بین جهان درون و برون» و در نتیجه کاهش رنج ها و ناراحتى هاست.
بدون شک در مواردى بین خواسته ها و تمایلات انسان و آنچه در جهان خارج وجود دارد تفاوت هایى مشاهده مى شود. گاه این تفاوت ها به گونه اى است که شرایط خارجى براى انسان رنج آفرین و ملال انگیز است. این تفاوت ها مى تواند به گونه هاى مختلف باشد مثل:
1 تفاوت بین خواسته هاى ما و نظام تکوین، مانند شرور و آفاتى چون مرگ و میر، سیل، زلزله، نقص عضو، بیمارى و….
2 تضاد بین تمایلات ما و واقعیات اجتماعى، مثل حاکمیت نظام استبدادى و….
از طرف دیگر در مواردى واقعیات خارجى به سهولت و در شرایطى که ما در آن قرار داریم تغییرپذیر است در چنین وضعیتى انسان ها به طور معمول در جهت تغییر واقعیت جهان به سود تمایلات خود مى کوشند اما گاه جهان خارج اصلاً تغییرپذیر نیست، یا در شرایط مورد نظر شخص دگرگون نمى شود و یا تغییر آن مستلزم هزینه هایى تحمل ناپذیر و نامعقول است. در این موارد دین بهترین راه سازگارسازى درون با خارج و نیرومندترین عامل آشتى دهنده این دو جهان است. دین با تفسیرى که از جهان و ناملایمات و رنج هاى آدمى در آن مى دهد، نه تنها ناسازگارى آن دو را از میان برمى دارد بلکه با دادن نقش عبادى به تحمل دشوارى ها و اینکه بزرگ ترین اولیاى الهى چشنده تلخ ترین رنجهایند شیرین ترین رابطه را بین آن دو ایجاد مى کند به طورى که انسان مؤمن مى گوید: «زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت»، از همین رو «الیسون» بهترین راه مقابله با مشکلات تغییرناپذیر را مقابله مذهبى مى داند.(33)
اینکه حضرت اباعبداللَّه الحسین علیه السلام در سرزمین سوزان کربلا و دیدن آن همه رنج و مصیبت و زخم هاى بسیار بر جان و توان خویش فرمود: رضا اللَّه رضانا اهل البیت(34) و زینب کبرى علیها السلام پس از تحمل آن همه دشوارى طاقت فرسا مى فرماید: ما رأیت الاّ الجمیل(35) عالى ترین نمایش شکوه ایمان در سازگارى جهان درون و برون و شیرین نمودن رنج و سختى در جهت مقاصد و اهداف بلند الهى و انسانى است. بدین ترتیب نه تنها رنج انسان کاهش مى یابد، بلکه در مواردى شیرین و دلپذیر مى شود و این جز در سایه دین و ایمان دینى امکان پذیر نیست.
. 5 هدف بخشى و ایده آل پرورى
یکى از مهم ترین کارکردهاى دین ارائه ایده آل و آرمان مطلوب است.
ایده آل اصل یا موضوعى است که مورد گرایش انسان قرار گیرد و هدف تلاش ها و کوشش هاى او باشد.
ایده آل موجب شکل گیرى نوع انتخاب آدمى است. شخص به طور آگاهانه یا ناخودآگاه همه پدیده ها را با آن مى سنجد و ارزش داورى مى کند.
ایده آل از مختصات زندگى بشرى و از عناصر اساسى آن است. انسان زمانى مى تواند از یک زندگى حقیقى برخوردار باشد که آگاهانه براى خود ایده آل و آرمان انتخاب کند.
انسان ها در طول تاریخ ایده آل هایى چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زیبایى، دانش و… انتخاب کرده اند. لیکن بهترین ایده آل آن است که داراى شرایط زیر باشد:
1 منطقى باشد.
2 قابل وصول باشد.
3 تمایلات سودجویانه و خودخواهانه و «من طبیعى» آدمى را کنترل کند.
4 در انسان چنان کششى ایجاد کند که از درون به سوى هدف اعلاى حیات حرکت کند.
چنین آرمانى تنها از دین حق و معناى دینى حیات بر مى خیزد.(36)
«میلر بروز» از قول «اینشتین» مى گوید: «علم، ما را از آنچه هست آگاه مى کند و دین (وحى) است که ما را به آنچه که سزاوار است که باشد مطلع مى کند».(37)
. 6 پاسخ به احساس تنهایى
یکى از رنج هاى بشر که در جهان صنعتى و پیدایش کلان شهرها به شدت رو به افزایش است، مسأله احساس تنهایى است. منظور از احساس تنهایى در اینجا تنهایى فیزیکى یعنى جدایى از دیگران نیست بلکه گونه هاى دیگرى هم چون ناتوانى دیگران در پاسخ دهى به برخى از نیازهاى انسان، عدم درک دیگران از شخص و یا سرگرمى دیگران به کار خود و جستجوى منافع خویش و عدم توجه عمیق، جدى، خیرخواهانه و دیگرخواهانه در جهت تأمین خواسته ها و نیازهاى شخص است.(38)
به عبارت دیگر، انسان در این دنیا خود را در میان انبوه مردمانى مى یابد که همواره در بند خودخواهى هاى خویشند و حتى اگر اعمالى به ظاهر نیک و مفید به حال دیگرى انجام مى دهند عمدتاً آمیخته به انواع درخواست ها، گرایش ها و خودخواهى هاى ظاهر و پنهان است و کسى صد در صد خیرخواهانه کارى براى «من» انجام نمى دهد.
اما در نگرش دینى، انسان هیچ گاه تنها نیست، بلکه همواره در آغوش پر مهر خدایى است که تنها و تنها از سر لطف و مهربانى او را آفریده و لحظه به لحظه خیر و رحمت بى انتهایش را بر او سایه گستر مى سازد بدون آن که خود نصیبى از این مهر بیکران نصیبش گردد و اجر و پاداشى در برابر ارزانى داشت نعمت هایش طلب کند.
. 7 تقویت قدرت کنترل غرایز
از جمله خطراتى که همواره جامعه بشرى را مورد تهدید قرار داده و در عصر قدرت و تکنولوژى خطراتى صد افزون براى بشریت به بار آورده لجام گسیختگى غرایز، خودخواهى ها و تمایلات سرکش نفسانى است. این پدیده شوم نه تنها از جانب علم و دانش و فلسفه هاى بشرى مهارشدنى نیست، بلکه اربابان قدرت و دانش را نیز به اسارت خود درآورده و علم و تکنولوژى را نیز در این جهت، استخدام کرده است.
آن عامل نیرومندى که انسان را از اسارت هواهاى نفسانى آزاد ساخته و قدرت رویارویى با طغیان هاى زندگى سوز نفس اماره را مى بخشد، ایمان استوار دینى است.
«داستایوفسکى» مى گوید: «اگر خدا (دین) نباشد همه چیز مباح است».(39) یعنى غیر از خداباورى و ایمان مذهبى هیچ عامل دیگرى توان بازدارندگى از اعمال ضداخلاقى، بیمارى بى عدالتى، تجاوز و فساد و تباهى و رام کردن نفس اماره و سرکش آدمى را ندارد.(40)
افزون بر آنچه گذشت کارکردهاى روان شناختى،(41) فرا روانشناختى،(42) روان تنى(43) و جسمانى دیگرى براى دین ذکر شده که به ذکر عناوین آنها بسنده نموده و خواننده عزیز را به مطالعه و جستجوى بیشتر در این زمینه فرا مى خوانیم.
. 8
بهداشت و سلامت جسمانى، طول عمر، پایدارى در فعالیت هاى فیزیکى، تقویت سیستم ایمنى و دفاعى بدن، تسریع در بهبودى و کوتاه کردن دوران درمان.(44)
. 9
ایجاد خضوع، تعبد و تسلیم در جهانى آکنده از سرگردانى و تعارضات فکرى.(45)
. 10
عشق و محبت، پاسخ به غرایز فرامادى بشر و ایجاد لذت هاى فراجسمانى،(46) تصفیه غم ها و جذب شادى ها.(47)
. 11
کاهش اضطراب، ترس ها و وحشت ها به ویژه ترس از مرگ.(48)
. 12
افزایش قدرت کنترل و مدیریت ذهن (سایکو سیبرنتیک)(49) و تصویرسازى ذهنى .citnerebycohcysP .(50)
. 13
شجاعت آفرینى و افزایش قدرت پایدارى در برابر دشمنان و زورمندان.(51)
. 14
بهداشت و سلامت روح و حقیقت برین وجود آدمى.(52)
. 15
ایجاد وقار و سنگینى و دورى از جلفى و سبکى.(53)
. 16
کاهش عملیات جنسى.(54)
. 17
انگیزش، پرورش و تفسیر تجربه هاى دینى(55).
جمع بندى این قسمت را با سخنى از «میلتون یینگر»(56) به پایان مى بریم. او در مقاله «دین و نیازهاى فرد»(57) مى نویسد: در پزشکى روان تنى وقتى نکات زیر را ملاحظه کنیم، ارزش دین آشکار مى شود:
1 دین، انسان را به یک فلسفه حیات مسلح مى کند و به عقل وى روشنگرى لازم را مى بخشد. دین براى یک فرد نقشى را ایفا مى کند که قطب نما براى یک کشتى و در دریاى زندگى جهت و راهنمایى در اختیار او مى نهد.
2 دین بر اراده انسان تأکید مى نهد، آن را تقویت و فرد را کمک مى کند تا به فرمان هاى عقل گردن نهد.
3 دین نیازهاى اساسى روح، به ویژه نیاز به عشق و جاودانگى را، تحقق مى بخشد(58).
کارکردهاى معرفتى
دین یکى از مهمترین منابع معرفت آموز و آگاهى آفرین است. حاجت انسان به دین در کنار عقل و به تعبیر دیگر خدمات معرفتى دین به انسان، سویه هاى مختلفى دارد.
در نگاه کلى بخشى از خدمات دین در این عرصه عبارت است از:
1 ارائه آموزه هاى فرا عقلى، یعنى امورى که عقل به تنهایى قادر به کشف و درک آنها نیست، اما اگر از منبعى دیگر مانند وحى آسمانى در اختیارش قرار گیرد براى آن قابل قبول و پذیرش مى باشد.
2 بهنگام و آسان یاب سازى حقایق دشوار و دیریاب: پاره اى از حقایق یا زمانى در تور تجربه بشر مى افتد که کار از کارگذشته و یا تنها افراد خاصى و نادرى به آن ها دست یافته و اکثر انسان ها از دسترسى به آن و سعادت وابسته به آن محروم مى مانند. از جمله خدمات انبیاى الهى این است که این گونه آگاهى ها را بهنگام، آسان و رایگان در اختیار بشر مى گذارند.(59)
در نگاهى دیگر فرآورده هاى معرفتى دین را مى توان در دو عرصه مورد بررسى قرارداد:
. 1 پاسخ به پرسش هاى بنیادین
همه انسان هاى هشیار پرسش هایى اساسى در باب راز وجود خود و جهان دارند.(60)
این که جهان و انسان چرا و چگونه به وجود آمده اند؟ به کجا مى روند؟ جایگاه انسان در نظام هستى و نقش او در سر نوشت خود چیست و… این بخش مهمترین و جامع ترین آموزه ها و معارف دین را شامل مى شود. کلیات این عرصه از معارف دینى عبارت است از:
1-. 1 خداشناسى:
اسماء حسنى و اوصاف ذاتى و فعلى خداوند و تبیین رابطه او با انسان و جهان
1-. 2 هستى شناسى:
مشتمل بر سنت ها و قوانین عام حاکم بر هستى، عوالم هستى و درجات و مراتب آن
1-. 3 جهان شناسى:
معرفى جهانى که ما در آن زندگى مى کنیم، جایگاه آن در کل هندسه هستى و قوانین فرا طبیعى حاکم بر جهان.
1-. 4 انسان شناسى:
چیستى، جایگاه، ارزش و راز هستى آدمى، ساحت ها و مراتب وجودى انسان، نیازهاى ثابت و متغیر آدمى، آینده بشریت، مسئولیت و نقش انسان در ساختن هویت و سرنوشت خود و دیگران.
1-. 5 فرجام شناسى:
غایت جهان و انسان، چگونگى حیات پسین و عوامل مؤثر بر آن.
1-. 6 راه شناسى:
نمایاندن راه سعادت و نیکفرجامى انسان در این جهان و در زندگى جاوید آخرت، بازشناسى آن ازکژ راهه ها و عوامل نگون بختى و بدفرجامى، بیان موانع راه و چگونگى فراز آمدن در برابر آنها. تشویق و انگیزش انسان نسبت به تلاش در جهت ساختن سرنوشتى نیکو براى خود و دیگران و بیم دادن از کژروى و تباهى گرایى. به عبارت دیگر آموزه هاى پیشین همه از هست و نیست ها سخن مى گوید و عناصر جهان بینى را تشکیل مى دهد، اما راه شناسى از بایدها و نبایدها مى گوید و اجزاى (شریعت) را مى سازد.
. 2 دین و علم
بخشى از معارف دین را آموزهاى علمى آن تشکیل مى دهد. مراد از آموزه هاى علمى بیان قوانین طبیعى حاکم بر پدیدهاى جهان و انسان است یعنى امورى که در قلمرو دانش تجربى ) ecneics ( بشر قرار مى گیرد، لیکن در گستره اى عام تر مى توان نقش دین در علم را چهار گونه بر شمرد:
2-. 1 انگیزش و به تعبیر دیگر تقویت انگیزه کاوش هاى علمى.
در اسلام این مسأله بیش از هر دینى نمایان است و بخشى عظیمى از ادبیات دینى را به خود اختصاص داده است.
2-. 2 جهت دهى و سمت و سو بخشى به علم و کاوش هاى علمى
2-. 3 ارائه پیش فرض هاى متافیزیکى علوم
2-. 4 ارائه پاره اى از گزاره هاى علمى
2-. 5 ایجاد روحیه علمى
در مجموع برخى از اندیشمندان بر آنند که دین به علم و علوم بیشتر مدد رسانده است تا علم و علوم به دین.(61)
اینشتین در این باره مى گوید «حس دینى قوى ترین و شریف ترین سرچشمه (شاه فنر) تحقیقات علمى است».(62)
(1) جهت آگاهى بیشتر بنگرید: محمد حسن قدردان قراملکى، آیین خاتم، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
(2) این مسئله اساساً مقوله اى معرفتى است، از این رو در بحث از کارکردهاى معرفتى دین تحت عنوان «پاسخ به پرسش هاى بنیادین» بررسى مى شود، لیکن به لحاظ کارکردهاى مهم روانشناختى آن در اینجا نیز به آن اشاره مى شود.
(3) See:Modern Man in Search His Philosophy of Religion.a Soul p.. 284 Also:ofkarl Gustave jung ,
(4) پیتر آلستون، ملتون یینگر، محمد لگنهاوزن، دین و چشم اندازهاى نو، ترجمه غلامحسین توکلى، ص 163، قم: بوستان کتاب،. 1376
(5) Victor Frunkle.
(6) Superlogo.
(7) جهت آگاهى بیشتر بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 164-. 167
(8) ملکم همیلتون، جامعه شناسى دین، ترجمه محسن ثلاثى، ص. 179
(9) خوش بینى داراى گونه هاى مختلف مثبت و منفى است. آنچه در اینجا مورد نظر است خوش بینى حقیقى و سازنده است.
(10) جهت آگاهى بیشتر: شهید مطهرى، حکمت ها و اندرزها، ص 47 همو، یادداشت ها، ج 4، ص 123 و 158 و. 159
(11) کارل گوستاویونگ، مبانى روانشناسى تحلیلى، ترجمه دکتر محمد حسین مقبل، ص 137 تهران جهاد دانشگاهى.
(12) اسلام و بهداشت روان، ج 2، ص. 245
(13)) Religious belief , Depression , J.S., Larsin , D.B.and Starnin , j.jsee:Pressman 147-758-htiw.766 Broken Hips.) 1990 ( and Ambulation Stutus in eldery woman.P.Lyons , American journal of Psychatry ,
(14) Willer.
(15) Meador.
(16) جهت آگاهى بیشتر بنگرید: الف. دکتر احمدعلى نور بالا، شواهد پژوهشى در رابطه بین وابستگى مذهبى و افسردگى، (مقاله اسلام و بهداشت روان)، مجموعه مقالات، ج 1، ص 17-. 20 ب. دکتر قربانعلى اسداللهى، رابطه اعتقادات مذهبى در درمان بیمارى هاى افسردگى (مقاله نقش دین در بهداشت روان)، مجموعه مقالات ص 41-. 47
(17) PsychologyLarson , and mental Health:A D.B., Allen , G.) 1991 (.Religioussee:Gartner , J.Theology , 6 , 19-stnemtimmoc.26 Review of the Empirical Literature , Journal of and
(18) Adlof.
(19) Smart.
(20) Autar.
(21) Dauids.
(22) Loch.
(23) Hughes.
(24) journal of Addiction.and ReligiousAdolf ,، M.Smart , R.G ) 1485 ( Drug use and Rse Affiliation , Feelings , British نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج 2، ص 23، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(25) شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 3، ص 389، چاپ سوم،. 1382
(26) Comstock
(27) Partridge
(28) Health.Chronic Disease., kcotsmoC.672.665.25 G.r Journal of Partidge , K.B.) 1472 ( Church Abandance and.
(29) Darakeh.
(30) دکتر محمد قهرمانى و…، بررسى تأثیر روزه دارى بر وضعیت سلامت روانى (مقاله) نقش دین در بهداشت روان، ج 1، ص 244، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(31) Study Marriage , 267 , 40 -.282 Ofsee Glenn N.D.Weaver.C.N ) 1987 ( Multivariate , Multisurvey or moresee also:Sporawski.M.j , Houghson M.J.) 1987 ( preceriptions for Happy coordinator , , 27 , 321 egairraM.327 Adjustment and Satisfaction of Couples married so yearly family
(32) بنگرید: الف. دکتر باقر غبارى بناب، مطالعاتى در قلمرو مشترک دین و روان شناسى (مقاله)، ص 100، حوزه و دانشگاه (فصلنامه)، شماره 29، زمستان. 80 ب. دکتر محمد قهرمانى، و… بررسى تأثیر روزه دارى بر وضعیت سلامت روانى (مقاله)، دین و بهداشت روان، ج 1، ص 244، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(33) بنگرید: دکتر على نقى فقیهى، بهداشت و سلامت روان در آیینه علم و دین، ص 85، قم: حیات سبز، چاپ اول،. 1384
(34) بحارالانوار، ج 44، ص. 367
(35) بحارالانوار، ج 45، ص. 116
(36) جهت آگاهى بیشتر در این زمینه بنگرید: دکتر عبداللَّه نصرى، فلسفه آفرینش، ص 73- 49، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(37) الثقافه الاسلامیه، ق: شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص 188، تهران: صدرا، دوم،. 1382
(38) بنگرید: جوادى آملى، انتظار بشر از دین، ص 47- 46، قم: اسراء، چاپ اول،. 1380
(39) شهید مطهرى، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران و قم: صدرا،. 1368
(40) بنگرید:
الف. همو، حکمت ها و اندرزها، ص
3 ب. همو، امدادها و غیبى در زندگى بشر، ص. 86
(41) Psychologic.
(42). Parapsycholog
(43) Psychosomatic.
(44) بنگرید: الف. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللى
ب. نقش دین در بهداشت روان، ج 1، ص 28 و 153- 187، قم: معارف، چاپ اول،
1382 ج. همان، ج 2، ص
27 د. پت کورى، بازگشت به دعا در آستانه هزاره سوم، ترجمه: عزیزاللَّه صوفى سیاوش.
(45) بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه: مهدى قائنى و…
ب. شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص 196، قم و تهران: صدرا، چاپ دوم،. 1382
(46) بنگرید:
الف. شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص 158 و 159
ب. همان، ج 7، ص 15-
19 ج. همو، امدادهاى غیبى در زندگى بشر، ص 39، قم: صدرا، چاپ هفتم،. 1374
(47) مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 167، قم: نوید اسلام، چاپ اول،. 1377
(48) همان.
(49) بنگرید: شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص. 122
(50)
(51) همو، یادداشت ها، ج 4، ص 123 و 158-. 159
(52) همان، ص. 154
(53) بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى. ب. شهید مطهرى، همان، ص. 169
(54) مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص. 167
(55) بنگرید: حمیدرضا شاکرین، دین شناسى، ص 30-. 32
(56) Milton Yinger.
(57) Individual Needs in p.691-cifitneicS.7771 Study of Religion , Religion and
(58) آلستون، م. یینگر، م. لگنهاوزن، دین و چشم اندازهاى نو، ترجمه غلامحسین توکلى، ص. 162
(59) جهت آگاهى بیشتر: حمیدرضا شاکرین، دین شناسى، ص 17- 20، قم: معارف،. 1387
(60) جهت آگاهى بیشتر: حمید رضا شاکرین، همان، ص 21-. 25
(61) مرچا الیاده، فرهنگ و دین، مترجمان: زیر نظر بهاءالدین خرمشاهى، صفحه هفت.
(62) شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 2، ص. 200
تاثیر دین در حوزه اجتماعی انسان:
از آنجا که دین انسان را موجودى اجتماعى دانسته و رابطه انسانها با یکدیگر را امرى گریز ناپذیر مى داند وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا زخرف/ 32 «و بعضى از آنها را بر بعضى مراتبى برترى دادیم تا یکدیگر را به خدمت گیرند [و چرخه زندگى بگردد]» براى چگونگى روابط انسانها با یکدیگر نیز برنامه هایى دارد و از سویى برخى روابط موجود بین انسانها را تأیید و برخى را رد مى کند دین با پایه ریزى جامعه اى مبتنى بر ارزش هاى انسانى و معنوى، نقش محورى و اساسى در ترسیم ساختارهاى اجتماعى دارد جنبه هاى اجتماعى احکام عبادى و معاملاتى اسلام و تقدم حقّ جامعه بر فرد و مصلحت عمومى بر مصلحت فردى، تشویق به ایثار، تعاون و همکارى توجه به اموال عمومى مانند زکات، خمس، غنایم جنگى، خراج، جزیه، قصاص و…، و امنیت اجتماعى بر توجه دین اسلام نسبت به جامعه دلالت دارد که جامعه مطلوب خواهان اوست.
دین و مذهب در حوزه اجتماعى به دنبال پى ریزى جامعه اى است که در آن ارزش ها و اصول انسانى و معنوى حاکم باشد و این ارزش ها و اصول در روابط اجتماعى افراد از کوچک ترین واحد اجتماع یعنى خانواده تا سطح کلان جامعه تبلور پیدا کند. تعالیم الهى جامعه اى را ترسیم مى کند که در کنار تامین نیازهاى مادى انسان ها و افراد جامعه به نیازهاى معنوى آنان نیز توجه شود و پیشرفت مادى و معنوى را براى افراد جامعه به ارمغان بیاورد براى نیل به این اهداف باید ساختارهاى اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى متناسب و همسو با اهداف و آرمان هاى جامعه شکل بگیرد. بنابراین دین در پایه ریزى و شکل گیرى و جهت دهى اجتماعى در یک جامعه دینى که محور روابط اجتماعى براساس آرمان ها و اهداف ترسیم شده براى جامعه تأثیرى محورى و اساسى داردبنا بر این مذهب و ادیان الهى آثار و کارکردهاى بسیار متعدد و سازنده اى در حوزه فردى و اجتماعى دارند با توجه به گستردگى مصادیق آثار، خدمات و کارکردهاى مثبت دین، تنها به نمونه هایى از این آثار و کارکردها مى پردازیم:
1 نقش دین در تمدن و فرهنگ انسانى
کلا ادیان الهى و آسمانى و مخصوصا دین اسلام در ترویج فضایل، آرمان ها، آداب مثبت و خصلت هاى نیکو، و علم نقش مؤثرى داشته اند. اسپنسر در این باره مى گوید: «بیان آداب و فضایل جوامع که پایه ى تمدن آن هاست، ناشى از دین است» المنار، شیخ محمد عبده،، تقریر رشید الرضا، ج 4، ص 429
2 نقش دین در وضع یا تشریع قوانین و روابط اقتصادى مخصوصا معاملات با یکدیگر
از آنجا که خالق متعال به بهترین نحو به مصالح و مصالح فردى و اجتماعى آگاه است روابط اقتصادى انسانها با یکدیگر را تشریح کرده برخى از روابط موجود را امضا کرده چنانکه مى فرماید یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ نساء/ 29 «اى کسانى که ایمان آورده اید، اموال همدیگر را به ناروا مخورید- مگر آنکه داد و ستدى با تراضى یکدیگر، از شما (انجام گرفته) باشد» و برخى را نفى مى کند یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِىَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ بقره/ 278 «اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقى مانده است واگذارید»
از جمله معاملاتى مانند بیع و اجاره و مضاربه و مزارعه و… در مورد مسائل اقتصادى را جایز دانسته و ربا و رشوه و… را حرام مى داند.
در جنبه روابط انسانى نیز ازدواج دائم و موقت را راه رابطه انسانها با دیگر دانسته و هر گونه رابطه غیر مشروع را جایز نمى داند.
3 حل تنازعات و تعارضات میان انسانها
دین با شناختى که از انسان دارد و او را در موارد مختلف به عجول بودن وَ کانَ اْلإِنْسانُ عَجُولاً اسراء/ 11 و آزمند بودن إِنَّ اْلإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعًا معارج/ 19 توصیف کرده است براى حل اختلافات ممکن بین انسانها قوانینى را جعل کرده است که اگر اختلافى پدید آمد حل شده و ماده نزاع از میان برداشته شود. در حال حاضر قوانین مدنى جمهورى اسلامى ایران برگرفته از شریعت مبین اسلام است.
4 پشتیبانى از اخلاق
گرچه بر مبناى حسن و قبح عقلى و ذاتى، عقل توان درک کلیات حسن و قبح اشیا و پاره اى از جزئیات را دارد ولى انسان در بخش مهمّى از مصادیق حسن و قبح به شریعت و دین محتاج است علاوه بر این که در مدرکات عقل نیز احکام اخلاقى دین، نقش تقویت کننده اى را ایفا مى کند و هم چنین عقاید و باورهاى دینى، پشتوانه و ضامن اجرایى اخلاق اند علاوه بر این که دین در پیدا کردن هویت اخلاقى به افراد مدد مى رساند. مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانًا فتح/ 29 «محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرستاده ى خداست و کسانى که با او هستند، بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند. [همواره ] آنها را در رکوع و سجود مى بینى که فضل و خشنودى خدا را مى جویند»
5 بیان چگونگى تعاملات بین افراد با یکدیگر در یک جامعه و بیان اصول کلى روابط با بیگانگان یعنى تبیین اصول سیاست خارجى. در این باره مى توانید به کتابهاى زیر مراحعه کنید:
* مشى و سیاست محمد
* سیاست و حکومت در قرآن
* سیاست خارجى پیامبر
* فقه سیاست خارجى
6 دین اسلام اصول کلى را براى رابطه انسان با طبیعت نیز بیان کرده است که در این باره مى توانید به کتابهاى زیر مراحعه کنید:
* اسلام و محیط زیست، آیت الله جوادى آملى
* مبانى حفاظت از محیط زیست در اسلام، صادق اصغرى
7 همبستگى بین افراد جامعه
همبستگى و وفاق، اساس یک زندگى اجتماعى است و زوال آن موجب فرو ریزى ساخت جامعه و از هم پاشیدگى حیات اجتماعى است. از طرفى، هر فردى بر اساس غریزه خویشتن دوستى، نفع خویش را مى طلبد گرچه به ضرر دیگران بینجامد و این حالت غریزى، موجب اختلاف درگیرى است. دین با تبیین حیات دنیوى و مقدمه خواندن آن براى زندگى اخروى و نیز دعوت به گرایش هاى معنوى و تربیت ویژه ى اخلاقى، این وحدت و انسجام و همبستگى را فراهم مى آورد. هم چنان که اوّلین ارمغانى که دین اسلام به ایران داد، تبدیل افکار و عقاید مذهبى متشتت به عقیده ى واحد بود. قرآن براى تداوم همیشگى، رفع اختلاف و دور نگه داشتن جامعه از اختلاف، پیروى از صراط مستقیم، تمسک به حبل اللّه، پذیرفتن داورى دین و توجه به شعایر الهى را پیشنهاد مى دهد. برخى جامعه شناسان مى گویند دین پیوستگى هاى اعضاى جوامع و الزامات اجتماعى را که به وحدت آنان کمک مى کند ازدیاد مى بخشد.
درآمدى به جامعه شناسى دین ص. 8
43 کنترل افراد جامعه
باورهاى اعتقادى، به ویژه اعتقاد به خدا و معاد، ضامن اجرایى ارزش ها و هنجارهاى دینى اند و این ضمانت اجرایى، در کنترل جامعه و سلامت آن نقش به سزایى دارد به عبارت دیگر، افراد جامعه و حکومت با سه روش، کنترل و نظارت مى شوند نخست، نظارت بیرونى رسمى که از طریق احکام جزایى و انواع مجازات ها صورت مى پذیرد دوم، نظارت بیرونى غیر رسمى که دعوت خداوند به امر به معروف و نهى از منکر به عنوان عاملى بازدارنده در مقابل انحرافات جامعه مصداق بارز آن است وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ آل عمران/ 104 «و باید از میان شما، گروهى، (مردم را) به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند» نوع سوم کنترل درونى است که از طریق باورهاى اعتقادى تحقق مى یابد و این نوع نظارت، علاوه بر هزینه کم، تأثیر و نقش بیش ترى را ایفا مى کند.
9 زدودن عقائد باطل و خرافى از جوامع انسانى
خرافه ها و عصبیت هاى کور، بزرگ ترین مانع رشد و تکامل و ترقى انسان هاست که زدودن آن ها از مبارزه با شرک و بت پرستى، طاقت فرساتر است. تقلیدهاى کورکورانه از باورهاى باطل گذشتگان، مانند مادّه پنداشتن فرشتگان، نگرش منفى به زن و فرزند کشى، تکاثر اموال، تفاخر و ده ها بیمارى دیگر، تنها به دست دین زدوده شده اند و امروزه نیز با عصبیت هاى مدرن و خرافه هاى پست مدرن رو به روییم که زوال آن ها تنها توسط دین اصیل اسلام میسّر است دین علم را وسیله اى براى تامین زندگى بهتر انسان مى داند و انسان را براى فراهم کردن زندگى همراه با معنویت و راحتى خانواده مسئول مى داند.
براى کسب اطلاعات بیشتر به کتب زیر مراجعه کنید:
* انتظار بشر از دین، آیت الله جوادى آملى
* درآمدى به جامعه شناسى دین، دکتر مسعود جلالى مقدم
* دین و جامعه، مقصود فراستخواه
* کلام جدید، عبدالحسین خسرو پناه، گفتار دهم کارکردهاى دین
در این قسمت مهم ترین کارکردهاى دنیایى دین را به طور فشرده در سه عرصه روانشناسى، معرفت و دانایى و حوزه مناسبات انسانى پى مى گیریم.
کارکردهاى روانشناختى
افزون بر آنچه مى آید دین تأثیرات مثبتى در زمینه هاى دیگر مانند بهداشت جسمانى دارد.(1)
از نظرگاه روانشناختى دین کارکردها و ثمرات بسیارى براى انسان دارد. در میان دانش هاى جدید هیچ یک مانند روانشناسى نقاب از رازهاى شگفت دین و دیندارى بر نکشیده و لزوم اجتناب ناپذیر آن را در همین زندگى دنیایى به طور ملموس روشن نساخته است. البته باید توجه داشت که اساساً روانشناسى در پى تعیین حق و باطل و به تعبیر دیگر «ارزش صدق»(2) دین نیست چرا که تعیین این مسئله خارج از توان و کارویژه هاى این دانش است.
افزون بر آن روانشناسى در این باره نظر به دین خاصى ندارد و چه بسا در برخورد با پاره اى از ادیان کارکردهاى منفى اى نیز مطرح کند. البته انتظار مى رود که هر اندازه دینى از حقانیت بیشترى برخوردار باشد کارکردهاى مثبت ترى داشته باشد، لاجرم مى توان بهترین کارکرد را از بهترین دین انتظار داشت. آنچه این دانش پى مى گیرد و در صلاحیت آن است ثمرات و کارکردهاى روانى دین فارغ از حقانیت و ارزش صدق آن است. پاره اى از کارکردهاى روانشناختى دین و دین ورزى عبارتند از:
. 1 معنا بخشیدن به حیات
از مهم ترین کارکردهاى اساسى دین، تبیین معناى زندگى است. هر انسانى از خود مى پرسد که زندگى براى چیست؟ درد و رنج و مرگ و میرها چه معنا دارد؟ و در مجموع آیا جهان ارزش زیستن دارد یا نه؟ یافتن پاسخى صحیح در برابر این پرسش ها زندگى ساز است و ناکامى در برابر آن زندگى سوز. دین با تبیین جاودانگى، حکمت و هدفمندى هستى و جهت گیرى رو به خیر و کمال و تعالى آن، در پرتو تدبیر خداوند حکیم و رحمان و رحیم، خردپذیرترین و دلپسندترین معنا از حیات انسان و جهان را به دست مى دهد.
«کارل یوستاویونگ»(3)
در اهمیت این مسئله مى نویسد: «در میان همه بیمارانى که در نیمه دوم حیاتم با آنها مواجه بوده ام، یکى هم نبوده که مشکلش در آخرین وهله، چیزى جز مشکل یافتن یک نگرش نسبت به حیات باشد. با اطمینان مى توان گفت که همه آنان از آن رو احساس بیمارى مى کرده اند که چیزى را که ادیان زنده هر عصر، به پیروان خود، عرضه مى دارند، از دست داده اند و هیچ یک از آنان قبل از یافتن بینش دینى خود، شفاى واقعى نیافته است».(4)
«ویکتور فرانکل»(5) نیز قدرت دین را عقیده به «اَبَر معنى»(6) مى داند، یعنى دین بهترین معنى براى زندگى کردن است.(7)
برخى از جامعه شناسان نیز برآنند که گوهر دین واکنش در برابر تهدید به بى معنایى در زندگى بشر و تلاش در جهت نگریستن به جهان به مثابه حقیقتى معنادار است.(8)
پاره اى از بروندادهاى روانشناختى تفسیر دینى حیات عبارت است از:
. 1 احساس خوش بینى و رضایت
. 2 مطبوع سازى زندگى در مجموعه هستى
. 3 ایجاد امیدوارى
. 4 مسئولیت پذیرى
. 5 نشاط و حرکت.
آموزه هاى دینى نگرش فرد به نظام هستى و قوانین آن را خوش بینانه مى سازد.(9)
از نظر استاد مطهرى فرد با ایمان در کشف هستى شهروند کشورى را مى ماند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن را صحیح و عادلانه مى داند و به حسن نیت کارگزاران آن ایمان دارد. لاجرم:
اولاً، زندگى براى او مطبوع و دلپذیر مى شود.
ثانیاً، زمینه هاى ترقى و تعالى را براى خود و دیگران فراهم مى بیند و روح «امیدوارى» در او پدید مى آید.
ثالثاً، اگر چیزى موجب عقب ماندگى او شود آن را جز از ناحیه کم کارى و بى تجربگى و مسئولیت گریزى خود و امثال خود نمى داند. او همچنین پاره اى از رنج ها و دشوارى ها را زمینه ترقى و تکامل خود مى داند. این اندیشه به طور طبیعى شخص را به غیرت مى آورد و با «خوش بینى» و «امیدوارى» به حرکت و جنبش در جهت اصلاح خود وا مى دارد و از دشوارى ها استقبال مى کند.
در مقابل، فرد بى ایمان مانند شهروندى است که قوانین، تشکیلات و کارگزاران کشورش را فاسد مى داند و از قبول آنها هم چاره اى ندارد. درون چنین فردى انباشته از عقده ها و کینه هاست. او هرگز به فکر اصلاح خود نمى افتد، از جهان لذت نمى برد و هستى براى او زندانى هولناک است که یا باید از چنگ آن بگریزد و یا با رنج و سختى آن را تحمل کند.
. 2 انسجام و تعادل شخصیت
در وجود انسان تمایلات و گرایش ها و غرایز گوناگونى وجود دارد که گاه در تعارض و تضاد با یکدیگر قرار مى گیرند. کشاکش طوفان غرایز و ناتوانى در ایجاد توازن و هماهنگى بین آنها به اختلال شخصیت مى انجامد. دین نقش مهمى در هویت بخشى، ایجاد تعادل بین امیال و غرایز، اولویت گذارى و برقرارى نظام طولى بین آنها، رهایى از آشفتگى و هماهنگ سازى افکار و احساسات دارد و در نتیجه به ایجاد وحدت و انسجام شخصیت مى انجامد.(10)
یونگ بر آن است که هرگاه میان امیال، تعادل و توازن برقرار شد انسان یک پارچه و منسجم مى شود و به عبارت دیگر وحدت شخصیت مى یابد و این تنها در سایه نگرش دینى تحقق پذیر است. توحید و یگانگى شخصیت در انسان را باید در الگوى دیر پاى خدا جستجو کرد. وحدت شخصیت یعنى انسان نوعى زندگى با خدا دارد و بدون خدا بشر هرگز نمى تواند به یک کل یکپارچه مبدل شود.(11)
. 3 بهداشت، سلامت و آرامش روان
یکى از نیازهاى مهم انسان، سلامت و آرامش روان است. در دنیاى کنونى علیرغم پیشرفت هاى خیره کننده علمى و تکنولوژیک، روز به روز اضطراب، دلهره، افسردگى و ناآرامى بیش از پیش بر انسان چیره شده و حاجت به آرامش روحى و روانى بیشتر احساس مى شود. نقش دین در سلامت و آرامش روان از جهات مختلفى حایز اهمیت است.
در این باره تحقیقات انجام شده توسط روان شناسان قابل توجه است:
الف. دیندارى و تحمل فشارهاى روانى
تحقیقات انجام شده نشان مى دهد انگاره هاى دینى نقش مؤثرى در تسکین دردهاى روحى، کاهش اضطراب و تحمل فشارهاى روانى دارند و افراد مذهبى از ناراحتى روانى بسیار کمترى رنج مى برند.(12)
ب. دیندارى و افسردگى
بر اساس تحقیقات، بین دین و افسردگى، استرس و اضطراب نسبت معکوس وجود دارد.(13) این مسئله در عصر حاضر مورد توجه بسیارى از روانشناسان و اندیشمندان است.
«ویلر»(14) بر آن است که فرد مذهبى از طریق اعتقادات دینى بر مشکلات چیره مى شود و از طریق اعمال مذهبى و شرکت در مراسم دینى به شبکه وسیع حمایت هاى اجتماعى متصل مى شود.
«میدور»(15) نیز اظهار مى دارد که وابستگى دینى چون بدیل دیگر متغیرهاى مؤثر بر سلامت روان مانند وضعیت اقتصادى و حمایت اجتماعى عمل مى کند و منجر به کاهش شیوع افسردگى مى شود.(16)
ج. دیندارى و کاهش بزهکارى
بررسى ها گواه بر آن است که بین دیندارى و بزهکارى و جرم و جنایت رابطه منفى وجود دارد و رفتارهاى مذهبى مى تواند بین آنها تمایز افکند.(17)
د. دیندارى و کاهش مصرف الکل و مواد مخدر
براساس تحقیقات انجام شده توسط «ادلف»(18)، «اسمارت»(19)، «اوتار»(20) و «دیویدز»(21) افراد مذهبى از مواد مخدر استفاده نمى کنند و یا بسیار کم مصرف مى کنند. از نظر «لوچ»(22) و «هیوز»(23) به ویژه در میان عناصر مذهبى اصولگرایان کمتر از همه به مواد مخدر گرایش دارند و هر اندازه ایمان دینى فرد قوى تر باشد احتمال استفاده از مواد مخدر و الکل در او کمتر یا مساوى با صفر است.(24)
ه. دین دارى و کاهش خودکشى
مسأله خودکشى یکى از بحران هاى جدى در تمدن کنونى بشر است. «سازمان بهداشت جهانى اخیراً آمار جالبى درباره خودکشى در کشورهاى مختلف جهان انتشار داده است. به موجب این آمار در هشت کشور صنعتى جهان خودکشى در بین افراد 15 تا 44 ساله سومین علت مرگ و میر در این کشورها را تشکیل مى دهد.
این کشورها عبارتند از: آلمان غربى، اتریش، کانادا، فنلاند، دانمارک، مجارستان، سوئد و سوئیس.
کارشناسان سازمان بهداشت جهانى که این آمار را پس از ده سال مطالعه کرده اند همچنین اعلام کرده اند که خودکشى در کشورهاى در حال توسعه نیز به طور وحشتناک رو به افزایش است. در این کشورها حتى جوانان کمتر از 15 سال نیز دست به خودکشى مى زنند. آمارى که از طرف کارشناسان مزبور تهیه شده، نشان مى دهد که به طور کلى طبقات تحصیل کرده و روشنفکر بیش از طبقه کارگر اقدام به خودکشى مى کنند. مثلاً در انگلستان عده زیادى از پزشکان در سال هاى اخیر خودکشى کرده اند. تنها در آلمان غربى همه ساله دوازده هزار نفر خودکشى مى کنند و شصت هزار نفر دیگر به نحوى در صدد خودکشى بر مى آیند. مهم ترین علت خودکشى آلمانى ها بیمارى عصبى است. در حال حاضر در آلمان غربى بیش از یک میلیون نفر از فشار عصبى رنج مى برند و ممکن است هر آن دست به خودکشى بزنند.(25)
در مقابل، تحقیقات نشان مى دهد خودکشى در کسانى که در مراسم دینى شرکت مى کنند نسبتى بسیار کمتر از دیگران دارد.
کامستاک(26) و پاتریچ(27) در یک بررسى نشان دادند احتمال خودکشى در افرادى که به عبادتگاه ها نمى روند چهار برابر بیش از شرکت کنندگان در محافل دینى است. همه پژوهش ها نشان مى دهد یکى از علل مهم خودسوزى ضعیف بودن اعتقادات مذهبى بوده است»(28)
یک بررسى که در کشور اردن توسط «داراکه»(29) نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 243-. 237 (1992) انجام شده است نشان مى دهد تعداد خودکشى در ماه رمضان در مقایسه با ماه هاى دیگر سال کاهش قابل توجهى را نشان مى دهد.(30)
و. دیندارى، رضایت از ازدواج و کاهش طلاق
مسأله ناپایدارى خانواده و گسست آن یکى از بحران هاى بزرگ دنیاى متمدن کنونى و در پى آورنده نتایج ویرانگر روانى و اجتماعى است. براساس مطالعات انجام شده، مذهب مهم ترین عامل پاى بندى به خانواده، رضایت از ازدواج(31) و کاهش طلاق است و این مسأله عامل مهمى در بهداشت روانى خانواده ها به شمار مى رود.
تحقیقات نشان داده است مردانى که همسرانشان را طلاق داده و یا از آنها جدا شده اند ده برابر بیش از دیگران در معرض ابتلا به بیمارى هاى روانى هستند.(32)
. 4 سازگارسازى جهان درون و برون کاهش رنج ها
بهره دیگرى که از تفسیر دینى حیات بر مى خیزد «ایجاد سازگارى بین جهان درون و برون» و در نتیجه کاهش رنج ها و ناراحتى هاست.
بدون شک در مواردى بین خواسته ها و تمایلات انسان و آنچه در جهان خارج وجود دارد تفاوت هایى مشاهده مى شود. گاه این تفاوت ها به گونه اى است که شرایط خارجى براى انسان رنج آفرین و ملال انگیز است. این تفاوت ها مى تواند به گونه هاى مختلف باشد مثل:
1 تفاوت بین خواسته هاى ما و نظام تکوین، مانند شرور و آفاتى چون مرگ و میر، سیل، زلزله، نقص عضو، بیمارى و….
2 تضاد بین تمایلات ما و واقعیات اجتماعى، مثل حاکمیت نظام استبدادى و….
از طرف دیگر در مواردى واقعیات خارجى به سهولت و در شرایطى که ما در آن قرار داریم تغییرپذیر است در چنین وضعیتى انسان ها به طور معمول در جهت تغییر واقعیت جهان به سود تمایلات خود مى کوشند اما گاه جهان خارج اصلاً تغییرپذیر نیست، یا در شرایط مورد نظر شخص دگرگون نمى شود و یا تغییر آن مستلزم هزینه هایى تحمل ناپذیر و نامعقول است. در این موارد دین بهترین راه سازگارسازى درون با خارج و نیرومندترین عامل آشتى دهنده این دو جهان است. دین با تفسیرى که از جهان و ناملایمات و رنج هاى آدمى در آن مى دهد، نه تنها ناسازگارى آن دو را از میان برمى دارد بلکه با دادن نقش عبادى به تحمل دشوارى ها و اینکه بزرگ ترین اولیاى الهى چشنده تلخ ترین رنجهایند شیرین ترین رابطه را بین آن دو ایجاد مى کند به طورى که انسان مؤمن مى گوید: «زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت»، از همین رو «الیسون» بهترین راه مقابله با مشکلات تغییرناپذیر را مقابله مذهبى مى داند.(33)
اینکه حضرت اباعبداللَّه الحسین علیه السلام در سرزمین سوزان کربلا و دیدن آن همه رنج و مصیبت و زخم هاى بسیار بر جان و توان خویش فرمود: رضا اللَّه رضانا اهل البیت(34) و زینب کبرى علیها السلام پس از تحمل آن همه دشوارى طاقت فرسا مى فرماید: ما رأیت الاّ الجمیل(35) عالى ترین نمایش شکوه ایمان در سازگارى جهان درون و برون و شیرین نمودن رنج و سختى در جهت مقاصد و اهداف بلند الهى و انسانى است. بدین ترتیب نه تنها رنج انسان کاهش مى یابد، بلکه در مواردى شیرین و دلپذیر مى شود و این جز در سایه دین و ایمان دینى امکان پذیر نیست.
. 5 هدف بخشى و ایده آل پرورى
یکى از مهم ترین کارکردهاى دین ارائه ایده آل و آرمان مطلوب است.
ایده آل اصل یا موضوعى است که مورد گرایش انسان قرار گیرد و هدف تلاش ها و کوشش هاى او باشد.
ایده آل موجب شکل گیرى نوع انتخاب آدمى است. شخص به طور آگاهانه یا ناخودآگاه همه پدیده ها را با آن مى سنجد و ارزش داورى مى کند.
ایده آل از مختصات زندگى بشرى و از عناصر اساسى آن است. انسان زمانى مى تواند از یک زندگى حقیقى برخوردار باشد که آگاهانه براى خود ایده آل و آرمان انتخاب کند.
انسان ها در طول تاریخ ایده آل هایى چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زیبایى، دانش و… انتخاب کرده اند. لیکن بهترین ایده آل آن است که داراى شرایط زیر باشد:
1 منطقى باشد.
2 قابل وصول باشد.
3 تمایلات سودجویانه و خودخواهانه و «من طبیعى» آدمى را کنترل کند.
4 در انسان چنان کششى ایجاد کند که از درون به سوى هدف اعلاى حیات حرکت کند.
چنین آرمانى تنها از دین حق و معناى دینى حیات بر مى خیزد.(36)
«میلر بروز» از قول «اینشتین» مى گوید: «علم، ما را از آنچه هست آگاه مى کند و دین (وحى) است که ما را به آنچه که سزاوار است که باشد مطلع مى کند».(37)
. 6 پاسخ به احساس تنهایى
یکى از رنج هاى بشر که در جهان صنعتى و پیدایش کلان شهرها به شدت رو به افزایش است، مسأله احساس تنهایى است. منظور از احساس تنهایى در اینجا تنهایى فیزیکى یعنى جدایى از دیگران نیست بلکه گونه هاى دیگرى هم چون ناتوانى دیگران در پاسخ دهى به برخى از نیازهاى انسان، عدم درک دیگران از شخص و یا سرگرمى دیگران به کار خود و جستجوى منافع خویش و عدم توجه عمیق، جدى، خیرخواهانه و دیگرخواهانه در جهت تأمین خواسته ها و نیازهاى شخص است.(38)
به عبارت دیگر، انسان در این دنیا خود را در میان انبوه مردمانى مى یابد که همواره در بند خودخواهى هاى خویشند و حتى اگر اعمالى به ظاهر نیک و مفید به حال دیگرى انجام مى دهند عمدتاً آمیخته به انواع درخواست ها، گرایش ها و خودخواهى هاى ظاهر و پنهان است و کسى صد در صد خیرخواهانه کارى براى «من» انجام نمى دهد.
اما در نگرش دینى، انسان هیچ گاه تنها نیست، بلکه همواره در آغوش پر مهر خدایى است که تنها و تنها از سر لطف و مهربانى او را آفریده و لحظه به لحظه خیر و رحمت بى انتهایش را بر او سایه گستر مى سازد بدون آن که خود نصیبى از این مهر بیکران نصیبش گردد و اجر و پاداشى در برابر ارزانى داشت نعمت هایش طلب کند.
. 7 تقویت قدرت کنترل غرایز
از جمله خطراتى که همواره جامعه بشرى را مورد تهدید قرار داده و در عصر قدرت و تکنولوژى خطراتى صد افزون براى بشریت به بار آورده لجام گسیختگى غرایز، خودخواهى ها و تمایلات سرکش نفسانى است. این پدیده شوم نه تنها از جانب علم و دانش و فلسفه هاى بشرى مهارشدنى نیست، بلکه اربابان قدرت و دانش را نیز به اسارت خود درآورده و علم و تکنولوژى را نیز در این جهت، استخدام کرده است.
آن عامل نیرومندى که انسان را از اسارت هواهاى نفسانى آزاد ساخته و قدرت رویارویى با طغیان هاى زندگى سوز نفس اماره را مى بخشد، ایمان استوار دینى است.
«داستایوفسکى» مى گوید: «اگر خدا (دین) نباشد همه چیز مباح است».(39) یعنى غیر از خداباورى و ایمان مذهبى هیچ عامل دیگرى توان بازدارندگى از اعمال ضداخلاقى، بیمارى بى عدالتى، تجاوز و فساد و تباهى و رام کردن نفس اماره و سرکش آدمى را ندارد.(40)
افزون بر آنچه گذشت کارکردهاى روان شناختى،(41) فرا روانشناختى،(42) روان تنى(43) و جسمانى دیگرى براى دین ذکر شده که به ذکر عناوین آنها بسنده نموده و خواننده عزیز را به مطالعه و جستجوى بیشتر در این زمینه فرا مى خوانیم.
. 8
بهداشت و سلامت جسمانى، طول عمر، پایدارى در فعالیت هاى فیزیکى، تقویت سیستم ایمنى و دفاعى بدن، تسریع در بهبودى و کوتاه کردن دوران درمان.(44)
. 9
ایجاد خضوع، تعبد و تسلیم در جهانى آکنده از سرگردانى و تعارضات فکرى.(45)
. 10
عشق و محبت، پاسخ به غرایز فرامادى بشر و ایجاد لذت هاى فراجسمانى،(46) تصفیه غم ها و جذب شادى ها.(47)
. 11
کاهش اضطراب، ترس ها و وحشت ها به ویژه ترس از مرگ.(48)
. 12
افزایش قدرت کنترل و مدیریت ذهن (سایکو سیبرنتیک)(49) و تصویرسازى ذهنى .citnerebycohcysP .(50)
. 13
شجاعت آفرینى و افزایش قدرت پایدارى در برابر دشمنان و زورمندان.(51)
. 14
بهداشت و سلامت روح و حقیقت برین وجود آدمى.(52)
. 15
ایجاد وقار و سنگینى و دورى از جلفى و سبکى.(53)
. 16
کاهش عملیات جنسى.(54)
. 17
انگیزش، پرورش و تفسیر تجربه هاى دینى(55).
جمع بندى این قسمت را با سخنى از «میلتون یینگر»(56) به پایان مى بریم. او در مقاله «دین و نیازهاى فرد»(57) مى نویسد: در پزشکى روان تنى وقتى نکات زیر را ملاحظه کنیم، ارزش دین آشکار مى شود:
1 دین، انسان را به یک فلسفه حیات مسلح مى کند و به عقل وى روشنگرى لازم را مى بخشد. دین براى یک فرد نقشى را ایفا مى کند که قطب نما براى یک کشتى و در دریاى زندگى جهت و راهنمایى در اختیار او مى نهد.
2 دین بر اراده انسان تأکید مى نهد، آن را تقویت و فرد را کمک مى کند تا به فرمان هاى عقل گردن نهد.
3 دین نیازهاى اساسى روح، به ویژه نیاز به عشق و جاودانگى را، تحقق مى بخشد(58).
کارکردهاى معرفتى
دین یکى از مهمترین منابع معرفت آموز و آگاهى آفرین است. حاجت انسان به دین در کنار عقل و به تعبیر دیگر خدمات معرفتى دین به انسان، سویه هاى مختلفى دارد.
در نگاه کلى بخشى از خدمات دین در این عرصه عبارت است از:
1 ارائه آموزه هاى فرا عقلى، یعنى امورى که عقل به تنهایى قادر به کشف و درک آنها نیست، اما اگر از منبعى دیگر مانند وحى آسمانى در اختیارش قرار گیرد براى آن قابل قبول و پذیرش مى باشد.
2 بهنگام و آسان یاب سازى حقایق دشوار و دیریاب: پاره اى از حقایق یا زمانى در تور تجربه بشر مى افتد که کار از کارگذشته و یا تنها افراد خاصى و نادرى به آن ها دست یافته و اکثر انسان ها از دسترسى به آن و سعادت وابسته به آن محروم مى مانند. از جمله خدمات انبیاى الهى این است که این گونه آگاهى ها را بهنگام، آسان و رایگان در اختیار بشر مى گذارند.(59)
در نگاهى دیگر فرآورده هاى معرفتى دین را مى توان در دو عرصه مورد بررسى قرارداد:
. 1 پاسخ به پرسش هاى بنیادین
همه انسان هاى هشیار پرسش هایى اساسى در باب راز وجود خود و جهان دارند.(60)
این که جهان و انسان چرا و چگونه به وجود آمده اند؟ به کجا مى روند؟ جایگاه انسان در نظام هستى و نقش او در سر نوشت خود چیست و… این بخش مهمترین و جامع ترین آموزه ها و معارف دین را شامل مى شود. کلیات این عرصه از معارف دینى عبارت است از:
1-. 1 خداشناسى:
اسماء حسنى و اوصاف ذاتى و فعلى خداوند و تبیین رابطه او با انسان و جهان
1-. 2 هستى شناسى:
مشتمل بر سنت ها و قوانین عام حاکم بر هستى، عوالم هستى و درجات و مراتب آن
1-. 3 جهان شناسى:
معرفى جهانى که ما در آن زندگى مى کنیم، جایگاه آن در کل هندسه هستى و قوانین فرا طبیعى حاکم بر جهان.
1-. 4 انسان شناسى:
چیستى، جایگاه، ارزش و راز هستى آدمى، ساحت ها و مراتب وجودى انسان، نیازهاى ثابت و متغیر آدمى، آینده بشریت، مسئولیت و نقش انسان در ساختن هویت و سرنوشت خود و دیگران.
1-. 5 فرجام شناسى:
غایت جهان و انسان، چگونگى حیات پسین و عوامل مؤثر بر آن.
1-. 6 راه شناسى:
نمایاندن راه سعادت و نیکفرجامى انسان در این جهان و در زندگى جاوید آخرت، بازشناسى آن ازکژ راهه ها و عوامل نگون بختى و بدفرجامى، بیان موانع راه و چگونگى فراز آمدن در برابر آنها. تشویق و انگیزش انسان نسبت به تلاش در جهت ساختن سرنوشتى نیکو براى خود و دیگران و بیم دادن از کژروى و تباهى گرایى. به عبارت دیگر آموزه هاى پیشین همه از هست و نیست ها سخن مى گوید و عناصر جهان بینى را تشکیل مى دهد، اما راه شناسى از بایدها و نبایدها مى گوید و اجزاى (شریعت) را مى سازد.
. 2 دین و علم
بخشى از معارف دین را آموزهاى علمى آن تشکیل مى دهد. مراد از آموزه هاى علمى بیان قوانین طبیعى حاکم بر پدیدهاى جهان و انسان است یعنى امورى که در قلمرو دانش تجربى ) ecneics ( بشر قرار مى گیرد، لیکن در گستره اى عام تر مى توان نقش دین در علم را چهار گونه بر شمرد:
2-. 1 انگیزش و به تعبیر دیگر تقویت انگیزه کاوش هاى علمى.
در اسلام این مسأله بیش از هر دینى نمایان است و بخشى عظیمى از ادبیات دینى را به خود اختصاص داده است.
2-. 2 جهت دهى و سمت و سو بخشى به علم و کاوش هاى علمى
2-. 3 ارائه پیش فرض هاى متافیزیکى علوم
2-. 4 ارائه پاره اى از گزاره هاى علمى
2-. 5 ایجاد روحیه علمى
در مجموع برخى از اندیشمندان بر آنند که دین به علم و علوم بیشتر مدد رسانده است تا علم و علوم به دین.(61)
اینشتین در این باره مى گوید «حس دینى قوى ترین و شریف ترین سرچشمه (شاه فنر) تحقیقات علمى است».(62)
(1) جهت آگاهى بیشتر بنگرید: محمد حسن قدردان قراملکى، آیین خاتم، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
(2) این مسئله اساساً مقوله اى معرفتى است، از این رو در بحث از کارکردهاى معرفتى دین تحت عنوان «پاسخ به پرسش هاى بنیادین» بررسى مى شود، لیکن به لحاظ کارکردهاى مهم روانشناختى آن در اینجا نیز به آن اشاره مى شود.
(3) See:Modern Man in Search His Philosophy of Religion.a Soul p.. 284 Also:ofkarl Gustave jung ,
(4) پیتر آلستون، ملتون یینگر، محمد لگنهاوزن، دین و چشم اندازهاى نو، ترجمه غلامحسین توکلى، ص 163، قم: بوستان کتاب،. 1376
(5) Victor Frunkle.
(6) Superlogo.
(7) جهت آگاهى بیشتر بنگرید: مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 164-. 167
(8) ملکم همیلتون، جامعه شناسى دین، ترجمه محسن ثلاثى، ص. 179
(9) خوش بینى داراى گونه هاى مختلف مثبت و منفى است. آنچه در اینجا مورد نظر است خوش بینى حقیقى و سازنده است.
(10) جهت آگاهى بیشتر: شهید مطهرى، حکمت ها و اندرزها، ص 47 همو، یادداشت ها، ج 4، ص 123 و 158 و. 159
(11) کارل گوستاویونگ، مبانى روانشناسى تحلیلى، ترجمه دکتر محمد حسین مقبل، ص 137 تهران جهاد دانشگاهى.
(12) اسلام و بهداشت روان، ج 2، ص. 245
(13)) Religious belief , Depression , J.S., Larsin , D.B.and Starnin , j.jsee:Pressman 147-758-htiw.766 Broken Hips.) 1990 ( and Ambulation Stutus in eldery woman.P.Lyons , American journal of Psychatry ,
(14) Willer.
(15) Meador.
(16) جهت آگاهى بیشتر بنگرید: الف. دکتر احمدعلى نور بالا، شواهد پژوهشى در رابطه بین وابستگى مذهبى و افسردگى، (مقاله اسلام و بهداشت روان)، مجموعه مقالات، ج 1، ص 17-. 20 ب. دکتر قربانعلى اسداللهى، رابطه اعتقادات مذهبى در درمان بیمارى هاى افسردگى (مقاله نقش دین در بهداشت روان)، مجموعه مقالات ص 41-. 47
(17) PsychologyLarson , and mental Health:A D.B., Allen , G.) 1991 (.Religioussee:Gartner , J.Theology , 6 , 19-stnemtimmoc.26 Review of the Empirical Literature , Journal of and
(18) Adlof.
(19) Smart.
(20) Autar.
(21) Dauids.
(22) Loch.
(23) Hughes.
(24) journal of Addiction.and ReligiousAdolf ,، M.Smart , R.G ) 1485 ( Drug use and Rse Affiliation , Feelings , British نیز بنگرید: اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، ج 2، ص 23، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(25) شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 3، ص 389، چاپ سوم،. 1382
(26) Comstock
(27) Partridge
(28) Health.Chronic Disease., kcotsmoC.672.665.25 G.r Journal of Partidge , K.B.) 1472 ( Church Abandance and.
(29) Darakeh.
(30) دکتر محمد قهرمانى و…، بررسى تأثیر روزه دارى بر وضعیت سلامت روانى (مقاله) نقش دین در بهداشت روان، ج 1، ص 244، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(31) Study Marriage , 267 , 40 -.282 Ofsee Glenn N.D.Weaver.C.N ) 1987 ( Multivariate , Multisurvey or moresee also:Sporawski.M.j , Houghson M.J.) 1987 ( preceriptions for Happy coordinator , , 27 , 321 egairraM.327 Adjustment and Satisfaction of Couples married so yearly family
(32) بنگرید: الف. دکتر باقر غبارى بناب، مطالعاتى در قلمرو مشترک دین و روان شناسى (مقاله)، ص 100، حوزه و دانشگاه (فصلنامه)، شماره 29، زمستان. 80 ب. دکتر محمد قهرمانى، و… بررسى تأثیر روزه دارى بر وضعیت سلامت روانى (مقاله)، دین و بهداشت روان، ج 1، ص 244، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(33) بنگرید: دکتر على نقى فقیهى، بهداشت و سلامت روان در آیینه علم و دین، ص 85، قم: حیات سبز، چاپ اول،. 1384
(34) بحارالانوار، ج 44، ص. 367
(35) بحارالانوار، ج 45، ص. 116
(36) جهت آگاهى بیشتر در این زمینه بنگرید: دکتر عبداللَّه نصرى، فلسفه آفرینش، ص 73- 49، قم: معارف، چاپ اول،. 1382
(37) الثقافه الاسلامیه، ق: شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص 188، تهران: صدرا، دوم،. 1382
(38) بنگرید: جوادى آملى، انتظار بشر از دین، ص 47- 46، قم: اسراء، چاپ اول،. 1380
(39) شهید مطهرى، تعلیم و تربیت در اسلام، تهران و قم: صدرا،. 1368
(40) بنگرید:
الف. همو، حکمت ها و اندرزها، ص
3 ب. همو، امدادها و غیبى در زندگى بشر، ص. 86
(41) Psychologic.
(42). Parapsycholog
(43) Psychosomatic.
(44) بنگرید: الف. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات اولین همایش بین المللى
ب. نقش دین در بهداشت روان، ج 1، ص 28 و 153- 187، قم: معارف، چاپ اول،
1382 ج. همان، ج 2، ص
27 د. پت کورى، بازگشت به دعا در آستانه هزاره سوم، ترجمه: عزیزاللَّه صوفى سیاوش.
(45) بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه: مهدى قائنى و…
ب. شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص 196، قم و تهران: صدرا، چاپ دوم،. 1382
(46) بنگرید:
الف. شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص 158 و 159
ب. همان، ج 7، ص 15-
19 ج. همو، امدادهاى غیبى در زندگى بشر، ص 39، قم: صدرا، چاپ هفتم،. 1374
(47) مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص 167، قم: نوید اسلام، چاپ اول،. 1377
(48) همان.
(49) بنگرید: شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 4، ص. 122
(50)
(51) همو، یادداشت ها، ج 4، ص 123 و 158-. 159
(52) همان، ص. 154
(53) بنگرید: الف. ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى. ب. شهید مطهرى، همان، ص. 169
(54) مجموعه مقالات اولین همایش نقش دین در بهداشت روان، ص. 167
(55) بنگرید: حمیدرضا شاکرین، دین شناسى، ص 30-. 32
(56) Milton Yinger.
(57) Individual Needs in p.691-cifitneicS.7771 Study of Religion , Religion and
(58) آلستون، م. یینگر، م. لگنهاوزن، دین و چشم اندازهاى نو، ترجمه غلامحسین توکلى، ص. 162
(59) جهت آگاهى بیشتر: حمیدرضا شاکرین، دین شناسى، ص 17- 20، قم: معارف،. 1387
(60) جهت آگاهى بیشتر: حمید رضا شاکرین، همان، ص 21-. 25
(61) مرچا الیاده، فرهنگ و دین، مترجمان: زیر نظر بهاءالدین خرمشاهى، صفحه هفت.
(62) شهید مطهرى، یادداشت ها، ج 2، ص. 200
تاثیر دین در حوزه اجتماعی انسان:
از آنجا که دین انسان را موجودى اجتماعى دانسته و رابطه انسانها با یکدیگر را امرى گریز ناپذیر مى داند وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا زخرف/ 32 «و بعضى از آنها را بر بعضى مراتبى برترى دادیم تا یکدیگر را به خدمت گیرند [و چرخه زندگى بگردد]» براى چگونگى روابط انسانها با یکدیگر نیز برنامه هایى دارد و از سویى برخى روابط موجود بین انسانها را تأیید و برخى را رد مى کند دین با پایه ریزى جامعه اى مبتنى بر ارزش هاى انسانى و معنوى، نقش محورى و اساسى در ترسیم ساختارهاى اجتماعى دارد جنبه هاى اجتماعى احکام عبادى و معاملاتى اسلام و تقدم حقّ جامعه بر فرد و مصلحت عمومى بر مصلحت فردى، تشویق به ایثار، تعاون و همکارى توجه به اموال عمومى مانند زکات، خمس، غنایم جنگى، خراج، جزیه، قصاص و…، و امنیت اجتماعى بر توجه دین اسلام نسبت به جامعه دلالت دارد که جامعه مطلوب خواهان اوست.
دین و مذهب در حوزه اجتماعى به دنبال پى ریزى جامعه اى است که در آن ارزش ها و اصول انسانى و معنوى حاکم باشد و این ارزش ها و اصول در روابط اجتماعى افراد از کوچک ترین واحد اجتماع یعنى خانواده تا سطح کلان جامعه تبلور پیدا کند. تعالیم الهى جامعه اى را ترسیم مى کند که در کنار تامین نیازهاى مادى انسان ها و افراد جامعه به نیازهاى معنوى آنان نیز توجه شود و پیشرفت مادى و معنوى را براى افراد جامعه به ارمغان بیاورد براى نیل به این اهداف باید ساختارهاى اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى متناسب و همسو با اهداف و آرمان هاى جامعه شکل بگیرد. بنابراین دین در پایه ریزى و شکل گیرى و جهت دهى اجتماعى در یک جامعه دینى که محور روابط اجتماعى براساس آرمان ها و اهداف ترسیم شده براى جامعه تأثیرى محورى و اساسى داردبنا بر این مذهب و ادیان الهى آثار و کارکردهاى بسیار متعدد و سازنده اى در حوزه فردى و اجتماعى دارند با توجه به گستردگى مصادیق آثار، خدمات و کارکردهاى مثبت دین، تنها به نمونه هایى از این آثار و کارکردها مى پردازیم:
1 نقش دین در تمدن و فرهنگ انسانى
کلا ادیان الهى و آسمانى و مخصوصا دین اسلام در ترویج فضایل، آرمان ها، آداب مثبت و خصلت هاى نیکو، و علم نقش مؤثرى داشته اند. اسپنسر در این باره مى گوید: «بیان آداب و فضایل جوامع که پایه ى تمدن آن هاست، ناشى از دین است» المنار، شیخ محمد عبده،، تقریر رشید الرضا، ج 4، ص 429
2 نقش دین در وضع یا تشریع قوانین و روابط اقتصادى مخصوصا معاملات با یکدیگر
از آنجا که خالق متعال به بهترین نحو به مصالح و مصالح فردى و اجتماعى آگاه است روابط اقتصادى انسانها با یکدیگر را تشریح کرده برخى از روابط موجود را امضا کرده چنانکه مى فرماید یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَهً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ نساء/ 29 «اى کسانى که ایمان آورده اید، اموال همدیگر را به ناروا مخورید- مگر آنکه داد و ستدى با تراضى یکدیگر، از شما (انجام گرفته) باشد» و برخى را نفى مى کند یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِىَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ بقره/ 278 «اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقى مانده است واگذارید»
از جمله معاملاتى مانند بیع و اجاره و مضاربه و مزارعه و… در مورد مسائل اقتصادى را جایز دانسته و ربا و رشوه و… را حرام مى داند.
در جنبه روابط انسانى نیز ازدواج دائم و موقت را راه رابطه انسانها با دیگر دانسته و هر گونه رابطه غیر مشروع را جایز نمى داند.
3 حل تنازعات و تعارضات میان انسانها
دین با شناختى که از انسان دارد و او را در موارد مختلف به عجول بودن وَ کانَ اْلإِنْسانُ عَجُولاً اسراء/ 11 و آزمند بودن إِنَّ اْلإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعًا معارج/ 19 توصیف کرده است براى حل اختلافات ممکن بین انسانها قوانینى را جعل کرده است که اگر اختلافى پدید آمد حل شده و ماده نزاع از میان برداشته شود. در حال حاضر قوانین مدنى جمهورى اسلامى ایران برگرفته از شریعت مبین اسلام است.
4 پشتیبانى از اخلاق
گرچه بر مبناى حسن و قبح عقلى و ذاتى، عقل توان درک کلیات حسن و قبح اشیا و پاره اى از جزئیات را دارد ولى انسان در بخش مهمّى از مصادیق حسن و قبح به شریعت و دین محتاج است علاوه بر این که در مدرکات عقل نیز احکام اخلاقى دین، نقش تقویت کننده اى را ایفا مى کند و هم چنین عقاید و باورهاى دینى، پشتوانه و ضامن اجرایى اخلاق اند علاوه بر این که دین در پیدا کردن هویت اخلاقى به افراد مدد مى رساند. مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ رِضْوانًا فتح/ 29 «محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرستاده ى خداست و کسانى که با او هستند، بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند. [همواره ] آنها را در رکوع و سجود مى بینى که فضل و خشنودى خدا را مى جویند»
5 بیان چگونگى تعاملات بین افراد با یکدیگر در یک جامعه و بیان اصول کلى روابط با بیگانگان یعنى تبیین اصول سیاست خارجى. در این باره مى توانید به کتابهاى زیر مراحعه کنید:
* مشى و سیاست محمد
* سیاست و حکومت در قرآن
* سیاست خارجى پیامبر
* فقه سیاست خارجى
6 دین اسلام اصول کلى را براى رابطه انسان با طبیعت نیز بیان کرده است که در این باره مى توانید به کتابهاى زیر مراحعه کنید:
* اسلام و محیط زیست، آیت الله جوادى آملى
* مبانى حفاظت از محیط زیست در اسلام، صادق اصغرى
7 همبستگى بین افراد جامعه
همبستگى و وفاق، اساس یک زندگى اجتماعى است و زوال آن موجب فرو ریزى ساخت جامعه و از هم پاشیدگى حیات اجتماعى است. از طرفى، هر فردى بر اساس غریزه خویشتن دوستى، نفع خویش را مى طلبد گرچه به ضرر دیگران بینجامد و این حالت غریزى، موجب اختلاف درگیرى است. دین با تبیین حیات دنیوى و مقدمه خواندن آن براى زندگى اخروى و نیز دعوت به گرایش هاى معنوى و تربیت ویژه ى اخلاقى، این وحدت و انسجام و همبستگى را فراهم مى آورد. هم چنان که اوّلین ارمغانى که دین اسلام به ایران داد، تبدیل افکار و عقاید مذهبى متشتت به عقیده ى واحد بود. قرآن براى تداوم همیشگى، رفع اختلاف و دور نگه داشتن جامعه از اختلاف، پیروى از صراط مستقیم، تمسک به حبل اللّه، پذیرفتن داورى دین و توجه به شعایر الهى را پیشنهاد مى دهد. برخى جامعه شناسان مى گویند دین پیوستگى هاى اعضاى جوامع و الزامات اجتماعى را که به وحدت آنان کمک مى کند ازدیاد مى بخشد.
درآمدى به جامعه شناسى دین ص. 8
43 کنترل افراد جامعه
باورهاى اعتقادى، به ویژه اعتقاد به خدا و معاد، ضامن اجرایى ارزش ها و هنجارهاى دینى اند و این ضمانت اجرایى، در کنترل جامعه و سلامت آن نقش به سزایى دارد به عبارت دیگر، افراد جامعه و حکومت با سه روش، کنترل و نظارت مى شوند نخست، نظارت بیرونى رسمى که از طریق احکام جزایى و انواع مجازات ها صورت مى پذیرد دوم، نظارت بیرونى غیر رسمى که دعوت خداوند به امر به معروف و نهى از منکر به عنوان عاملى بازدارنده در مقابل انحرافات جامعه مصداق بارز آن است وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ آل عمران/ 104 «و باید از میان شما، گروهى، (مردم را) به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند» نوع سوم کنترل درونى است که از طریق باورهاى اعتقادى تحقق مى یابد و این نوع نظارت، علاوه بر هزینه کم، تأثیر و نقش بیش ترى را ایفا مى کند.
9 زدودن عقائد باطل و خرافى از جوامع انسانى
خرافه ها و عصبیت هاى کور، بزرگ ترین مانع رشد و تکامل و ترقى انسان هاست که زدودن آن ها از مبارزه با شرک و بت پرستى، طاقت فرساتر است. تقلیدهاى کورکورانه از باورهاى باطل گذشتگان، مانند مادّه پنداشتن فرشتگان، نگرش منفى به زن و فرزند کشى، تکاثر اموال، تفاخر و ده ها بیمارى دیگر، تنها به دست دین زدوده شده اند و امروزه نیز با عصبیت هاى مدرن و خرافه هاى پست مدرن رو به روییم که زوال آن ها تنها توسط دین اصیل اسلام میسّر است دین علم را وسیله اى براى تامین زندگى بهتر انسان مى داند و انسان را براى فراهم کردن زندگى همراه با معنویت و راحتى خانواده مسئول مى داند.
براى کسب اطلاعات بیشتر به کتب زیر مراجعه کنید:
* انتظار بشر از دین، آیت الله جوادى آملى
* درآمدى به جامعه شناسى دین، دکتر مسعود جلالى مقدم
* دین و جامعه، مقصود فراستخواه
* کلام جدید، عبدالحسین خسرو پناه، گفتار دهم کارکردهاى دین