خانه » همه » مذهبی » با آن‌که عموم مردم مخاطب قرآن هستند؛ چرا آیاتی در آن وجود دارد که فهم آن به سادگی امکان‌پذیر نیست؟!

با آن‌که عموم مردم مخاطب قرآن هستند؛ چرا آیاتی در آن وجود دارد که فهم آن به سادگی امکان‌پذیر نیست؟!

پاسخ اجمالی

در پاسخ به این پرسش نخست باید گفت؛ خود قرآن تصریح می‌کند که برخی از آیاتش از متشابهات است:

«هُوَ الَّذی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْویلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»؛[1]

او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد، که قسمتى از آن، آیات «محکم» [صریح و روشن‏] است که اساس این کتاب است (و هرگونه پیچیدگى در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف می‌‏گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آیاتى که به دلیل بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن می‌‏رود ولى با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار می‌‏گردد.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات‌اند، تا فتنه‌‏انگیزى کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستى) براى آن می‌‏طلبند، در حالی‌که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی‌‏دانند.

ممکن است این پرسش مطرح شود، با آن‌که مخاطب قرآن، مردمی هستند که بیشتر آنها از دانش گسترده‌ای برخوردار نیستند؛ پس چرا بخشى از آیاتش متشابه‌‏اند که آنها از درک معنا و مقصود آن ناتوان باشند؟!

به عبارت دیگر، اگر قرآن نور و روشنایى و سخن حق و آشکار است و براى هدایت عموم مردم آمده؛ پس چرا بخشی از محتواى آن به نحوی پیچیده است که موجب سوء استفاده غرض‌ورزان شود؟!

در پاسخ ابتدا باید به این نکته توجه کرد که آیات متشابه، آیاتی است که مقصودش به سادگی براى شنونده روشن نیست، و او با شنیدن آن، در این‌که منظور قرآن، کدام معنا است دچار شک و تردید می‌شود، و این تردید بدون مراجعه به آیات محکم برطرف نمی‌شود.

اما با این وجود، بعد از مراجعه و تطبیق با آیات محکم، معنای آیات مشابه نیز روشن شده و در نتیجه همان آیه‌ی مشابه تبدیل به یک آیه محکم خواهد شد، با این تفاوت که آیات محکم به خودى خود محکم است، آما آیات متشابه به وسیله آیات محکم، محکم می‌‏شود.[2]

بعد از این مقدمه باید گفت؛ اگرچه دلیلی در خود قرآن برای چرایی وجود آیات مشابه ارائه نشده است، اما شاید دلیلش آن باشد که:

  1. الفاظ و عباراتى که در گفت‌وگوهاى انسان‌ها به کار می‌رود تنها براى نیازمندی‌هاى روزمره به وجود آمده، و به همین دلیل، به محض این‌که از دایره‌ی زندگى محدود مادى بشر خارج می‌‏شویم، مثلا سخن در باره آفریدگار که نامحدود از هر جهت است به میان می‌‏آید، به روشنى می‌‏بینیم که الفاظ ما قالب آن معانى نیست و ناچاریم کلماتى را به کار بریم که از جهات مختلفى نارسایى دارد، همین نارسایی‌هاى کلمات، سرچشمه‌ی قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است.
  2. بسیارى از حقایق، مربوط به جهان دیگر است که از افق فکر ما دور بوده و به دلیل همین محدودیتی که داریم، قادر به درک عمق آنها نخواهیم بود، این نارسایى افکار ما و بلند بودن افق آن معانى، سبب دیگرى براى تشابه قسمتى از آیات است، مانند بعضى از آیات مربوط به مسئله‌ی معاد و رستاخیز.

مانند این‌که کسى بخواهد براى کودکى که در عالم جنین زندگى می‌کند، مسائل این جهان را تشریح کند، اگر سخنى نگوید، کوتاهى کرده و اگر هم بگوید ناچار است مطالب را به صورت سربسته ادا کند؛ زیرا شنونده در آن شرایط، توانایى و استعداد بیشتر از این‌را ندارد. مثال دیگر آن است که اگر بخواهیم برای عزیزی که از ابتدای تولد نابینا بوده، تفاوت رنگ‌ها را بیان کنیم، نمی‌توانیم به سادگی و با استفاده از الفاظ و عبارات متداول، مراد خود را منتقل کنیم.

  1. یکى دیگر از اسرار وجود متشابه در قرآن، به کار انداختن افکار و اندیشه‌‏ها و وادار کردن انسان به تفکر و تدبر است.

متنی که کاملا روان و بدیهی بوده و برای درک مطلب آن نیاز به هیچ تفکری نباشد، از جذابیت چندانی برخوردار نبوده و انگیزه انسان برای مطالعه‌ی چندباره و تدبر و تحقیق در مفاهیم آن‌را کاهش می‌دهد و از آن‌رو که قرآن در صدد آن است که در آیاتش تدبر شود، در میان اکثریت آیات روان و بدیهی، اندک آیاتی را نیز قرار داده تا برای انسان‌ها ایجاد پرسش کرده و همواره زمینه بحث و گفت‌وگو در مورد آن وجود داشته باشد؛ لذا همه‌ی تشبیهات و تمثیل‌‏هاى قرآن درباره مبدأ و معاد و جهان، متشابهات است که تفکر و تعمق و تدبر در آنها آفاق باز و بازترى را بر روی انسان می‌‌‏گشاید، و او را از محدودیت و بستگى و جمود می‌‌‏رهاند و راه‌‌هاى تحرک و اجتهاد را باز می‌کند.

  1. نکته دیگرى که در ذکر متون متشابه در قرآن وجود دارد آن است که وجود این‌گونه آیات در قرآن، نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهى روشن می‌‏سازد و سبب می‌‏شود که مردم به حکم نیاز علمى به سراغ آنها رفته و رهبرى آنها را عملا به رسمیت بشناسند و از علوم دیگر و راهنمایی‌هاى مختلف آنان نیز استفاده کنند.[3]

روایات اهل‌ بیت(ع)  نیز این نکته را تأیید می‌کنند.

  1. از آن‌جا که قرآن به تدریج نازل شده، قهراً آیات مربوط به قوانین اجتماعى و احکام فرعى دست‌خوش تشابه و ناسازگارى می‌‏شوند، وقتى به آیات محکم رجوع شد آن آیات، آیات متشابه را تفسیر نموده، و تشابه را از بین می‌‌‏برد.[4]
  2. وجود آیات متشابه در قرآن یکى از ضرورت‌ها در جاودانگى اسلام است؛ چرا که می‌دانیم اسلام دین جاودانه بشر تا روز قیامت است و جوامع بشرى در طول تاریخ از لحاظ رشد فکرى، متفاوت است. و در هر عصرى سطح فکر مردم و دانشمندان آنها، با سطح فکر پیشینیان و آیندگان فرق دارد. آیات متشابه قرآن به گونه‌‏اى است که در هر عصرى هر دانشمندى مطابق با سطح فکر خود از آن استفاده می‌کند و براى او تازگى دارد. آیات متشابه، به هر شخصى در هر سطح فکری و علمى اجازه می‌دهد که از قرآن استفاده کند و قرآن راه استفاده درست را نیز نشان داده تا کسى منحرف نشود. و آن ارجاع آیات متشابه به آیات محکم است که ریشه‌ی قرآن هستند. با ارجاع متشابهات به محکمات و تعمق و تدبر در آیات قرآنى، انسان می‌‏تواند به تفسیر و تأویل درست آن آیات دست پیدا کند و به اندازه‌ی فهم و گنجایش فکرى خود از آن استفاده نماید.[5]

 


[1]. آل‌عمران، 7.

[2]. طباطبائی، سید محمد حسین‏،المیزان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 20 – 21، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.

[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏2، ص 435- 437، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[4]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص 23.

[5]. ‏جعفری، یعقوب،کوثر، ج‏2، ص 65- 66، قم، هجرت، چاپ اول، 1376ش.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد