خانه » همه » مذهبی » مراد از شب‌های دهگانه‌ای که در سوره فجر به آنها سوگند یاد شده چیست؟

مراد از شب‌های دهگانه‌ای که در سوره فجر به آنها سوگند یاد شده چیست؟

در آیه دوم سوره فجر، پروردگار به شب‌های ده‌گانه‌ سوگند یاد کرده است: «وَ لَیَالٍ عَشْرٍ». مراد از این ده شب، تنها شب نبوده و شامل روزها نیز خواهد شد[1] و چنین استعمالی در ادبیات عرب،‌ شیوع داشته و مواردی هم وجود دارد که روز گفته شده و شب نیز از آن قصد می‌شود. همچنین باید توجه داشت؛ اصل سوگند به این شب‌هاى ده‌گانه نشان بر اهمیت فوق العاده و فضیلت آن شب‌ها دارد.[2]
خداوند در این آیه مراد خود از این ده شب را صریحاً مشخص نمی‌کند و به همین دلیل، برخی مفسران ایام خاصی را به صورت قطعی مصداق آیه ندانسته‌اند.[3]
با این حال؛‌ عموم مفسران در باره مراد از این ده شب به بحث پرداخته و نظراتی را ارائه کرده‌اند که به اختصار تعدادی از آنها را ذکر می‌کنیم:
1. بسیاری از مفسران شیعه[4] و سنی[5] معتقدند؛ مراد از «لَیالٍ عَشْرٍ» ده روز ابتدایی ماه ذی الحجه است.
دهه اول ذی‌الحجه، از این جهت اهمیت بسیاری دارد که بزرگ‌ترین اجتماع سیاسی عبادی مسلمانان در آن شکل می‌گیرد و حج تمتع در آن زمان می‌باشد. روز مهم عرفه و عید قربان نیز در این دهه قرار گرفته و مجموع اینها بر فضیلت این دهه می‌افزاید.
علاوه بر این خداوند این دهه را برتر گردانید تا این‌که مردم به عمل خیر و قرار گرفتن در طاعت الهی،‌ تعجیل کنند.[6]
بر فضیلت این دهه روایات بسیاری نیز نقل شده است:
پیامبر اسلام(ص) فرمود: «هیچ روزى که بجا آوردن عمل صالح در آن نزد خداوند محبوب باشد، بهتر از روزهاى دهه اول ذى الحجه نیست». پرسیده شد: اى رسول خدا! حتى جهاد در راه خدا؟ فرمود: «حتى جهاد در راه خدا، مگر آن‌که کسى با جان و مال از منزل خود خارج شود و دیگر بازنگردد».[7] روایات دیگری نیز در همین زمینه وجود دارد.[8]
2. برخی معتقدند مراد از این آیه، دهه آخر ماه مبارک رمضان است؛[9] زیرا هم در بهترین ماه واقع شده و هم به احتمال فراوان، شب قدر در آن است که مجموع اینها نشان از منزلت این شب‌ها دارد. منابع اهل سنت روایاتی را بر این محتوا نقل کرده‌اند.[10]
3. برخی از مفسران در کنار اقوال دیگر؛ احتمال داده‌اند که مراد از این ده روز، دهه اول محرم بوده باشد.[11]
علاوه بر این‌ا، روایاتی در تفسیر باطنی این آیه وجود دارد که تعدادی از اهل بیت(ع) را مصداق این آیه می‌داند.[12]
 

[1]. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج 10، ص 479، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 443، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[3]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 560، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[4]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 419،‌ قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج 4، ص 485، تهران، دانشگاه تهران، مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1377ش؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 279، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 30، ص 108، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی‏، محمد عبد الرحمن، ج 5، ص 309، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج 8، ص 381، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق.
[6]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 10، ص 341، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
[7]. ابن طاووس، على بن موسى‏، الإقبال بالأعمال الحسنة، محقق، مصحح، قیومى اصفهانى، جواد، ج 2،‌ ص 35، قم، دفتر تبلیغات اسلامى‏، چاپ اول‏، 1376ش‏.
[8]. ر.ک:‌ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، دکتر یاحقی، محمد جعفر، دکتر ناصح، محمد مهدی، ج 20، ص 253، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.
[9]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 557، بیروت، دار البلاغة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1412ق.
[10]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 346، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[11]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 21، ص 38، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش؛ قشیری، عبدالکریم بن هوازن، لطایف الاشارات، تحقیق، بسیونی‏، ابراهیم، ج 3، ص 724، مصر، الهیئة المصریة العامه للکتاب، چاپ سوم، بی تا.
[12]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج 1، ص 281، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد