۱۳۹۳/۰۹/۰۱
–
۱۰۶۵۳ بازدید
علت حرمت و نجاست خون چیست ؟
قران کریم در آیات متعدد به تحریم خون تصریح می کند، از جمله در آیه 173 سوره بقره می فرماید:« إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیم ؛ خداوند تنها (گوشت) مردار و خون و گوشت خوک، و آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است (ولى) آن کس که مجبور شود (در موقع ضرورت براى حفظ جان خود از آن بخورد) در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد گناهى بر او نیست، خداوند بخشنده و مهربان است.». بدون تردید یکی از حکمت های حرام بودن خون همان نجاست و آلودگی و پیامدهای زیانبار آن است. یکی از مفسرین در تفسیر این آیه شریفه می فرماید: «خونخوارى هم زیان جسمى دارد و هم اثر سوء اخلاقى، چرا که خون از یک سو ماده کاملا آماده اى است براى پرورش انواع میکرب ها. تمام میکرب هایى که وارد بدن انسان مى شوند به خون حمله مى کنند، و آن را مرکز فعالیت خویش قرار مى دهند، به همین دلیل گلبول هاى سفید که پاسداران و سربازان کشور تن انسانند همواره در منطقه خون پاسدارى مى کنند تا میکرب ها به این سنگر حساس که با تمام مناطق بدن ارتباط نزدیک دارد راه پیدا نکنند. مخصوصا هنگامى که خون از جریان مى افتد و به اصطلاح مى میرد، گلبول هاى سفید از بین مى روند و به همین دلیل میکرب ها که میدان را خالى از حریف مى بینند به سرعت زاد و ولد کرده گسترش مى یابند، بنا بر این اگر گفته شود خون به هنگامى که از جریان مى افتد آلوده ترین اجزاى بدن انسان و حیوان است گزاف گفته نشده.». از سوى دیگر امروز در علم غذاشناسى ثابت شده که غذاها از طریق تاثیر در غده ها و ایجاد هورمون ها در روحیات و اخلاق انسان اثر مى گذارند، از قدیم نیز تاثیر خون خوارى در قساوت و سنگدلى به تجربه رسیده، و حتى ضرب المثل شده است، و لذا در حدیثى مى خوانیم:«آنها که خون مى خورند آن چنان سنگدل مى شوند که حتى ممکن است دست به قتل پدر و مادر و فرزند خود بزنند»!. 1. امام صادق علیه السلام فرمود:«گوشت مردار، سبب ضعف بدن و قطع نسل و مرگ ناگهانى مى شود و خوردن خون، سبب سنگدلى و قساوت قلب مى گردد. در فراز دیگر امام(ع) به طور مفصل آثار و پیامدهای منفی خوردن خون را بیان کرده است: «خوردن خون علاوه بر آثار زیانباری که بر جسم دارد، سبب صفت درنده خویی و قساوت قلب و بیرون رفتن رحم و شفقت از دل ها می گردد. به طوری که انسان از کشتن نزدیکان و دوستان خود نیز ابائی ندارد و شارع مقدس برای سلامت فردی و اجتماعی، دستور اجتناب کامل از این دو را داده است تا مردم در اثر آلودگی بدن و لباس یا ظروفشان، دچار عوارض ناگوار خون و شراب نشوند و همچنین ادب عبودت و بندگی اقتضا می کند که انسان هنگام نماز در مقابل خداوند متعال، از پلیدی و آلودگی های ظاهری پاکیزه باشد و به همین جهت باید در نماز بدن و لباس به این دو چیز آلوده نباشد.».
از امام باقر (ع) سوال شد: چرا خداوند مردار و خون و گوشت خوک و شراب را حرام کرده؟ امام (ع) فرمود: «إنّ الله تبارک و تعالى لم یحرّم ذلک على عباده و أحلّ لهم ماسوى ذلک من رغبة فیما أحلّ لهم ولا زهد فى ما حرّم علیهم ولکنّه عزّوجلّ خلق الخلق فعلم ما تقوم به أبدانهم و ما یصلحهم فأحلّ لهم و أباحهموه و علم ما یضرّهم فنهاهم عنه، ثمّ أحلّه للمضطرّ فى الوقت الذى لایقوم بدنه إلّا به فأحلّه له بقدر البلغة لاغیر ذلک …؛ خداوند که این ها را حرام و غیر اینها را حلال قرار داده، به جهت رغبت به چیزهاى حلال و بى میلى به چیزهاى حرام نیست؛ بلکه خداوند پس از آفرینش مخلوقات آنچه را که مىدانست مایه قوام بدن آنهاست و برایشان سودمند است، براى آنها حلال و مباح قرارداد و آن ها را از آنچه برایشان زیان بخش است باز داشت؛ آنگاه براى شخص مضطرّ در زمانى که بدنش جز به حرام قائم نخواهد بود، آن را به قدر نیاز حلال کرد… حرمت خون بدین علت است که: خوردن خون موجب زرداب، باعث مرض هارى، قساوت قلب، قلت رأفت و ترحم خواهد شد، و کار خورنده آن به جائى می رسد که نزدیکان و هم صحبتانش از او ایمن نخواهند بود.
از امام باقر (ع) سوال شد: چرا خداوند مردار و خون و گوشت خوک و شراب را حرام کرده؟ امام (ع) فرمود: «إنّ الله تبارک و تعالى لم یحرّم ذلک على عباده و أحلّ لهم ماسوى ذلک من رغبة فیما أحلّ لهم ولا زهد فى ما حرّم علیهم ولکنّه عزّوجلّ خلق الخلق فعلم ما تقوم به أبدانهم و ما یصلحهم فأحلّ لهم و أباحهموه و علم ما یضرّهم فنهاهم عنه، ثمّ أحلّه للمضطرّ فى الوقت الذى لایقوم بدنه إلّا به فأحلّه له بقدر البلغة لاغیر ذلک …؛ خداوند که این ها را حرام و غیر اینها را حلال قرار داده، به جهت رغبت به چیزهاى حلال و بى میلى به چیزهاى حرام نیست؛ بلکه خداوند پس از آفرینش مخلوقات آنچه را که مىدانست مایه قوام بدن آنهاست و برایشان سودمند است، براى آنها حلال و مباح قرارداد و آن ها را از آنچه برایشان زیان بخش است باز داشت؛ آنگاه براى شخص مضطرّ در زمانى که بدنش جز به حرام قائم نخواهد بود، آن را به قدر نیاز حلال کرد… حرمت خون بدین علت است که: خوردن خون موجب زرداب، باعث مرض هارى، قساوت قلب، قلت رأفت و ترحم خواهد شد، و کار خورنده آن به جائى می رسد که نزدیکان و هم صحبتانش از او ایمن نخواهند بود.