شیخ اشراق معتقد است: عالم خیال یا مثال، مرتبهای از هستی است که از ماده مجرد است، ولی از آثار آن بر کنار نیست؛ یعنی مرتبهای که میان محسوس و معقول یا مجرد و مادی است، و به همین دلیل برخی از خواص هر دو حوزه را دارا است.
ملاصدرا بر این اعتقاد است که، عالم خیال، جوهر مجردی از بدن و این عالم است، ولی مجرد عقلی نیست، بلکه یک موجودی است در عالم ادراکی جزئی و یک نشئه جوهری است که قائم به ماده و مظهر دیگری نیست؛ بلکه یک عالم عینی مستقلی است که همین وجود عینی اش، عین شعور و ادراک و صور خیالیه ای می باشد که در حضور و بقائش محتاج به حضور ماده جسمانی نیست، بلکه فقط مانند آینه مخصوصی است که نفس را برای تصویر صوری در عالم خاص ادراکی آماده می سازد و زمینه این تصویر را برای نفس فراهم می کند.
شیخ الرئیس بوعلی سینا، وجود عالم خیال (مثال) را منکر است .او معتقد است که تحقق صورت و شکل و مقدار بدون ماده محال است.