خانه » همه » مذهبی » دلایل شیعه و سنی در کیفیت شستن دست

دلایل شیعه و سنی در کیفیت شستن دست


دلایل شیعه و سنی در کیفیت شستن دست

۱۳۹۳/۰۸/۲۴


۱۲۹۲ بازدید

از دیدگاه فقهى، منشأ اختلاف شیعه و سنى در مسأله شستن و مسح پا، ریشه در نوع تفسیر آیه وضو دارد.

خداوند متعال در آیه ۶ سوره مائده مى فرماید: «یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى اَلصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى اَلْمَرافِقِ وَ اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى اَلْکَعْبَیْنِ ؛اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه به نماز ایستادید، صورت ها و دست هایتان را تا آرنج بشویید».

از دیدگاه فقهى، منشأ اختلاف شیعه و سنى در مسأله شستن و مسح پا، ریشه در نوع تفسیر آیه وضو دارد.

خداوند متعال در آیه 6 سوره مائده مى فرماید: «یا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى اَلصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى اَلْمَرافِقِ وَ اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى اَلْکَعْبَیْنِ ؛اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه به نماز ایستادید، صورت ها و دست هایتان را تا آرنج بشویید».

فقهای شیعه امامیه با توجه به ظاهر آیه و روایات اهل بیت(ع) می گوید در وضو شستن دست ها باید از آرنج شروع شود و به انگشت ها ختم گردد. اما مذاهب چهارگانه اهل سنت می گویند به هر گونه شسته بشود صحیح است، لیکن بهتر این است که از انگشتان شروع و به آرنج ختم گردد. ضرورت دارد که بخش های مختلف آیه وضو به طور مفصّل مورد بررسی قرار گیرد تا محرز گردد که رفتار کدام گروه به قرآن نزدیک تر است.

بخش اول: نحوه استدلال به آیه برای کیفیت شستن دست

«فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى اَلْمَرافِقِ».

کیفیت استدلال شیعه و سنی به این فقره از آیه متفاوت است. مفهوم «الی» در این آیه مهمترین مبنای تفاوت این حکم شرعی است. از نظر ادبیات عرب ، «الی» دراینجا می تواند دارای دو معنا باشد؛ نهایت مکانی (به معنای تا)، به معنای مع (به معنای همراه یا با).

گاهی «ِالی» به معنای مع (همراه) است. مثلا «لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ؛ اموال یتمیان را همراه اموال خودتان نخورید».

اگر «ِالی» را به معنای نهایت مکانی ترجمه کنیم، ترجمه آیه چنین می شود: « دستان خود را تا (منتهی به) آرنج بشویید. در صورتی که «ِالی» به معنای مع باشد ، ترجمه آیه چنین می شود: « دستان خود را به گونه ای بشویید که آرنج را هم در بر گیرد».

چند دلیل وجود دارد که الی در این آیه در صدد مشخص کردن جهت شستن نیست:

دلیل اول: همان گونه که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه مذکور اشاره می کنند، «الى» براى نشان دادن غایت دست است نه غایت شستن؛ یعنى، ایشان «الى» را به همان معناى مشهور انتهاى غایت (تا) دانسته و مى فرماید: «شستن از بالا به پایین امرى طبیعى و عادى است و از روایات معصومین(ع) به دست مى آید که باید همین گونه عمل شود وگرنه از آیه شریفه به دست نمى آید که تنها راه شستن دست، از آرنج است.»

به عنوان مثال اگر شما به نقاش بگویید دیوار را تا وسط یا تا سقف رنگ بزن، این جمله هیچ دلالتى بر این نکته ندارد که آیا باید از بالا به پایین رنگ زد یا از پایین به بالا. انتهاى غایت؛ یعنى، حد نهایى چیزى را مشخص ساختن، نه چگونگى سیر را.

دلیل دوم: در «ایدیکم»(دستان)، مفهوم ید مجمل است و شامل کف دست، دست تا آرنج و کل دست، همگی می شود. لذا الی در اینجا ، فقط آمده است که این اجمال را بر طرف کرده و محدوده دست را مشخص کند نه جهت شستشو را.

دلیل سوم: با نظر عرفی، این گونه به ذهن می آید که منظور از «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى اَلْمَرافِقِ» ، شستن دست ها از آرنج است. چون در موارد مشابه این گونه ترکیب، شروع از بالا به پایین است. مثلاً اگر پزشک به بیمار بگوید: پایت را تا زانو با آب سرد بشوى، بیمار آنچه را در عرف رایج است انجام مى دهد، یعنى شستن از بالا به پایین، یا وقتى صاحب خانه به رنگ کار مى گوید: دیوارهاى این اتاق را تا سقف رنگ آمیزى کن، آنچه در عرف معمول است انجام مى شود، یعنى رنگ کردن دیوارها از بالا به پایین و هرگز به ذهن رنگ کار یا بیمار این نمى آید که صاحب خانه و پزشک که گفته «تا»، مقصودش بیانِ آخرِ محلّ رنگ زدن یا شستن است، بلکه از کلمه «تا» مى فهمد که صرفاً محدوده مورد نظر را در رنگ زدن و شستن تعیین کرده است. در آیه وضو نیز چنین است، وقتى آیه مى گوید (الی المرافق) دست ها را تا مرفق بشویید، بیان محدوده شستن مورد نظر است نه چگونگى آن. و این را به نظر معمول عرف واگذاشته و در عرف هم بدون تردید، آنچه راحت تر است، شستن از بالا به پایین است.

دلیل چهارم: این امر که «اِلى» به معنای نهایت مکانی نیست، بلکه همان اضافه شدن یا بیان حدّ شستن دست است، مورد پذیرش فقهای اهل سنت قرار گرفته است.

دانشمند و فقیه سنى مذهب آقاى وهبة الزحبلى مى گوید: «در نزد تمامى دانشمندان و عالمان – از جمله امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت – داخل نمودن دو آرنج در شستن واجب است، زیرا حرف «الى» که براى انتهاى غایت است در این جا به معناى «مع» مى باشد مانند دو آیه شریفه «وَ یَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِکُمْ» و «لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ» که در این دو آیه نیز «الى» به همین معنا است. لذا هیچ یک از مذاهب اهل سنت شستن دست ها را از پایین به بالا واجب یا مستحب نمی دانند بلکه اصلا « الی » در قرآن را به معنای «مع» می گیرند. ، اما فقهای شیعه به دلیل روایات وارده از معصومین ( ع ) شستن صورت و دست ها را از بالا به پایین واجب می داند. پس ظاهرآیه مبارکه قرآن «الی المرافق» بنا به همه مذاهب اسلامی برای بیان مقدارعضو است نه جهت شستن. و درباره نحوه وضو گرفتن پیامبر اکرم(ص) نیز چنین مى گوید: و دارقطنى (از دانشمندان حدیث اهل سنت) از عثمان روایت نموده که گفت: بیایید تا مانند وضوى پیامبر(ص) وضو بگیریم پس صورتش و دو دستش را شست و اطراف دو آرنج را مس کرد و هم چنین دارقطنى از جابر نقل نموده است که گفت: پیامبر(ص) زمانى که وضو مى گرفت آب را بر دو آرنج مى ریخت.

اهل سنت نیز تا زمان خلیفه سوم (عثمان)، چنین عمل می کردند ، لکن عثمان در این نحوه شستن دست ها تشکیک کرد.

امام نووی در کتاب المجموع تحت عنوان:«فی مَسائِلَ تَتَعَلَّقُ بِغَسْلِ الْیدِ» به نقل از صیمری وماوردی می نویسد: «مستحب است که در شستن دست ها از انگشتان شروع شود. پس باید آب را بر دست بریزد و کف دست دیگر را بر آن بکشد تا آب را به آرنج برساند و نباید فقط به جریان آب اکتفا نماید. پس اگر کسی بر او آب ریخت، باید برای شستن دستان از آرنج شروع کرده و به انگشتان ختم کند.»

و نیز از مستحبات وضو نزد شافعی آن است که « اگر از جایی وضو بگیرد که آب بر دستش می ریزد. بدون آن که مشت، مشت بردارد؛ مثل این که از حنفیه(حوضی که از آن، آب خارج می شود یا شیر آب) یا آفتابه استفاده کند یا این که شخصی برایش آب بریزد، مستحب است که از آرنج شروع نماید.»

دلیل پنجم: مهمترین دلیل و فصل الخطاب همه دلایل، رجوع به مفسرین و مبینین راستن قرآن و سنت رسول الله (ص) یعنی ائمه معصومین علیهم السلام است. روایات متعدد و صحیح السندی وجود دارد که کیفیت وضو گرفتن پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه را دقیقا مشخص کرده است. شیخ حر عاملی در کتاب شریف وسائل الشیعه ، روایات متعدد و صحیح السندی از راویان برجسته ای در ابواب مختلفی از این کتاب شریف نقل می کند. علاوه بر این، روایات در این مورد متواتر است که جای هرگونه شبهه ای را از صدور یقینی آن از ائمه معصومین علیهم السلام بر طرف می کند. به یک نمونه از این روایات بسنده می کنیم:

بکیر و زراره، از امام باقر(علیه السلام) درباره وضوى پیامبرخدا(صلى الله علیه وآله)سؤال کردند. حضرت طشت یا ظرف آبى طلبید، کف دو دست را شست، دست خود را در آب فرو برد و با مشت آبى صورت خود را شست و با دست چپ کمک گرفت بر شستن صورت. سپس کف دست چپ را در ظرف آب فرو برده، آب برداشت و دست راستش را از آرنج تا انگشتان شست، به نحوى که آب به طرف آرنج ها برنگردد. بعد کف دست راست را پر از آب کرد و بر دست چپ ریخت و از آرنج تا کف دست شست به نحوى که آب به طرف آرنج برنگردد، مثل دستِ راست. سپس با همان آبى که در دست ها بود، سر و پاها را تا برآمدگى روى پا مسح کشید، بدون آنکه آب تازه اى بریزد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد