تنها غیبت مختص امام زمان(عج) چیست؟
۱۳۹۳/۰۸/۲۱
–
۵۴ بازدید
تنها غیبت مختص امام زمان(عج) چیست؟
آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره “فرهنگ انتظار” به بیان برخی نکات پرداخته است که در ادامه به آن اشاره میشود:
نخستین صفت مؤمنان
تنها غیبت مختص امام زمان(عج) چیست؟
آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره “فرهنگ انتظار” به بیان برخی نکات پرداخته است که در ادامه به آن اشاره میشود:
نخستین صفت مؤمنان
جامعه موعود ما کلبه الکترونیکی تافلر و کمونیست و امثال اینها نیست، آنچه ما دنبال میکنیم عدالت سوسیالیستی و عدلت مکتب رفاه نیست، اینها چنگی به دل اهل دنیا میزند ولی اهل ایمان، آنهایی که با غیب مأنوس هستند، «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب»(بقره/۳) به این چیزها سرخوش نیستند که حالا به آنها بگویند: یک کلبه الکترونیکی درست میشود و آنجا مینشینید و همه امکانات شما از طریق یک شبکه الکترونیکی برای شما فراهم میشود، این برای مؤمنین و آنهایی که «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب » اول صفتشان این است، آنهایی که قرآن هادی آنهاست، چنگی به دل نمیزند.
انتظار یک عمل در عرض بقیه اعمال نیست/ بزرگترین حجاب معاصر حجاب مدرنیته است
انتظار یک مکتب هست، یک رویکرد به زندگی است که همه زندگی فردی و اجتماعی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. یک عملی در عرض بقیه اعمال نیست. یک عملی شامل یک رویکرد فراگیر است که همه زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد. بعد ببینیم در دوران ما، ما باید چگونه اقدام کنیم که این حجابی که در مقابل عصر ظهور است، حجاب دوران خودمان را به خوبی نشناسیم، اقدامات لازم را نمیفهمیم، به عقیده من بزرگترین حجاب معاصر ما، حجاب مدرنیته است که حجاب ظهور ولایت حق است.
سه غیبتی که برای امام وجود دارد/ تنها غیبت مختص امام زمان(عج) چیست؟
حداقل سه غیبت برای امام داریم، یک غیبت که جسم امام از ما پنهان شده است. این امتحان سنگینی برای دوستان حضرت است که حکمتی هم داشته است. غیبت دوم که از آن مهمتر است این است که حقیقت ولایت امام در پرده حجاب رفته است. گاهی در قرآن از آن به «وَالَّیْلِ إِذَا یَغْشىَ ، وَ النهَّارِ إِذَا تجَلىَ» (لیل/۱ و۲) یک خورشیدی باید میتابیده و جهان هستی را روشن میکرده و یک غشایی و شب تاریکی در این ولایت حجاب انداخته است. این یک غیبتی است که از زمان حضرت امیر(ع) هم به نقطه غلبه خودش رسیده است.
یک غیبت خاصی هم به تعبیر قرآن در باب امام عصر(عج) است که امام عصر همان کلمه غیب الهی و آن حجت غیب الهی هست که با آن حجت تمام حقایق تمام میشود و کار به نتیجه میرسد و حجت بر تمام تاریخ تمام میشود. حضرت به تعبیر قرآن کلمه غیب هستند.
آیا جامعه موعود همانی است که آمریکا به دنبالش هست؟
با یکی از فیلسوفان معاصر غرب مصاحبهای کردند، که این جامعه موعود شما چیست؟گفت: همین جامعه آمریکا است. خبرنگار سؤال میکند، میگوید: در هر شصت ثانیه یک قتل در آمریکا اتفاق میافتد. در هر نود ثانیه یک تجاوز جنسی اتفاق میافتد. عمده سرمایه و درآمد آمریکا از فروش مواد مخدر و سلاحهای غیر مجاز هست. چطور میگویید: این جامعهی موعود است؟ زندان گوآنتانامو، کشتار جمعی ملتها و جنگهای فرقهای که در جهان راه میاندازند هم اضافه بر آن هست.
بعد میگوید: اصل جامعه آرمانی یک فریب بیشتر نبوده است. به خاطر اینکه میخواستند از بیراهه بروند، رفتند و دیدند خبری نیست. متأسفانه بعضی از روشنفکران ما که شاگردی ایشان را هم کردند، همین حرفها را با یک ادبیات دیگری میگویند. میگویند: لازمه بشری بودن همینها است. در انتظار یک جامعهای که در آن یک تحولی اتفاق بیافتد، نباشید. میخواستند خودشان مستغنی از انبیاء و اولیای الهی بسازند، رفتند و به بن بستهایی برخورد کردند و خیال میکردند میتوانند جهان را مهندسی کنند، دیدند نه، ما این قدر اندازه نداریم که جهان را مهندسی کنیم. هر چه باشد، مشیت الهی خود ما را هم مهندسی خواهد کرد.
تعبیر قرآن راجع به ظهور/ جامعه موعود به دست ختم انبیاء و اوصیاء محقق میشود
لذا تعبیر قرآن راجع به ظهور این است: «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»(زمر/۶۹) زمین با نور رب روشن میشود، «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»(حدید/۱۷) دست حضرت حق حیات جدیدی را در عالم میدمد، «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ»(صف/۸) حضرت حق نور خودش را تمام میکند. «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ».
پس نکته اول در رابطه با بحث ظهور این است که جامعه آرمانی ما، جامعههای موعودی که ما بخواهیم با دست خودمان بسازیم و فقط ما باشیم نیست، جامعهای است که به دست حضرت حق و به واسطه خلیفهاش و حضرت بقیة الله که باقیمانده سلسله انبیاء و اوصیا است و ختم انبیا و اوصیاء است، محقق میشود.
انتظار یک رویکرد به زندگی است
انتظار چیست؟ اولاً انتظاری که افضل الاعمال است، برای یک عمل نیست، یک رویکرد به زندگی است. رویکردی است که همه زندگی را تحت پوشش قرار میدهد، ثانیاً رویکرد فردی نیست، جامعه مؤمنین و امم انبیاء همه منتظر بودند و حرکت آنها یک حرکت ذیل انتزاع بوده است، یک دستور ساده نیست، یک مکتب است. این مکتب ارکانی دارد.
گاهی بعضی این تلقی را داشتند که انتظار یک مکتب اهتراز است، اهتراز یعنی آدم مواظب باشد، اگر یک دورهای ولایت اولیای طاغوت، بنی عباس و بنی امیه حکومت میکنند، لااقل آنها را نپذیرد و مشارکت نکند، یکی از ارکان انتظار این است که انسان در پیشرفت تمدن مادی و اولیای طاغوت مشارکت نکند. تبری داشته باشد.
اهتراز یعنی دوری گزیدن از آلودگیها و مشارکت با آنها، به رسمیت شناختن آنها که تعبیر دینی آن تبری است. یکی از ارکان انتظار تبری از این حجاب و ولایت اولیای طاغوت است. تبری از این تمدن است، این تبری هم یک تبری فراگیری است. باید تبری در نیت باشد.
در زیر پوست جامعه باطل، باید جامعه حقی شکل بگیرد تا ظهور برسد
باید آرام آرام جامعهای را بسازیم و به سمت آن جامعه موعود در زیر پوست این جامعه باطل، جامعه حقی شکل بگیرد تا آرام آرام به ظهور برسد، من معتقد هستم همه انبیاء این سه رکن را با هم اداره میکردند. در عصر غیبت هم از آغاز غیبت صغری به بعد این اتفاق افتاده است. یعنی جامعه مؤمنین و موحدین حول امام زمان محبین اهلبیت هم تبری داشتند. تبری فردی و اجتماعی داشتند.
لذا هیچوقت در جامعهها منحل نشدند. یعنی جامعه طرفداران و دوستان و محبین حضرت منحل در دستگاه بنی عباس و بعد از بنی عباس نشدند. اگر تبری نداشتند، منحل میشدند، درگیری همه جانبه داشتند. این درگیری هم در حال پیش رفتن بوده و آرام آرام فراگیر میشده و یک سازندگی هم بوده است. برای خودشان یک مکتب فقهی، یک مکتب اجتماعی، کم کم دولتی تشکیل دادند. این حرکت فراگیر شیعه و محبین اهلبیت و دوستان اهل بیت از آغاز غیبت صغری تا هم اکنون بوده است.
سه رویکرد شیعه در عصر غیبت/ نقطه اوج سه گام بلند شیعه چه بود
بعد از دوره غیبت کبری حضرت جامعه شیعه را به پیش میبردند و همه علمای شیعه هم در طول این هزار و اندی هر سه رویکرد در انتظار را داشتند، هم تبری میجستند و جامعه شیعه را به تبری دعوت میکردند که در تمدن بیگانه منحل نشود. این رویکرد سازنده اگر نبود، ما رو به پیش نبودیم. البته آخرین قدم آن انقلاب اسلامی است که نقطه اوج این سه اقدام با هم است: نقطهِ اهتراز و اعتراض و درگیری و سازندگی.
بنابراین ما وارد یک مرحله جدیدی از انتظار شدیم که آن هم بر محور خود حضرت است، لذا کسی نگوید: گویی یک حرکت بیسابقهای که ما باید مشروعیت آن را اثبات کنیم، ادامه حرکت دستگاه فقاهت شیعه است. همان حرکتی است که سه ضلع را در طول تاریخ با هم داشته است.هیچ جا اقدام علمای شیعه از این سه ضلع خالی نبوده است. منتهی متناسب با شرایط بوده است.
از دست مبارک حضرت بیرون آمدن این اقدامات اتفاق افتاده و بنابراین نقش حقیقی خود امام است که ما باید زیر سایه امام تربیت شویم، با این سه رکنی که سه ضلع از رویکرد انتظار است و سه بعد مکتب انتظار است که جلوی انحلال ما را میگیرد.