خانه » همه » مذهبی » تأملى در ژرفاى يك آيه

تأملى در ژرفاى يك آيه

«افلا يتدبرون القرآن» (محمد /24)

«قرآن دريايى است كه ژرفاى آن درك نشود، چشمه‏هاى دانش و درياى علوم است… خدا قرآن را فرو نشاننده عطش علمى دانشمندان و باران بهارى براى قلب فقيهان و راه گسترده و وسيع براى صالحان قرار داده است.»1

«بدانيد كه در قرآن، علم آينده و حديث روزگاران گذشته است، شفا دهنده دردهاى شما و سامان دهنده امور فردى و اجتماعى شماست.»2
«قرآن ظاهرش علم و باطنش حكمت است، نوآورى هاى آن پايان نگيرد و شگفتى هايش تمام نمى‏شود»3.
در اهميت و عظمت و ارزش قرآن هر چه گفته شده كم است و هر چه از اين پس نيز گفته شود، تنها بخشى از معارف بى‏كران اين بحر عميق و درياى گسترده را بيان مى‏كند و نه بيشتر.
سفارش اصلى قرآن به دوستان، ياران و پيروان خود «تدبّر»، «تعمّق» و «فهم دقيق» آن است. هر كس به قرآن نگاه كند و در آن تعمق نمايد مفاهيمى ژرف و مباحثى كليدى خواهد يافت كه ديگران به آن دست نيافته‏اند. قرآن كتاب هدايت «ناس» است و به تعداد هر «انسان»، راه و گذرگاهى به سوى شناخت و فهم آن باز است. طبيعى است هر كس باتقواتر و عالم تر است بهتر مى‏فهمد و صحيح تر مى‏يابد.

پس از مطالعه دقيق و نكته سنجى هاى فراوان در تفسير سوره انفال حجت الاسلام والمسلمين قرائتى، متوجه شدم كه شيوه ارائه شده از سوى ايشان براى بيان نكته‏هاى زيبا و عميق و پيام‏هاى حيات بخش قرآن به صورت جمله‏هاى ساده و كوتاه، كارى بسيار ارزشمند و قابل تقدير است كه جان دوستداران و علاقمندان مشتاق قرآن را زنده و شاداب مى‏گرداند و به نياز نسل‏هاى جديد نيز پاسخ مى‏گويد، اما مسئله‏اى كه در اين ارتباط وجود دارد اين است كه اگر چه نكته‏ها و پيام‏هاى ارائه شده، بديع، زيبا و تازه هستند، اما آنچه گفته شده است تنها گوشه بسيار كوچك از پيام‏ها و نكته‏هايى است كه در نگاه معمول و عمومى از آيات قرآن مى‏توان به دست آورد و اگر از جنبه هاى مختلف علمى چون علوم تربيتى، روان شناسى، هستى شناسى، فلسفه، تاريخ، انسان شناسى، جامعه شناسى، علوم طبيعى، زيست شناسى، حقوق، هنر، جغرافيا، ادبيات، زبان شناسى، فصاحت و بلاغت، علوم نظامى، كلام، منطق، روابط بين الملل، سياسى، عرفان و … – بسته به موضوع آيه – به آن نگاه شود حقايق و پيام‏هاى بسيار بيشترى از آن مى‏توان استخراج كرد. چه خوب است جمعى از متخصصان و علماى هر رشته در كنار يك مفسّر فهيم قرآن حضور پيدا كنند و از جنبه‏هاى مختلف، آيات قرآن را مورد بررسى و مداقه قرار دهند و سعى كنند زيبايى‏ها و نوآورى‏هاى قرآن را به صورت همه رشته‏اى، ارائه نمايند.
از سوى ديگر از آنجا كه «قرآن» كلام الهى است و «حكيم عالم عادل» صاحب قرآن، تك تك حروف و كلمات و عباراتى را كه در كتاب خود مورد استفاده قرار داده بى‏ترديد داراى «حكمت»، «علم»، «منطق»، «استدلال»، «اتقان» و … مى‏باشد دقت در چگونگى بيان مطالب و كلمات به كار رفته در آيات و كنكاش در معنى و مفاهيم آنها مى تواند راهنماى بسيار خوبى براى پژوهشگران قرآنى باشد كه به گوشه‏اى از رموز بى پايان آن دست يابند.
با توجه به دو عامل ذكر شده، تعمق و تدبرى در بعضى از آيات قرآن به عمل آوردم كه براى نمونه آيه 186 سوره بقره «واذا سألك عبادى عنّى فانّى قريبٌ اُجيب دعوة الدّاع اذا دعان فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى لعلّهم يرشدون» را حضورتان ارائه مى‏دهم. حاصل يك هفته تفكر و تدبر و مطالعه تفاسير مختلف در اين خصوص تدوين جزوه‏اى با عنوان پانصد نكته از آيه 186 سوره بقره شد كه ارائه آن در اين فصلنامه مجالى گسترده در حجم ده‏ها نياز صفحه مى‏طلبد، براى نمونه صد نكته از آن را گلچين شده و حضورتان تقديم مى‏گردد:
اگر چه آيه مذكور راجع به دعا، ارزش و اهميت آن و چگونگى اجابت دعا مى باشد و پيوسته همه گويندگان و مفسّران بزرگوار، نكته هاى ارزشمندى را در اين ارتباط ارائه داده‏اند ولى با تدبر بيشتر در آيه متوجه مى‏شويم كه ضمن بيان «ارزش و اهميت دعا» به موضوعات مهمى چون «ارزش و اهميت سئوال و پرسش»، «قرب خداوند به بندگانش»، «شرايط اجابت دعا»، «وظايف بنده نسبت به خدا» پرداخته شده است. از سوى ديگر بررسى آمارى كلمات ذكر شده در آيه نسبت به كل قرآن و بيان گوشه مختصرى از احاديث معصومين‏عليهم السلام در باب دعا به تكميل بحث كمك بسيارى كرده است.
 

ارزش و اهميت دعا

الف: موضوع و مفهوم اصلى آيه «ارزش و اهميت دعا» «و اذا سألك عبادى عنى» مى‏باشد كه 152 نكته دراين ارتباط بيان شده و براى نمونه 14 نكته آن در زير ارائه مى‏شود:
1 – براى رسيدن به قرب الهى از «دعا» مدد و يارى بجوييد. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب)
2 – يكى از ابزارهاى مهم و اساسى مؤمنين براى رسيدن به تقوا «دعا» مى باشد. (كتب عليكم الصيام … لعلّكم تتّقون… و اذا سألك عبادى)
3 – اصلى‏ترين و اساسى‏ترين هدف دعا، رسيدن به مقام «قرب» است. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب)
4 – هر كس از دل خود با خدا ارتباط دارد، از همه دلها به سوى خدا درى وجود دارد. (اجيب دعوة الداع)
5 – دعا عامل تسريع در رسيدن به راه رشد و هدايت و كمال است. (اذا دعان … لعلّهم يرشدون)
6 – دعايى كه انسان را به خدا نزديك نكند دعا نيست. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب)
7 – تا دل انسان آتش معرفت پيدا نكند (اذا دعان) دعاى وى بالا نمى‏رود. (اجيب)
8 – دعا اوج عرفان است. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب).
9 – دعا عالى ترين كلاس عرفان و والاترين مكتب عشق است. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب)
10 – دعا گاهواره تكامل انسان است. (و اذا سألك عبادى عنى… لعلّهم يرشدون)
11 – دعا هم توحيد نظرى است (فإنّى قريب) و هم توحيد عملى است. (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى)
12 – با دعا انسان به خدا نزديك مى شود و در اثر اين نزديكى، عنايات خاص الهى به او داده مى شود. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب… لعلّهم يرشدون)
13 – دعا سبب همنشينى انسان با خدا مى شود. (و اذا سألك … فإنّى قريب)
14 – دعا و نيايش، ورود به ساحت «قرب الهى» است. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب)

 

ارزش و اهميت پرسش

ب: اولين كلمه مورد استفاده در خصوص «سئوال و پرسش» (و اذا سألك) مى باشد كه با عنوان «ارزش و اهميت سئوال» نيز 66 نكته استخراج شده كه براى نمونه 14 نكته آن در زير ارائه مى شود:
1 – سئوال و پرسش، از ابزار ابتدايى انسان براى رسيدن به كمال است. (و اذا سألك … لعلّهم يرشدون)
2 – داشتن سئوال و پرسش از نشانه هاى كمال يك جامعه است. (و اذا سألك … لعلّهم يرشدون)
3 – جامعه بى سئوال، جامعه زنده و پويا و رو به رشد نيست. (و اذا سألك … لعلّهم يرشدون)
4 – بايد شرايط به گونه اى فراهم شود كه همه كس بدون دلهره و اضطراب، سئوال هاى خود را طرح كنند. (و اذا سألك … لعلّهم يرشدون)
5 – سؤال سبب هدايت و اصلاح جامعه مى شود. (سألك عبادى عنى)
6 – در هنگام نياز و سئوال و درخواست، پيش هر كسى نرويد، بلكه نزد اهلش مراجعه كنيد. (و اذا سألك عبادى عنى)
7 – پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم و رهبران فكرى و معنوى جامعه بايد در دسترس افراد قرار داشته باشند تا مردم بتوانند به راحتى، سئوالات خود را از آنها بپرسند. (و اذا سألك عبادى)
8 – نه تنها رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم، بلكه خداوند سبحان، وظيفه پاسخگويى به ابهامات جامعه را عهده دار مى باشد. (و اذا سألك عبادى عنّى فإنّى قريب).
9 – بشر هميشه درصدد «كسب علم و دانش» و «كم كردن محدوده جهل و نادانسته‏هاى خود» مى باشد. (و اذا سألك عبادى عنّى)
10 – تا ابهام و سئوال وجود دارد، عشق و الفت، كم رنگ خواهد شد. (و اذا سألك عبادى عنّى فانّى قريب)
11 – نه تنها سئوال در مورد «آفرينش الهى» و «مخلوقات خداوند» پسنديده است بلكه سئوال در مورد خود خداوند نيز ممدوح و پسنديده است. (سألك عبادى عنى)
12 – پاسخ سئوالات و ابهامات جامعه را در كوتاهترين زمان بدهيد. (سألك عبادى عنّى فانّى قريب)
13 – پاسخ ندادن به سئوالات بر حق مردم و بدون پاسخ گزاردن پرسش هاى ايشان، سبب جدايى جامعه از مسئولان خواهد شد. (سألك عبادى عنّى فانّى قريب)
14 – رشد و كمال در سايه زدودن بى سوادى ها و جهالت هاست. (و اذا سألك … لعلّهم يرشدون)

 

نزديكى خداوند به بندگانش

ج: نكته ديگرى كه در آيه به آن اشاره شده «قرب و نزديكى خدا به بندگان» (فإنّى قريب) مى باشد كه با عنوان «قرب خداوند به بندگانش» 97 نكته استخراج شده كه براى نمونه 14 نكته آن در زير ارائه مى شود:
1 – خداوند كريم، همه انسان‏ها را از هر صنف و گروه و رنگ و نژاد… در طول تاريخ به مقام والا و ارزشمند «بندگان من» مفتخر مى نمايد. (عبادى)
2 – نه تنها صداهاى بلند و كوتاه شما بلكه خطورات ذهنى و افكار شما نيز در نزد خداوند حاضر است. (فإنّى قريب)
3 -تلاش كنيم با اعمال و رفتار خود قرب خداوند را به بعد و دورى تبديل نكنيم.4 (فإنّى قريب)
4 – با ارتباط حقيقى با خدا (و اذا سألك عبادى عنى) و درخواست حقيقى از او و بى توجهى كامل از غير او (اذا دعان) به «قرب» خدا خواهيد رسيد. (فإنّى قريب)
5 – تاكيد بر «قرب» خداوند باعث بشارت و دلگرمى بندگان مى شود. (فإنّى قريب)
6 – «قريب» دانستن خداوند، عامل اصلى پاكى و تقواى انسان است. (فإنّى قريب)
7 – خداوند «قريب» است. (فإنّى قريب) شما سعى كنيد با قرار گرفتن در جايگاه «سابقون» به مقام «مقربين» ارتقا يابيد. (والسّابقون السّابقون. اولئك المقرّبون) (واقعه 10 – 11)
8 – خداوند در همه حالات و در همه مكانها به انسان «قريب و نزديك»، اين خود انسان است كه اين «قرب» را به «بعد» و «قريب بودن» را به «غريب بودن» تبديل مى كند. (فإنّى قريب)
9 – خداوند به بندگانش «قريب» است. اگر بندگان نيز «قريب» خداوند شوند در قيامت، در جوار «قرب الهى» مسكن و مأوا خواهند داشت. (فإنّى قريب)، (فأمّا إن كان من المقرّبين) (واقعه/ 88)
10 – خدا به همه انسان‏ها نزديك است (فإنّى قريب) ولى انسان‏ها در درجات مختلف نزديكى با خدا قرار دارند. (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى)
11 – با رسيدن به قرب الهى، كمال و غايت رشد خود را خواهيد يافت. (فإنّى قريب … لعلّهم يرشدون)
12 – آرامش و اطمينان را در جاى ديگرى جست‏وجو نكنيد؛ آرامش در رسيدن به محبوب است. (فإنّى قريب)
13 – مربّيان، معلمان و مسئولين پرورشى با برقرار كردن ارتباط دوستانه و صميمى شدن با كودكان و جلب محبت آنها مى توانند، نيازهاى فكرى، روحى، معنوى و … آنها را برطرف نمايند. (فإنّى قريب اجيب دعوة الدّاع)
14 – دوستى هاى پايدار و صميمانه در اثر ارتباطات و رفت و آمدها حاصل مى شود. (فإنّى قريب)

 

شرايط اجابت دعا

د: «شرايط اجابت دعا» موضوع مهم ديگرى است كه در آيه به آن اشاره شده و با همين عنوان نيز 60 نكته استخراج شده كه براى نمونه 14 نكته آن در زير ارائه مى شود:
1 – بهترين و نيكوترين و زيباترين اجابت كننده دعا (اجيب دعوة الداع اذا دعان) ذات مقدس خداوندى است. (فلنعم المجيبون) (صافات/ 75)
2 – اجابت دعا نيز قاعده و قانون و سنّت دارد. (اجيب … اذا دعان)
3 – تا درخواست و خواسته اى نداشته باشيد، پاسخ و اجابتى نخواهيد شنيد. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)
4 – دعا كننده (الداع)، متن دعا (دعوة)، اخلاص در دعا (دعان) و اجابت كننده دعا (اجيب)، مربع ساز و كار دعا مى باشد.
5 – خلوص در دعا و درخواست خالصانه از خداوند، شرط اصلى اجابت دعاست. (اجيب دعوة الداع اذا دعان(
6 – هر خواست و طلبى، دعا نيست، دعا بايد خالصانه و با عمق وجود از خداوند خواسته شود. (ودعوة الداع اذا دعان)
7 – هر چه خدا ترس باشيد (فإنّى قريب) دعاى شما خالص تر خواهد بود (اذا دعان)
8 – بيان متكلم وحده بيانگر اين است كه فقط و فقط يك اجابت كننده دعا در عالم خلقت وجود دارد. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)
9 – هر چه درجه خداشناسى و توحيد شما بالاتر باشد (سألك عبادى عنّى فانّى قريب) از دعاى عميق تر و خالصانه ترى برخوردار خواهيد بود. (اذا دعان)
10 – استجابت دعا (اجيب دعوة الداع اذا دعان) خاص قشر، گروه و جنسيت خاصى نيست. خداوند دعاى همه را اجابت مى‏كند. (فاستجاب لهم ربهم انى لا اضيع عمل عاملٍ منكم من ذكر او انثى) (آل عمران/ 195)
11 – دعا در صحنه عمل و در روبه‏رو شدن با سختى ها و گرفتارى ها (من بعد ما اصابهم القرح) (آل عمران/ 172) به اجابت خواهد رسيد. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)
12 – عمل (فليستجيبوا) و ايمان (و ليؤمنوا بى) از شروط اجابت دعا مى باشند. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)
13 – دعا نبايد فقط توسط «زبان» بيان شود بلكه بايد از عمق وجود انسان صادر شود و «زبان» به عنوان سخنگو و ترجمان تمام ذرات وجود انسان عمل كند. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)
14 – عمل و دعا مكمل يكديگرند. دعاى بدون عمل اثر ندارد. (اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوا لى)

 

وظايف بنده نسبت به خدا

ه : تأكيد بر «وظايف بنده نسبت به خدا» (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى) موضوع مهم ديگرى است كه در آيه به آن اشاره شده و ذيل آن نيز 78 نكته استخراج شده كه براى نمونه 14 نكته آن ارائه مى شود:
1 – تا خود اهل عمل نيستيد (اجيب دعوة الداع) از ديگران انتظار انجام آن را نداشته باشيد. (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى)
2 – اجابت دعوت الهى (فليستجيبوا) سبب تداوم اجابت دعا توسط خداوند مى شو. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)
3 – همان‏گونه كه دوست داريد خداوند، صداى شما را بشنود و دعاى شما را اجابت كند، همان قدر نيز دوست داشته باشيد كه دعوت الهى را اجابت كند. (اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوا لى…)
4 – هر قدر كه در مسير اجابت دعوت الهى (فليستجيبوا لى) و بدست آوردن ايمان حقيقى و واقعى تلاش كنيد (وليؤمنوا بى) به درجات و مراتب بالاترى از رشد و كمال مى رسيد. (لعلّهم يرشدون)
5 – علم و آگاهى (فإنّى قريب) پس از عمل (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى) سبب رشد و تكامل افراد و جامعه مى شود. (لعلّهم يرشدون)
6 – انس و ارتباط با خداوند، عامل توسعه و رشد ظرفيت وجودى انسان مى شود. (اذا دعان… لعلّهم يرشدون)
7 – شما در خلوص و صدق دعاى خود بيفزاييد. (اذا دعان) ما بهترين اجابت كنندگان هستيم. (و لقد نادينا نوح فلنعم المجيبون) (صافّات / 75)
8 – مشورت در كارها و انفاق و بخشش به ديگران (و امرهم شورى بينهم و ممّا رزقنا هم ينفقون) (شورى / 38) از ديگر ويژگى‏هاى اجابت كنندگان دعوت الهى است؛ پس با نهادينه كردن شور و مشورت و انفاق و دستگيرى از ديگران، زمينه‏هاى اجابت دعاهاى خود را فراهم كنيد. (اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوا لى)
9 – همان‏گونه كه دعاهاى خالصانه انبياءعليهم السلام را اجابت كرديم (و نوحاً اذ نادى من قبل فاستجبنا له فنجّيناه و أهله من الكرب العظيم (انبيا/ 76)، (فاستجبنا له فكشفنا ما به من ضر و آتيناه اهله) (انبيا/ 84)، (فاستجبنا له و نجيناه من الغمّ و كذلك ننجى المؤمنين) (انبيا/ 88)، (فاستجبنا له و وهبنا له يحيى و أصلحنا له زوجه) (انبيا/ 90)، همان‏گونه نيز هر گونه دعاى خالص و صادقانه را اجابت مى كنيم. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)
10 – همان‏گونه كه با اجابت دعوت خدا و رسول به حيات واقعى دست مى يابيد (يا أيّها الّذين آمنوا استجيبوا للَّه و للرّسول اذا دعاكم لما يحييكم) (انفال/ 24) با دعاى حقيقى نيز به مقام رشد و كمال واقعى مى رسيد. (دعوة الداع اذا دعان… لعلّهم يرشدون)
11 – هر قدر در انجام دستورات خداوند، سستى و سهل انگارى كنيد از اوج گرفتن در مسير رشد و كمال، خود را محروم خواهيد كرد. (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى لعلّهم يرشدون)
12 – حرف بس است، فقط عمل، (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى)
13 – يكى از سنّتهاى قطعى حاكم بر خلقت اين است كه بدون عمل و بدون تلاش و كوشش، به موفقيت نخواهيد رسيد. (فليستجيبوا لى … لعلّهم يرشدون)
14 – ديگران را با عمل (فليستجيبوا لى و ليؤمنوا بى) به ايمان دعوت كنيد. (اجيب دعوة الداع اذا دعان)

نكته هاى آمارى

و: بررسى «نكته هاى آمارى» قرآن نيز كمك و راهنماى خوبى براى بررسى موضوعى كلمات قرآن مى باشد كه در اين موضوع نيز 14 نكته استخراج شده كه به علت تازه گى و ابتكارى بودن آن هر 14 نكته ارائه مى شود:
1 – عبارت «سألك» تنها يك بار در همه قرآن و آن هم در اين آيه آمده است.
2 – با وجود تكرار 17 بار كلمه «عبادى» در قرآن، تنها يك بار سئوال كردن توسط بندگان از خدادر قرآن مطرح شده است.
3 – با وجود تكرار 17 بار صفت «قريب» در قرآن، تنها يك بار عبارت «فإنّى قريب» در تمام قرآن آمده است.
4 – كلمات «عبادى» و «قريب» هر كدام 17 بار در همه قرآن استفاده شده است.
5 – فعل «اجيب» فقط يك بار در همه قرآن و آن هم در اين آيه آمده است.
6 – با وجود تكرار 4 بار كلمه «دعوة» و 3 بار كلمه «الداع» در قرآن، عبارت «دعوة الداع» فقط يك بار و آن هم در اين آيه آمده است.
7 – عبارت «دعان» فقط يك بار در تمام قرآن و آن هم در اين سوره آمده است.
8 – با وجود تكرار 3 بار كلمه «الداع» در قرآن، فقط يك بار اين كلمه در قرآن به معناى «عا كننده» آمده است.
9 – با وجود تكرار 4 بار كلمه «دعوة» در قرآن، تنها يك بار اين كلمه در قرآن به معناى «دعا» آمده است.
10 – با وجود تكرار 7 بار فعل «يستجيبوا» در قرآن، تنها يك بار عبارت «فليستجيبوا لى» در قرآن آمده است.
11 – با وجود تكرار 18 بار فعل «يؤمنوا» در قرآن، تنها يك بار عبارت «و ليؤمنوا بى» در قرآن آمده است.
12 – فعل «يرشدون» تنها يك بار در تمام قرآن و آن هم در اين آيه استفاده شده است.
13 – اگر چه عبارت «لعلّهم» 44 بار در قرآن تكرار شده ولى عبارت «لعلّهم يرشدون» تنها يك بار در تمام قرآن آمده است.
14 – اگر چه عبارت «عنّى» 6 بار در قرآن تكرار شده ولى عبارت «سألك عبادى عنى» تنها يك بار در همه قرآن آمده است.

دعا در احاديث

ز: از آنجا كه احاديث معصومان‏عليهم السلام «ثقل اصغر» مى باشد با جست‏وجو در احاديث، 44 حديث در ارتباط با موضوعات ذكر شده در آيه در باب «دعا» گزينش شده كه براى نمونه 16 حديث ارائه مى گردد:
1 – رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: «لايقبل اللَّه دعاء قلب ساه» خداوند دعاى دلى را كه غافل باشد، قبول نمى كند.5
2 – حضرت على‏عليه السلام مى‏فرمايند: «الدّعاء سلاح الاولياء» دعا سلاح اولياى الهى است.6
3 – و نيز فرموده‏اند: «اعجز الناس من عجز عن الدّعاء». عاجزترين مردم كسى است كه از دعا عاجز باشد.7
4 – و نيز فرموده اند: «عليك بالاخلاص فى الدّعاء فانّه أخلق بالاجابة» اخلاص در دعا را فراگير پس به درستى كه آن به اجابت سزوارتر است.8
5 – و نيز فرموده‏اند: «الدّعاء مخ العبادة» دعا مغز و حقيقت عبادت است.9
6 – و نيز فرموده‏اند: «افضل العبادة الدّعاء» بهترين عبادت، دعا است.10
7 – و نيز فرموده‏اند: «اعلم الناس باللَّه اكثرهم له مسئلةً». داناترين مردم به خدا كسى است كه سئوال و طلب و دعاى او از خدا بيشتر باشد.11
8 – و نيز فرموده اند: «لاتسألوا الاّ اللَّه سبحانه، فاّنه إن أعطاكم أكرمكم و إن منعكم خار لكم» سئوال مكنيد مگر از خداى سبحان؛ پس بدرستى كه اگر عطا كند شما را، گرامى گرداند و اگر منع كند از شما در آن، خير شما را قرار دهد.12
9 – و نيز فرموده اند: «التقرّب الى اللَّه تعالى بمسئلته و الى الناس بتركها» نزديكى جستن به خداى بلند مرتبه، به درخواست از اوست، و نزديكى با مردم به ترك خواستن از ايشان است.13
10 – حضرت على‏عليه السلام در وصيت نامه خود به امام مجتبى‏عليه السلام مى فرمايد: «… ثمّ جعل فى يديك مفاتيح خزائنه بما اذن لك فيه من مسألته، فمتى شئت استفتحت بالدعاء ابواب نعمته و استمطرت شآبيب رحمته…» سپس خداوند كليدهاى گنجينه‏هاى خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد. پس هرگاه اراده كردى مى توانى با دعا، نعمت خدا را بگشايى تا باران رحمت الهى بر تو ببارد.14
11 – امام صادق‏عليه السلام مى فرمايد: «عليكم بالدعاء فانّكم لاتقربون بمثله» دعا را از دست مدهيد كه وسيله اى مانند دعا براى تقرب به خدا نداريد.15
12 – و نيز فرموده اند: «الدعاء سلاح المؤمن و عمود الدين و نورالسموات و الارض» دعا، سلاح مؤمن و ستون دين و نور آسمان و زمين است.16
13 – و نيز فرموده اند: «الدّعاء مفاتيح النجاح و مقاليد الفلاح و خير الدعاء ما صدر عن صدر نقى و قلب تقى و فى المناجاة سبب النجاة و بالاخلاص يكون الخلاص فاذا اشتدّ الفزع افزع فالى اللَّه المفزع». دعا كليدهاى نجات و گنجينه هاى رستگارى است و بهترين دعا آن است كه از سينه پاك و دلى پرهيزكار برآيد و وسيله نجات، در مناجات است و خلاصى به اخلاص آيد، و چون فزع و بى تابى سخت شود مفزع و پناهگاه خدا است.17
14 – و نيز فرموده اند: «اذا رقّ احدكم فليدع فانّ القلب لايرقّ حتّى يخلص» هرگاه دل يكى از شما رقت كرد (و نرم شد) در آن حال دعا كند، زيرا تا دل پاك نشود، رقت نكند.18
15 – و نيز فرموده اند: «اذا احبّ اللَّه عبداً ألهمه رشده و وفّقه لطاعته»19 هرگاه خدا بنده اش را دوست بدارد، در دل او راه راست و راه رشد را بيندازد و او را براى انجام اطاعت خودش توفيق دهد.
16 – شخصى نزد امير مؤمنان على‏عليه السلام از عدم استجابت دعايش شكايت كرد و گفت با اينكه خداوند فرموده دعا كنيد من اجابت مى كنم؛ چرا ما دعا مى كنيم و به اجابت نمى‏رسد؟ امام در پاسخ فرمود: «انّ قلوبكم خان بثمان خصال: اوّلها انّكم عرفت اللَّه فلم … والثامنة: انّكم جعلتم عيوب الناس نصب أعينكم … فاتقوا اللَّه و أصلحوا أعمالكم و أخلصوا سرائركم و أمروا بالمعروف و انهوا عن المنكر فيستيجب لكم دعاؤكم.»20
قلب و فكر شما در هشت چيز خيانت كرده (لذا دعايتان مستجاب نمى شود):
– شما خدا را شناخته ايد اما حق او را ادا نكرده ايد، به همين دليل شناخت شما سودى به حالتان نداشته!
– شما به فرستاده او ايمان آورده‏ايد سپس با سنت‏هايش به مخالفت برخاسته‏ايد، ثمره ايمان شما كجاست؟
– كتاب او را خوانده ايد ولى به آن عمل نكرده ايد،گفتيد شنيديم و اطاعت كرديم سپس به مخالفت برخاستيد!
– مى گوييد از مجازات و كيفر خدا مى ترسيد، اما همواره كارهايى مى كنيد كه شما را به آن نزديك مى سازد …
– مى گوييد به پاداش الهى علاقه داريد اما همواره كارى انجام مى دهيد كه شما را از آن دور مى سازد…
– نعمت خدا را مى خوريد و حق شكر او را ادا نمى كنيد.
– به شما دستور داده شده دشمن شيطان باشيد (و شما طرح دوستى با او مى ريزيد) ادعاى دشمنى با شيطان داريد اما در عمل با او مخالفت نمى كنيد.
– شما عيوب مردم را نصب العين خود ساخته و عيوب خود را پشت سر افكنده‏ايد … با اين حال چگونه انتظار داريد دعايتان به اجابت برسد؟ در حالى كه خودتان درهاى آن را بسته ايد؟ تقوا پيشه كنيد، اعمال خويش را اصلاح نماييد، امر به معروف و نهى از منكر كنيد تا دعاى شما به اجابت برسد.»21
خداوندا، به حق قرآن و به حق اولياى مقرب درگاه خود، فهم و درك عميق قرآنى و دلهاى لبريز از معارف قرآنى و عمل صالح و نيكوى قرآنى به همه ما ارزانى دارد.

نویسنده: سعيد سرمدی

پي نوشت ها:
1 – نهج البلاغه دشتى، خطبه 419 / 189
2 – همان، خطبه 295 / 158
3 – همان، خطبه 281 / 152
4 – اسدى گرمارودى، كلاس تفسير قرآن، تاريخ 1381/10/5
5 – امام خمينى / روح اللَّه، پرواز در ملكوت، 291 / 2
6 – آمدى، غررالحكم و دررالكلم، 198 /1
7 – همان 414 / 2.
8 – همان، 286
9 – امام خمينى، روح اللَّه، پرواز در ملكوت، 291 / 2
10 – همان
11 – آمدى، غررالحكم و دررالكلم، 451 / 2
12 – همان، 341 / 6
13 – همان، 152 / 2
14 – نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، نامه 31.
15 – امام خمينى، روح اللَّه، پرواز در ملكوت، 291 / 2
16 – كلينى رازى، اصول كافى، 213 / 4
17 – همان / 213 – 214
18 – همان/ 227
19 – آمدى، غررالحكم و دررالكلم 195 / 3
20 – عباس، قمى، سفينة البحار، 448 – 449 / 1، به نقل از تفسير نمونه، 644 – 645 / 1
21 – مكارم شيرازى، ناصر،تفسير نمونه، 645 – 646 1.

منابع: 

نشریه پژوهشهای قرآنی، شماره 42

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد