۱۳۹۳/۰۸/۲۰
–
۲۳۶۰ بازدید
وضو نیز مانند بسیار از احکام تعبدی دیگر، حکمت هایی دارد که بسیاری از آن ها از دسترس علوم تجربی و عقل بشری دور مانده است. خداوند متعال در آیه ۶ سوره مائده، بعد از دستور به وضو، حصول «طهارت » و متعاقب آن اتمام نعمت الهی را وعده داده است «یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ ».
وضو نیز مانند بسیار از احکام تعبدی دیگر، حکمت هایی دارد که بسیاری از آن ها از دسترس علوم تجربی و عقل بشری دور مانده است. خداوند متعال در آیه 6 سوره مائده، بعد از دستور به وضو، حصول «طهارت » و متعاقب آن اتمام نعمت الهی را وعده داده است «یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ ».
احکام تعبدی الهی دارای حقایقی هستند که «لایمسه الا المطهرون». اگر حقیقت قرآن را جز افراد با طهارت نمی فهمند حقیقت این عبادت را هم جز افراد پاک نمی فهمند. با تکیه به آموزه های وحیانی، سعی می کنیم گوشه ای از آثار و مصلحت های این عبادت الهی را که در قالب آداب، مستحبات و ادعیه وضو در کلام معصومین علیهم السلام اشاره شده است در ضمن چند نکته اشاره کنیم:
الف- تقویت روحیه تعبد و بندگی: امام باقر علیه السلام فرموده اند: «إِنَّمَا الْوُضُوءُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ لِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یطِیعُهُ وَ مَنْ یعْصِیه؛ وضوء یکی از حدود دستورات الهی است که خداوند برای شناسایی مطیع و عاصی آن را واجب فرموده است .»
یکی از مهمترین فلسفه¬های تمامی دستورات الهی از جمله وضو تقویت روحیه تعبد و بندگی می باشد چرا که به وسیله همین فرامین است که میزان اطاعت پذیری و بندگی ایمان آوردندگان در برابر خداوند متعال ظهور و بروز می نماید، هر چند علت اصلی این دستورات برایشان مخفی و پوشیده باشد. لذا خداوند متعال در قرآن فرموده است: « ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ ؛آن¬چه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید(و اجرا کنید)، و از آن¬چه نهى کرده خوددارى نمایید؛ و از(مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است!».
ب- شرط رسیدن به حقیقت ایمان و بازشدن درهای بهشت:« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص ) مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَ أَحْسَنَ صَلَاتَهُ وَ أَدَّى زَکَاةَ مَالِهِ وَ خَزَنَ لِسَانَهُ وَ کَفَّ غَضَبَهُ وَ اسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَ أَدَّى النَّصِیحَةَ لِأَهْلِ بَیْتِ رَسُولِهِ فَقَدِ اسْتَکْمَلَ حَقَائِقَ الْإِیمَانِ وَ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَه ؛ هرکس وضوی کامل و تمام بگیرد، نمازش را نیکو اقامه نماید، زکات مالش را بپردازد، زبانش را کنترل کند، خشم خود را فروبرد و از گناهانش استغفار کند و نسبت به اهل بیت پیامبرش خیر خواه باشد، ایمانش کامل و درهای بهشت به رویش گشوده گردد».
در روایات دیگری از قول پیامبر مکرم اسلام ، وضو نصف ایمان یا جزئی از ایمان معرفی شده است.
ج- ادب حضور و پاکی معنوی: «عَنِ الرِّضَا( ع) قَالَ: إِنَّمَا أُمِرَ بِالْوُضُوءِ وَ بُدِئَ بِهِ لِأَنْ یَکُونَ الْعَبْدُ طَاهِراً إِذَا قَامَ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبَّارِ عِنْدَ مُنَاجَاتِهِ إِیَّاه ؛ همانا به وضو گرفتن امر شده و به آن ابتدا می شود به جهت اینکه بنده هنگامی که در محضر خداوند جبار حاضر می شود و با او مناجات می کند پاک و پاکیزه باشد».
انسان به مهمانی دنیوی که می رود دست و صورت و جاهایی از بدن خویش که ظاهر است شستشو می دهد چگونه وقتی که به پیشگاه خدا و مهمانی معنوی او می رود دستان و صورت و پاهای خویش را که با گناه آلوده شده است با وضو شستشو ندهد. لکن شستشوی ظاهر نشانی از شستشوی باطن است. امام رضا علیه السلام در روایتی سرّ شستن دست و صورت و مسح سر و پا را این گونه بیان فرموده اند: «علت وضو که در آن صورت و دستان شسته و سر و پا مسح می شود آن است که انسان با این جوارح ظاهری نزد خداوند متعال حاضر می گردد و به ملاقات کرام الکاتبین می رود. صورت خود را برای سجود و خضوع در مقابل پروردگارش پاک می نماید و دستان و سر و پا را می شوید و مسح می کند به خاطر اینکه به وسیله این دستان به استقبال او می رود و با این دستان خواهش و دعا می نماید».
اگر کسی صورت را با این قصد بشوید که خدایا برای وضو گرفتن و امتثال امر تو و نماز خواندن صورتم را از هر گناه شستم و تطهیر کردم و برای این که با چهره ای پاک بسوی تو و در خاک تو بیفتم، او به اسرار عبادت پی برده است و با فرشتگان ملاقات کرده و ملاقات می کند. دست ها را می شوید تا با دست پاک خدا را بخواند و به دعا برخیزد و سر و پا را مسح می کند چون در نماز سر او پیداست و پاهای او به طرف قبله است. باید با فکر پاک و با پای پاک و از سر تا پا پاک باشد تا به طرف خداوند سبحان بایستد و لذت ببرد .
د- محبوبیت الهی: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ؛ همانا خداوند متعال توبه کنندگان و طاهرین را دوست دارد». خوشا بحال کسانی که محبوب، دوست داشتنی ترین و کاملترین موجود یعنی خداوند متعالند.
ه- کفاره برخی گناهان: «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع ) مَنْ تَوَضَّأَ لِلْمَغْرِبِ کَانَ وُضُوؤُهُ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فِی نَهَارِهِ مَا خَلَا الْکَبَائِرَ وَ مَنْ تَوَضَّأَ لِصَلَاةِ الصُّبْحِ کَانَ وُضُوؤُهُ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فِی لَیْلَتِهِ إِلَّا الْکَبَائِرَ؛ وضوی نماز مغرب، کفاره گناهان غیر کبیره همان روز و وضوی نماز صبح کفاره گناهان غیر کبیره همان شب است».
و-توسعه رزق و روزی: «عَنِ النَّبِیِّ (ص): أَنَّهُ شَکَا إِلَیْهِ رَجُلٌ قِلَّةَ الرِّزْقِ فَقَالَ (ص) أَدِمِ الطَّهَارَةَ یَدُمْ عَلَیْکَ الرِّزْقُ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِکَ فَوُسِّعَ عَلَیْهِ الرِّزْق ؛ مردی از کمی رزق نزد پیامبر گلایه کرد فرمودند: همیشه با طهارت باش تا روزیت زیاد شود» ، آن مرد چنین کرد و روزیش زیاد گردید».
ز- نورانیت در دنیا و آخرت :« قال رسول الله (ص) : َ الْوُضُوءُ عَلَى الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى نُورٍ؛ وضو نور است و وضو روی وضو گرفتن نور بر نور است».
در روایت دیگری می فرمایند :«یَحْشُرُ اللَّهُ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ بَیْنَ الْأُمَمِ غُرّاً مُحَجَّلِینَ مِنْ آثَارِ الْوُضُوء؛ خداوند متعال امتم را در روز قیامت به گونه ای محشور می کند که از مواضع وضویشان نور ساطع می شود». در روایت دیگری، پیامبر مکرم اسلام (ص)، شناسایی امت خویش در قیامت را به واسطه نور وضویشان می دانند.
احکام تعبدی الهی دارای حقایقی هستند که «لایمسه الا المطهرون». اگر حقیقت قرآن را جز افراد با طهارت نمی فهمند حقیقت این عبادت را هم جز افراد پاک نمی فهمند. با تکیه به آموزه های وحیانی، سعی می کنیم گوشه ای از آثار و مصلحت های این عبادت الهی را که در قالب آداب، مستحبات و ادعیه وضو در کلام معصومین علیهم السلام اشاره شده است در ضمن چند نکته اشاره کنیم:
الف- تقویت روحیه تعبد و بندگی: امام باقر علیه السلام فرموده اند: «إِنَّمَا الْوُضُوءُ حَدٌّ مِنْ حُدُودِ اللَّهِ لِیعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یطِیعُهُ وَ مَنْ یعْصِیه؛ وضوء یکی از حدود دستورات الهی است که خداوند برای شناسایی مطیع و عاصی آن را واجب فرموده است .»
یکی از مهمترین فلسفه¬های تمامی دستورات الهی از جمله وضو تقویت روحیه تعبد و بندگی می باشد چرا که به وسیله همین فرامین است که میزان اطاعت پذیری و بندگی ایمان آوردندگان در برابر خداوند متعال ظهور و بروز می نماید، هر چند علت اصلی این دستورات برایشان مخفی و پوشیده باشد. لذا خداوند متعال در قرآن فرموده است: « ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ ؛آن¬چه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید(و اجرا کنید)، و از آن¬چه نهى کرده خوددارى نمایید؛ و از(مخالفت) خدا بپرهیزید که خداوند کیفرش شدید است!».
ب- شرط رسیدن به حقیقت ایمان و بازشدن درهای بهشت:« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص ) مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَ أَحْسَنَ صَلَاتَهُ وَ أَدَّى زَکَاةَ مَالِهِ وَ خَزَنَ لِسَانَهُ وَ کَفَّ غَضَبَهُ وَ اسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَ أَدَّى النَّصِیحَةَ لِأَهْلِ بَیْتِ رَسُولِهِ فَقَدِ اسْتَکْمَلَ حَقَائِقَ الْإِیمَانِ وَ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ مُفَتَّحَةٌ لَه ؛ هرکس وضوی کامل و تمام بگیرد، نمازش را نیکو اقامه نماید، زکات مالش را بپردازد، زبانش را کنترل کند، خشم خود را فروبرد و از گناهانش استغفار کند و نسبت به اهل بیت پیامبرش خیر خواه باشد، ایمانش کامل و درهای بهشت به رویش گشوده گردد».
در روایات دیگری از قول پیامبر مکرم اسلام ، وضو نصف ایمان یا جزئی از ایمان معرفی شده است.
ج- ادب حضور و پاکی معنوی: «عَنِ الرِّضَا( ع) قَالَ: إِنَّمَا أُمِرَ بِالْوُضُوءِ وَ بُدِئَ بِهِ لِأَنْ یَکُونَ الْعَبْدُ طَاهِراً إِذَا قَامَ بَیْنَ یَدَیِ الْجَبَّارِ عِنْدَ مُنَاجَاتِهِ إِیَّاه ؛ همانا به وضو گرفتن امر شده و به آن ابتدا می شود به جهت اینکه بنده هنگامی که در محضر خداوند جبار حاضر می شود و با او مناجات می کند پاک و پاکیزه باشد».
انسان به مهمانی دنیوی که می رود دست و صورت و جاهایی از بدن خویش که ظاهر است شستشو می دهد چگونه وقتی که به پیشگاه خدا و مهمانی معنوی او می رود دستان و صورت و پاهای خویش را که با گناه آلوده شده است با وضو شستشو ندهد. لکن شستشوی ظاهر نشانی از شستشوی باطن است. امام رضا علیه السلام در روایتی سرّ شستن دست و صورت و مسح سر و پا را این گونه بیان فرموده اند: «علت وضو که در آن صورت و دستان شسته و سر و پا مسح می شود آن است که انسان با این جوارح ظاهری نزد خداوند متعال حاضر می گردد و به ملاقات کرام الکاتبین می رود. صورت خود را برای سجود و خضوع در مقابل پروردگارش پاک می نماید و دستان و سر و پا را می شوید و مسح می کند به خاطر اینکه به وسیله این دستان به استقبال او می رود و با این دستان خواهش و دعا می نماید».
اگر کسی صورت را با این قصد بشوید که خدایا برای وضو گرفتن و امتثال امر تو و نماز خواندن صورتم را از هر گناه شستم و تطهیر کردم و برای این که با چهره ای پاک بسوی تو و در خاک تو بیفتم، او به اسرار عبادت پی برده است و با فرشتگان ملاقات کرده و ملاقات می کند. دست ها را می شوید تا با دست پاک خدا را بخواند و به دعا برخیزد و سر و پا را مسح می کند چون در نماز سر او پیداست و پاهای او به طرف قبله است. باید با فکر پاک و با پای پاک و از سر تا پا پاک باشد تا به طرف خداوند سبحان بایستد و لذت ببرد .
د- محبوبیت الهی: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ؛ همانا خداوند متعال توبه کنندگان و طاهرین را دوست دارد». خوشا بحال کسانی که محبوب، دوست داشتنی ترین و کاملترین موجود یعنی خداوند متعالند.
ه- کفاره برخی گناهان: «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع ) مَنْ تَوَضَّأَ لِلْمَغْرِبِ کَانَ وُضُوؤُهُ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فِی نَهَارِهِ مَا خَلَا الْکَبَائِرَ وَ مَنْ تَوَضَّأَ لِصَلَاةِ الصُّبْحِ کَانَ وُضُوؤُهُ ذَلِکَ کَفَّارَةً لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فِی لَیْلَتِهِ إِلَّا الْکَبَائِرَ؛ وضوی نماز مغرب، کفاره گناهان غیر کبیره همان روز و وضوی نماز صبح کفاره گناهان غیر کبیره همان شب است».
و-توسعه رزق و روزی: «عَنِ النَّبِیِّ (ص): أَنَّهُ شَکَا إِلَیْهِ رَجُلٌ قِلَّةَ الرِّزْقِ فَقَالَ (ص) أَدِمِ الطَّهَارَةَ یَدُمْ عَلَیْکَ الرِّزْقُ فَفَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِکَ فَوُسِّعَ عَلَیْهِ الرِّزْق ؛ مردی از کمی رزق نزد پیامبر گلایه کرد فرمودند: همیشه با طهارت باش تا روزیت زیاد شود» ، آن مرد چنین کرد و روزیش زیاد گردید».
ز- نورانیت در دنیا و آخرت :« قال رسول الله (ص) : َ الْوُضُوءُ عَلَى الْوُضُوءِ نُورٌ عَلَى نُورٍ؛ وضو نور است و وضو روی وضو گرفتن نور بر نور است».
در روایت دیگری می فرمایند :«یَحْشُرُ اللَّهُ أُمَّتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ بَیْنَ الْأُمَمِ غُرّاً مُحَجَّلِینَ مِنْ آثَارِ الْوُضُوء؛ خداوند متعال امتم را در روز قیامت به گونه ای محشور می کند که از مواضع وضویشان نور ساطع می شود». در روایت دیگری، پیامبر مکرم اسلام (ص)، شناسایی امت خویش در قیامت را به واسطه نور وضویشان می دانند.