خانه » همه » مذهبی » چگونه عصاي حضرت موسي، نقش كليد دريا را ايفاء كرد

چگونه عصاي حضرت موسي، نقش كليد دريا را ايفاء كرد

سوره بقره/ آيه 50: ﴿«وإذ فرقنا بكم البحر فأنجيناكم و اغرقنا آل فرعون و انتم تنظرون»﴾

كليددار نظام آفرينش خداوند است و كليد دو گونه چرخش دارد: با يك چرخش، در باز مي شود و با چرخش ديگر بسته مي‏ گردد. خداوند در آيه فوق مي ‏فرمايد: كليد دريا به دست ماست و ما به وسيله موساي كليم اين كليد را به چرخش درآورديم؛ به او دستور داديم تا عصا را به دريا بزند تا بر اثر آن راهي خاكي بلكه راه‏ هاي متعدد در وسط دريا پديدار شود و شما از آن عبور كنيد و فرعونيان در تعقيب شما به ميانه دريا بيايند. آنگاه كليد دريا را برگردانيديم و چهره ديگر آن را ظاهر كرديم و آب‏ها به هم‏ آمد و فرعونيان به قعر دريا فرو رفتند.

 كارگاه الهي با نظم ويژه اداره مي ‏شود و كليددار آن تنها خداست: «وعنده مفاتح الغيب»[1] و «وله مقاليد السموات والأرض»[2]. اين مفاتيح و مقاليد تنها براي مؤمنان، «مفتاح» و گشاينده است، اما براي كافران، همواره «مغلاق» و قفل‏ كننده است. درياي موّاج به هم پيوسته، براي حفظ دين از هم شكافته مي‏ شود و مؤمنان نجات مي ‏يابند. اما از آن سو درياي شكافته شده براي محو كفر، به هم پيوسته مي ‏گردد و كافران غرق مي‏ شوند و چنين است كار خداي سبحان كه با «كن فيكون» مسائل جهان را حل مي‏ كند و چون كليدها تنها نزد اوست، درِ رحمتي را كه او باز كرد، ديگري توان بستن آن را ندارد: «ما يفتح الله للنّاس من رحمة فلاممسك لها وما يمسك فلامرسل له من بعده»[3] چنان‏كه اگر او دَرِ رحمت را بر روي گروهي ببندد، كسي توان گشودن آن را ندارد.

چيزي در جهان نيست كه دربرابر خداي سبحان مستقل باشد و خود رأيي نشان دهد؛ عصاي موسي(عليه‌السلام) تنها با خواست خداوند عصاست و اگر او بخواهد عصا به اژدها تبديل مي‏ شود. 
ازاين‏ رو هنگامي كه اصحاب موسي، دريا را روبرو و سپاه فرعون را در تعقيب خود ديدند، گفتند: هم ‏اكنون به ما مي‏ رسند؛ «فلمّا تراءا الجمعان قال أصحاب موسي إنّا لمدركون» [4] موساي كليم با قاطعيت و آرامش كامل فرمود: ﴿كلاّ﴾؛ هرگز به ما نمي‏ رسند و پس از اين طرد و ردع، با حرف تأكيد و به صورت جمله اسميه فرمود: «إنّ معي ربّي سيهدين»[5] تحقيقاً خداي من و كليددار نظام هستي با من است. [6]

 

پي نوشت:

[1] انعام/59. [2] زمر/63. [3] فاطر/2. [4] شعراء/61. [5] شعراء/62. [6] تسنيم، ج4، ص 373.

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد