حضرت امام حسن عسكري عليهالسلام به واسطه پدران گرامياش از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي كند كه آن حضرت فرمود:
«أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِهِ وَ لَا يَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَيْهِ وَ لَا يَدْرِي كَيْفَ حُكْمُهُ فِيمَا يُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِينِهِ أَلَا فَمَنْ كَانَ مِنْ شِيعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا وَ هَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِيعَتِنَا- الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا يَتِيمٌ فِي حَجْرِهِ أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَ عَلَّمَهُ شَرِيعَتَنَا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى»؛
سخت تر از يتيم جدا شده از پدر و مادر، يتيمي است كه از امامش جدا شده و توانايي دستيابي به وي را ندارد. و حكم امامش را درباره مسائل ديني مورد ابتلا نميداند. آگاه باشيد هر فرد ناآگاه به شريعت ما كه از ديدار ما محروم است يتيمي است كه در دامن عالمان شيعه جاي دارد. آگاه باشيد، هركس وي را هدايت و راهنمايي كند و شريعت ما را به وي بياموزد، در مقام رفيق اعلي با ما خواهد بود.
سهم مؤثر استحقاق والدين براي احسان و تكريم، جنبه تربيت روحي و پرورش ديني آنان است: «كما ربّياني صغيرً»[2] اين علت در پيامبر(ص) و امام (ع) به طور مبسوط و كامل تر موجود است و به مراتب قوي تر از آن است كه در پدر و مادر عادي يافت مي شود؛ زيرا رسول گرامي (ص) و حضرت علي (ع) كه به مثابه جان اوست، عهده دار تعليم كتاب و حكمت و تزكيه نفوس هستند و هرگز سهم تأثير پدر و مادر عادي به اندازه تأثير پيامبر(ص) و امام (ع) نيست؛ از اين رو لزوم احسان به آن ذوات مقدس و پرهيز از عقوق آنان بيش از آن است كه درباره پدر و مادر عادي توصيه شده است. بدين ترتيب با توجه به روايت شريف مي توان ابراز داشت:
كسي كه تحت تعليم و تزكيه پيامبر(ص) يا امام معصوم (ع) باشد، فرزندي است كه تحت تدبير پدر حقيقي و معنوي متكامل مي شود و كسي كه از تربيت معصوم (ع) محروم باشد، يتيم معنوي است.
گرچه عالمان ديني حائز شرائط نيز در عصر غيبت مأمور به تربيتِ شيعيان بي سرپرست است؛ اما ايشان به منزله متكفلان ايتام هستند، نه پدران. حديث معروفِ «أنَا وعليّ أبوا هذه الأمة»[3] منحصراً ابوّت معنوي معصوم(عليهالسلام) را اثبات مي كند. البته اگر حديث معتبر ديگري ابوت را توسعه داد، قابل جمع و پذيرش است.
پي نوشت:
[1] تفسير برهان، ج1، ص 122. [2] اسراء/24. [3] بحارالانوار، ج16، ص95.تسنيم، ج5، ص 432و433.