واژه جن به معناي هر چيزي است كه از حواس پوشيده باشد. به عنوان مثال بچه را جنين مي گويند چرا كه شكم مادر او را پوشانده است و يا به سپر مجن مي گويند زيرا صاحب سپر را مي پوشاند. بنابراين ملائكه را مي توان از جنيان دانست زيرا از ديد انسان پوشيده است. شيطان نيز به همين دليل از جنيان شمرده شده است.در واقع جنيان موجودات غير جسماني هستند كه مي توان آنها را به سه گروه تقسيم كرد: اخيار كه همان ملائكه هستند، اشرار كه شياطين هستند و گروه سوم كه حد وسط اين دو گروه هستند همان جنياني هستند كه در سوره جن از ايشان سخن به ميان آمده است.[1] بنابراين قرآن كريم نيز وجود چنين موجوداتي را تصديق كرده است و در باره آن مطالبى بيان كرده :
اول: اين نوع از مخلوقات قبل از نوع بشر خلق شده اند.
دوم: اين نوع مخلوق از جنس آتش خلق شده اند، همچنان كه نوع بشر از جنس خاك خلق شده اند، و در اين باب فرموده : « وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ[2]»
سوم: اين نوع از مخلوقات مانند انسان زندگى و مرگ و قيامت دارند، و در اين باب فرموده : « أُولئِكَ الَّذينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ في أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرين[3]»
و چهارم: اين نوع از جانداران مانند ساير جانداران، نر و ماده و ازدواج و توالد و تكاثر دارند، و در اين باره فرموده:« وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقا[4]»
پنجم: اين نوع مانند نوع بشر داراى شعور و اراده است ، و علاوه بر اين ، كارهايى سريع و اعمالى شاقه را مى توانند انجام دهند، كه از نوع بشر ساخته نيست ، همچنان كه در آيات مربوطه به قصص سليمان (عليه السلام ) و اينكه جن مسخر آن جناب بودند، و نيز در قصه شهر سبا آمده است .
ششم: جن هم مانند انس مؤ من و كافر دارند، بعضى صالح و بعضى ديگر فاسد ند، و در اين باره آيات زير را مى خوانيم:« وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ[5]»؛ « وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدا[6]»؛ « وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً[7]»و آيات ديگرى كه به ساير خصوصيات جنيان اشاره مى كند.[8]
[1] . المفردات في غريب القرآن، ص: 203-205
[2] . و پيش از آن، جن را از آتشى سوزان و بىدود خلق كرديم. حجر،27
[3] . آنان كسانىاند كه گفتار [خدا] عليه ايشان- همراه با امّتهايى از جنّيان و آدميان كه پيش از آنان روزگار به سر بردند- به حقيقت پيوست، بىگمان آنان زيانكار بودند. احقاف،18
[4] . و مردانى از آدميان به مردانى از جنّ پناه مىبردند و بر سركشى آنها مىافزودند. جن،6
[5] . و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند. ذاريات،56
[6] . و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس كسانى كه به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند. جن،14
[7] . و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن، و ما فرقههايى گوناگونيم. جن،11
[8] . طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ج20، ص60