(إِنَّمَا النَّسى ءُ زِيَادَةٌ فى الْكفْرِ يُضلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يحِلُّونَهُ عَاماً وَ يحَرِّمُونَهُ عَاماً لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سوءُ أَعْمَلِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكفِرِينَ)
وجدان انسان در حالى كه دست نخورده باشد به خوبى نيك و بد را تشخيص مى دهد اما هنگامى كه دانسته قدم در جاده گناه و خلافكارى بگذارد فروغ وجدان كمرنگ و كمرنگتر مى شود و كار به جائى مى رسد كه زشتى و قبح گناه تدريجا از ميان مى رود.
هر گاه باز ادامه به اين كار دهد كم كم اعمال زشت در نظرش زيبا، و زيبا، زشت جلوه مى كند! و اين همان چيزى است كه در آيه فوق و آيات ديگر قرآن به آن اشاره شده .
گاهى (تزيين اعمال زشت ) به شيطان نسبت داده شده است ، مانند آيه 63 سوره (نحل ) (فزين لهم الشيطان اعمالهم ) و گاهى به صورت فعل مجهول مانند آيه فوق ذكر شده است كه فاعل آن ممكن است وسوسه هاى شيطان و يا نفس سركش بوده باشد، و گاهى به (شركاء) (يعنى بتها) مانند آيه 137 سوره (انعام )، و حتى گاهى به خداوند نسبت داده شده است ، مانند آيه 4 سوره (نمل ) (ان الذين لا يؤ منون بالاخرة زينا لهم اعمالهم ): (كسانى كه ايمان به آخرت ندارند اعمال زشتشان را در نظرشان زيبا جلوه مى دهيم ).
بارها گفته ايم كه نسبت دادن اينگونه امور به خداوند به خاطر آن است كه اينها خاصيت عمل خود انسان محسوب مى شود، و خواص همه اشياء به دست خدا است و مسبب الاسباب او است ، و نيز گفته ايم اين گونه نسبتها هيچگونه مخالفتى با مسئله اختيار و آزادى اراده انسان ندارد.
منبع:
تفسير نمونه ج7 ص411