خانه » همه » مذهبی » راه‏ هاى كسب اخلاص‏ چيست؟

راه‏ هاى كسب اخلاص‏ چيست؟

1. توجّه به علم و قدرت خداوند:
اگر بدانيم تمام عزّت‏ها، قدرت‏ها، رزق و روزى ‏ها به دست اوست، هرگز براى كسب عزّت، قدرت و روزى به سراغ غير او نمى‏ رويم.اگر توجّه داشته باشيم كه با اراده ‏ى خداوند، موجودات خلق مى‏ شوند و با اراده‏ ى او، همه چيز محو مى‏ شود. اگر بدانيم او هم سبب ساز است هم سبب سوز، يعنى درخت خشك را سبب خرماى تازه براى حضرت مريم قرار مى ‏دهد و آتشى را كه سبب سوزاندن است، براى حضرت ابراهيم گلستان مى ‏كند، به غير او متوسّل نمى‏ شويم. صدها آيه و داستان در قرآن، مردم را به قدرت‏ نمايى خداوند دعوت كرده تا شايد مردم دست از غير او بكشند و خالصانه به سوى او بروند.
2. توجّه به بركات اخلاص:
  انسان مخلص تنها يك هدف دارد و آن رضاى خداست و كسى كه هدفش تنها رضاى خدا باشد، نظرى به تشويق اين و آن ندارد، از ملامت‏ها نمى‏ ترسد، از تنهايى هراسى ندارد، در راهش عقب‏ نشينى نمى‏ كند، هرگز پشيمان نمى‏ شود، به خاطر بى اعتنايى مردم، عقده‏ اى نمى ‏شود، يأس در او راه ندارد، در پيمودن راه حقّ كارى به اكثريّت و اقليّت ندارد. قرآن مى‏ فرمايد: رزمندگان مخلص باكى ندارند كه دشمن خدا را بكشند، يا در راه خدا شهيد شوند. امام حسين‏ عليه السلام در آستانه‏ ى سفر به كربلا فرمود: ما به كربلا مى‏ رويم، خواه شهيد شويم، خواه پيروز، هدف انجام تكليف است.
3. توجّه به الطاف خدا:
راه ديگرى كه ما را به اخلاص نزديك مى‏ كند يادى از الطاف خداوند است. فراموش نكنيم كه ما نبوديم، از خاك و مواد غذايى نطفه ‏اى ساخته شد و در تاريكى‏ هاى رحم مادر قرار گرفت، مراحل تكاملى را يكى پس از ديگرى طى كرد و به صورت انسان كامل به دنيا آمد. در آن زمان هيچ چيز نمى ‏دانست و تنها يك هنر داشت و آن مكيدن شير مادر. غذايى كامل كه تمام نيازهاى بدن را تأمين مى‏ كند، شير مادر همراه با مهر مادرى، مادرى كه بيست و چهار ساعته در خدمت او بود. آيا هيچ وجدان بيدارى اجازه مى‏ دهد كه بعد از رسيدن به آن همه نعمت، قدرت و آگاهى،سرسپرده‏ ى ديگران شود؟ چرا خود را به ديگرانى كه نه حقّى بر ما دارند و نه لطفى به ما كرده‏ اند بفروشيم؟!
4.توجّه به خواست خدا:
اگر بدانيم كه دلهاى مردم به دست خداست و او مقلّب القلوب است، كار را براى خدا انجام مى‏ دهيم و هر كجا نياز به حمايت‏هاى مردمى داشتيم، از خدا مى‏ خواهيم كه محبّت و محبوبيّت و جايگاه لازم را در دل مردم و افكار عمومى نصيب ما بگرداند.حضرت ابراهيم در بيابان‏هاى  گرم و سوزان حجاز، پايه‏ هاى كعبه را بالا برد و از خداوند خواست دلهاى مردم به سوى ذرّيه‏ اش متمايل گردد. هزاران سال از اين ماجرا مى‏ گذرد و هر سال ميليون‏ها نفر عاشقانه، پر هيجان‏تر از پروانه، دور آن خانه طواف مى‏ كنند.چه بسيار افرادى كه براى راضى كردن مردم خود را به آب و آتش مى‏ زنند، ولى باز هم مردم آنان را دوست ندارند، و چه بسا افرادى كه بدون چشم داشت از مردم، مادّيات، نام، نان و مقام، دل به خدا مى‏ سپارند و خالصانه به تكليف خود عمل مى‏ كنند؛ امّا در چشم مردم نيز از عظمت و كراماتى ويژه برخوردارند، بنابراين، هدف بايد رضاى خدا باشد و رضاى مردم را نيز از خدا بخواهيم.

5. توجّه به بقاى كار:
كار كه براى خدا شد، باقى و پا برجا مى ‏ماند، چون رنگ خدا به خود گرفته و كار اگر براى خدا نباشد، تاريخِ مصرفش دير يا زود تمام مى‏ شود. قرآن مى‏ فرمايد: «ما عندكم يَنفد و ما عنداللّه باق»(336) و هيچ عاقلى باقى را بر فانى ترجيح نمى ‏دهد و با آن معامله نمى‏ كند.
6. مقايسه‏ ى پاداش‏ها:
در پاداش مردم، انواع محدوديّت‏ها وجود دارد، مثلاً اگر مردم بخواهند پاداش يك پيامبر را بدهند، بهترين لباس، غذا و مسكن را در اختيار او قرار مى‏ دهند، در حالى كه تمامى اين نعمت‏ها محدوديّت دارد و براى افراد نااهل نيز پيدا مى‏ شود. نااهلان هم مى‏ توانند از انواع زينت‏ها، كاخ، باغ و مَركب‏هاى مجلّل شخصى استفاده كنند.امّا اگر كار براى خدا شد، پاداشى بى‏ نهايت در انتظار است، پاداش‏هاى مادّى و معنوى. در اينجا نيز اگر درست فكر كنيم، عقل به ما اجازه نمى‏ دهد كه پاداش‏هاى بى ‏نهايت و جامع را با پاداش‏هاى محدود بشرى عوض كنيم.
منبع:
تفسير نور ج9 ص287تا289
 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد