جواب: در برابر این نوع سوالها دو گونه میتوان پاسخ داد و یا به تعبیر دیگر بر اساس دو منبع میتوان پاسخی برای این سوالها ارائه کرد:
نصوص دینی خاص؛ گاهی برای پاسخ به این سوال در نصوص دینی – قرآن و سنت قطعی – جستجو میکنیم و مثلا به نصی میرسیم که دلالت میکند بر اینکه مردم تا روز قیامت به مقام سلمان یا اصحاب امام حسین علیهالسلام یا اصحابی همچون محمد بن مسلم و … نمیرسند. در اینجا ما این نص دینی را مد نظر قرار داده و بر اساس آن، حکم میکنیم و پاسخ میدهیم.
گاهی حتی موضوع، مقایسهی بین سلمان با افراد پس از او نیست؛ بلکه مقصود، مقارنه و مقایسهی نسلها و دورهها است. مثلا روایتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده که «دوره و عصر ایشان، بهترین دورهها و زمانهها است و به ترتیب، دروهی بعدی بهتر از دورههای بعدی است و … ». اینگونه احادیث، ذهنیت خاصی را در فهم مسیر نسلها ارائه میدهند؛ چون اشاره میکند که نسل اول مسلمانان – منظور تک تک افراد نیست بلکه نسل آن زمان مد نظر است – بهتر از نسل هایی است که بعد از آن تا روز قیامت خواهند آمد. بر اساس همین نگاه، آن نسل اول، در برخی از مجامع اسلامی، به عنوان قرون برتر – قرون مفضّلة – مشهور شده است.
فقط باید توجه داشت که نصوص دینیِ معتبر که چنین دلالتهایی داشته باشند خیلی کم هستند. در بسیاری از اوقات، حتی چنین روایاتی، معارض هم دارند. برخی روایات هستند که نسلهای بعدی را بهتر از نسلهای قبلی معرفی میکنند. آنچه مهم است بررسی و تحلیل این روایات از حیث سند و منبع و نیز متن آنهاست تا به یک نتیجه و فهم دقیقی از آنها برسیم.
فرهنگ و فضای قداستبخشِ عمومی؛ شاید این فرهنگ و جَوّ، همان مرجع و منبعی است که بسیاری از اعتقادات مردم در اینگونه مسائل به آن برمی گردد. مانند اینکه چون پیامبر صلیاللهعلیهوآله فلان شخص را مدح و ستایش کرده است پس وی از تمام مومنین تا روز قیامت برتر و افضل است! چرا؟ چه کسی به شما گفته که اگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله امروز در میان ما بودند، یکی از ما را بیشتر از فلان صحابی، مدح و ستایش نمیکرد؟ آیا در رابطه با این ادعا، آیه یا روایتی وجود دارد؟ اگر وجود دارد به ما هم نشان دهید. معاصر بودن یک شخص با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و یا با امام علیهالسلام باعث نمیشود که برتر از دیگران گردد حتی اگر آن شخص، انسان صالحی باشد؛ مگر اینکه نص معتبر و علمی و دینی بر اصلح و افضل بودن این شخص یافت شود.
مردم دائما بر اساسِ تصویری آرمانی و غیر واقعی، با پیشینیان مقدسِ خود، تعامل میکنند. از همین رو – غالبا بدون دلیلِ علمی – آنها را افضل از مومنینِ معاصر خویش، میدانند و آنها را برتر از همه میپندارند. گویا این پیشینیانِ مقدس، دائما یک الگو و نسخهی متعالی برای تدین میباشند در حالی که پیرامون ما شهید، مادر شهید، برادر شهید، عالِم، متقی، شخص با ورع و یا حتی یک قربانی یافت میشوند که شاید هزاران مرتبه از فلان شهید یا مادر شهید و یا عالِم در نسل اول مسلمین برتر و والاتر باشند.
البته واضح است که حرفهای فوق، به این معنا نیست که ما افضل و برتر بودن برخی از حاضرین و معاصرین نسبت به پیشینیان را ثابت میکنیم. ما نیز دلیلی بر این ادعا نداریم؛ نه نص دینیای در این رابطه داریم و نه علم غیب داریم که ما را بر مقامات مردم در نزد خداوند آگاه کند. لذا صحیح نیست بدون بیّنه و علم، سخن بگوییم. ولی آنچه الآن برای ما مهم میباشد این است که سخنی را بدون علم و دلیل از کتاب و سنت، بر زبان جاری نکنیم؛ همچنین کسی را که معتقد است فلان شخص معاصر، برتر و افضل از فلان فرد در گذشته است – تا زمانی که دلیلی بر عکس این ادعا نداشته باشیم – تکفیر نکنیم و با وی ستیز ننماییم. عواطف و احساسات و فضای قداست بخشی عمومی، حجت و دلیل کافی برای عرضه در پیشگاه خداوند متعال در روز قیامت نیست به ویژه هنگامی که این برتریها و فضیلت داشتنها را تبدیل به مفاهیمی دینی میکنیم و آنها را جزو منظومهی اعتقادات و تصورات دینی خود میپنداریم.
با این توضیحات، اگر دلیل دینیِ معتبری (بر بی همانندیِ سلمان) نداشتیم هیچ مانعی وجود ندارد که دیگران نیز به مقام حضرت سلمان برسند. سلمان، یک انسان بود که به تکامل رسید و روحش اوج گرفت و به آن مرتبه از فضیلت و اخلاق و ایمان رسید. خداوند متعال درهای تکامل را به روی بشر نبسته است و آنها نیز میتوانند اوج بگیرند و نفوس و ارواح خود را تعالی بخشند و از نردبان فضایل و هدایتها و کمالات بالا روند.
در انتها لازم است اشاره کنم اصل بحث در افضل بودن این شخص یا آن شخص – در صورتِ فقدانِ نصوص دینی معتبر – مسالهی مهم و لازمی نیست. همچنین از اولویتهای مهمی که مومن را به خود مشغول کند نمیباشد. شایسته است به مسائلی همچون تغییرات جوامع خویش و حتی خود و ارواح خود بپردازیم و به دنبال این نباشیم که آیا زید از عمرو برتر است و یا … . لازم است دغدغهی فکری من این باشد که چگونه میتوانم خود و خانوادهی خود و نیز محیط پیرامونِ خودم را ارتقاء بخشم؟ چگونه فضای پیرامون خودم را به فضایی آکنده از نظم و پاکیزگی تبدیل کنم که آراسته به اخلاق پسندیده بوده و در صدد احترام به دیگران و کمک به آنهاست؛ فضا و محیطی که به وقت و زمان اعتنا دارد و آن را بیهوده هدر نمیدهد و در آن فضا، علم و عمل مقدس است و زینتِ دین شمرده میشود نه مایهی شرمساری آن.
حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی