جواب: دربارهی این مساله چندین بار صحبت کردم. شیعه یک جریان واحد نیست بلکه جریانات و مکاتب و رویکردهای متنوعی در میان شیعیان وجود دارد که با یکدیگر در موارد متعددی، اختلافات کم و زیادی دارند. این حالت، ناشی از طبیعت تنوعِ موجود در مذهب شیعه است.
به دفعات گفتهایم که نباید با پیروان یک مذهب یا یک جریان – با توجه به رفتارها و یا اعتقادات برخی از آنها – به یک شیوه و روش، تعامل و برخورد کرد؛ بلکه باید نسبت به وجود جریاناتِ داخل مذاهب، آگاهی داشته باشیم. حتی سلفیه را نیز نباید یک جریان واحد دانست و رفتارهای تندروهای سلفی را به سلفیهای دیگر – که تندرو نیستند – نسبت داد. شیعه را نیز نباید اینگونه تحلیل کرد. هیچ راهی نداریم مگر اینکه آگاهی خود را نسبت به یکدیگر افزایش داده و حتی یکدیگر را بشناسیم تا به صورت مطلق و بی ضابطه، سخن نگوییم.
یکی از علمای بزرگ شیعی، فتح الله اصفهانی (۱۳۳۹ ق) معروف به شیخ الشریعة است. بیش از یک قرن قبل، از وی در این باره سوال شد که برخی از اهل سنت در آسیای میانه، نسبت به برخی شیعیانِ آنجا ستم میکنند و آنها را به قتل میرسانند به این دلیل که برخی از خطیبان و اهل منبر، (مقدساتِ اهل سنت را) موردِ سب و لعن و شتم و ناسزا قرار میدهند. از ایشان درخواست شد که حوزهی علمیه و مراجع، دربارهی این وقایع، موضعگیری داشته باشند. واقعا عجیب است؛ گویا تاریخ در حال تکرار است. شیخ الشریعهی اصفهانی، در پاسخ به این درخواست، مطالبی مینویسد که تقریبا دو صفحه است. این سوال و جواب در همان زمان در مجلهی «درّة النجف» منتشر شد و خلاصهی جواب ایشان، عبارت است از تقسیم شیعه به چهار صنف:
شیعهی تفضیلیه – تعبیر از شیخ الشریعه است – کسانی هستند که علی علیهالسلام را بر دیگران مقدم میدارند و او را برای خلافت شایسته تر از دیگران میدانند؛ ولی دربارهی خلفای سه گانه و حتی اصحاب دیگر، سخنی نمیگویند.
شیعهی تبرّائیه – این تعبیر نیز از شیخ الشریعه است – که علاوه بر اعتقاد شیعهی تفضیلیه و تقدیم علی بن ابیطالب علیهالسلام بر دیگران، از خلفای سه گانه نیز تبری میجویند و ارتباط خویش را با آنها کاملا قطع کرده و آنها را طرد میکنند.
شیعهی سَبّیه – که این تعبیر نیز از خود شیخ الشریعه است – علاوه بر اعتقاد شیعهی تفضیلیه و تبرّائیه، شعائر اهل سنت را نیز سبّ و لعن کرده و به آنها اهانت میکنند.
شیعهی غالی – به حسب تعبیر شیخ الشریعه – که اهل بیت علیهمالسلام را تا حد عبودیتِ خداوند متعال و مانند این مقامات بالا میبرند.[۱]
شیخ الشریعه، به شدت انتقاد میکند از کسانی که با وجود چنین گرایشاتی در میان شیعیان، به یک صورت، با آنها تعامل میکنند و همهی شیعیان را به یک حکم، میرانند و یا برخی از شیعیان را به جرم شیعیان دیگر، متهم مینمایند و یا با بعضی از شیعیان به خاطر افعال گروه دیگری از آنها، بدرفتاری میکنند. شیخ الشریعه از اهل سنت میخواهد که بین رویکردها و جریانات مختلف میان شیعیان تفکیک کنند.[۲]
در درونِ شیعه، جریانات مختلفی حضور دارد؛ چه به معنای عام تشیع و چه به معنای خاصِ امامیه. بین شیعیان امامی در حال حاضر – این را به صراحت میگویم – برخی شیعیان، تفضیلیه هستند هر چند که تعداد آنها اندک است و هر چند برخی از دشمنانِ آنها از میانِ خود شیعیان، اینان را به خاطر چنین رویکردی، شیعه نمیدانند ولی اینان خود را موالی و دوستدار اهل بیت علیهمالسلام میدانند.
همچنین در میان شیعیان امامی در حال حاضر، برخی هستند که از شیعیان تفضیلیه و تبرّائیه محسوب میشوند ولی از سوی اینان، چیزی دربارهی خلفاء سه گانه و همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله و نیز شعائر اهل سنت – به غیر از نقد علمی – شنیده نمیشود و این کار را، جوهر تشیع و حقیقت آن میدانند که والاتر از کینههای تاریخی و بحرانهای ناشی از آن است. هر شخصی، مسیر و مسلک خود را دارد و نباید شیعه را یک جریان واحد دانست و با تمام آنها با یک زبان و یک حکم، تعامل کرد. دربارهی غیر شیعیان نیز وضعیت همینگونه است و این مساله را چندین بار تکرار کردهام و لذا از اطالهی کلام خودداری میکنم.
حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
[۱] شیخ الشریعة الاصفهانی, “الاختلاف الطائفي في بخارا والإشارة إلى لزوم الوحدة بين المسلمين.”
[۲] رک: نجفی, حوزه نجف و فلسفه تجدد در ایران, ۳۶۷ الی ۳۷۰.