متن وصیتنامه به زبان عربی است. اما در اینجا ترجمهی آن به فارسی درج می شود.
آغاز هر فکر و انتهای هر اندیشه باید خدای باشد. باطن و ظاهر هر شیئی که مورد اعتبار و عبرت او قرارگرفت، باید او را به خدایتعالی توجه دهد و از نظر کردن به خدای چشم را از پلیدی و آلودگی رهایی بخشد. با قدم نفس که به حال قیام در مقام حضور بر پای ایستاده باید عالم ارواح مجرده را سیر نماید و با عقل و خرد خویش آنچه را که از آثار و عظمت مقام ربوبی در آن به اسرار نهفته است، مشاهده کند.
هنگامی که از آن مقام منیع تنزل نمود و به موقف و مقر خود فرود آمد، معبود یکتای خویش را به بیان و لسان خود تسبیح کند و کمال و صلاح را بعینه در آثار او مشاهده کند.
جمال شاهد ازلی را جز بهدیده بصیرت نتوان دید و به کوی او جز با پیر خرد گذر نتوان کرد. ذات کبریایی او قابل ادراک و ابصار نیست. فروغ او است که در باطن و ظاهر و اشیا جلوهگر است. برای اینکه هر فردی را به کمال مطلوب خویش رساند. از هر موجودی پرتو نور او ساطع است و در هر ذره از ذرات این نشانه موجود که اوست.
خدای یگانه که هستی هر هستی به هستی اوست.
هنگامی که براین حالت تسلط یافت و آن را برای خود علی الدوام حفظ نمود آن وقت است که صورت عالم علوی در آینه وجودش منعکس شده و انوار جمال الهی در آن راه مییابد. درهمین موقع است که با مراتب عالم ربوبی آشنا شده و از لذتی بهرهمند میشود که در دسترس دیگران نیست، و از وجود خویش آن بهره را میبرد، که در خود او و سزاوار آن بوده است.
تزلزل خاطر از او نور سکون و آرامش جایگزین آن گردد. مقام امنی واجد اضطراب تشویق از او برطرف گردد، حقیقت پست عالم دنیوی براو مکتشف و از کیفیت آن به خوبی آگاه گردد و آگاهی او آنچنان خواهد بود که بر اهل آن رقت آرد و از خدای برآنان طلب غفران کند. در نتیجه خدعه و مکر دنیا را ناچیز و متاع و حکام دنیوی را پست و حقیر شمارد. به یاد خود آرد که متذکر خدای گردد. همیشه از آن ذکر در نشاط و پیوسته از حلاوتش در سرور است.
بالاخره کار دنیا و اهل آن او را به تعجب کشاند؛ همانطوری که اهل دنیا از مردی که اهل آخرت باشد در تعجب هستند و باید بداند.
نماز بهترین حرکات است، زیرا در این حرکات طی مراتب کمال میسر است. روزه بهترین سکنات است، زیرا درین سکون رنگ سکون و آلودگیهای نفس زدوده میشود. صدقه بهترین خیرات است، زیرا به سبب آن مصائب و بلایا دور و برطرف میگردد و بالاخره باید بداند پاکیزهترین مسالک تحمل بر شدائد و سختیها و بیهودهترین کارها، ظاهرسازی و ریاکاری است.
تا موقعی که نفس به مختصر شیئی تغییرحال یافته و دگرگون میگردد و تا وقتی که توجهش به حدود الفاظ و در پی نزاع قیل و قال است، هرگز از آلودگی ها و پلیدیها خلاص نگشته و پاک نمیگردد [۱].
آن علمی که عاری از فساد و با نیتی پاک توأم باشد، بهترین عمل است.حکمت و دانش اساس و مایهی برتری انسان است از غیر و در تحصیل دانش معرفت الهی برهمه مقدم است؛ زیرا شرافت هرعلمی بسته به موضوع آن است. “کلمات حق و گفتار پاکیزه به سوی خدای متعال بالا میرود، آن را خدای متعال” (یا عملی خالی از خلل و عاری از فساد) رفعت میدهد.
باری به همین کیفیت از لفظ دروغ و عاری از حقیقت اعتراض نموده و در مخیله خویش هم حتی مجال ورود به آن نمیدهد، تا برای نفس این صداقت حالتی ثابت گشته و ملکه گردد.
در نتیجه خوابهایش راست شده و آنچه در عالم رؤیا مشاهده کند واقعیت خواهد داشت.
در خصوص مشتهیات نفس، یعنی آنچه مورد التذاذ نفس است و از آنها لذت میبرد، باید استعمال آنها صرفاً برای روبراه آوردن مزاج و نگاه داشتن وجود شخص و بقای نوع باشد.
نسبت به مشروب (خمر) باید شرب و نوشیدن آن را قطع کند؛ هرچند برای دفع مرض، معالجه یا درک لذت باشد.
با هرکسی مطابق با خوی او و حسن سلوکش رفتار نماید. درحدود امکان و به قدر استطاعت مالی خویش بذل و بخشش کند.
برای یاری مردم اکثراً آماده است و در آنچه خلاف طبع و میل اوست آنها را یاری میکند. در مورد امور شرعی کوتاهی نمیکند. رعایت احکام الهی را نموده و آنها را بزرگ میشمارد. اعضا و جوارح خویش را به انجام تکالیف واجبه وامیدارد. خدای متعال عمل به این شریعت را برای بندگان خود مقرر فرموده است و به آنان افعالی که تحت اصول مذهب اسلام انجام می گیرد، حکم میکند. خدای متعال دوست و دوستدار و والی آن اشخاصی است که آیین مقدس اسلام را پذیرفته و ایمان آوردهاند و چون ما بحال و دل آن را قبول نموده و گردن نهادهایم. پس خدای متعال ما را بس و برغیر او هم نظر نخواهیم داشت. چه بسیار خوب است آن کسی که ما امور خود را بدو سپردهایم.
منبع: