خانه » همه » مذهبی » چرا او بیش از من طرفدار دارد!

چرا او بیش از من طرفدار دارد!

وقتی روان‌شناسی در موقعیت سخن قرار گیرد و محور سخنش این باشد که «برای سازگاری با شرایط اقتصادی میوه نخوریم» یا جامعه‌شناسی در موقعیت سخن قرار گرفته است و محور سخنش این باشد که «باید مردم را تربیت کنیم و فرهنگ‌سازی و آگاهی بخشی کنیم»؛ یا فیلسوفی در موضع سخن قرار گیرد و بگوید «من حس می‌کنم سربار جامعه هستم چون مردم فوتبالیست‌ها را بیش از من می‌بینند»، در عمل گفتاری عالمانه ارائه نمی‌کند بلکه در حال بازی نقشی علم الاخلاقی است که هیچ ربط وثیقی به زمینی ندارد که از آن هویت گرفته است. 

رایج شده است که گفته می‌شود سلبریتی‌ها به گروه مرجع تبدیل شده‌اند و مرجعیت را از افراد به اصطلاح نخبه و عالِم سلب کرده‌اند. روشن نیست که در کدام دوره از تاریخ عالمان و دانشمندان و روشنفکران مرجعیت فکری جامعه را در اختیار داشته‌اند که حالا از آنها سلب شده باشد؟ میلی که عمل عالمانه را به پیش می‌راند اساساً معطوف به دیده شدن نبوده است، میلی که عمل زیبایی‌شناسانه را به پیش می‌راند نیز از چنین منطقی تبعیت نمی‌کند.

مویه و لابۀ به اصطلاح «نخبه» از دست سلبریتی‌هایی که جامعه را تسخیر کرده‌اند لزوماً ناظر به نقد جامعه نمایش نیست بلکه می‌تواند ناظر به این باشد که «چرا کسی مرا نمی‌بیند!»، «چرا او بیش از من طرفدار دارد». دقیقاً در اینجاست که اندیشه و هنر برای خودش رقیبی خیالی می‌آفریند و میل آغازین خود، یعنی حقیقت و خلق زیبایی‌شناختی، را وامی‌نهد و در میدانی هیستریک گام می‌نهد که نتیجه‌اش چیزی جز منحل کردن زیبایی شناسی و دانش نیست.

میدان منازعه اگر معنایی داشته باشد منازعه بر سر ایده‌ها و گفتارها است و نه تعریف منازعه‌ای خیالی به‌نام سلبریتی و روشنفکر یا سلبریتی و نخبه در معنای عام. چه بسیار نخبگانی و روشنفکران که مبلغان خطرناک‌ترین و دهشتانک‌ترین ایده‌ها و گفتارها هستند که چیزی جز ویران کردن جامعه را دربرندارد و چه بسیار به اصطلاح سلبریتی‌هایی که گفتارهایی دیگرگون را نمایندگی می‌کنند. 

مسأله بر سر فهم هندسه گفتارها و نظام اثرگذاری آنهاست نه ترسیم میدان‌های منازعه خیالی و در افتادن در ابتذالی افسارگسیخته به‌ نام «فرهنگ‌سازی»، «آگاهی بخشی» و «آموزش». مسأله اینجاست که چه ایده‌هایی در کجا و چگونه فراگیر می‌شوند و چه جایگاه‌های سخنی را تسخیر می‌کنند نه اینکه برای به‌دست آوردن جایگاه سخن تقلا کنیم. مسأله بر سر شکل سخن، نتایج گفتار و نتایج ایده‌ها است و نه تسخیر جایگاهی که قرار است پرسروصداترین حرف‌ها را بزند.


آرش حیدری

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد