خانه » همه » مذهبی » گذر از رئالیسم اسلامی؛ تحولی مهم در اندیشه دینی در ایران معاصر

گذر از رئالیسم اسلامی؛ تحولی مهم در اندیشه دینی در ایران معاصر

عصراسلام: یادداشت کوتاهی را که مجتهد شبستری در یکم خرداد ۱۴۰۰ منتشرکرده و در آن به نقد مطالب خود درباره ” قرائت نبوی از جهان” پرداخته‌است باید نشان تحولی مهم در اندیشه دینی معاصر ایران دانست : ” گذر از رئالیسم اسلامی”.
مجتهد در پاسخ به این پرسش که چرا نگارندۀ مقالات «قرائت نبوی از جهان» این عنوان را کنار گذاشت؟ نوشته‌است: “پاسخ کوتاه این پرسش این است که در آن عنوان دو مدعای تاریخی مسلم گرفته شده بود: اول این‌که تمامی متن فعلی قرآن از نگاه تاریخی اثر یا آثار یک شخص است که «نبی» بوده است و جهان را وحیانی قرائت کرده است. دوم این‌که آن شخص همانا حضرت محمد پیامبر اسلام است.” مجتهد می‌گوید دیگر به این دو باور اعتقادی ندارد.
دو باوری که مجتهد از آنها سخن می‌گوید ،به تعبیر من ،ارکان ” رئالیسم اسلامی” را شکل می‌دهند.منظور من از رئالیسم اسلامی نگاهی است که مفروضات اعتقادی خاصی را درباره قرآن،پیامبر ،امام (در شیعه)، تاریخ صدر اسلام و در نهایت دین و خدا پذیرفته و بی‌توجه به برساختگی تاریخی این عقاید و بی‌توجه به تعارض‌های آشکار خود این دیدگاه‌ها با متون دینی و تاریخی و بی‌توجه به نگرشهای علمی و فلسفی جدید به ادیان و تاریخ و شیوه‌های تحلیل آنها بر آن مفروضات پای می‌فشارد.
در این دیدگاه قرآن کلام خدا و پیامبر شخصیتی یکپارچه و معصوم و تاریخی است و امامان انسانهایی کامل و همگی نوری واحد اند و الوهیت همان موجود متشخصی است که به درستی در این متون توصیف شده‌‌است.من این دیدگاه را “رئالیسم” می‌خوانم چون مبنای معرفت‌شناختی آن درک ظاهری برخی نصوص و دادن اعتبار قطعی به آنها و اعتماد غیر‌نقادانه و غیرتاریخی به برخی متون و تفاسیر کلامی و عدم به کارگیری ابزارها و مبانی نقادانه‌در تحلیل آنها است.

مطالعات اسلام‌شناسی جدید در بیش از صد سال اخیر شواهدی مهم علیه این مفروضات رئالیسم اسلامی و به خصوص درباره متن قرآن و تاریخ صدر اسلام مهیا کرده‌بودند و البته دیدگاه‌های کلان فلسفی و تاریخی جدید هم نشان‌داده‌‌اند که این روایت غیرتاریخی و غیرنقادانه از دین در جهان جدید نمی‌تواند استوار بماند.
گذر از رئالیسم اسلامی به معنای گذر از دین نیست. چنانکه گذر از رئالیسم مسیحی یا باورهای رئالیستیک درباره کتاب مقدس در غرب هم به معنای گذر از دین نبوده‌است.معنای آن گذر نیاز به تدوین یک الهیات جدید است که بتواند با عقل نقاد و رویکردهای تاریخی -انتقادی به متون و باورهای دینی سازگار باشد. راهی که روشنفکری دینی آغاز کرده‌ بود و اکنون در لحظه حساسی از آن قرار‌گرفته‌است. فراموش نکنیم پیداآمدن نگاه انتقادی در حوزه‌ای حساس همچون دین راهی مهم و کلیدی برای گذر از مفروضات کلی عقل غیر‌نقاد در دیگر حوزه‌ها نیز خواهد‌ بود.
میر مازیار

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد