احمدینژاد چرا در بین گروه پایین جامعه اینهمه طرفدار دارد؟
او رییسجمهوری زمانی تاریخی و بینظیر است. زمانی که در طول هشت سال حکومت او هزارمیلیارد دلار درآمد عاید کشور شد. بخش عمدهی این درآمد غیب شد اما مقداری از سرریز آن بین آحاد جامعه تقسیم شد.
احمدینژاد به همه یارانه داد و این برخلاف دولتهای قبل بود که منافع اقتصادی را بین گروههای وابسته و نزدیک به خودشان که ابراز وفاداری و سرسپردگی میکنند توزیع میکردند. چه بسیار انسانهای آبرومندی که با این یارانه زندگی کردند و میکنند. حتی الان که ارزشش به خاک نشسته دستکم اندازهی خرید چند قرص نان برای سدجوع ماهانه میارزد.
احمدینژاد به همهی بیخانمانها خانه داد. کسانی که تابحال هیچ پارتی یا آشنا یا جایگاه یا رغبتی در حکومت نداشتند تا یک تکه زمین بگیرند یا وام مسکن. احمدینژاد دستش را برد و عمیقترین لایههای اجتماع را به رو آورد. این چیزی است که نه قبل و نه بعد از او دیده نشد.
اصلاحطلبان روشنفکری که تزهای گذار دموکراتیک را تئوریزه میکردند و اصولگرایان اقتدارگرایی که در عمق استراتژیک و محور مقاومت موشک میپرانند هیچکدام نتوانستند با طبقهی ضعیف ارتباطی ارگانیک برقرار کنند.
اما احمدینژاد توانست. چون دستی بود که به آنها نان رساند. همین باعث شده است که وقتی او میگوید اگر رد صلاحیتم کنید در انتخابات رأی نمیدهم ارباب قدرت دچار دلهره میشوند اگر که برایشان مشارکت در انتخابات مهم باشد.
تفاوت دیگر احمدینژاد با سه دولت بعد از جنگ در این است که او در دولت دوم خود به مردم نزدیکتر شد. دولتهای دیگر بیاستثنا در دولت دوم خود از مردم فاصله گرفتند و در برابر هستهی سخت قدرت کرنش کردند، اما احمدینژاد روزبروز در برابر آنها بیپرواتر میشد.
این موجب تأسف بسیار است برای همهی سیاستمداران ایرانی که رئیس فاسدترین دولت تاریخ ایران، اکنون محبوبترین سیاستمداری است که سخنش لرزه بر اندام بقیه میاندازد و در توازن قوا نقشی قائم به خود ایفا میکند و نیازی به دریوزگی قدرت از منابع بالادستی ندارد.
درحالی که بقیهی سیاستمداران برای تأیید صلاحیت خود به هر خفت و خواری تن درمیدهند او سینه ستبر کرده و از موضع بالا اربابان قدرت را مخاطب قرار میدهد و آنها هم جرأت نمیکنند پاسخ اعجوبهای را بدهند که خودشان او را برساختند.
احمدینژاد یک شگرد رایج در سیاست خاورمیانهای است. قدرتهای برتر همواره کسانی را برمیسازند تا رقیبهای خود را از صحنه بیرون کنند اما بعد که رقیب بیرون رفت آن ابزار برساخته، خود رقیب تازه میشود. همان کاری که آمریکا با داعش و طالبان و القاعده کرد.
بیچاره مردم ناآگاه و جاهل خاورمیانه که قدرتهای برتر میتوانند یک شگرد کهنه را بارها و بارها بر سرشان اجرا کنند و آنها هربار تاوان و تبعات ویرانگر آن را به قیمت جانشان بپردازند.
چه احمدینژاد رد بشود و چه تأیید او در سیاست ایران همواره یک مسأله خواهد بود!
محمدحسین غیاثی