طلسمات

خانه » همه » مذهبی » روش کیفی یا روش‌های کیفی؟

روش کیفی یا روش‌های کیفی؟

عصراسلام: بدبینی‌های بسیاری هم بین هواداران هریک از این دو نوع روش نسبت به دیگری به چشم می‌خورد. البته، بین این دو، تفاوت‌های بنیادی هم وجود دارد که در اینجا به‌کوتاهی از نظر می‌گذرانیم.

روش کمّی را بیشتر با این ویژگی‌ها می‌شناسند: 
۱. ابتنا بر منطق قیاسی؛ 
۲. تفکیک روشن علت و معلول‌ها؛ 
۳. اندازه‌گیری و کمیّ‌کردن پدیده‌ها و فرمول‌بندی قوانین عام
طبیعی است در مقابل، بتوان ویژگی‌های متمایز و مشخص روش کیفی را نیز برشمرد: 
۱. تناسب نظریه‌ها و روش‌ها؛ 
۲. وجود دیدگاه‌های شرکت‌کنندگان در تحقیق کیفی و تنوع آن‌ها؛ 
۳. تأثیر متقابل محقق و تحقیق؛ 
۴. تنوع رویکردها و روش‌ها در تحقیق کیفی
آنچه در این یادداشت می‌خواهیم نگاهی به آن بیندازیم، همین ویژگی‌ چهارم روش کیفی است و به این پرسش نیز پاسخ دهیم: آیا می‌توان از «روش» کیفی یاد کرد یا باید «روش‌های» کیفی را جایگزین آن ساخت؟

چنان‌که  اووه فلیک می‌گوید، روش کیفی مبتنی بر برداشت نظری و روش‌شناختی واحدی نیست. دستۀ اول این پژوهش‌ها دیدگاه‌های ذهنی را مطالعه می‌کنند و دستۀ دوم، شکل‌گیری و جریان تعاملات را می‌کاوند و دستۀ سوم در پی بازسازی ساختارهای میدان اجتماعی و معنای پنهان اَعمال کنشگران هستند. این گوناگونی رویکردها پیامد خط‌سیرهای گوناگون رشد در تاریخ پژوهش کیفی است. بخشی از این خط‌سیرها به‌موازات هم پیش رفته‌اند و برخی دیگر در پی هم.

چنان‌که گفتیم، رویکردهای گوناگون در پژوهش کیفی، پیش‌فرض‌های نظری و کانون توجه روش‌‌شناختی و درک متفاوتی از موضوع دارند؛ اما می‌توان آن‌ها را در سه دیدگاه اصلی جای داد: مرجع نظری دستۀ اول، کنش متقابل نمادین و پدیدارشناسی است. دومین گروهِ عمده، به‌لحاظ نظری در روش‌شناسی قوم‌نگارانه و برساخت‌گرایی ریشه دارند و به امور عادی روزمره و نحوۀ ساختن واقعیت اجتماعی توجه می‌کنند. سومین مرجع نظری هم، ساختارگرایی یا روان‌کاوی است که وجود ساختارها و سازوکارهای ناخودآگاه روانی و آرایش‌های اجتماعی پنهان را فرض می‌گیرند.

روش‌های موجود برای گردآوری و تحلیل داده‌ها را می‌توان به این ترتیب میان این دیدگاه‌های پژوهش کیفی تقسیم کرد: روش حاکم بر دیدگاه نخست عبارت است از مصاحبه‌های نیمه‌ساخت‌یافته یا روایتی و روش‌های کدگذاری و تحلیل محتوا. در دیدگاه پژوهشی دوم، داده‌ها از طریق گروه‌های متمرکز، قوم‌نگاری با مشاهده (همراه با مشارکت) و ثبت‌وضبط صوتی تصویری گردآوری می‌شوند. این داده‌ها با استفاده از روش تحلیل گفتمان یا گفت‌وگو تحلیل می‌شوند. دیدگاه سوم، داده‌ها را از طریق ضبط تعاملات و استفاده از اطلاعات بصری (فیلم یا عکس) گردآوری می‌کند که بر اساس یکی از گونه‌های متفاوت تحلیل هرمنوتیکی تجزیه‌وتحلیل می‌شوند.

در مجموع، پیشرفت‌های نظری و روش‌شناختی تحقیق کیفی و پژوهش در حوزۀ آن‌ها در چهارچوب مکاتب مشخصی رخ می‌دهند که هریک نفوذ متفاوتی در مباحثات عمومی مربوط به این نوع پژوهش دارند: 
۱. نظریه‌پردازی داده‌محور؛ 
۲. روش‌شناسی قوم‌نگارانه، تحلیل گفت‌وگو، تحلیل گفتمان و ژانر روش‌شناسی قوم‌نگارانه؛ 
۳. تحلیل روایت و زندگی‌نامه‌نگاری؛ 
۴. قوم‌نگاری؛ 
۵. مطالعات فرهنگی؛ 
۶. جنسیت‌پژوهی.

بر اساس آنچه از کتاب درآمدی بر تحقیق کیفی اثر اووه فلیک از نظر گذراندیم، نمی‌توان به همان معنایی که از روش کمّی نام می‌بریم، از روش کیفی یاد کنیم؛ زیرا تنوع بسیار زیادی بین روش‌هایی که ذیل پژوهش کیفی جای می‌گیرند، وجود دارد که در روش کمّی به چشم نمی‌خورد. البته، این گفته به‌معنای نادیده‌گرفتن تنوع‌ها در روش کمّی و وجود دیدگاه کلان حاکم بر روش‌های کیفی نیست؛ اما بر دقت و تسلط ما به این گستره می‌افزاید.

نویسنده: سیدمحسن ملاباشی

از کانال فلسفه علوم اجتماعی دانشگاه تهران

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد