خانه » همه » مذهبی » مراحل نوشتن داستان

مراحل نوشتن داستان

عصراسلام: اگر ذهنم آماده باشد، در عین یادداشت کردن سعی می‌کنم نکات یا فضاهای جدیدی که حول و حوش آن داستان به ذهنم می‌رسد و شاخ و برگ‌هایی که ذهنم مناسب می‌بیند، به صورت تیتروار بنویسم. این کار را تا جایی ادامه می‌دهم که احساس کنم ذهنم از این داستان تخلیه شده ‌است. این فرایند می‌تواند از پنج دقیقه تا دو ساعت طول بکشد. یعنی در اولین گام ممکن است فقط یک پاراگراف بنویسم. 
گاهی هم پیش آمده که بیش از نیمی از داستان را در همان نوبت اول بنویسم. گام بعدی این است که هر از گاهی به این یادداشت‌ها رجوع می‌کنم تا ببینم که ذهنم آماده‌ی نوشتن کدام یک از آن‌هاست. یعنی در آن لحظه به پرداختن به کدام سوژه علاقه دارم. در گام بعد وقتی که احساس کردم داستانی از آب در آمده و سر و شکلی گرفته، این داستان را وارد فایل داستان‌هایم می‌کنم؛ یعنی داستان‌هایی که حدودا آماده‌اند.

 مراحلی که پس از آن پیش رویم است، ویرایش این داستان‌هاست. البته در حین نوشتن گاهی ویرایش می‌کنم اما زیاد به آن نمی‌پردازم تا آن که احساس کنم داستان از آب در آمده و از آن به بعد است که ویرایش را انجام می‌دهم. ویرایش. ویرایش. ویرایش. به دفعات بسیار زیاد. که این ویرایش می‌تواند در ابعاد کلمه، جمله، پاراگراف، حتی حذف یا اضافه‌کردن یک شخصیت، تغییر پایان‌بندی و حتی تغییر ابتدای داستان، تغییر اسم داستان… ویرایش می‌تواند شامل همه چیز شود. 
در ویرایش همیشه یک چیز را به صورت جدی دنبال می کنم، این که بیشتر به کاهش بپردازم و از حجم داستان کم کنم. داستان را به سمت کوچک‌تر شدن پیش ببرم و از اطناب دوری کنم. برای همین خوشحال می‌شوم هر وقت سراغ ویرایش داستانی می‌روم، علی رغم آن که ممکن است فضاهایی را به آن اضافه کنم، کلمات یا جملاتی را حذف کنم،  برای آن‌که داستان سرعت بیشتری بگیرد و تاثیرگذاری بیشتری داشته‌ باشد. 
عباس باباعلی
بخشی از مصاحبه‌ با نویسنده
منبع: فصلنامه تخصصی «داستان شیراز»


کانال رقص قلم

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد