عصراسلام: داریوش ارجمند اما انگار، بیگانه با زمانه، در نقشهایی که “سعید مطلبی” برای او نوشته و شبکه سه در پربازدیدترین وقت شب به خورد مخاطب داده فرو رفته است؛ کاراکتر دنده خراب لج مَصَّب بزن بهادر وهم زایی که همه در حضورش، از او حساب می برند اما در خلوت “آن کار دیگر می کنند” و خیلی زود عقوبت اشتباه این متفاوت اندیشیدن دامن گیرشان می شود و با شرمساری بی حد به حریم تقدس پدر سنتی پناه میآورند و به ریسمان رحمت و مغفرت این خدای همه چیز دان زمینی چنگ میزنند و آن قدر اظهار ندامت میکنند تا بخشیده شوند.
خانوادهای که در آن ایجاد ” گفتمان” بی معنی است و تمام راهها برای رسیدن به گفت و گو تا اطلاع ثانوی مسدود است. تنها یک نفر حق دارد برای همه فکر کند، به جای همه تصمیم بگیرد و به جای همه عمل کند.
از نگاه سلبریتیهایی مثل ارجمند زن و دختر جنس دست دومی است که رحم، تخمدان و سینه به او هویت می بخشد و توانایی مادر شدن ملاک احترام برای اوست و لاجرم از این رو که حق کار، حق استقلال فکری و حق تصمیم مستقل برای زن امروز می تواند سیطره فرمانروایی مرد را به زعم ارجمند به مخاطره بیندازد، چیزی جز شلوغ کاری بیجا نیست.
زن لهستانی وزنه بردار چون ممکن است مادرانگی خود را روی ورزش حرفهایاش بگذارد از نگاه ارجمند شماتت می شود اما رضا زاده چون مرد است و قرار نیست بچهای بزاید اگر به دنبال علاقهاش برود بلا مانع است.
در جامعهای که زنان بیش از “ایسم” ها با “ایست” ها مواجه بوده اند، نگه داشتن سلبی زنان پشت حصار افکار دگم و منقبض قفل شده مردانه، چندان بی مصداق نبوده است اما امروز در همین جامعه نیز، دختران بخش قابل توجه کرسی های دانشگاهی را تصاحب کرده اند. زنان فعال جامعه بعد از سال ها مبارزه با قدرت بر سر کلمه “رجل سیاسی” رضایت حاکمیت را ولو در حد حرف گرفته اند که “رجل” بودن به “مرد” بودن نیست، اسطورهی علمی در کالبد مریم میرزاخانی درک میشود و رکوردهای مختلف ورزشی توسط زنان شکسته میشود.
حالا داریوش ارجمند چشم بر تمام این رویدادها بسته با خودشیفتگی بیمارگونه جلوی دوربین نشسته و فعالان حقوق زنان را امریکایی میخواند و وظیفهی مادر شدن را بر دوش زنان میپندارد. همان نگرشی که در گونهی افراطیاش آمار رو به افزایش خشونت خانگی است توسط مغزهای زنگزدهای که قادر به پذیرش قوهی تفکر برای زنان نیستند. همان نگرشی که داس میشود در دست پدر و گرفتن جان دختر را حق مسلم میشمارد.
آقای ارجمند، اگر ترافیک بازی در سریالهای مناسبتی و غیرمناسبتی مجالی باقی گذاشت، اندکی در میان مردم عادی جامعه که مدتهاست از چنین تفکرات متحجرانهای فاصله گرفتهاند زندگی کنید، کمی مطالعه کنید. در آن صورت شاید بتوانید درک کنید که امروز نمیشود قدرت زنان را نادیده گرفت. زنان حق تفکر دارند، حق انتخاب و مادر شدن نه وظیفه، بلکه انتخاب آنهاست و علاوه بر سلامت رحم، به آمادگی روانی و توافق میان زن و مرد نیاز دارد.
شاید بتوانید بپذیرید زن حق دارد روزی چند ساعت برای زیباییاش وقت صرف کند، ماهی چند اسکناس برای سلامت پوست و مویاش بپردازد، همانقدر که مرد حق آراستگی دارد. زن حق دارد شعل مورد علاقهاش را انتخاب کند و دنبالش برود ولو آنکه اندام مادرانگیاش را فدای آن کند، هیچ کس جز خودش مالک این اندام نیست. شاید بعد از اینها بتوانید درک کنید امروز نمیشود زنان را انکار کرد، باید آنها را دید و به عنوان یک فرد و نه یک جنس، آنها را پذیرفت.
فرزاد نیکقدم