اما حقیقت این است که تنها اثر ماندگار این اتفاق در ایران باز هم غافلگیرشدن دستاندرکاران و پیدایش جمعیت جدید دانشآموز بازمانده از تحصیل بود که بدونشک آثار و عواقب آن دیر یا زود در سپهر اجتماعی کشور خود را نمایان میسازد. علاوه بر مشکلات فنی و تکنولوژیکی، ضعف زیرساختهای ارتباطی و فقر اقتصادی که سبب دورماندن حدود ۳۰ درصد دانشآموزان از درس و تحصیل شد، بیماری کرونا، ضعفهای عدیده سیستم آموزش و پرورش و مدیران آن را بار دیگر عیان کرد و مقابل چشم ما قرار داد.
کرونا نشان داد که وزارت آموزش و پرورش و مدیران آن نتوانستهاند از اسفند ۹۸ تاکنون حتی یک طرح و برنامه روشن برای مواجهه با این معضل تدوین و ارائه کنند و تنها به حرکات و مواضع واکنشی و غیرمنسجمی بسنده کردهاند. این وزارتخانه بهعنوان متولی آموزش ۱۵ امیلیون دانشآموز درست همانند یک اداره کوچک دولتی در یک شهر دورافتاده چشم به راه اخبار دریافتی از رسانهها یا تصمیمات سایر دستگاهها ازجمله ستاد مقابله با کرونا بود و اصولا ابتکار عمل در رابطه با مدرسه و دانشآموز را از دست داده بود.
حتی در چند برهه، وزیر آموزش و پرورش بدون هماهنگی با سایر دستگاهها یا تلاش برای اقناع ستاد کرونا، با قاطعیت از بازگشایی مدارس سخن گفت اما چنین مواضعی نه کمترین اثری بر دانشآموزان و بر خانوادهها گذاشت و آنان کماکان به همان راهی رفتند که خود صلاح دانستند. نکته مهم دیگری که طولانیشدن تعطیلات کرونایی آن را عیان کرد، این بود که پدیده گریز از مدرسه ظاهرا دیگر مختص دانشآموزان نیست و به والدین آنها نیز سرایت کرده است.
شاهد این مدعا رضایت بخشی از خانوادهها از تعطیلات و فقدان تقاضای جدی برای بازگشایی مدارس حتی در مناطق کمخطر و سفید است که بارها در طول این یک سال و اندی فرصت آن در استانها و مناطق مختلفی از کشور بهوجود آمده است. حتی زمانی که وزارت آموزش و پرورش مناطقی را ملزم به بازگشایی مدارس در مقطع ابتدایی کرد، با کمترین توجهی از سوی مردم مواجه شد و اگرچه علت ظاهری آن، نگرانی اولیا از بیماری کرونا عنوان شد، اما حقیقت این است که بسیاری از خانوادهها در سالهای اخیر اشتیاق چندانی برای فرستادن فرزندان خود به مدرسه ندارند و چندان نگران بازماندن آنها از تحصیل نیستند.
آمار یک میلیون نفر بازمانده از تحصیل و ۳۰۰هزار نفر ترکتحصیل نیز تأیید چنین مدعایی است که دلایل مختلفی ازجمله فقر اقتصادی و فقدان چشمانداز روشنی از تأثیر سواد بر زندگی کودکان و یا دلایل دیگری میتواند داشته باشد.
اتصال ۸۴ درصد کلاسهای مدارس استثنایی به شبکه شاد
رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی با بیان اینکه دانشآموزان استثنایی بهدلیل شرایط خاص خود به فضا و تجهیزات ۵ تا ۱۰ برابر دانشآموزان عادی نیاز دارند، گفت: هماکنون میانگین تراکم کلاسی ۶.۴ نفر است و بهازای هر ۶ دانشآموز استثنایی یک معلم وجود دارد. به گزارش ایسنا، سیدجواد حسینی با بیان اینکه نرخ پوشش تحصیلی دانشآموزان استثنایی از زمان تأسیس تاکنون ۱۸ برابر شده است، افزود: هماکنون ۱۵۲ هزار دانشآموز استثنایی در ۱۷۴۳ مدرسه استثنایی مشغول به تحصیل هستند.
در دولت یازدهم و دوازدهم نرخ پوشش تحصیلی دانشآموزان استثنایی ۷ درصد رشد داشته است. رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی با اشاره به طرح تلفیقی و آموزش فراگیر گفت: شماری از دانشآموزان با نیازهای ویژه در مدارس عادی یا پذیرا در کنار سایر دانشآموزان تحصیل میکنند. رویکرد طرح تلفیقی فراگیر، حرکت از تفکیک به سمت تلفیق و فراگیرسازی است که سابقه زیادی دارد و از ۲۰ سال گذشته آغاز شده است.
حسینی ادامه داد: هماکنون ۲۰هزار مدرسه پذیرا داریم و ۸۰۵ مدرسه استثنایی نیز بهعنوان پشتیبان مدارس پذیرا فعالیت میکنند. تحصیل دانشآموزان استثنایی در مدارس عادی تحت عنوان طرح تلفیقی فراگیر ازجمله جهتگیریهای اصلی آموزش و پرورش استثنایی است. تعداد دانشآموزان مشغول به تحصیل در مدارس تلفیقی فراگیر از ابتدای اجرای طرح تاکنون ۸۲ برابر رشد داشته است. او گفت: در حال حاضر ۱۰۰ درصد مدارس استثنایی و ۸۴ درصد کلاسها به شبکه شاد متصل شدند.
نجات بهرامی