خانه » همه » مذهبی » نظم در اسلام

نظم در اسلام


نظم در اسلام

۱۳۹۳/۰۸/۰۵


۳۰۹۰ بازدید

سلام چطور به منابع مقاله نظم وانضباط دراسلام دسترسی پیدا کنم تشکر

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز. درموردمنابع نظم وانضباط دراسلام بایدعرض کرد. قرآن مجید و نهج البلاغه به عنوان اصلی ترین منابع، که هردوکتاب فهرست موضوعی دارند.و کتاب های روایی معتبر مانند : تحف العقول ، وسائل الشّیعه .اصول کافی و کتاب های تفسیری مثل ، تفسیرالمیزان ونمونه که هرکدام منابع خوبی هستندکه همه اینهافهرست موضوعی دارندکه دراغلب کتابخانه ها موجود است. وهچنین کتابخانه های مجازی دررابطه با موضوع مقاله خیلی زیاداست که بیشترمنابع رامعروفی کرده اند. ازجمله کتابخانه مرکزتحقیقات نورکه اول باید عضوشوید منابع خوبی داردوهمچنین سایت دانشنامه موضوعی قرآن وپایگاه قرانی کلام الله کتابخانه طهورو کتابخانه سایت پرسمان دانشجوئی که علاوه برکتابخانه مقالات مفید دراین رابطه وجودددارد میتوانیداستفاده نمائید وهمچنین کتابخانه‌ی الکترونیکی تبیان،و تالیفات استاد قرائتی که بصورت موضوعی نرم افزاردرآورده ازاین هم میتوانید استفاده کنید.بازهم درخدمتتان هستیم .موفق باشید.نظم در کارهای روزمره انساننظم در فعالیت های زندگی انسان به معنای برنامه ریزی و طرح داشتن است. چراکه ، با طرح و برنامه است که فرد می تواند در کارهای به و هدف مقصد خود دست یابد.
اساساً یکى از اصول موفقیت در زندگى، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت هاى انسان، نظم است، چرا که غفلت از این نکته مهم، اوقات گران بها و برگشت ناپذیر او و بسیارى از فرصت هایى را که مى توانست در جهت ایجاد یک زندگى ثمربخش و سعادت مند به کار گیرد، به هدر مى دهد.
امام على(علیه السلام) در لحظات شهادت، پیروان خود را به نظم و تدبیر در زندگى دعوت مى کند و مى فرماید: (من شما و تمام فرزندانم را و همه کسانى که این وصیت نامه را مى خوانند، به تقوا و نظم در کارها سفارش مى کنم.) (نهج البلاغه دشتى، نامه47، ص558 )
تمام دانشمندان و متفکران، مدیران موفق، در سایه نظم و انضباط به درجاتى رسیده اند.
ترسـم نرسـى بـه کعبـه، اى اعـرابـى / این ره که تو مى روى به ترکستان است
راه هاى ایجاد نظم در زندگى
براى ایجاد نظم در زندگى، دو عامل مؤثر است; عامل اول مربوط به خود انسان است که از آن به عامل داخلى تعبیر مى کنیم و عامل دوم مربوط به دیگران است که آن را عامل خارجى مى نامیم.
الف. عامل داخلى
1- انسان باید راه هایى را که اندیشمندان موفق جهان طى کرده و به مقصد رسیده اند، مطالعه کند و عوامل پیروزى را از آنان بیاموزد. بدون تردید یکى از عوامل ترقى آنان، رعایت نظم و عمل جدى به برنامه اى منظم بوده است. شهید بهشتى یکى از منظم ترین شخصیت ها بود. امام خمینى(ره) در طول زندگى همواره نظم و انضباط را رعایت مى کرد.
2- استفاده از یک راهنماى شایسته و خردمند که خود در زندگى به پیروزى دست یافته باشد.
3 – به کار گرفتن عقل خلاق در زندگى: اگر انسان براى زندگى خود برنامه خاصى تنظیم کند، بدون تردید به هدفش خواهد رسید; به این معنا که ساعات شبانه روز خود را تقسیم نماید و براى تحصیل، کار و فعالیت، گردش و ورزش، دید و بازدید و دیگر امور خود برنامه ریزى دقیقى داشته باشد، که در این صورت قطعاً پیروز خواهد شد.
ب. عامل خارجى
1- والدین هوشمند باید کودکان را از همان آغاز کودکى به نظم و ترتیب وادار نمایند و به آنان بیاموزند که هر چیزى را باید در جاى خود قرار داد; به عنوان مثال به کودکان خود یاد بدهند که پس از بازى با اسباب بازى هایشان، آنها را در مکان خود بگذارند. همچنین محل مناسبى را براى قرار دادن لباس، کیف و دفتر و کتاب آنان مشخص کنند تا پس از استفاده، آنها را در جاى خود بگذارند. علاوه بر این، باید ساعات بازى کردن و خواب و خوراک آنان را نیز معیّن نمایند تا به نظم و انضباط عادت کنند.
2 – انتخاب دوستان منظم و منضبط: اولیا و مربیان باید نوجوانان را یارى کنند تا دوستان خوب و منظم انتخاب نمایند، زیرا معمولاً نوجوانان از دوستانشان تأثیر مى پذیرند و نظم را در زندگى رعایت خواهند کرد.
3 – مطالعه سرگذشت بزرگانى که در سایه نظم و ترتیب، در زندگى به موفقیت چشمگیرى رسیده اند و همچنین افرادى که به دلیل بى نظمى شکست خورده و زیان دیده اند، در گرایش نوجوانان به نظم بسیار مؤثر است.
4 – مساعد کردن زمینه ها براى اجراى نظم; مانند اختصاص دادن اتاقى براى مطالعه در خانه و یا ثبت نام در کتابخانه هاى عمومى و همچنین خویشتن دارى و پرهیز از ایجاد تنش و ناراحتى در محیط خانه از سوى والدین.
موانع نظم
شکى نیست که براى استفاده درست از اوقات زندگى و پیشرفت و موفقیت در تمامى عرصه ه، باید نظم را در سرلوحه کار خویش قرار دهیم و سعى کنیم موانع آن را برطرف نماییم. در این جا به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1- عاقلانه عمل نکردن: اغلب افراد، پیرو احساساتند نه عقل و تدبیر. کسى که در زندگى عقل را چراغ راه خود قرار ندهد و زمام امور خویش را به دست احساسات بسپارد، بدون شک نمى تواند نظم و انضباط خردپذیرى داشته باشد. به قول مولوى:
اول فکـر، آخر آمد در عمل
به نیت عالم چنان دان از ازل
انسان در قدم اول باید هر کار و برنامه اى را با عقل بسنجد و منافع و زیان هاى آن را ارزش یابى کند و سپس تصمیم بر انجام یا ترک آن بگیرد.
2- سرگرمى هاى بى حد و حساب: انسان طبیعتاً راحت طلب و علاقه مند به سرگرمى است. وقتى از درس و کار خسته مى شود به تفریح و سرگرمى نیاز پیدا مى کند; اما مهم این است که از سرگرمى هاى مفید و سودمند استفاده نماید، آن هم در اوقات معیّن و برنامه ریزى شده. تماشاى فیلم در شب هاى امتحان، استفاده بدون حساب از بازى هاى رایانه اى، شب نشینى هاى غیر لازم با دوستان و به منظور سرگرمى و تفریح، بهره اى جز ندامت و حسرت در پى نخواهد داشت.
3 – معاشرت هاى نابجا، گردش هاى غیر ضرورى و حتى رفتن به زیارتگاه ها به هنگام درس و تحصیل.
4- ورزش و بازى در ساعت هاى غیر معیّن و بیش از حد لازم، بدون شک نظم و انضباط را به هم مى ریزد و فرد را از هدف اصلى دور مى کند.
5 – مراجعه دوستان بیکار به ویژه در ساعات تحصیل و مطالعه، گفت وگوهاى خارج از برنامه، چشم چرانى، پرداختن به مسائل فرعى در وقت مسائل اصلى و به طور کلى هر کارى که در وقت غیر معلوم انجام شود، از موانع نظم و ترتیب محسوب مى شود و موجبات سردرگمى، شکست و عدم موفقیت را براى نوجوان فراهم مى کند.
با توجه به نقش اساسى و مؤثر نظم در رشد، پیشرفت و پیروزى نوجوان در همه مراحل زندگى به ویژه در تحصیل علم و دانش، موضوع پژوهش مقطع راهنمایى این شماره را (نوجوان و نظم) قرار دادیم.
همانطور که می دانید اسلام نیز به عنوان دین جهانی و کامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش کرده که تمام کارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی برنامگی و نامنظمی بپرهیزند، چرا که تمام احکام اسلامی، واجبات، مستحبات، محرمات، مکروهات و …در این راستا و برای ارائه برنامه دقیق و منظم به مسلمانان قرار داده شده که آنان را تحت نظم خاصی درآورد.یکی از ع نداشتن نظم در زندگی اینست که نحوه وضع نمودن قوانین و اصو برنامه ریزی را رعایت نمی کنیم و در عمل با مشکل روبرو می شویم.
دوست گرامی؛ خوب است بدانید اسنان از سه بعد رفتار، هیجان و شناخت قابل بررسی است. این سه جهت، در تعامل شدیدی با یکدیگر هستند بدین معنا که بر یکدیگر اثر می گذارند. شناخت ما، جهت رفتار را تعیین می کند و هیجان و انگیزه، شدت و قوت آن را. وقتی رفتار انجام شد، انگیزه و شناخت تقویت می شود. نظم به تنهایی فقط حاصل شناخت و رفتار است اما پایداری رفتار نیاز به انگیزه قوی و شناخت مضاعف دارد. منظور ما چیست؟ در هر کاری اگر شناخت کافی نسبت به فواید، اهداف و ضرورت آن داشته باشید، شناخت شما و به تبع آن انگیزه شما برای انجام آن قوی تر خواهد شد و پایداری ررفتار را درپی خواهد داشت. این، راز اصلی استقامت و ثبات در رفتارهاست. بدیهی است که باید مراقب هر عاملی که انگیزه را تضعیف کند و شناخت را به ورطه شبهه و تردید ببرد، دوری کرد.
در ادامه به چند نکته در مورد نحوه وضع قوانین و تقویت منظم بودن اشاره می نماییم.
1- هر چقدر فعالیت و کاری که قرار است صورت گیرد مهمتر باشد دقت و نظم بیشتری را بکار می بریم.لذا در درجه اول باید به اهمیت آن کار دقت نمود.مثل اگر قرار است فرزندی متولد شود ثانیه ها برای مادر مهم است و برای رسیدن به یک پرواز دقایق.
2- اهداف و نیازها و کاستی ها و نواقص زندگی فردی و اجتماعی و تحصیلی و خانوادگی و اقتصادی و… را بصورت یک قانون بنویسید.مثلا باید در فلان تاریخ این کتاب خوانده شود.
3- در ابتدا با چند قانون محدود شروع کنید، زیرا اگر تعداد قوانین زیاد باشد عمل به همه آنها دشوار می‌شود.
4- هدف‌تان از قانونی را که وضع کرده‌اید به روشنی برای خود توضیح دهید و در مورد اجرای آن هم جدی باشید.
5- توجه داشته باشید که قوانین و برنامه ای را برای خود وضع کنید که قابل ارزیابی توسط خودتان باشد و دیگران هم هرزگاهی بتوانند نکاتی را به شما گوشزد و یادآوری نمایند.
6- اعمال محدودیت‌ها و قوانین منصفانه نشانگر توجه شما است. اگر این دقت و توجه را نداشته باشید، قوانین ناعادلانه توام با سخت گیری برای خود وضع می‌کنید و در این شرایط عمل به آن برایتان سخت و به آن عمل نمی کنید.در این قوانین باید به همه نیازها و خواسته های شما توجه شود.
7- از دیگران و نزدیکانتان بخواهید در مورد مشکلات اجرای منظم برنامه به شما کمک کنند.راه حل‌های پیشنهادی آنها را بشنوید حتی اگر غیر قابل اجرا هستند. در این مرحله تعداد راه حل‌ها و ایده‌هایی که ارایه می‌کنند بسیار با اهمیت تر از کیفیت آنها است. راه حل‌های پیشنهادی را با هم مورد بررسی قرار دهید و آنقدر این تجزیه و تحلیل را ادامه بدهید تا به یک راه حل واحد که هم مورد پذیرش شماست و هم نها در اجرای آن کمکتان می کنند برسید.
8- از مهم‌ترین اهداف داشتن نظم این است که شما بتوانید شاد باشید، احساس امنیت کنید و به عنوان عضوی از جامعه با هر شرایطی به خوبی سازگار شوید.اما ممکن است ممکن است در برخی شرایط از قوانینی که برای خود گذاشته‌اید عصبانی شوید در این شرایط سعی نمایید خونسردی خود را حفظ کرده و به خود در رسیدن به آرامش کمک کنید مثلا چند آیه قرآن بخوانید یا وضو گرفته و نماز بخونیدویا نقاشی بکشید، تنهایی به پارک بروید ویا در اتاقی بروید و فریاد بکشید.
9- هر روز فعالیت های روزانه خود را ارزیابی کنید و پایان روز و قبل از آن که به بستر بروید بررسی کنید که کدام یک از کارها و وظیفه های مقرر شده را انجام دادهاید و کدام یک را نیمه کاره رها کرده و انجام نداده اید، نسبت به فعالیت های انجام شده خود را تشویق کرده و به خود آفرین بگویید و پاداشی را در نظر بگیرید و نسبت به انجام نداده ها خود را تنبیه کرده مثلا خود را جریمه مالی کنید و صدقه ای را به مستمندان بدهید و یا ….
10- از خواب زیاد، پرخورى و دیگر اسباب تنبلى و سستى اراده بپرهیزید
در پاسخ به مقاله زیر توجه کنید :
نظم و انضباط
«نظم» در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن، ترتیب دادن کار و…[1] و در اصطلاح نظامی به معنای پیروی کامل از دستورهای نظامی است.[2] انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.[3]
نظم در آفرینش
آفرینش براساس نظم استوار است و در دستگاه خلقت، هر پدیده ای جای خاصی دارد و مأموریت و کار ویژه ای به عهده دارد. کرات آسمانی در مدار معیّنی حرکت می کنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و خلقت اشیا از اندازه، حدّ و میزان خاصی برخوردار است. خدای تعالی می فرماید:
«إِنَّا کُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ»[4]
ما هر چیزی را به اندازه (و روی حساب) آفریدیم.
حکمت خداوندی در هر چیز تجلّی یافته و موجودات عالم نیز روی حساب و نظم دقیق و نیز براساس هدف معیّنی قدم به عرصه هستی نهاده اند.
جهان چون خط وخال و چشم و ابروست که هر چیزی بجای خویش نیکوست
نظم شگفت و محیرالعقولی که در همه مخلوقات، حرکت سیاّره ها و ستارگان، گیاهان، موجودات دریایی و صحرایی، بدن انسان، گردش خون و… وجود دارد، همه و همه معلول تدبیر خداوند حکیم، مدبّرو تواناست.
اهمیت نظم در زندگی
خدای توانا و حکیمی که نظم را در دستگاه پهناور و عظیم خلقت قرار داده است، همین نظم را در زندگی انسانها و روابط اجتماعی آنان می پسندد. از این رو، شایسته است که انسان در زندگی فردی و اجتماعی خویش، نظم و ترتیب و تدبیر در امور را مراعات کند؛ زیرا به گفته روانشاسان:
«احتیاج به نظم و ترتیب، جزء احتیاجات اساسی روانی محسوب می گردد، رنگ و شکل و خاصی به زندگی می دهد، افراد میل دارند زندگی فردی و جمعی خود را تحت نظم و قاعده مشخصی در آورند.»[5]
نگاهی گذرا به حجم زیاد کتابهای قوانین و مقررات و بودجه های هنگفتی که صرف قانونگذاری و تنظیم آنها می شود و اهمیتی که همه ملل جهان به آنها می دهند ضرورت و لزوم نظم فردی و اجتماعی را در زندگی بشر آشکار می سازد.
اسلام نیز به عنوان دین جهانی و کامل به نظم و برنامه ریزی در زندگی اهمیت فراوان داده و به پیروان خویش سفارش کرده که تمام کارهای خود را طبق قانون و به صورت منظم انجام دهند و از بی برنامگی بپرهیزند. چرا که تمام احکام اسلامی؛ واجبات، مستحبات، محرّمات، مکروهات و… در این راستا و در جهت برنامه دقیق و منظم دادن به مسلمانان قرار داده شده که آنان را تحت نظم خاصّی در آورد.
در دنیای کنونی نیز حرکت قطارها، هواپیماها، ساعات کار ادارات و کارخانجات و… روی نظم خاصی و با دقیقه و ثانیه سنجیده می شود و با ورود کامپیوتر در عرصه زندگی نظم و ترتیب دقیقتر و بهتر صورت می گیرد و می توان گفت امروزه منظّم زندگی کردن جزء ضروریات زندگی بشر شده و مورد پسند عقل و دین است و اگر بخواهیم خود را از دایره نظم که امروزه همه جامعه ها را تا حدّ زیادی فرا گرفته و احاطه کرده، خارج کنیم، با مشکلات زیادی رو به رو می شویم.
نظم در قرآن
بخش عظیمی از دستورات و سفارشات قرآن کریم در راستای تنظیم اندیشه و اعمال انسان است. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«الا انّ فیه علم ما یأتی و الحدیث عن الماضی و دواء دائکم و نظم ما بینکم»[6]
آگاه باشید که آگاهی از آینده، خبر از گذشته، داروی درد (نادانی و گمراهی) و نظم و ترتیب زندگی روزمرّه شما در قرآن (آمده) است.
بیان قرآن کریم را درباره نظم می توان به دو بخش تقسیم کرد:
الف ـ نظم در تکوین: قرآن در این بخش، نظم حاکم بر جهان آفرینش را تشریح کرده و به انسانها سفارش می کند که درباره آن بیندیشند. تا به طرّاح زبردست آن(خدای تعالی) پی ببرند و در این راستا، گاه از فرود آمدن باران و رویش گیاهان یاد می کند و گاهی از عظمت آسمان، کوهها و دریاها سخن می گوید. زمانی شگفتیهای آفرینش موجودات و از جمله انسان را تذکر می دهد و در بسیاری از مواقع نیز آمد و شد شب و روز، فراوانی پدیده های هستی و بی شماری نعمتهای الهی را در لا به لای آیات بیان می کند و انسان را به تفکر در نظم شگفت آور آن وا می دارد. به عنوان نمونه می فرماید:
«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لآیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ»[7]
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد و شب و روز، نشانه هایی برای خردمندان است.
ب ـ نظم در تشریع: همه آیاتی که درباره قوانین و مقررات الهی نازل شده، برقرار کننده نظم و برنامه در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان است. با این بیان، قرآن همواره پیروان خویش را به داشتن یک برنامه صحیح و منظّم دعوت می کند و خواستار آن است که مسلمانان در زندگی به اصول و مقررات الهی پای بند بوده، طبق برنامه ای که خدا برای آنان تنظیم کرده، زندگی کنند و هیچ گاه از حدود الهی گام فراتر ننهند. چرا که:
«مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»[8]
آنان که از حدود الهی تجاوز کنند، همانان ستمکارانند.
از این رو، می توان گفت یکی از اهداف مهمّ پیامبران الهی، تنظیم برنامه زندگی انسانها در تمام ابعاد آن بوده و در صدد بودند تا جامعه طبق برنامه تنظیمی از جانب پروردگار به زندگی خویش ادامه دهد و از آن تخطّی نکند.
به عنوان مثال قرآن برای انجام عبادتهای اسلامی وقت و برنامه ای تنظیم کرده، تا همه مسلمانان در آن وقت معین به عبادت بپردازند. چنان که برای روزه گرفتن، ماه مبارک رمضان را معلوم کرده و ابتداء و انتهای روزه هر روز را معلوم کرده است و می فرماید:
«… کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى اللَّیْلِ »[9]
بخورید و بیاشامید تا رشته روشن صبحدم در تاریکی شب آشکار شود و روزه را به شب برسانید.
و در جای دیگر افرادی را که در امور اجتماعی خود، منظم و هماهنگ و با اجازه رهبری عمل می کنند، در زمره مؤمنان قرار داده و آنان را چنین می ستاید:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا کانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ»[10]
مؤمنان کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آورده اند و چون با پیامبر در کاری همگانی باشند، تا از او رخصت نطلبیده اند نباید بروند.
در آیه ای دیگر نیز، رزمندگان راهش را که منظم، محکم و استوار وارد پیکار می شوند، مورد محبت خود قرارداده، می فرماید:
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ»[11]
خداوند دوست دارد کسانی را که در راه او در صفی، همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند، می جنگند.
نظم در روایات
نظم و انضباط در روایات اسلامی نیز مورد تأکید قرار گرفته است. به عنوان نمونه، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ که بارها نتایج زیانبار بی نظمی و تشتّت را در فکر و عمل مسلمانان دیده بود، در بستر شهادت و در آخرین پیامش، فرزندان خود و مسلمانان را به تقوای الهی و نظم در کارها فراخوانده، می فرماید:
«اوصیکما و جمیع اهلی و ولدی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم»[12]
شما را (ای حسن و حسین) و همه خانواده و فرزندانم و هر کس را که نوشته من به او می رسد، به تقوای الهی و نظم در کارهایتان سفارش می کنم.
و در عهدنامه مالک اشتر رعایت نظم را با عباراتی دیگر اینچنین سفارش می کند:
«… إِیَّاکَ وَ الْعَجَلَهَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَهَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ.»
«از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خویش و هر کاری را به موقع خود انجام بده.»[13]
موارد نظم
الف ـ نظم در اوقات شبانه روز: نظم در زندگی یک مسلمان بر محور عبادت خدا ـ که هدف از زندگی است ـ پدید می آید. یک مسلمان هنگام اذان صبح برای نماز بر می خیزد و پس از نماز به تلاوت آیاتی از قرآن می پردازد، سپس اقدام به ورزش مناسب یا مختصری استراحت، پس از صرف صبحانه به کار روزانه می پردازد، نزدیک اذان ظهر دست از کار برداشته برای نماز ظهر و سپس عصر آماده می شود، پس از نماز به صرف غذا و مقداری استراحت پرداخته، دوباره کار را آغاز می کند، نماز مغرب و عشا را به موقع ادا کرده و پس از دیدار با دوستان، بستگان، گفتگو با خانواده، یا هر تفریح و جلسه مشروع دیگر وقتی به خواب می رود که بتواند نماز صبح خود را سر وقت بخواند. این است که معنای سخن حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السلام ـ که به پیروانش سفارش می کند:
«بکوشید که اوقات خود را چهار قسمت کنید: بخشی برای مناجات با خدا، دیگری برای امرار معاش، سوّم برای معاشرت با برادران و معتمدانی که عیوبتان را به شما می گویند و قلباً به شما اخلاص دارند.
[1] . منتهی الارب، واژه نظم.
[2] . فرهنگ معین، واژه نظم.
[3] . لغت نامه دهخدا، واژه انضباط.
[4] . قمر، آیه 49.
[5] . مقدمه روانشناسی، شریعتمداری، ص 149.
[6] . نهج البلاغه، فیض، خطبه 157.
[7] . آل عمران، آیه 190.
[8] . بقره، آیه 229.
[9] . بقره، آیه 187.
[10] . نور، آیه 62.
[11] . صف، آیه 4.
[12] . نهج البلاغه، فیض، نامه 47، ص 977.
[13] . همان، مدرک، نامه 53، ص 1031.
نعمت الله یوسفیان ـ اخلاق اسلامی، ص 135
به سایت قرآنی ما هم سر بزنید
http://quran.porsemani.ir/

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد