طلسمات

خانه » همه » مذهبی » قهر کردن

قهر کردن


قهر کردن

۱۳۹۳/۰۷/۳۰


۴۵۸ بازدید

سلام.قطع رابطه یاهمون قهر کردن با دوستی که احتمال میدهیم همراهی با اون باعث گناه شود،اشکالی دارد؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباط شما با این مرکز
1. در اسلام بر موضوع دوستی تاکید بسیار شده و نسبت به داشتن دوستان خوب و مساعد و حفظ رابطه دوستی با انها پا فشاری شده است .
2. اگر رابطه دوستی منجر به افتادن انسان در گرداب گناه شود و زمنیه فساد و انحراف و گمراهی انسان را فراهم آورد چنین دوستی و رفاقتی بی ارزش است و قطع رابطه لازم است .
3. سیره روش معصومین ع این بوده که اگر رفاقت و دوستی با کسی موجب گناه می شد آن رابطه را قطع می کردند . به داستان زیر در رابطه با این موضوع توجه کنید :
دوستی و رفاقتی که بریده شد
شاید کسی گمان نمی برد که آن دوستی بریده شود و آن دو رفیق که همیشه ملازم یکدیگر بودند، روزی از هم جدا شوند. مردم یکی از آنها رابیش از اندازه که به نام اصلی خودش بشناسند به نام دوست و رفیقش ….
شاید کسی گمان نمی برد که آن دوستی بریده شود و آن دو رفیق که همیشه ملازم یکدیگر بودند، روزی از هم جدا شوند. مردم یکی از آنها رابیش از اندازه که به نام اصلی خودش بشناسند به نام دوست و رفیقش می شناختند . معمولا وقتی که می خواستند از او یاد کنند ، توجه به نام اصلی اش نداشتند و می گفتند : «رفیق ….. » .
آری ، او به نام « دوست امام صادق (علیه السّلام) » معروف شده بود ، ولی در آن روز که مثل همیشه با یکدیگر بودند و با هم داخل بازار کفشدوزها شدند ، آیا کسی گمان می کرد پیش از آنکه آنها از بازار بیرون بیایند رشتة دوستی شان برای همیشه بریده شود ؟»
در آن روز او مانند همیشه همراه امام بود و با هم داخل بازار کفشدوزها شدند . غلام سیاه پوستش هم در آن روز با او بود و پشت سرش حرکت می کرد. در وسط بازار ناگهان به پشت سر نگاه کرد ، غلام را ندید. بعد از چند قدم دیگر دو مرتبه سر را به عقب برگرداند ، باز هم غلام را ندید . سومین بار به پشت سر نگاه کرد ، هنوز هم از غلام که سرگرم تماشای اطراف شده و از ارباب خود دور افتاده بود ، خبری نبود . برای مرتبة چهارم که سرخود را به عقب برگرداند ، غلام را دید و با خشم به او گفت : مادر فلان ، کجا بودی ؟
تا این جمله از دهانش خارج شد ، امام صادق (علیه السّلام) به علامت تعجب دست خود را بلند کرد و محکم بر پیشانی خویش زد و فرمود : سبحان الله . چرا به مادرش دشنام می دهی ؟ چرا به مادرش نسبت ناروا می دهی ؟ من خیال می کردم تو مردی با تقوی و پرهیزگاری . معلومم شد که در تو ورع و تقوایی وجود ندارد . آن مرد گفت : یابن رسول الله ، این غلام سندی است و مادرش هم از اهل سند است . خودت می دانی که آنها مسلمان نیستند. مادر این غلام یک زن مسلمان نبوده که من به او تهمت ناروا زده باشم .
امام فرمود : مادرش کافر بوده که بوده . هر قومی سنتی و قانونی در امر ازدواج دارند ، وقتی طبق همان سنت و قانون رفتار کنند ، عملشان ناروا نیست . سپس امام به او فرمود : دیگر از من دور شو .
بعد از آن دیگر کسی ندید که امام صادق (علیه السّلام) با آن مرد راه برود تا مرگ بین آنها جدایی کامل انداخت(1).
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) :
من رمی محصنا او محصنة احبط الله عمله و جلده یوم القیمة سبعون الف ملک من بین یدیه و من خلفه ثم یومر به الی النار(2) .
پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود :
کسی که نسبت زنا به مرد یا زن پاکدامنی بدهد، خداوند کردار نیکش را از بین می برد و روز قیامت هفتاد هزار ملک او را از پس و پیش تازیانه می زنند و سپس وی را به آتش می افکنند.
4. اگر قطع رابطه دوستی با چنین فردی به هر دلیل ممن نباشد و یا پیامدهای نا مطلوبی داشته باشد می توان این رابطه را به حد اقل رساند و به کمترین حد ان اکتفا نمود .
پی نوشت ها :
1- داستان راستان ، ج1، ص 158 به نقل از اصول کافی، باب نداء
2- گناهان کبیره، ج1،ص262

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد